تیتر امروز

سهراب مظاهری: بحران‌های سیاسی به فرهنگ و اقتصاد مردم گره خورده/ صدا و سیما رسالت خود را به درستی انجام نداد/ شبکه‌های اجتماعی پویش جامعه را متوقف می‌کند
گفت و گوی دیدار در برنامه جامعه پلاس با یک جامعه شناس:

سهراب مظاهری: بحران‌های سیاسی به فرهنگ و اقتصاد مردم گره خورده/ صدا و سیما رسالت خود را به درستی انجام نداد/ شبکه‌های اجتماعی پویش جامعه را متوقف می‌کند

جامعه پلاس عنوان برنامه جدیدی از دیدارنیوز است که در این برنامه در گفت‌وگو با کارشناسان و صاحب نظران چالش‌ها و مشکلات حوزه‌های اجتماعی تحلیل و بررسی می‌شود. شما را به دیدن این سلسله برنامه‌ها...
از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب
همافر حقوقدان و سیاستمدار اقتصاد خوانده در تنگنای سی‌ام

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب

در سی‌امین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان محمود علیزاده طباطبایی، حقوقدان و عضو شناخته‌شده حزب کارگزاران سازندگی بود و از روزهای قبل از انقلاب و ماجرای کودتای نوژه و نقش روس‌ها...

تجاوز به ساناز و الناز به جای بردن به ترکیه!

تجاوز به دختران فراری یکی از متداولترین جنایات سیاه در ایران و جهان است. دختران بی خانمان برای یک سرپناه تن به تجاوز می‌دهند در این پرونده تجاوز ۲ خواهر فریب خوردند تا ترکیه بروند و مورد تجاوز قرار گرفتند و زمانی پرونده تجاوز تشکیل داده شد که کار از کار گذشته بود.

کد خبر: ۹۹۹۴۱
۱۳:۵۶ - ۲۰ تير ۱۴۰۰

تجاوز به جای بردن به ترکیه!

دیدارنیوز ـ این‌ها بخشی از اظهارات دختر ۱۶ ساله‌ای است که به همراه خواهرش و به دلیل حرکات و رفتار مشکوک در یکی از خیابان‌های هسته مرکزی مورد ظن ماموران انتظامی قرار گرفته بود.

آن‌ها که در پاسخ به سوالات ماموران انتظامی دچار تناقض گویی شده بودند در نهایت پرده از ماجرای تلخی برداشتند که موجب سرگردانی و حیرانی آن‌ها در خیابان‌های شهر شده بود. دختر ۱۶ ساله در حالی که به شدت اشک می‌ریخت درباره حادثه تلخی که برای او و خواهر ۱۴ ساله اش رخ داده بود، گفت: از مدتی قبل رویای زندگی در خارج از کشور فکر و ذهنم را مشغول کرده بود. با خودم می‌اندیشیدم اگر در خارج از کشور زندگی کنم آزادی کامل دارم و هیچ کس مرا به خاطر ارتباط با جنس مخالف، آرایش یا نوع پوشش سرزنش نمی‌کند. وقتی در فیلم‌های ماهواره‌ای ارتباط آزادانه و مختلط دختران و پسران جوان را می‌دیدم تحت تاثیر این فیلم‌ها قرار می‌گرفتم و سپس با هیجان خاصی ماجرا‌های عاشقانه‌ای را که در فیلم‌ها دیده بودم برای خواهر کوچک ترم تعریف می‌کردم. هیچ گونه اطلاعاتی هم درباره چگونگی رفتن به خارج از کشور یا نحوه زندگی و امرار معاش در کشور‌های دیگر نداشتم. فقط افرادی را می‌دیدم که در ساحل دریا یا مکان‌های تفریحی به خوش گذرانی مشغول اند و هیچ کس هم کاری به آن‌ها ندارد. هر چه بیشتر این گونه فیلم‌ها را تماشا می‌کردم بر شدت علاقه ام برای زندگی در یکی از شهر‌های خارجی افزوده می‌شد. آن قدر غرق در افکار و خیالات خودم بودم که فکر می‌کردم به محض رسیدن به خارج از کشور همه امکانات رفاهی را برایمان فراهم می‌کنند و ما فقط به تفریح و خوش گذرانی می‌پردازیم چرا که من در یک خانواده هشت نفره و در منطقه گلشهر مشهد زندگی می‌کنم و چهار خواهر و یک برادر دارم. پدرم نیز با خرید و فروش املاک هزینه‌های زندگی ما را تامین می‌کند. به همین دلیل قصد داشتم از این شرایط زندگی و سرزنش‌های دیگران رها شوم و طوری زندگی کنم که هیچ کس به من امر و نهی نکند! در حالی که این فکار در وجودم ریشه دوانده بود به همراه خواهرم در یکی از مراکز تجاری شهر با دو پسر غریبه آشنا شدیم. آن‌ها مدعی بودند که بار‌ها به خارج از کشور سفر کرده اند و از آن جا لباس‌های خارجی را برای فروش به ایران می‌آورند.


