
یکی از سناریوها که خیلی بدبینانه بود و به نظر میرسد اکنون اتفاق افتاده است، سناریوی گروکشی روسیه در مذاکرات احیای برجام و برعهده گرفتن نقش تخریبی در این مسیر است.
دیدارنیوز: سناریوهای مختلفی از زمان آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین در مورد اثر این بحران بر مذاکرات برجام پیشبینی میشد. سه سناریو از نگاه خوشبینانه تا نگاه بدبینانه میشد در مورد اثر این بحران بر مذاکرات وین پیشبینی کرد.
نخستین نگاه و خوشبینانهترین حالت این بود که این رخداد با این هدف که کشورهای اروپایی و امریکا به اولویت امنیتی مهمترشان یعنی تجاوز روسیه به اوکراین با تمام توان امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک رسیدگی کنند، باعث تسریع مذاکرات میشود. نگاه دوم که تاحدودی بدبینانه بود، این بود که نقش واسطهگری و راهحلیابی روسیه در مذاکرات احیای برجام و برای حل مشکلات و اختلافات باقیمانده کاهش پیدا کند. واقعیت این بود که اختلافات به تدریج خودشان را در مذاکرات نشان داده بودند و هر قدر جلو آمدیم این اختلافات کم و کمتر شد و به نظر میرسید که نقش کارکردی و واسطهگری روسیه در این زمینه موثر و مفید بود. این انتظار وجود داشت که در پی اختلاف روسیه و غرب در مساله روسیه، نقش روسیه برای کمک به حل مشکلات باقی مانده کاهش پیدا کند. سناریوی سوم که خیلی بدبینانه بود و به نظر میرسد اکنون اتفاق افتاده است، سناریوی گروکشی روسیه در مذاکرات احیای برجام و برعهده گرفتن نقش تخریبی در این مسیر است. من شخصا پیشبینی نمیکردم که این اتفاق رخ بدهد و نهایتا تصور میکردم که سناریوی دوم اتفاق بیفتد، اما به نظر میرسد که ما در شرایط سناریوی سوم هستیم.
در شرایط فعلی میتوان به این دوره تنفس، یا توقف و تعلیقی که در مذاکرات اتفاق افتاده است، نگاهی تاکتیکی داشت؛ براساس توییتی که دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چند روز پیش منتشر کرد، هنوز یکسری مشکلات حل نشده و باقیمانده وجود دارد، این توقف میتواند کمک کند که آن مشکلات حل و فصل شود تا برسیم به مشکلی که روسیه ایجاد کرده و مطالباتی که این کشور مطرح کرده است. برای حل این مسائل باقیمانده به نظر میرسد که نیاز بود یک توقف فنی در مذاکرات اتفاق بیفتد تا هماهنگیها بین کشورهای دیگر بتواند بیرون از وین و خارج از چارچوب مذاکرات اتفاق بیفتد. این یک احتمال برای بررسی شرایط جاری است و ممکن است تحلیل درستی باشد و بعد از مدتی این مذاکرات دوباره از سرگرفته شود.
سناریوی دیگری که میتوان برای ادامه مذاکرات درنظر گرفت این است که تجاوز روسیه به اوکراین در هفتههای آینده به اتمام برسد و شرایط به نحوی پیش برود که بخشی از خواستههای روسیه محقق شود و طبق روال مذاکرات در وین از سرگرفته شود و مسائل به سمت حل و فصل پیگیری شود. سناریوی سوم این است که در همین شرایط فعلی کشورها بتوانند راهحلهای تکنیکی برای مطالبات روسیه پیدا کنند، یعنی در همین شرایط که درگیری و جنگ همچنان ادامه پیدا میکند، یک راهحل بینابینی هم براساس آنچه خواسته روسیه هست پیدا شود. نگاه دیگر این است که ممکن است یک توافق احتمالی دوجانبه میان ایران و امریکا اتفاق بیفتد و مشکلات باقیمانده به صورت دوجانبه حل و فصل شود و از طرفهای دیگر خواسته شود که به این چارچوب احترام بگذارند. بنابراین من این سناریوها را برای آینده مذاکرات تصور میکنم، اما معتقدم این تصور که بدون نقشآفرینی روسیه بتوان برجام را احیا کرد، تصور میکنم که تصور واقعبینانهای است. برای حل مشکلات بین ایران و امریکا برخی از راهکارها توسط روسیه ارایه شده است و در برجام، روسیه یک طرف قضیه است، در این توافق برای مثال بخشی از مواد انباشته شده هستهای ایران به روسیه منتقل میشود و در آن کشور نگهداری میشود.
آنچه باعث شد امریکاییها برای مذاکرات احیای برجام انگیزه زیادی داشته باشند، مفهومی است که از آن با عنوان «کاهش دوره گریز هستهای ایران» شد. به اعتقاد طرفهای مذاکره ایران در مذاکرات برجام، اگر ایران با همین سرعت برنامه هستهای خود را توسعه دهد، دوران گریز هستهای ایران مستمرا کوتاهتر میشود و بنا به ادعای آنها ایران روز به روز به بمب هستهای نزدیک میشود. این نگرانی همچنان در میان امریکا و متحدانش وجود دارد. درست است که بخشی از مسائل میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا حد زیادی حل و فصل شده یا در چارچوب نقشه راه جدیدی در حال حل شدن است، اما واقعیت این است که سرعت پیشرفت و توسعه برنامه هستهای ایران بسیار فراتر از آن چیزی است که موردپسند امریکا و متحدانش باشد. در نتیجه اولویت پرداختن به برنامه هستهای ایران از تفکر راهبردی امریکا هنوز کنار نرفته است.
حیدرعلی مسعودی