تیتر امروز

سی‌ان‌ان: پایگاه اصفهان آسیب ندید/ نظر یک مقام مطلع درباره سامانه‌های پدافندی ایران
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق (بروزرسانی می‌شود)

سی‌ان‌ان: پایگاه اصفهان آسیب ندید/ نظر یک مقام مطلع درباره سامانه‌های پدافندی ایران

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.
بخش دوم گفت‌وگوی دیدارنیوز با غلامعلی رجایی:

رجایی: دو نفر از اعضای شورای نگهبان خیلی معنادار در رای‌گیری هاشمی و سیدحسن خمینی شرکت نکردند/ هاشمی روی دست مخالفانش هزینه گذاشت/ هاشمی متخصص تبدیل باخت به برد بود

مشاور مرحوم آیت‌الله رفسنجانی در بخش دوم گفت‌وگوی خود با دیدارنیوز گفت: در حریان ردصلاحیت مرحوم هاشمی به کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفتم؛ می‌خواهید بگویم که مصلحی روی کدام صندلی نشسته بود؟ و کدخدایی ساکت شد. گفته بود آقای رجایی مثل اینکه در شورا آدم‌های خودش را دارد.

کد خبر: ۱۲۵۱۴۸
۱۱:۲۹ - ۱۰ فروردين ۱۴۰۱

رجایی: دو نفر از اعضای شورای نگهبان خیلی معنادار در رای‌گیری هاشمی و سیدحسن خمینی شرکت نکردند/ هاشمی رو دست مخالفانش هزینه گذاشت/ هاشمی متخصص تبدیل باخت به برد بود

دیدارنیوز
ـ اسفندیار عبداللهی: اکبر هاشمی رفسنجانی سیاست‌مدار پر آوازه ایرانی در سوم شهریور ۱۳۱۳ در بهرمان شهرستان رفسنجان استان کرمان چشم به جهان گشود و در ۸۲ سالگی و پس از حدود ۵۵ سال فعالیت سیاسی در ۱۹ دی ۱۳۹۵ چشم از جهان فرو بست. شرح زندگی و فعالیت‌های سیاسی، مبارزات قبل و بعد از انقلاب مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به فراوانی رفته است. برای بررسی ابعادی از زندگی شخصی و سیاسی مرحوم آیت‌الله رفسنجانی این بار، به سراغ دکتر غلامعلی رجایی مورخ، نویسنده و استاد دانشگاه رفتیم تا مشاهدات و تجربیات خود در ۵ سال پایانی که در مقام مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، را بخوانیم و بشنویم.

غلامعلی رجایی خود نیز از جمله دانشجویان مبارز قبل از انقلاب است که تجربه بازداشت و تبعید در سال‌های پایانی رژیم پهلوی را دارد. او متولد ۱۳۳۶ شهرستان دزفول استان خوزستان است، او مولف بیش از ۶۰ جلد کتاب است. آنچه در ویدئو می‌بینید و می‌شنوید و در متن می‌خوانید، حاصل گفتگوی من اسفندیار عبداللهی دبیر سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی دیدارنیوز با دکتر غلامعلی رجایی در این رابطه است.

بخش دوم گفتگوی دیدار با غلامعلی رجایی را اینجا ببینید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




دیدارنیوز: در ۹۲ چه گذشت؟ ما چه چیز را باید از شما بشنویم که تا حالا نشنیدیم؟ بخصوص در قضیه تلاش‌های دفتر مرحوم هاشمی برای ملاقات با رهبری و بحث تایید صلاحیت؟

غلامعلی رجایی: هاشمی نظام را فرزند خود می‌دانست و می‌شود گفت که همه ما به نوعی سر سفره انقلاب نشسته‌ایم و اگر انقلاب نمی‌شد، هاشمی مانند بسیاری از زندانی‌های دیگر در آن جا می‌پوسید و معلوم نبود اگر آن دستگاه میماند، چه اتفاقی می‌افتاد. من هاشمی خود مجتهد بود، از کسی تکلیف نمی‌گرفت. شاهد بودم نزدیک به ۳ ماه ملاقاتی‌ها به آقای هاشمی برای ترغیب او به شرکت در انتخابات فشار می‌آوردند، نهایتا استخاره‌شان درست آمد، اما همان استخاره گفت نتیجه نمی‌گیرید.

ایشان گفت من انجام می‌دهم تا باری از روی دوشم برداشته شود و می‌دانستند که رد می‌شوند، اما آمدند که هزینه را ندهند و استدلال نیز کردند و به رهبری هم تاکید کردند با این شرایط حماسه سیاسی ایجاد نمی‌شود. به نوعی این مشورت روز پیش و پس از ثبت نام، با رهبری دچار حاشیه شد و نتوانستند صحبت کنند. پنج بعد از ظهر دفتر حجازی از طرف رهبری پیغامی دادند که نمی‌شود و معنی‌اش این بود که هاشمی برای ثبت نام نرود. چون ایشان به این تشخیص رسیده بودند. هاشمی اساساً فردی نبود که به او تکلیف بدهد، به قول خودش مجتهد بود و نظرشان این بود باید بروند. هاشمی می‌گفت امکان نداشت با رهبری صحبت کنیم و ایشان روی خط نیایند. شب گفتند رفته‌اند استراحت فردا گفتند استراحت می‌کنند بعد آقای حجازی زنگ زدند.

آقایون تصور می‌کردند هاشمی برای نظام عوارض ایجاد می‌کند

اگر هاشمی تایید می‌شد و در انتخابات سال ۹۲ شرکت می‌کر بسیار رای می‌آورد. همچون توپ صدا می‌کرد که فردی پس از ۲۰ و چند سال با این رای به عرصه قدرت بازگشته است. در حالی که آقایون تصور می‌کردند که هاشمی برای نظام عوارض ایجاد خواهد کرد که اینا تحلیل که در انتها متوجه تحلیل نادرست خود شدند.

 

*آقای مصلحی گفته بودند که ما تاثیر داشتیم ما رفتیم آنجا و این صحبت‌ها را انجام دادیم. هاشمی در همان مقطع می‌دانست در شورای نگهبان چه می‌گذرد؟

بله. هاشمی فردی مطلع از تمام رده‌های کشور بود.

 

مرحوم هاشمی شاهرودی برای دفاع از هاشمی در شورای نگهبان حاضر نشد

*اکثرشان را هاشمی به سیستم معرفی کرده بود؟
برخی را معرفی کرده بودند و برخی را خیر. ضمن اینکه دو نفر از اعضای شورای نگهبان دیگر به هیچ‌وجه در فرآیند رأی‌دهی حاضر نبودند. مثلا نه در قضیه هاشمی رأی دادند و نه در قضیه صلاحیت سیدحسن خمینی که از آن نرفتن‌های معنی‌دار است. اما مرحوم شاهرودی حداقل باید برای دفاع حاضر می‌شد؛ اما به هر حال این‌گونه تشخیص داده و حاضر نشده بود. هاشمی رفسنجانی در زمینی بازی نمی‌کرد که از آن اطلاعی نداشته باشد. منتهی هنگامی که درخواست کردند انصراف دهد مخالفت کرد. حتی به من نیز گفت «چرا من هزینه‌اش را بدهم آقای رجایی؟ من می‌ایستم و اگر خواستند مرا رد کنند.

هاشمی رو دست مخالفانش هزینه گذاشت/ به کدخدایی گفتم بگویم مصلحی روی کدام صندلی نشسته بود؟ و کدخدایی ساکت شد

*روی دست مخالفانش هزینه گذاشت؟
بله، هزینه گذاشت. به نظر من یکی از اشتباهات شورای نگهبان، همین مسئله بود. آش این قضیه به حدی شور شد که با کدخدایی دعوایی مطبوعاتی رخ داد. حتی کدخدایی می‌گفت که مصلحی برای این موضوع نیامده است. من نیز پرسیدم پس برای چه آمده است؟ گفت آمده درباره اوضاع منطقه‌ای گزارش دهد. گفتم آن‌جا که مجلس سیاست‌گذاری است. بعد گفتم آقای کدخدایی می‌خواهید بگویم که مصلحی روی کدام صندلی نشسته بود؟ و کدخدایی ساکت شد. گفته بود آقای رجایی مثل این‌که در شورا آدم‌های خودش را دارد. خب من از این موضوع مطلع بودم و یک نفر از داخل به من گفته بود که اول نمی‌خواستیم مصلحی به داخل شورای نگهبان را راه بدهیم.

امام می‌فرمود به شما چه مربوط که مردم می‌خواهند به چه کسی رای بدهند؟ امام به جامعه روحانیت تهران گفت به شما چه مربوط است که در مشهد و خوزستان کاندیدا می‌دهید؟ روحانیون مشهد باید برای مشهد و روحانیون خوزستان برای خوزستان کاندیدا دهند. شما جامعه روحانیت تهران هستید و اگر مردم مثلا بخواهند به هاشمی رای بدهند، خب رای بدهند؛ اما آن‌ها در این موضوع به تحلیل غلط رسیدند و هاشمی نیز متخصص تبدیل صحنه‌های باخت به برد بود. این تعبیر خوب ظریف بود که تحلیل‌ها را تغییر داد و دولت را دو دستی به روحانی تحویل داد. روزی در ماه ششم یا هفتم دولت روحانی بود که من به ایشان گفتم چرا نگران به نظر می‌رسید؟ گفتند آقای رجایی این‌ها می‌خواهند کاری کنند که دولت سال اول زانو بزند و بگوید من نمی‌توانم. من گفتم آقای هاشمی شما می‌دانید چه‌کار کرده‌ا‌ید؟ گفت چه‌کار کردم؟ گفتم که شما توپی را که در هوا دست به دست می‌گشت تا به فرد دیگری بدهند، به روحانی دادید و آن توپ دولت بود.

رجایی: دو نفر از اعضای شورای نگهبان خیلی معنادار در رای‌گیری هاشمی و سیدحسن خمینی شرکت نکردند/ هاشمی رو دست مخالفانش هزینه گذاشت/ هاشمی متخصص تبدیل باخت به برد بود

صحبت‌های امروز احمدی‌نژاد را اصلاح‌طلبان هم نمی‌زنند

*اگر همین احمدی‌نژاد ۱۴۰۰، به ۸۴ برگردد، همان رویکرد و همان نگاه را علیه هاشمی به‌کار می‌گرفت؟

اینکه از ۱۴۰۰ به ۱۳۸۴ می‌روید، فکر خوبی است. صحبت‌هایی که اکنون احمدی‌نژاد می‌گوید، اصلاح‌طلبان هم نمی‌زنند، اما چه کسی باور می‌کند؟ شما که در دولتت این تعداد وزیر عوض کردی که مجلس اخطار داد، معاون اول خودت را که استاد راهنمایت در دانشگاه بود، حرمتش را نگه نداشتی، وزیر خارجه‌ات را در سفر عزل کردی، پس باید پذیرفت که در حق این نسل و تاریخ واقعا جفا شد.

وزیر بهداشت دولت احمدی‌نژاد که افتخار می‌کرد تنها زن کابینه است، نادیده گرفته می‌شد و مثلا در رای‌گیری‌ها با روشی کاملا دیکتاتورمآبانه، نظر برخی را نادیده می‌گرفت؛ شما دیدید در قضیه مجلس سرزده رفت. این کار چه معنایی دارد؟ شما درخواست کن و اگر مجلس پذیرفت و وقت داد، آن وقت بروید؛ بعد هم که به آن صورت افشاگری کرد که به نظر من از حرکت‌های خوب آقای لاریجانی بود.

اگر وزرای احمدی‌نژاد صحبت کنند، نمی‌تواند در تهران راه برود

لاریجانی به احمدی‌نژاد گفت، اینجا «بگم بگمتون» هم مشخص شد. توجه کردید؟ اصلا چه برون‌دادی از کشور درست کردی؟ یادم می‌آید زمانی آقای غلامحسین اژه‌ای، آقای غلامحسین کرباسچی را محاکمه می‌کرد که چرا به رهبری گوش نکردی و فلان برج را ساختی! چشم‌های مهندس کرباسچی از این صحبت و اتهام چهارتا شد.
در جواب گفت؛ حالا من از شما سوال می‌کنم که آیا می‌شود در تهران برج نساخت؟ شما چرا شأن رهبری را خراب می‌کنید؟ دوما، چرا اصلا در این ساحت‌ها وارد شدید؟ مملکت باید روال خودش را برود، کسی که شهردار است تصمیم خودش را بگیرد، کسی که وزیر است تصمیم خودش را بگیرد. رهبری باید فصل‌الخطاب باشد و هرکسی هم جز این فکر می‌کند، خطا است. یک ماشین که نمی‌تواند چند راننده داشته باشد. صحبت‌های احمدی‌نژاد با مدیریتش هم‌خوانی ندارد. اگر می‌گوید تغییر کردم، باید برای جامعه توضیح دهد که در چه امری تغییر کرده است.

خط قرمز فقط خدا است

اگر وزرای احمدی‌نژاد بیایند و صحبت کنند، دیگر نمی‌تواند در تهران راه برود. من آدم منصفی هستم و اصلا صفر و صدی دیدن مسائل خطا است. احمدی‌نژاد خدماتی نیز انجام داده، اما در برخی مسائل به تعبیر هاشمی، مرض هار در جامعه افتاده بود. شما آمار‌ها را نگاه کنید. اصلا چه معنی دارد که آدم بگوید فلانی خط قرمز من است؟ هیچ‌کس خط قرمز ندارد، حتی رهبری! رهبری حرف آخر را می‌زند، زیرا مسئولیت دارد، اما ما خط قرمز نداریم. خط قرمز فقط شریعت و حکم خدا است.

*انتقادات مرحوم هاشمی به روحانی چه بود؟ یعنی چه انتقاداتی وجود دارد که ما تا به حال نشنیده‌ایم؟

حسن روحانی ۳۰ و اندی سال با هاشمی بوده است. در جنگ، ستاد جنگ، پدافند، مجلس و از چهره‌های شاخص جریان اعتدال نیز بوده است که به هر حال با دیدگاه هاشمی از نزدیک کمتر کسی مانند روحانی آشنا بود، اما یک حسن روحانی قبل از دولت داریم و یک حسن روحانی بعد از دولت. روحانی بعد از دولت تفاوت‌هایی کرد. برای مثال من شاهد بودم به جلسات مجمع تشخیص دیر آمده یا به برخی از جلسات نمی‌آمد و زود که می‌رفت، هاشمی ناراحت می‌شد. به هر حال شأن هاشمی باید نگه داشته می‌شد. جلسات هفته‌ای یک‌بار است و شما که رئیس‌جمهور هستی باید بنشینی، اما او مثلا معاون اول خود را می‌فرستاد. هاشمی ناراحت بود و می‌گفت چرا کردار خود را برای مردم روشن نمی‌کنید؟

 

*ظاهرا حسن روحانی به هاشمی قول داده بود عارف را معاون اول خواهد کرد، به همین دلیل از روحانی گلایه داشت؟

در مورد این مسئله هاشمی به من گفت که به حسن روحانی گفتم قرار بود عارف معاون اول باشد. پس چرا به قول خود وفا نکردید؟

*هاشمی به شما گفت؟

بله، خود ایشان به من گفتند. من ناگفته‌های فراوانی در این کتاب آورده‌ام که برخی‌شان سانسور شد. امیدوارم بشود نسخه بدون سانسور آن را منتشر کنیم. به من گفتند خارج از کشور چاپ شود که قبول نکردم. شما فرض کنید که هاشمی گفته رهبری گفته بعد از ۱۰ سال نباید رهبری را تمدید کرد. این را که ری‌شهری هم نوشته و چاپ شده است. چطور شما به او مجوز چاپ می‌دهید، اما به من می‌گویید حذف کن؟

 

رئیسی در دوره بعد هم انتخاب می‌شود

*از بحث مرحوم هاشمی که بگذریم یادم هست در سال ۹۹ به خود بنده فرمودید رئیسی رئیس‌جمهور خواهد شد و همین هم شد، امروز در ابتدای ۱۴۰۱ می‌توانید پیش‌بینی کنید در ۳ سال باقی مانده از دولت سیزدهم چه اتفاقاتی خواهد افتاد

حتما دچار تحولات، تغییرات و تحولاتی خواهیم شد. البته پیش‌بینی مسائل جامع ایران سخت است. اتفاقاتی خواهد افتاد. احتمالا یک‌سری افراد دیگر نباشند، عده‌ای از افراد ممکن است نقش‌آفرینی‌هایی انجام دهند، اما اگر آن شرایطی که من در ذهن دارم و نمی‌توانم بیان کنم پیش نیاید، رئیسی در دوره بعد نیز انتخاب می‌شود. از اکنون نیز همان گونه که گفتم، انتخاب شده است. دور بعد نیز همین خواهد شد و حتما سیستمی که به لاریجانی هم دیگر راه نداد، به جهانگیری که خودش از سربازی تا فرماندهی لشکری را در نظام طی کرده هم دیگر راه نخواهند داد و رئیسی با رأی انتخاب خواهد شد، اما اگر جز این بوده و تحولاتی رخ دهد، ممکن است اتفاقات دیگری رقم بخورد، ضمن این‌که بحث حکومت پارلمانی نیز مطرح است که قضیه انتخابات و رأی مستقیم مردم حل شود و مردم یک چیز نگویند و حاکمیت یک چیز دیگر و اتفاق نیفتد که به ضرر حاکمیت تمام شود؛ اگر دولت را مجلس انتخاب کند، مردم غیرمستقیم رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر را انتخاب می‌کنند که من به‌شخصه با سیستم پارلمانی موافق نیستم.

رجایی: دو نفر از اعضای شورای نگهبان خیلی معنادار در رای‌گیری هاشمی و سیدحسن خمینی شرکت نکردند/ هاشمی رو دست مخالفانش هزینه گذاشت/ هاشمی متخصص تبدیل باخت به برد بود

اطراف رئیسی مشاوران به‌دردبخوری نمی‌بینم

*پس فکر می‌کنید روح جمهوریت ضعیف شده و جسمش نیز به مرور ضعیف‌تر می‌شود؟

روح جمهوریت از این جهت ضعیف شده است که مردم نتوانستند آن فردی را که می‌خواهند در ویترین بگذارند. مردم در انتخاباتی که رئیسی رئیس‌جمهور نبود، دستشان باز بود. عده‌ای نیز هنگامی که فرد مورد نظر خود را در ویترین نمی‌بینند، انصراف می‌دهند. در این حال باید کمک کرد دولت رئیسی موانعی که پیش‌رویش است را کنار بگذارد. رئیسی در حوزه اجرا وارد نبوده و قوه‌قضائیه با قوه اجرا از زمین تا آسمان متفاوت است.

من اطراف رئیسی مشاوران به‌دردبخوری نمی‌بینم. بهتر بود که در مسابقه، اسب برنده را عوض نمی‌کرد و تیم مذاکره‌کننده عوض نمی‌شد. البته عمده سیاست‌های اصلی نظام را رهبری و شورای امنیت دیکته می‌کند. مگر کسی جرات دارد بدون اذن شورای امنیت و رهبری برای مذاکره برود؟ هیچ‌وقت این‌گونه نبوده و نخواهد بود.

 

*شما در انقلاب بودید. چه پیش از آن و چه پس از آن در جبهه‌های جنگ و حتی پس از جنگ؟...

معلم بودم و پس از آن به جنگ رفتم. در فرمانداری ماهشهر مسئول فرهنگی بودم که در ۱۳۶۰ در سپاه مامور شدم تا اینکه جنگ تمام شد و به آموزش و پرورش بازگشتم.

 

*یعنی در سال ۶۸ دیگر در سپاه نبودید؟

سال ۶۸ بودم و ۶۹ استعفا کردم و به فرماندهی کل قوا رفتم. سال ۹۸ هم که بازنشسته شدم، مسئول تبلیغات قرارگاه کربلا در قسمت فرهنگی آن و از ۶۱ تا ۶۴ هم مسئول و سرپرست تبلیغات جبهه و جنگ قرارگاه خاتم‌الانبیا سپاه بودم. اشعاری که من برای جنگ سرودم، آقای کویتی پور و آهنگران و فخری و صد‌ها مداح دیگری خواندند.

 

سرلشکر رشید مناسب‌ترین فرد برای اداره قرارگاه خاتم است

*می‌گویند بخش زیادی از مملکت را سپاه پاسداران اداره میکند. قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیایی که شما در آن بودید با خاتم امروز چه تفاوت‌هایی دارد؟

من نمی‌دانم خاتم فعلی چه‌کار می‌کند. من وظیفه و تخصصم این نیست که الان بخواهم بفهمم خاتم فعلی چه‌کار می‌کند. می‌دانم ماهیت اساسا امنیتی دارد که سرلشکر رشید را گذاشتند و شاید شایسته‌ترین فردی است که می‌تواند این قضیه را اداره کند. یک نواری بیرون آمده که هیچ‌کس در برابر آن پاسخگو نیست. باید قاعدتا نیرو‌های مسلح که مردم جوان‌هایشان را می‌فرستند تحت مدیریت این افراد، طهارتشان در اذهان حفظ شود و امام نیز درست تشخیص داده بود که این افراد در سیاست دخالت نکنند تا مردم بتوانند آن اطمینان و اعتماد لازم را داشته باشند و قاعدتا اگر از آن چارچوبی که امام گذاشتند تخطی شود، کشور ضرر خواهد کرد که البته ضرر هم کرده است.

 

*مسائلی در شهرداری پیش آمد، منظورم پرونده‌ای است که به قوه‌قضائیه ارسال شد و شما در جریان آن بودید به عنوان مشاور شهردار تهران؟

قبلا مشاور محمدعلی نجفی بودم و از او به محمدعلی افشانی رسید که دیگر تا پیروز حناچی هم ادامه یافت که پس از چند ماه بیرون آمدم؛ من بی‌ارتباط نبودم و قاعدتا با این افراد در ارتباط بودم.

 

*یعنی فکر می‌کنید داستانی که برای نجفی درست شد ارتباطی با پرونده دارد؟

بعدا روی آن کنش‌هایی گذاشته شد، اما خیر.

 

*سخنی با مردم دارید؟

ما هر چه هستیم، هر تفکری داریم، هر سلیقه‌ای داریم، ایرانی هستیم و باید به قدمت تاریخی و تمدنش افتخار کنیم. هیچ‌وقت ایرانی مشرک و بت‌پرست نبوده و اگر هم نماد‌هایی از بت در ایران هست، از جاده ابریشم و بامیان و جا‌های دیگر است.

هیچ‌وقت ایران یکپارچه و قدرتمند به نفع دیگران نبوده است و ما در هر فکر و تفکری که باشیم، هر سلیقه‌ای که داشته باشیم، باید روی این قضیه بایستیم که برای تمامیت ارضی، یکپارچگی و استقلال ایران هزینه بدهیم به قول آن شعر معروف، خون دل‌ها خورده‌ایم که ایران بماند. ایران باید بماند که مردم ایران در آن سرافراز زندگی کنند و به قول هاشمی، اگر ما نیستیم ایران که هست، فردا که هست و این فردا باید یک فردای بهتر و روشن‌تر از وضع کنونی باشد لذا من توصیه می‌کنم اقوام مواظب باشند. از قدیم دامن زدند که اختلاف بیندازند و جریاناتی که به سمت تجزیه می‌خواهند بروند، موفق نخواهند شد، اما در عین حال تاریخ نیز نشان داده است که در این ۲۰۰ و اندی سال ایران به مراتب تراشیده شده و امیدوارم دیگر تکرار نشود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی