تیتر امروز

کامبیز نوروزی: مساله امروز جامعه افزایش جرم و جنایت در کشور است/ دچار آلزایمر ادواری می‌شویم/ علی دشتی: رانت خواران بالادستی می‌دانند گیر قانون نمی‌افتند، راحت اختلاس می‌کنند/ قانون اثر تدریجی دارد 
نشست تخصصی بررسی خشونت در کشور 

کامبیز نوروزی: مساله امروز جامعه افزایش جرم و جنایت در کشور است/ دچار آلزایمر ادواری می‌شویم/ علی دشتی: رانت خواران بالادستی می‌دانند گیر قانون نمی‌افتند، راحت اختلاس می‌کنند/ قانون اثر تدریجی دارد 

نشست تخصصی بررسی خشونت در کشور با حضور کامبیز نوروزی حقوقدان و علی دشتی وکیل پایه یک دادگستری برگزار شد.
پنجره ‎دیپلماسی در حال بسته‌شدن/ سردرگمی راهبردی، خطرناک‌تر از ماشه/ فرصت پزشکیان برای حذف نهاد‌های بی‌خاصیت 
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

پنجره ‎دیپلماسی در حال بسته‌شدن/ سردرگمی راهبردی، خطرناک‌تر از ماشه/ فرصت پزشکیان برای حذف نهاد‌های بی‌خاصیت 

این صد و هفدهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: بابک زنجانی، نام بزرگی است که بسیاری افراد پشت او پنهان شده‌اند/ آینده ثابت خواهد کرد روس‌ها در جنگ دوازده روزه به اسرائیل کمک کردند/ واژه دشمن را از تندروها بگیرید، دچار لکنت خواهند شد/ کسانی که مردم را مشغول ناکجاآباد کردند، خودشان در سعادت‌آباد خانه می‌ساختند!
بایسته‌های تهران در عرصه سیاست داخلی و خارجی در دوره پساجنگ با رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: بابک زنجانی، نام بزرگی است که بسیاری افراد پشت او پنهان شده‌اند/ آینده ثابت خواهد کرد روس‌ها در جنگ دوازده روزه به اسرائیل کمک کردند/ واژه دشمن را از تندروها بگیرید، دچار لکنت خواهند شد/ کسانی که مردم را مشغول ناکجاآباد کردند، خودشان در سعادت‌آباد خانه می‌ساختند!

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، استاد دانشگاه و رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، مهمان یکی دیگر از برنامه‌های «میدان پاستور» بود. دیدار در این برنامه با این استاد دانشگاه...

مرد شیطان صفت یک ماه هر بلایی می‌خواست سر زن بیوه آورد

با آن که «جبار» مشکل جسمانی داشت و بیمار بود، ولی من به خاطر آینده فرزندانم حاضر شدم با او ازدواج کنم.

کد خبر: ۹۳۳۹۹
۱۰:۵۹ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۰

حوادث مرد شیطان صفت و زن بیوه

یدارنیوز ـ زن ۳۵ ساله با بیان این مطلب به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: ۲۰ ساله بودم که با «متین» ازدواج کردم. او از بستگانم بود و به دلیل آشنایی فامیلی و شناختی که از یکدیگر داشتیم خیلی زود زندگی مشترکمان را آغاز کردیم، اما «متین» مردی راحت طلب بود به طوری که دوست نداشت کارگری کند و یا حتی به دنبال یافتن شغلی باشد.

تا این که کم کم به مصرف مواد مخدر آلوده شد و برای تامین هزینه‌های اعتیادش به خرده فروشی موادمخدر روی آورد. وقتی با قاچاقچیان و فروشندگان کلی مواد مخدر آشنا شد تصمیم گرفت در قبال دریافت مبالغ کلان، مواد مخدر را به شهر‌های دیگر منتقل کند، ولی طولی نکشید که به اتهام حمل مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد.

این در حالی بود که من با ۲ فرزند دختر آواره و سرگردان شده بودم به ناچار نزد خانواده ام بازگشتم به امید آن که روزی همسرم از زندان آزاد شود. ۴ سال در شرایط سخت، روزگار گذراندم، ولی از آزادی متین خبری نبود.

دیگر تحمل این وضعیت را نداشتم که پس از مشورت با خانواده همسرم، تصمیم به طلاق گرفتم. این بود که با وجود همه مشکلات تلاش کردم به تربیت فرزندانم بپردازم و دیگر ازدواج نکنم. از آن روز به بعد در یک میهمان پذیر مشغول به کار شدم تا هزینه‌های زندگی ام را تامین کنم. در این میان با زنی آشنا شدم که هر سال مدتی را در میهمان پذیر اقامت می‌کرد.

او اهل سیستان و بلوچستان بود و من ماجرای زندگی ام را برایش تعریف کردم و به درددل با او پرداختم. آن زن وقتی در جریان مشکلات من قرار گرفت، توصیه کرد برای رهایی از این وضعیت، ازدواج کنم به او گفتم قصد دارم وقتم را برای تربیت فرزندانم بگذارم چرا که ازدواج موقت مشکلات خاص خودش را دارد و من با این گونه ازدواج مخالفم، اما او گفت: مردی از بستگانش شغل آزاد دارد و می‌خواهد ازدواج کند، ولی به خاطر مشکلات جسمانی همواره بیمار است. این بود که تحت تاثیر حرف‌های آن زن قرار گرفتم و حاضر شدم با او ملاقات کنم. مدتی بعد آن مرد به مشهد آمد و آن قدر وعده‌های مالی به من داد که آینده خود و فرزندانم را تامین شده می‌دیدم.

«جبار» از من خواست ابتدا صیغه محرمیت بخوانیم تا او مقدمات جشن عروسی و ازدواج دایم را فراهم کند. او با همین بهانه حدود یک ماه در منزل ما زندگی کرد. من هم سعی می‌کردم همه نوع خورد و خوراک و امکانات رفاهی را برایش فراهم کنم، اما او یک روز صبح با عنوان این که پدرش بیمار است به شهرستان رفت و دیگر پاسخ تماس هایم را نداد. من که هیچ آدرسی از او نداشتم تازه فهمیدم که در دام مردی حیله گر گرفتار شده و فریب خورده ام. او نه تنها در این مدت پولی خرج نکرد بلکه همه هزینه‌ها را خودم پرداختم حالا هم من مانده ام و یک شماره تلفن خاموش...

منبع: رکنا
برچسب ها: حوادث
ارسال نظرات
امروز جمعه ۲۸ شهريور
امروز جمعه ۲۸ شهريور
امروز جمعه ۲۸ شهريور
امروز جمعه ۲۸ شهريور