تیتر امروز

بچه‌ها! نخندین!
افاضات اضافه

بچه‌ها! نخندین!

عوام‌الملک در هفته‌ای که گذشت از حمایت مردم و خواص از یک طرح جدید نوشته و ترانه‌ای هم به گوشش رسیده که می‌گفت: "بچه‌ها! نخندین!"

افشای نقش زاکانی در مناظرات

محمد نعیمی پور از اعضای حزب اتحاد ملت بر این باور است که سطح پایین مناظرات و روشن نشدن بسیاری از مسائل در این مناظرات خود دلیل مهمی است که مردم را به تماشای آن ترغیب نمی‌کند. 

کد خبر: ۹۵۴۷۴
۱۰:۳۶ - ۲۲ خرداد ۱۴۰۰

افشای نقش زاکانی در مناظرات

دیدارنیوز - مناظرات این دور از انتخابات ریاست جمهوری با نقد و کنایه‌های زیادی همراه بود، هم از جهت نوع سوالات و نحوه برگزاری این مناظرات هم از جهت عملکرد ۷ کاندیدا. محمد نعیمی پور از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین بر این باور است که سطح پایین مناظرات و روشن نشدن بسیاری از مسائل در این مناظرات خود دلیل مهمی است که مردم را به تماشای آن ترغیب نمی‌کند.  

به گفته نعیمی پور، دو نفر از کاندیدا‌های اصولگرا، کاندیدای اصلی هستند که در چند روز آینده مشخص می‌شوند و بقیه در واقع کمک کننده هستند تا مناظره‌ها مقداری شکل بگیرد تا به آن دو نفر که نهایتا یکی از آنها، کاندیدای اصلی خواهد بود، کمک کرده باشند.

مشروح مصاحبه محمد نعیمی پور از اعضای حزب اتحاد ملت را با خبرگزاری خبرآنلاین‌ می‌خوانید؛

****

*آقای نعیمی پور! تحلیل شما از دو مناظره برگزار شده چیست؟
من  مختصری از مناظره‌ها را دیدم در واقع باید بگویم مناظره‌ها را به صورت جدی دنبال نکردم.

*ارزیابی کلی شما نسبت به این مناظرات چیست؟ با همان مقداری که مستقیم دنبال کردید و دیگر خبر‌ها و تحلیل‌ها درباره مناظرات؟
سطح این مناظره‌ها را پایین می‌دانم،  به نظر من چندان که باید مسائل را روشن نمی‌کند و مردم را هم به حضور یا عدم حضور در انتخابات ترغیب نمی‌کند.

*تفاوتی بین این مناظره‌ها با مناظره‌های سال ۹۶ می‌بینید؟
اصلا قابل مقایسه نیستند.

*از چه نظر؟
در واقع وقتی کاندیدا‌ها به گونه‌ای تایید صلاحیت می‌شوند که نشان از یک برنامه ریزی دارد، مطالبی نیست که مبنای آن دانش و توانایی کاندیدا‌ها باشد برعکس نشان دهنده دست خالی و وعده‌های پوچ و مردم فریب آنان است.   این مناظره‌ها بیش از اینکه برای تصمیم گیری مردم راه گشا باشد بیشتر مخاطب یا شنونده را دچار یک نگرانی شدید می‌کند که با این همه مشکلات و با این همه سیاهی، چگونه ممکن است جمهوری اسلامی راه خودش را ادامه دهد. بدون هیچ گونه ملاحظه‌ای عملکرد جمهوری اسلامی را در ۴۰ سال گذشته مورد حملات شدید قرار می‌دهند که نه از سر واقعیت بلکه از سر استیصالی است که برای رای جمع کردن، به آن دچار شده اند؛ لذا غیر از اینکه این رقابت‌ها و این گونه صحبت‌ها و هجمه‌ها را برای حل معضلات کشور مفید نمی‌دانم بلکه برای افکار و آرامش روانی عموم مردم و حتی امنیت کشور مخل و مضر است.  جالب است آقایانی که خودشان را اصولگرا می‌دانند این دستاوردی را که به نام، ولی فقیه و با نام جمهوری اسلامی تا اینجا رسیده است را به کل نابود شده می‌دانند و با آدرس غلط دادن، کسانی را متهم می‌کنند که در واقع مجریانی برای جمهوری اسلامی بودند نه تصمیم گیرندگان استراتژیک! و یقینا از این نحوه کارشان به زودی دچار پشیمانی می‌شوند منتهی وقتی پشیمان می‌شوند که دیگر سودی ندارد.

*فکر می‌کنید این مناظره‌ها خروجی دارد  یا در نهایت دستاوردی برای مردم دارد؟
من معتقد هستم که برای انتخابات خروجی مناسبی ندارد و برای کشور و ملت هم دستاوردی ندارد.

*این رویکرد حمله‌ای که کاندیدا‌ها نسبت به دولت دارند، آیا می‌تواند آن‌ها را در نگاه مردم برجسته کند؟ در واقع به نظر می‌رسد این کاندیدا‌ها رقیب شان را همچنان دولت روحانی می‌دانند تا افراد حاضر در صحنه.
یکی از مشکلاتی که در این دوره وجود دارد و مناظره را بی اثر و حتی مضر برای کشور می‌کند این است که کاندیدا‌ها اساسا هیچ برنامه‌ای برای اداره کشور ندارند و مجری برنامه‌هایی خواهند بود که از قبلا تدارک دیده شده است.  منتهی به خاطر اینکه بتوانند رای جمع آوری کنند چاره‌ای ندارند جز اینکه به گذشته‌ها بتازند و از همه مهمتر به دولت فعلی بتازند، چون مردم در حال حاضر دستاورد‌های ناشی از تحریم‌های ظالمانه‌ای را که در دورانی پایه گذاری شده که با حمایت همه جانبه و و تام و تمام ولایتمداران و اصولگرایان و حامیان حکومت اسلامی،  احمدی نژاد بر کرسی ریاست نشسته شد و به او معجزه هزاره سوم لقب دادند، کاملا با پوست و استخوانشان لمس می‌کنند و این  بی ثباتی و عدم تعادل در اقتصاد کشور و عدم چشم انداز روشن در کشور، تهی شدن سفره‌ها به خاطر تورم، بی توجهی به تولید و جهش تولید به دلیل شرایط بین المللی ایجاد شده ناشی از سیاست خارجی کشور و عدم سرمایه گذاری دیگران در این کشور و حتی خروج سرمایه‌های مردم از این کشور و سرمایه گذاری در سایر کشورها، این‌ها دلایل اصلی بوده که منشا آن دوران احمدی نژاد و  اعلام کاغذ پاره بودن مصوبات سازمان ملل بوده است و الان دیگر کارد به استخوان مردم رسیده است.

به طوری که آقایان نه از سر دلسوزی برای مردم بلکه از سر فریب دادن و آدرس غلط دادن و مقداری رای کسب کردن، آن را به تهاجم به دولت روحانی تقلیل می‌دهند، در حالی که همه می‌دانند که دولت روحانی برای اینکه بتواند در اقتصاد تحرک ایجاد کند سعی کرد مصوبات شورای امنیت سازمان ملل را  منتقی کند و ایران را وارد یک صحنه سیاسی بین المللی بدون تنش کند.

شاخص‌های اقتصادی دوران پس از توافق برجام نشان داد سرچشمه مشکلات اقتصادی کشور در سطح بین المللی کجاست. آن‌ها نمی‌خواهند به این موضوعات بپردازند، چون هیچ هنری ندارند که به مردم نشان دهند تا مردم را دلگرم کنند که ممکن است برنامه‌های اینها، گره‌ای از گره‌های کشور باز کند؛ لذا به تهاجم به روحانی می‌بپردازند و این به خاطر مشکلات عمیقی است که در اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی کشور به وجود آوردند و الان مردم آثار آن را احساس می‌کنند. این‌ها همان کسانی هستند که مملکت را به این نقطه رساندند و خدا عاقبت مردم و کشور را به خیر کند که حالا به صورت یکدست یکبار دیگر می‌خواهند بر کشور حاکم شوند و سرنوشت تیره‌تر و تاریکتری را به کشور تحمیل کنند.

*در ۲ مناظره قبلی شاهد بودیم که برخی کاندیدا‌های اصولگرا  رقبا را تهدید به محاکمه شدن یا ممنوع الخروج شدن یا ... کردند، بازخورد چنین ادبیاتی در مناظره‌ها را در افکارعمومی چطور می‌بینید؟
الان تعدادی از این ۵ نفر به این دلیل احراز صلاحیت شدند که برای یک یا دو کاندیدای اصلی که مد نظر آقایان بوده پوشش درست کنند تا شرایط را برای حملاتی که لازم می‌دانند، به دولت روحانی و جریان اصلاحات فراهم کنند. آقای زاکانی بسیار بدون رودربایستی این نقش را بازی کرده است. همه هم می‌دانند که آقای زاکانی رجل سیاسی نیست که احراز صلاحیت شده باشد، او مثل بولدوزر همه چیز را تخریب می‌کند و می‌تواند همه چیز را خراب و آوار کند، حتی اگر این آوار روی سر خودش و اعتقادات خودش باشد؛ بنابراین برای همین، انسان‌ نمی‌داند که قسم حضرت عباس را باور کند یا دم خروس را.

از آن طرف هم آقای مهرعلیزاده یا آقای همتی از طرف کسانی که این کاندیدا‌ها را تعیین کردند، به عنوان سقف سهمیه اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری تعریف شده اند، درحالی که این دو بزرگوار اساسا در لیست نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان حضور نداشتند، اما اصولگرایان آنقدر تهی دست هستند که نمی‌توانند در مردم شوقی برای شرکت در انتخابات ایجاد کنند و دلیل آن هم این است که برای مردم روشن شده که یک تقدیر و سرنوشتی برای آن‌ها نوشته شده است.  

چون چنین تقدیر و سرنوشتی است  در واقع از آن زمانی که گفتند رای ما کو؟ به این نقطه رسیده اند که رای ما به چه درد می‌خورد؟ و، چون چنین حالتی وجود دارد در انتخابات گرمایی ایجاد نمی‌شود.   منتهی اصولگرایان نیازی به این گرما ندارند و معتقد هستند همانطور که مجلس یازدهم را توانستند پیش ببرند ریاست جمهوری سیزدهم را هم می‌توانند با هر کیفیتی به نتیجه برسانند و عواقب زود گذر آن را رد می‌کنند، اما خودشان را در مورد عواقب دراز مدت آن به تجاهل می‌زنند.

* اشاره کردید به کاندیدا‌های پوششی، به نظر شما این کاندیدا‌های پوششی اصولگرا چه زمانی انصراف می‌دهند؟  
 به نظر من دو نفر از کاندیدا‌های اصولگرا، کاندیدای اصلی هستند که در چند روز آینده مشخص می‌شود و بقیه در واقع کمک کننده هستند تا مناظره‌ها مقداری شکل بگیرد تا به آن دو نفر که نهایتا یکی از آنها، کاندیدای اصلی خواهد بود، کمک کرده باشند. اینکه آن کاندیدا‌های پوششی کنار روند یا نروند موضوعیت جدی ندارد، چون رای آن‌ها هم رای تعیین کننده‌ای نیست که با کنار رفتنشان یک رای چشمگیری به کاندیدای مورد نظر اضافه کنند.  معتقد هستم دو کاندیدا در بین اصولگرایان اصلی هستند که تا چند روز آینده نفر اصلی را روشن خواهند کرد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی