تیتر امروز

شادی برای «یلدا» با جیب خالی/ از شاهنامه خوانی و فال حافظ تا قصه حسین کرد شبستری
روایت دیدار از قدیمی‌ترین جشن ایران زمین در این روزها

شادی برای «یلدا» با جیب خالی/ از شاهنامه خوانی و فال حافظ تا قصه حسین کرد شبستری

هر سال وقتی آذر خانم (آذرماه) می‌خواهد رخت خود را جمع کند و برود یک اتفاقی می افتد که برای ایرانیان مقد است آن هم اجرای آیین شب چله یا همان یلداست اما این روزها همه می‌گویند چه یلدایی وقتی جیب...
اشرف بروجردی: قوانین حمایت از زنان روی کاغذ ماند/بدون حضور زنان توسعه‌ای در کشور اتفاق نمی‌افتد/ چرا در احزاب سیاسی زنان حضور کمتری دارند
بازخوانی یک گفت و گو

اشرف بروجردی: قوانین حمایت از زنان روی کاغذ ماند/بدون حضور زنان توسعه‌ای در کشور اتفاق نمی‌افتد/ چرا در احزاب سیاسی زنان حضور کمتری دارند

هشتم خرداد ۱۴۰۲ دیدارنیوز میزبان اشرف بروجردی اولین معاون زن دولت خاتمی بود. درگذشت او بهانه‌ای شد تا گفت‌وگوی پیشین را با ملاحظه اینکه حرف‌های او همچنان محل تامل است باز نشر کنیم.
محمود فتوحی: ایران امروز را، رسانه‌های داخلی و خارجی می‌سازند/ از دوره صفویه به بعد، وطن معنای ملک را پیدا کرد/ در ادبیات معاصر، مفهوم ایران تا حدودی ریزش پیدا کرد
گفت و گوی دیدار در برنامه «گپی نو» با پژوهشگر نام آشنای ادبیات فارسی:

محمود فتوحی: ایران امروز را، رسانه‌های داخلی و خارجی می‌سازند/ از دوره صفویه به بعد، وطن معنای ملک را پیدا کرد/ در ادبیات معاصر، مفهوم ایران تا حدودی ریزش پیدا کرد

در هفتمین برنامه از گپی‌نو، با محمود فتوحی، استاد و پژوهشگر نام‌آشنای ادبیات فارسی به گفت‌و‌گو پرداختیم و با او پیرامون مفهوم ایران در شعر فارسی خصوصا قصاید مدحی سخن گفتیم.

«حیف خوزستان»؛ افشین علا

افشین علا با سرودن شعری در وصف این روزهای آبادان با مردم این دیار ابراز همدردی کرد.

کد خبر: ۱۳۰۳۰۴
۱۹:۱۹ - ۰۳ خرداد ۱۴۰۱

«حیف خوزستان»

سرزمین آب و آتش

زاده‌ی خورشید و نخلستان

خسته اما همچنان با ناامیدی قهر

حیف آبادان و خرمشهر…

حیف خوزستان

خانه‌ی رود و پل و پیوند

حیف شبهای خوش اروند

با نسیم نفت و نخل و نهر

حیف آبادان و خرمشهر…

حیف بوی شرجی بندر

گرچه گاهی خسته و دلگیر،

خاطرات شاد ایام قدیمش مانده در باور

حیف “بهمنشیر”

مثل “مینو” دامنش در هر کران سرسبز

از عرق، رخساره اش گلگون

صبحگاهان در مسیر دشتها ناقوس بیداری

با شمیم شور و شیرین و شریف شط

همچو کارون، پادشاه رودهای تا ابد جاری

رهسپار بحر

حیف آبادان و خرمشهر…

حیف بوی لنج

سکر بازاری که آغشته ست با ادویه و ماهی

شهرهایش میزبانی زخمی و خندان

روستایش چشم در راه غریبی خسته تا یک دم بیاساید

بر حصیری نرم چون خواب شبانگاهی

مردمی چشم انتظار رونقی شاید

دیده داغ از دهر

حیف آبادان و خرمشهر…

مردمی با لحن چون شعر عرب، شیرین

با کلامی مثل نخلستان، پر از مضمون

لهجه هاشان چون رطب، شیرین

گرچه خندان، مانده باقی تلخی آوار غم در کامشان چون زهر

حیف آبادان و خرمشهر…

ا«فشین علا»

ارسال نظرات
امروز دوشنبه ۰۱ دی
امروز دوشنبه ۰۱ دی
امروز دوشنبه ۰۱ دی
امروز دوشنبه ۰۱ دی