تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...
دو شریک اقتصادی که با هم می‌جنگند

چین و آمریکا؛ شرق و غرب جدید، جنگ سرد دوم

«جنگ سرد چین و آمریکا» حالا عنوانی غریب و ناآشنا برای جهانیان نیست، حتی اهالی واشنگتن و پکن نیز دیگر نسبت به شنیدن و یا استفاده کردن از این عبارت موضعی نمی‌گیرند!

کد خبر: ۹۸۵۱۷
۱۴:۳۰ - ۱۰ تير ۱۴۰۰

چین آمریکا جنگ سرد بلوک شرق غرب جمهوری اسلامی برجام هسته ای تولید ناخالص داخلی اقتصاد

دیدارنیوز ـ سرویس اقتصادی: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده به شکل علنی و با ابزار اقتصادی علیه چین می‌جنگید و چین هم متقابلاً به اقدامات آمریکا واکنش نشان می‌داد. این وضعیت تا آخرین روز‌های کاری دونالد ترامپ نیز ادامه داشت و تحریم‌ها علیه مقامات، اشخاص و شرکت‌های چینی تا آخرین لحظه اعمال می‌شد. بسیاری گمان می‌کردند با تغییر دولت در آمریکا، شرایط بین این دو کشور تغییر خواهد کرد، اما سیاست‌های ضد چین جو بایدن نیز کم از شوریدگی ترامپ در برابر چین ندارد.

حالا اجلاس سران جی ۷ در حال برگزاری است، جمعی متشکل از آمریکا و شش هم‌پیمان بزرگش. این نشست با مباحث اقتصادی مربوط به کرونا شروع شد و حالا اصلی‌ترین موضوع مورد بحث «چین» است. تصمیم‌گیری‌ها در رابطه با چین در این نشست در نهایت به نزاعی کلامی بین وزرای امور خارجه ایالات متحده و چین انجامید.

در همین راستا، آنتونی بلیکن، وزیر امور خارجه آمریکا در گفتگو با نشریه «تاگس تامن» آلمان به رویکرد کشورش در قبال چین پرداخت و گفت: «توجه به این نکته مهم است که ما تلاش نمی‌کنیم که جلوی پیشرفت چین را بگیریم. ما تلاش نمی‌کنیم که فضای مانور این کشور را محدود کنیم. ما تلاش می‌کنیم تا از سیستم بین‌المللی آزادی و باز بودن که ایالات‌متحده آمریکا و آلمان سال‌هاست مشترکاً برای بقای آن تلاش کرده‌اند حمایت کنیم. اگر کسی این سیستم را متزلزل کند فارغ از اینکه چین یا کشور دیگری باشد ما از آن دفاع می‌کنیم. در حال حاضر این دیدگاه که چین یک چالش است گسترش می‌یابد. ما همچنین این مسئله را به رسمیت می‌شناسیم که مناسبات ما با چین پیچیده است.»

وزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد بلینکن و سران اروپایی درباره همکاری آمریکا و اروپا در واکنش به تهدید اقتصادی چین و تلاش‌ها در جهت مختل کردن نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین، تبادل نظر کردند.

این اظهار نظر از سوی مقامات چین بی‌پاسخ باقی نماند و در جواب، وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین با تندی نسبت به آمریکا سخن گفت و اظهار کرد: «چین همواره برقرار کننده صلح در جهان، کمک کننده به توسعه جهانی و مدافع نظام بین‌الملل بوده است درحالی‌که آمریکا بزرگ‌ترین ویران کننده نظم جهانی است.»

وانگ در ادامه اظهارات خود افزود: «آمریکا تنها به دنبال خروج از پیمان‌ها و سازمان‌های بین‌المللی است و به طور خودسرانه تحریم‌های غیرقانونی یک‌جانبه اعمال می‌کند و دخالت‌های نظامی و تهدید علیه سایر کشور‌ها انجام می‌دهد که به صلح و ثبات بین‌المللی و همچنین منطقه آسیب جدی وارد می‌کند و قانون بین‌الملل و هنجار‌های اساسی حاکم بر روابط بین‌المللی را به‌طورجدی نقض می‌کند.».

اما دعوای اصلی بین آمریکا و چین چیست؟

قدرت؛ آنچه همیشه از پول مهم‌تر است

«چین بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا خواهد شد و جای آمریکا را خواهد گرفت.» این گزاره‌ای است که سال‌ها است مطرح می‌شود و حالا دیگر به‌عنوان یک امر قطعی پذیرفته شده است و بسیار منتظرند تا در پایان دهه حاضر میلادی چین به جای آمریکا قدرت اول اقتصادی دنیا باشد.

در حال حاضر ایالات متحده آمریکا با تولید ناخالص داخلی (GDP) بیش از ۲۱ تریلیون دلاری، قدرت اول اقتصادی دنیاست. پس از آمریکا، چین قرار دارد، با GDP بیش از ۱۵ تریلیون دلاری.

حالا چشم‌انداز چند سال پیش رو به گونه‌ای است که پیش‌بینی می‌شود، چین بتواند جای ایالات متحده را در رأس فهرست بزرگ‌ترین اقتصاد‌های دنیا بگیرد و حالا نیز اگر چه ایالات متحده اول است، اما این کشور در شرایط کرونایی، مانند تمام کشور‌های دیگر شیب رشد اقتصادی منفی را تجربه کرد و در این میان تنها کشوری که رشد اقتصادی مثبت داشت، چین بود.

GDP آمریکا و چین به شکل در هم تنیده‌ای با هم در ارتباط‌اند. حضور ابر کمپانی‌های آمریکایی در چین باعث شده تا رشد GDP چین موجب رشد GNP (تولید ناخالص ملی) آمریکا شود. در واقع هر دو کشور از افزایش عدد شاخص تولید ناخالص یکدیگر سود می‌برند.

با این تفاسیر، سؤال اصلی این است که چرا حضور در جایگاه نخستین اقتصاد دنیا چنان مهم است که به تعبیری جنگی سرد بین غرب و شرق دنیا به راه افتاده است؟

مسئله اصلی میزان بدهکاری این دو کشور به سایر کشور‌های دنیاست. در حال حاضر آمریکا بزرگ‌ترین بدهکار دنیاست. به عبارت دیگر، بزرگ‌ترین منابع مالی مجموع کشور‌های دنیا در دستان آمریکاست و این یکی از شاخص‌هایی است که آمریکا را به بزرگ‌ترین قدرت تعیین کننده در سطح جهان تبدیل کرده است. چین می‌خواهد این جایگاه را از آمریکا بگیرد و به زودی به بزرگ‌ترین بدهکار جهان بدل شود و این‌گونه قدرتی بی‌بدیل برای خود خلق کند.

ایران؛ دست در دست چین، تن لای چرخ‌دنده جنگ اقتصادی

جنگ سرد میان آمریکا و چین با آن‌چه طی دهه‌ها پیش از جنگ سرد میان آمریکا و شوروی سراغ داریم تفاوت می‌کند در جنگ سرد پیشین، نزاع ایدئولوژیک دو ابر قدرت شرق و غرب جهان یکی از اصلی‌ترین عوامل تقسیم دنیا به دو قسم بود. حالا، اما چندان تفاوت ایدئولوژیکی میان چین و آمریکا وجود ندارد و هر دو بر اساس منطق جهان سرمایه‌داری رفتار می‌کنند، کمااینکه در دعوای کلامی اخیر نیز خوانیدم که هر دو کشور دیگری را به برهم زدن نظم کنونی جهان متهم می‌کنند و این یعنی، هر دو جزئی از این نظم مبتنی بر بازار آزاد هستند.

در این میان می‌توان گفت، اصلی‌ترین دشمن ایدئولوژیک آیالات متحده، جمهوری اسلامی ایران است، کشوری که حالا در کنار چین و روسیه، یکی از سه ضلع اصلی بلوک روبروی آمریکا را شکل می‌دهد.

آمریکا، چین، اتحادیه اروپا و روسیه، این‌ها بزرگ‌ترین اقتصاد‌های دنیا هستند و حضور ایران در نزاع بین این‌ها منطقی به نظر نمی‌رسد. با این حال آن‌چه واقعیت دارد، حضور جمهوری اسلامی با همین اقتصاد بیمار و کمر خم شده ناشی از تحریم‌ها و چشم امید خشک شده به روسیه و چین، در میان بزرگ‌ترین منازعه جهانی است.

در همین راستا، محمدعلی احسان، تحلیلگر ارشد پاکستانی در مقاله اخیر خود در رابطه با «جنگ سرد بین آمریکا و چین» که در تحلیل اجلاس گروه هفت نوشته شده است، آورده: «واقعیت فعلی جهان این است کشور‌های چین، روسیه و ایران به هیچ عنوان حاضر به پذیرش رویکرد سنتی ایالات متحده مبنی بر استفاده از زور در مسائل جهانی و منطقه‌ای نیستند، بایدن و گروه هفت می‌توانند چشم انداز خود را به دنیا عرضه کنند، اما مردم چین، روسیه و ایران چشم انداز رهبری خود را ترجیح خواهند داد، هرچه رویکرد تقابل گرایانه آمریکا در قبال این سه کشور بیشتر شود مردم آن‌ها بیش از پیش به رهبری خود اعتماد می‌کنند.»

در بخش پایانی این مقاله آمده است: «دنیای امروز کاملاً با جهان دو دهه گذشته متفاوت است، روسیه و چین به عنوان قدرت‌های در حال ظهور در صحنه جهانی حضور یافته‌اند، در چنین شرایطی هرگونه تلاش برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران به احتمال زیاد پاسخ این کشور با مسدود کردن تنگه هرمز و جهش در قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت، طبیعتاً در چنین شرایطی درگیری‌های اقتصادی، احتمال رویارویی نظامی را نیز افزایش می‌دهد که می‌تواند به راحتی به آغاز یک جنگ جهانی دیگر منجر شود.»

این تحلیل‌گر پاکستانی نیز نقش ایران را در جنگ اقتصادی بزرگ، پررنگ می‌داند. با نگاهی به وضعیت اقتصادی ایران در می‌یابیم این نقش پررنگ، هزینه‌های بسیاری برای کشور ایران در پی داشته است، اما وقتی تحلیل‌گر پاکستانی به پیش‌بینی آینده این منازعه و تبدیل جنگ اقتصادی به جنگ سخت می‌رسد، تصویر پیش روی ایران بسیار سیاه‌تر از چیزی است که تا به حال تجربه کرده‌ایم و در این میان به نظر می‌رسد هیچ چیز جز تدابیر تصمیم‌سازان کشور نمی‌تواند از ایران محافظت کند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی