تیتر امروز

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...
حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم
از چشم جهان (۱۴۶)

حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم

پس از تنش‌های شدید اخیر میان تهران و تل‌آویو که با حمله مستقیم ایران و پاسخ محدود اسرائیل در اصفهان همراه بود، نویسندگان نشریه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشی به این موضوع حساس در خاورمیانه پرداختند...
صدیقه شکوری‌راد به بهانه مرگ مهسا امینی درباره مضرات رفتار‌های خشن سیستماتیک می‌گوید

هیس، دختر‌ها در گشت ارشادند

صدیقه شکوری‌راد، استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه چطور سیاست‌گذاران توقع دارند نسل تحصیلکرده، فهمیده و آگاه امروز حجاب اجباری را بپذیرد، در واکنش به درگذشت مهسا امینی در گشت ارشاد گفت: قبل از هرچیز باید گشت‌های ارشاد یا هر نام دیگری که دارند جمع‌آوری شود. مجلس هم باید ورود و بستر قانونی موضوع را فراهم کند. مردم باید توجه کنند و ببینند کدام نماینده در راستای مطالبات آنان گام برمی‌دارد و اگر نماینده‌ای توجهی به مطالبات مردم ندارد نباید در دوره بعدی در مجلس حاضر شود.

کد خبر: ۱۳۷۵۳۲
۱۸:۴۰ - ۲۷ شهريور ۱۴۰۱

هیس، دختر‌ها در گشت ارشادند

دیدارنیوز: دقیقا دو ماه پیش در چنین روز‌هایی بود که در جریان گفتگو با صدیقه شکوری‌راد استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در خصوص «خطر بروز دوقطبی حجاب» در جامعه هشدار دادیم. گفت‌وگویی که در آن تلاش شد با آسیب‌شناسی موضوع «گشت‌های ارشاد» از منظر فردی، اجتماعی، علمی، تربیتی و... راهکاری برای عبور از چالش‌های پیش رو ارایه شود.

صدیقه شکوری‌راد مانند بسیاری از اساتید، کارشناسان و صاحب‌نظران کشور با اشاره به احتمال وقوع بحران‌های اجتماعی، امنیتی و رفتاری به دلیل رفتار‌هایی که گشت‌های ارشاد با شهروندان جامعه دارند، پیشنهاد کرد که موضوع گشت ارشاد تا زمان رسیدن به یک سازوکار معقول، تعطیل و کرسی‌های آزاداندیشی با موضوع حجاب برپا شود تا عالمان علوم مختلف در کنار هم بتوانند راهکار‌های عملیاتی برای بهبود وضعیت فرهنگی جامعه ارایه کنند.

اما مانند بسیاری از موضوعات دیگر، این هشدار‌های دلسوزانه و علمی با توجه سیاست‌گذاران و متولیان امر مواجه شد تا جایی که در کمتر از ۲ ماه فجایعی که از آن سخن می‌رفت، رنگ واقعیت به خود گرفتند و شد آنچه که نباید می‌شد. ساعاتی پس از وقوع فاجعه مهسا امینی، گپ و گفت دوباره‌ای با صدیقه شکوری‌راد ترتیب داده شد تا درباره موضوع حجاب اجباری و سرنوشت زنان ایرانی در بستر تاریخ معاصر صحبت شود.

شکوری‌راد معتقد است که حجاب در ایران به یک امر سیاسی بدل شده است و این رویکرد سلبی هیچ نسبتی با آموزه‌های دینی و مذهبی اسلام ندارد. این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه هرچه سریع‌تر باید تصمیمات عاجلی برای پایان دادن به گشت‌های ارشاد (یا هر نامی که دارند) اتخاذ شود از ضرورت محاکمه علنی همه مقصران آشکار و پنهان این فاجعه سخن می‌گوید.

دقیقا دو ماه پیش (۲۶ تیر) با شما درباره خطراتی که گشت‌های ارشاد ممکن است در جامعه ایجاد کنند، صحبت کردیم. شما تاکید کردید که تداوم رویکرد‌های فعلی در خصوص حجاب، احتمالا در آینده‌ای نزدیک منجر به بروز بحران‌های حاد اجتماعی و امنیتی و عمومی خواهد شد. این روز‌ها همه ایران عزادار فاجعه مهسا امینی هستند، در واقع بحرانی که همه اساتید از آن می‌ترسیدند، رخ نموده است. چرا اینطور شد؟
بله امروز همان آینده‌ای بود که همه از آن می‌ترسیدیم و خطاب به مسوولان و تصمیم‌سازان درباره آن هشدار می‌دادیم. اینکه اساسا در پیش گرفتن رفتار‌های سلبی با مقولات فرهنگی و رفتاری نتایج عکس به دنبال دارد و باعث شکل‌گیری فجایع در ابعاد و زوایای گوناگون می‌شود.

این روز‌ها بسیاری از مراجع و عالمان علوم دینی مانند آیت‌الله بیات زنجانی در خصوص نامشروع بودن گشت‌های ارشاد صحبت می‌کنند. اگر مساله مروجین این رویکرد‌های سلبی، دین است چرا به این دیدگاه‌های مراجع توجهی نمی‌کنند.
در خصوص بحث حجاب و بسیاری از موضوعات دیگر میان مراجع دیدگاه‌های متفاوت و حتی در برخی مواقع متناقضی وجود دارد. مثلا مراجع در خصوص اینکه آیا باید همه حجم بدن زنان پوشیده باشد، نظرات مختلفی دارند. برخی دیگر از مراجع در موضوع موی زنان دیدگاه‌های متنوعی دارند. برخی اشار ه می‌کنند حکم پوشش آن بخش از موی زنان که بسته می‌شود و آویزان است نیاز به پوشش ندارد. گروه دیگر از علما در خصوص نوع پوشش موضوعی را مطرح می‌کنند که مرجع دیگر، اساسا آن را قبول ندارد. بنابراین در امر حجاب رویکرد‌های متفاوتی مطرح است. تازه این موارد بین آن دسته از علمایی است که اعتقاد به پوشش دارند، چرا که هستند علما و مجتهدانی در داخل و خارج از کشور که در اتصل وجئوب پوشش فرد تردید کرده‌اند. اما در ایران متعصبانه‌ترین و تنگ‌ترین تعریف موجود از حجاب گرفته شده است و تلاش می‌شود تا این تعریف عمومیت پیدا کند. از همه مهم‌تر توقع مردم این تعریف یک بعدی از پوشش مورد تایید اکثریت قریب به اتفاق جامعه هم قرار بگیرد، از دختر ۹ ساله تا پیرزن ۸۰ ساله باید این قرائت مورد نظر را اجرایی کنند. طبیعی است در جهان جدید، یک چنین قرائت‌هایی پذیرفته نمی‌شود و نتیجه عکس به دنبال دارد.

از نظر رفتاری اساسا اجبار کردن مردم به امری نتیجه دارد؟
در تئوری‌های تربیتی درباره کودکان گفته می‌شود که نباید چیزی را به کودک اجبار کرد. ما در خانواده خودمان گاهی اوقات به یک بچه ۴ ساله امر و نهی نمی‌توانیم بکنیم. برای اینکه یک بچه ۴ ساله در خانه ما کاری را انجام دهد به شوخی می‌گفتیم که عکس آن کار را به بچه اجبار کنید تا کار مورد نظر را انجام دهد. یعنی حتی بچه ۴ ساله هم به زور کاری را انجام نمی‌دهد. چطور سیاست‌گذاران توقع دارند نسل تحصیلکرده، فهمیده و آگاه امروز حجاب اجباری را بپذیرد.

از نظر دینی با توجه به این آیه که «در دین اجباری نیست»، آیا می‌توان افراد را مجبور به داشتن امر حجاب کرد؟
این بحثی است که در حوزه‌های علوم دینی باید روی آن بحث شود. وقتی خداوند اعلام کرده در دین اجباری نیست، چطور برخی کاسه داغ‌تر از آش می‌شوند و به زور گشت ارشاد راه می‌اندازند. اساسا مگر می‌توان کسی را که نماز نمی‌خواند، خمس نمی‌دهد، حج نمی‌رود و. مجبور به نماز خواندن کرد؟ ضمن اینکه فراموش نکنید، حجاب هرگز جزو اصول دینی محسوب نمی‌شود.

عمادالدین باقی اخیرا در مطلبی از سفرشان به اردن می‌گویند که برای ارزیابی نحوه حجاب مردم راهی پارکی در این کشور شده‌اند و متوجه شده‌اند به‌رغم اینکه حجاب در این کشور اجباری نیست، بسیاری از مردم حجاب درستی داشتند و این امر را به بحث حجاب اجباری در ایران تسری می‌دهند. آیا اساسا این رفتار‌های سلبی نتیجه‌بخش بوده است؟
نه فقط اردن، بلکه در ترکیه و حتی بسیاری از کشور‌های غربی نیز زنان سادگی بیشتری دارند. آمار‌ها حاکی از آن است که اعتقاد به حجاب در میان نسل‌های جدید کشور به نسبت نسل‌های قدیمی‌تر که حجاب اجباری در کشور وجود نداشت، بسیار کم شده است. من فرزند یک روحانی هستم؛ پدر من هرگز از روش‌های خشن برای واداشتن ما به حجاب استفاده نکردند. نه در مورد فرزندان‌شان و نه در مورد اقوام و خویشان از اجبار استفاده نمی‌کردند. درب خانه‌شان هم به روی همه باز بود. بسیاری از اقوام و نزدیکان برای حل مشکلات، گرفتاری‌ها و ناملایمات زندگی به خانه ما مراجعه می‌کردند. اتفاقا به احترام پدر من حجاب می‌گرفتند، چرا که اجباری در میان نبود. مبتنی بر یک چنین گفتمانی بود که نسل من حجاب را انتخاب کردند. اما امروز نمی‌توان با نسل‌های جوان‌تر درباره حجاب سخنی گفت، چرا که رویکرد سلبی باعث روگردانی جوانان از حجاب و بسیاری از ضرورت‌های دینی دیگر شده است. اسلام رحمانی یعنی مدارا، یعنی مهربانی، یعنی تسامح. من سال‌ها برای تحصیل در کشور‌های غربی حضور داشته‌ام، زنان سایر کشور‌ها بسیار ساده‌تر از زنان ایرانی‌ هستند. چرا، چون در آن کشور‌ها اجباری در کار نیست. حتی مردم عادی در کشوری مانند ترکیه هم که یک کشور مسلمان است، بسیار ساده آرایش می‌کنند و لباس می‌پوشند. اما در ایران حجاب اجباری، بدل به ابزاری شده که مردم از طریق آن با سیستم مبارزه مدنی می‌کنند.

بسیاری در خود حکومت هم اشاره می‌کنند که حجاب موضوعی سیاسی است. یکی از چهره‌های دولتی مدتی قبل اعلام کرده بود، نظام ناچار است برای جلب‌توجه طرفدارانش، حجاب اجباری و سایر رویکرد‌های سلبی را دنبال کند! در این شرایط مردم هم برای اعلام مخالفت خود با این رفتار‌های خشن، دست به مبارزه منفی در مخالفت با حجاب می‌زنند.
حجاب در ایران نه یک امر دینی بلکه یک امر کاملا سیاسی است. تندروها، دلواپسان و رادیکال‌ها رسما این موضوع را اعلام می‌کنند. البته این گزاره فقط به امروز و دوره جمهوری اسلامی مربوط نیست؛ از زمان مشروطه یک چنین نگاهی وجود دارد. موضوع حق رای زنان، موضوع استقلال زنان، احکام حقوقی مرتبط با زنان، آموزش زنان و... همواره سیاسی بوده است. حتی در سال ۴۲ که امام انتقادهایش از سیستم شاهنشاهی را آغاز کرد، موضوع حق رای زنان یکی از محور‌های مخالفت ایشان بود. البته امام معتقدند بودند که شاه با هدف فساد زنان به دنبال اعطای حق رای به آنان است.

اما امام (ره) بعد از انقلاب با حق رای زنان موافقت کردند و در برابر بسیاری از رویکرد‌های متعصبانه ایستادند.
دقیقا این نشان می‌دهد که مخالفت ایشان در سال ۴۲ یک مخالفت سیاسی بوده است. ضمن اینکه زنان در دوران انقلاب گام‌های بلندی در پیروزی انقلاب داشتند و نمی‌شد بعد از این همه تلاش، آنان را از صحنه سیاسی حذف کرد. بررسی تاریخ سال‌های ابتدای انقلاب هم نشان می‌دهد که امام (ره) رویکرد‌های متعصبانه در خصوص زنان را قبول نداشتند.

وقتی به کتب تاریخی مرتبط با صدر اسلام رجوع می‌کنیم، متوجه می‌شویم که اغلب تصمیم‌سازی‌های آن دوران مبتنی بر مردمسالاری و خواست اکثریت اتخاذ می‌شدند. چرا امروز در یک جامعه دینی به مطالبات اکثریت جامعه توجهی نمی‌شود؟
نه فقط در دوران صدر اسلام، بلکه در همه تاریخ این رویکرد وجود داشته است. اساسا ارسال پیامبران برای رشد انسان در یک بستر عقلانی بوده است. نه فقط در ماجرای پیامبر اسلام و ائمه بلکه در سرنوشت تمام پیامبران این توجه به نظر اکثریت وجود داشته است. در ماجرای موسی خداوند به موسی دستور می‌دهد که با گروهی که به تو اعتقاد دارند، مهاجرت کن. در خصوص پیامبر مکرم اسلام هم از ابتدا، بحث توجه به اکثریت مطرح بوده است. قبایل اصلی مدینه (اوس و خزرج) بودند از ایشان خواستند، سکان هدایت جامعه مدینه را به دست بگیرند. در ماجرای انتخاب جانشین پیامبر نیز شیعه معتقد است که حضرت علی (ع) را خداوند و پیامبر انتخاب کرده است. اما همین امام در برابر خواست اکثریت سکوت کردند و تا زمانی که مردم از ایشان نخواستند حاکمیت را به عهده نگرفتند. زمانی هم که حکومت را به دست گرفتند، اعلام کردند برای احقاق حق است که این خواسته را پذیرفته‌اند. امام حسین (ع) همزمانی به سمت کوفه حرکت کردند که مردم با ایشان بیعت کردند. این روند را شما مقایسه کنید با رفتار‌های سلبی امروز برخی افراد و جریانات که خواسته‌های عمومی مردم را به هیچ می‌گیرند.

فکر نمی‌کنید بهتر باشد برای باز کردن گره‌های‌مان حجاب اجباری، برجام و... از ظرفیت همه‌پرسی استفاده کرد؟
در موضوع حجاب، معتقدم نتایج مخرب حجاب اجباری آنقدر عیان است که نیازی به همه‌پرسی وجود ندارد. این رویکرد غلط باید هرچه سریع‌تر پایان یابد. باید موضوع را عرفی کرد تا هر جامعه‌ای براساس عرف موجود در جامعه عمل کند. لباسی ممکن است در تهران مناسب باشد، اما در یک شهرستان کوچک نامناسب به نظر برسد. ما باید یاد بگیریم که به‌رغم تفاوت‌ها، زیست همدلانه در یک جامعه را یاد بگیریم، قضاوت کردن در این حد کار خداست نه بندگانی که از عقده‌های فراوانی لبریز شده‌اند.

در ماجرای مهسا امینی چه برخوردی را مناسب می‌دانید؟
قبل از هرچیز باید گشت‌های ارشاد یا هر نام دیگری که دارند جمع‌آوری شود. مجلس هم باید ورود و بستر قانونی موضوع را فراهم کند. مردم باید توجه کنند و ببینند کدام نماینده در راستای مطالبات آنان گام برمی‌دارد و اگر نماینده‌ای توجهی به مطالبات مردم ندارد نباید در دوره بعدی در مجلس حاضر شود. در خصوص پرونده مهسا امینی هم باید دادگاهی علنی تمامی ابعاد موضوع را دنبال کند، کسی که بانی اصلی یک چنین فاجعه‌ای است باید در یک دادگاه صالحه محاکمه شود. باید به اندازه‌ای بازدارندگی ایجاد شود که دیگر کسی با عنوان مامور گشت ارشاد نتواند جان دختران ایرانی را به خطر اندازد. نهایتا هم باید توجه داشت که اهمیت دختر ایرانی در شخصیت در آگاهی در فهم، شعور، احساس و همه فضایلی دارد که نسل به نسل و سینه به سینه چرخیده و در قالب هویت ایرانی شکوفا شده است.

مهدی بیک اوغلی - اعتماد

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی