تیتر امروز

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب
همافر حقوقدان و سیاستمدار اقتصاد خوانده در تنگنای سی‌ام

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب

در سی‌امین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان محمود علیزاده طباطبایی، حقوقدان و عضو شناخته‌شده حزب کارگزاران سازندگی بود و از روزهای قبل از انقلاب و ماجرای کودتای نوژه و نقش روس‌ها...
سازمان‌ها و نهادینه شدن دروغ

سازمان‌ها و نهادینه شدن دروغ

اینکه در جامعه انسانی صداقت و شفافیت چه تاثیراتی در سلامت و آرامش اجتماعی دارد نکته‌ای است که می‌توان اهمیت و اعتبار آنرا در وضعیت مقابل آن یعنی میزان تشویش و تخریب ناشی از دروغ و دروغگویی ارزیابی...
بی پدران!

برای سالگرد جنگی که هیچوقت تمام نشد

رحیم قمیشی، رزمنده دوران جنگ تحمیلی در آغاز هفته دفاع مقدس، یادداشتی در مورد خانواده شهدا نوشته است.

کد خبر: ۱۵۶۲۴۷
۱۱:۴۰ - ۰۳ مهر ۱۴۰۲

برای سالگرد جنگی که هیچوقت تمام نشد

 

دیدارنیوز ـ رحیم قمیشی: ۴۳ سال پیش یک جنگ، سرنوشت ما را به کلی تغییر داد. مردم اوکراین تصور می‌کنند، همین امروز اگر که تجاوز روسیه تمام شود، تا ۵ سال کشور را می‌سازند و همه چیز می‌شود مثل اولش.

چه خوش تصورند!

زخم‌های جنگ تازه با پایان یافتن‌اش سر باز می‌کنند، و خون‌هایی آغاز می‌شوند که بند نمی‌آیند.

مادر، تازه متوجه می‌شود جای خالی فرزندش هرگز پر نمی‌شود، دختر می‌شنود "پدر"، دلش خالی می‌شود.

همسر، زخم زبان‌ها می‌شنود. اصلا شوهرت نرفته بود جنگ، شاید حال و روز ما امروز بهتر بود! قسم هم که بخورد او رفت با همه عشقش، برای دفاع از مردمش، مگر کسی باور می‌کند...

چندی پیش میهمان همسران برخی شهدای زمان جنگ بودم، یکی‌شان می‌گفت اسم "پدر" را برای دخترم نمی‌توانم بیاورم.

- اگر پدرم مرا دوست داشت چرا مرا گذاشت و رفت جبهه، من هیچ چیز از پدرم یادم نمی‌آید، نمی‌خواهم خاطراتش را هم بشنوم!

می‌گویم او از بس عاشق پدرش است اینطور شده.

چه بگویم! وقتی پدرش مصادره شده. حجابت را درست کن، اعتراض نکن، چیزی نگو، تو فرزند شهیدی... شهدا ناراحت می‌شوند!

عزت‌الله برایم می‌گفت فرزندان شهدا گروهی دارند واتساپی، به نام "بی‌پدران"!

اسم گروه‌شان مرا منقلب کرد. می‌گفت آنها از مردم عادی دل‌های بسیار دردمندتری دارند از شرایط حاضر.

حتما پدران‌شان نمی‌دانستند، جنگ هرگز تمام نمی‌شود. شروع می‌شود و تا دو نسل پس از خودشان هم ادامه دارد.

عبدالحسین، فرماندهی عجیب بود، نترس، عارف، با استعداد، شاگرد اول دانشگاهش، خوش خنده، خاکی، شهید که شد دخترش خیلی کوچک بود. مدت‌ها از خانواده‌اش بی‌خبر بودم، بخصوص که از خوزستان رفته بودند. وقتی از آنها خبردار شدم که مراسم ختم دختر نازش بود.

خودکشی کرده بود! دایی‌اش می‌گفت روزی چندین قرص اعصاب باید می‌خورده.

رئیس انقلابی‌اش! به او گفته بود فکر نکن دختر شهیدی، هر غلطی خواستی بکنی!

او از جمعیت "بی‌پدران" بوده، چه کسی باید از او دفاع می‌کرده؟!

همسر دوستم که شهید شد، سه فرزند داشت، دو تایشان معلول، یکی سالم.

سال‌ها بعد خواست ازدواج کند. ولیِ قهری فرزندانش پدر همسرش بود، شرط‌شان آن بود باید پسر را بدهد آنها بزرگ کنند. پرسیدم دختران معلول بی‌پدر شده چه!؟ گفت آنها را نمی‌توانستند، نخواستند...

ماندند نزد مادر مظلوم‌شان.

همسر شهید باید راه می‌رفت و می‌شنید شما همسران شهدا که همه چیز دارید، مملکت را که خوردید.

بسیاری از همسران شهدا با جانبازان ازدواج کردند، جانبازانی که رسیدگی به آنها چند پرستار لازم داشت. کمرشان قبلا شکسته بود، حالا ستون فقرات‌شان باید جابه‌جا می‌شد!!

سید مهدی می‌گفت دختر و پسر جوانی آمدند نزدم، در دفتر کارم. نمی‌شناختم‌شان، به منشی‌ام گفته بودند از آشنایانم هستند. گفتم من شما را نمی‌شناسم. دختر با خنده گفت مرا نمی‌شناسی، گفتم نه! دخترِ دوست شهیدمان آلوستانی بود که در اردوگاه ۱۱ شهید شده بود. گفتم چه بزرگ شدی!

گفت ایشان هم همسرم است. ناخودآگاه اشک شوق ریختم...

پرسیدم چه خدمتی می‌توانم بکنم؟ گفت هیچی، فقط سفارشی کن وام ازدواج‌مان را بدهند. ماه‌هاست وام نمی‌دهند.

هیچ نمی‌خواستند فقط وام ازدواج...

او هم بی‌پدر شده بود. چه کسی باید برایش پیگیری می‌کرد!

کارمندانی بی‌انگیزه، مدیرانی که صندلی مدیریت خدایشان بود، آقایانی که بر سفره انقلاب نشسته و به هیچکس پاسخگو نیستند...

و شهدا را مصادره کردند به نام خودشان و حکومت‌شان!

 

سالگرد جنگ شده.

به هیچ سخنرانی گوش نکنیم.

بسیاری سخنران‌ها دروغ می‌گویند.

برویم سری بزنیم به جانبازانی که سال‌هاست فراموش شده‌اند.

سراغی بگیریم از همسران شهدا.

از مادران و پدران پیر شهدا.

از "بی‌پدران"،

نکند فردا نزد خدا شکایت ما را بکنند؛

ای خدا، جنگ تمام نشده بود که ما فراموش شدیم!

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی