این هفته در ستون هفتگی رضا قنبری به سالهای منتهی به انتخابات ۱۹۵۰ خواهیم رفت تا زمینههای ظهور عدنان مندرس و اسلامگرایان میانهرو در ترکیه را بیشتر بررسی کنیم.
دیدارنیوز ـ رضا قنبری*: فردا ۱۴ مِی است. هفتاد و دومین سالگرد برآمدن عدنان مندرس در سپهر سیاست ترکیه؟! دمکراتی میانه رو که در بهار ۱۹۵۰ با پایان دادن به دو دهه ترکتازی هوادارن آتاتورک، اسلامگرایان لیبرال را به قدرت رساند. هر چند ژنرالهای باقی مانده از جنگ به بهانه پاسداری از اصول جمهوری، به دولت پنهان خزیدند و نخست وزیر منتخب یک دهه بعد در جزیره یاسی آدا به دار آویخته شد. این هفته به سالهای منتهی به انتخابات ۱۹۵۰ خواهیم رفت تا زمینههای ظهور عدنان مندرس و اسلامگرایان میانه رو در ترکیه را بیشتر بررسی کنیم.
***
عبور آرام از جنگ جهانی دوم برای ترکیه یک موهبت بزرگ بود. آنان که در جنگ قبلی بخش بزرگی از کشور را در قمار حمایت از آلمان تقدیم متفقین کرده بودند این بار با حفظ اصل بیطرفی و موازنه منفی، معتمد هردو سو باقی ماندند. پس از شکست هیتلر؛ غرب به نفوذ کمونیسم حساس شد و ترومون ریس جمهور آمریکا، چاره را در بازسازی اقتصادی همسایگان شوروی یافت. بدین ترتیب طرح مارشال در ترکیه و یونان کلید خورد. مکانیزه کردن کشاورزی، ترمیم راههای ارتباطی و نوسازی صنایع کوچک از مهمترین سرفصلهای کمک ۲۰۰ میلیون دلاری آمریکا به ترکیه بود. اما حفظ موازین حقوق بشری و آزادیهای سیاسی-اجتماعی هم بخشی از طرح مارشال بود و"اینونو" که اهمیت این کمک را میدانست، فضای سیاسی-مذهبی را به نفع مخالفان باز کرد. چه آنکه بعد از سالها در روزنامه ها، مقالاتی در نقد دولت نوشته شد و گروهی از نمایندگان مجلس با تشکیل فراکسیونی به مخالفت با حزب حاکم پرداختند. جلال بایار و عدنان مندرس در راس مخالفان بودند. آنان با انتشار اطلاعیهای که بعدها به نام "بیانیه ۴ نفر" معروف شد با انتقاد از اقتصاد دولتی و فشار بر اسلامگرایان خواستار پاسداشت حقوق اقتصادی و مذهبی شهروندان شدند.
فایل صوتی این مطلب را اینجا بشنوید
مندرس که از زمین داران معروف منطقه اژه بود به حمایت از حق مالکیت در برابر لایحه دولتی اصلاحات ارضی ایستاد و آرام آرام نامش در میان مردم پر آوازه شد. او با طرفداری از ارتباط با غرب و خصوصا آمریکا، راه مبارزه با خطر کمونیسم را آزادیهای مذهبی میدانست و سکولاریسم دولتی را عامل افزایش نفوذ شوروی در کشور میخواند. بالاخره در ژانویه ۱۹۴۶ حزب دموکرات با رهبری عدنان مندرس و جلال بایار تاسیس شد. مندرس که تجربه زندگی روستایی را داشت دفاتر حزب خود را در ۴۰ هزار دهکده کشور گسترش داده و با "لندروور"هایی که بعدها نماد حزب دمکرات شد شهر به شهر به دیدار مناطق محروم کشور رفت. شعارهای مندرس درباره آزادیهای مذهبی چنان فراگیر شد که حزب جمهوری خلق با بازگشایی دانشکده الهیات آنکارا و آزاد شدن سفر حج موافقت کرد.
بخشهای بزرگی از دینداران که در دهه ۲۰، ۳۰ و ۴۰ بر اثر سکولاریسم دولتی از زندگی اجتماعی حذف شده و حتی از فرستادن بچههایشان به مدارس خودداری میکردند حالا بخشی از صدایشان را در قدرت میشنیدند. صدای که طی هفت دهه اخیر اگر چه بارها با کودتا، دادگاه قانون اساسی از صحنه بیرون رانده شده، اما هربار با همان سازمان رای به صحنه باز میگردند. انتخابات به رویارویی محافل محافظهکار، دیندار و شهرستانی با نخبگان دانشگاهی، نظامی و شهرنشین مبدل شد. رسانهها به دلیل تیغ سانسور مرجعیت فراوانی در میان مردم نداشتند و حزب حاکم هم به خیال چند انتخابات قبلی اسلامگرایان را جدی نگرفت.
مشارکت نود درصدی در انتخابات همه را غافلگیر کرد. شهرستانهای کوچک و روستاها به بازیگر اصلی این رقابت مبدل شده و حزب دمکرات نماد تغییر بود. اما پیروز این رقابت فقط عدنان مندرس نبود. شب شمارش آرا گروهی از ژنرالها با مشخص شدن نتایج اولیه به ریس جمهور پیشنهاد دستکاری در نتایج انتخابات به نفع حزب جمهوری خلق را دادند. آنها که نسبت به سرنوشت جمهوری تازه تاسیس با مدیریت اسلام گرایان نگران بودند قصد ادامه حضور در کاخ نخست وزیری و مجلس را داشتند.
اما اینونو "آبروی ترکیه را بر آبروی خود ترجیح داد" و با اعلام پیروزی ۸۶ درصدی حزب مخالف، اعتماد مردم به صندوق آرا را حفظ کرد. بدین ترتیب مندرس اولین دولت لیبرال دمکرات جمهوری ترکیه را در میان شور و شوق هوادارنش بر پا کرد. حالا هفتاد و دو سال پس آن یکشنبه بزرگ همچنان اسلامگرایان به محبوبیت و سکولارها به شرافت خود در آن شب افتخار میکنند.
*روزنامهنگار و کارشناس مسائل ترکیه