بیشتر بخوانید: ماجرای دزدیدن و خوردن گوشت مرده در شادگان خوزستان چیست؟


ترکیه رفتن ۲ خواهر مشهدی

با شنیدن این حرف‌ها خیلی خوشحال شدم و رویای خودم را برای رفتن به خارج از کشور برای آن دو جوان بازگو کردم به همین دلیل ارتباط تلفنی من و خواهرم با آن دو جوان غریبه در حالی آغاز شد که هیچ شناختی از آن‌ها نداشتیم و هر بار در یکی از نقاط شهر با ما قرار می‌گذاشتند. آن‌ها مدعی بودند اگر من بتوانم هزینه‌های سفر را تامین کنم آن‌ها من و خواهرم را به ترکیه می‌برند. من هم که آرزویم فقط رفتن به خارج از کشور بود همه حرف هایشان را باور می‌کردم و شب‌ها را با رویای قدم زدن در کنار دریا و مکان‌های تفریحی و تاریخی به صبح می‌رساندم در حالی که نمی‌دانستم این مکان‌ها در کدام کشور قرار دارند. خلاصه هر روز نقشه‌ای برای به دست آوردن پول می‌کشیدم تا این که شبی پدرم مقادیری وجه نقد را درون کیف مدارکش گذاشت. من که با دیدن آن پول‌ها وسوسه شده بودم موضوع را با خواهرم در میان گذاشتم اگرچه او از سرقت پول‌ها می‌ترسید، اما من برای رسیدن به رویاهایم دست به هر کاری می‌زدم، ولی طوری که از آن دو جوان غریبه شنیده بودم این مقدار پول برای سفر به خارج از کشور کافی نبود. هنوز نقشه سرقت پول‌ها را فراموش نکرده بودم که ناگهان یاد سرویس طلا‌ی مادرم افتادم و به بهانه‌ای سراغ چمدانی رفتم که مادرم طلاهایش را درون آن نگهداری می‌کرد.

همان شبانه تصمیم نهایی را گرفتم و با سرقت پول و طلا‌ها به همراه خواهرم از خانه فرار کردیم. آن شب با آن دو جوان غریبه تماس گرفتم که آن‌ها ما را از کوچه و پس کوچه‌های حاشیه شهر به یک خانه مجردی بردند تا فردا مقدمات سفر ما به خارج از کشور را فراهم کنند، ولی آن‌ها من و خواهرم را تسلیم نیت شیطانی خود کردند و روز بعد با سرقت پول و طلا‌ها ما را در خیابان رها کردند و به مکان نامعلومی گریختند این در حالی بود که ما هیچ مشخصاتی از آن‌ها نداشتیم و محل آن خانه مجردی را نیز نمی‌دانیم چرا که در تاریکی شب به نقطه دیگری از شهر رفته بودیم. اکنون نیز چند روز است در خیابان‌های شهر به دنبال آن دو جوان غریبه می‌گردیم و از رفتن به منزلمان می‌ترسیم.

شایان ذکر است، اقدمات قانونی برای تحویل دختران نوجوان به خانواده شان از سوی نیرو‌های انتظامی انجام شد و دو جوان مورد ادعای آن‌ها نیز تحت تعقیب قرار گرفتند.

منبع: روز نو
برچسب ها: تجاوز ترکیه
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی