روند مذاکرات وین ادامه دارد. آیا احیای برجام شروع شده است؟ این سوالی است که رحمن قهرمانپور به آن پاسخ داده است و معتقد است که احیای برجام به وجود اراده سیاسی لازم در کاخ سفید بستگی دارد.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: رایزنیهای هیاتهای مذاکرهکننده ایران و گروه ۱+۴ هنوز در وین ادامه دارد. در این بین سخنان رئیس هیات ایرانی در وین تحلیل کارشناسان مختلفی را در بر داشته است. اولین و مهمترین سوال این است که آیا احیای برجام شروع شده است؟
عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران و رئیس هیات ایرانی در وین روز گذشته بعد از نشست کمیسیون مشترک برجام از زمان شروع نگارش متن، حداقل در مورد اشتراک نظرها گفته است. بسیاری این سخن را شروع احیای برجام تلقی کردند. او گفته است: «به نظر میرسد که یک تفاهم جدیدی در حال شکل گرفتن است و اشتراک در هدف نهایی الان بین همه وجود دارد و مسیری هم که باید طی شود، مسیری است که مقداری شناختهشدهتر است. البته این مسیر، مسیر آسانی نخواهد بود، اختلاف نظرها اینطور نیست که پایان یافته باشد، اختلاف نظرهایی بعضاً جدی وجود دارد که باید طی مذاکرات بعدی کاهش پیدا کند.»
البته روند اتفاقهای این روزهای سیاست خارجی ایران فقط به موضوع مذاکرات وین ختم نمیشود. همزمان با سخنان عراقچی در مورد روند خوب مذاکرات، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی به نقل از سه منبع آگاه مدعی گفتوگوی مستقیم مقامات ارشد ایران و عربستان در بغداد شده است. ایران و عربستان پنج سال است که روابط دیپلماتیکشان قطع شده است. همچنین در این گزارش آمده است که هدف از این مذاکرات که دور اول آن ماه جاری (میلادی) در پایتخت عراق انجام شده، اصلاح روند روابط میان دو کشور بوده است و اولین گفتوگوی سیاسی مهم میان دو کشور از سال ٢٠١٦ به شمار میآید. البته صحت این خبر هنوز از سمت دو کشور تایید نشده است. برخی کارشناسان بیان کردند که ردپای احیای برجام حتی عربستان را به تکاپو انداخته است تا روابط خود با ایران را بهبود بخشد.
دیدار برای بررسی اتفاقات مذاکرات وین و گفتوگوی احتمالی ایران و عربستان همزمان به جلسات احیای برجام با رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل دیپلماسی به گفتگو پرداخته است.
رحمن قهرمانپور در خصوص سخنان عباس عراقچی در مورد نوشتن متن توافق میگوید: «از اظهارات عراقچی متوجه میشوم بحث قرارداد نیست، در واقع دو طرف به این جمع بندی رسیدهاند که فهرست درخواستهایشان از هم که در موردشان به اجماع نظر رسیدند مکتوب کنند؛ یعنی ایران بگوید خواهان لغو کدام تحریمها است و در مقابل آمریکاییها بگویند که برای بازگشت ایران به برجام چه انتظاراتی از ایران دارند. ممکن است اسم این کار را توافق بگذاریم، ولی آن چیزی که در عمل اتفاق افتاده این است که دو طرف از خواستههای هم مطلع شدهاند و الان باید خواستهها به پایتختهای دو کشور ارائه شود و تصمیمگیران کلان در مورد آن تصمیمگیری کنند تا ببینند این متن یا توافق اولیه میتواند مبنایی بر ادامه مذاکرات باشد یا خیر؟»
این کارشناس در خصوص برداشته شدن کامل تحریمهای ایران توسط آمریکا بیان میکند: «برداشتن تحریمهای ایران قاعدتاً یک پروسه طولانی دارد؛ ولی اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد رئیس جمهوری آمریکا با دستورات اجرایی میتواند خیلی از مشکلات را حل بکند. همچنین بخش عمدهای از تحریمها که الان آمریکا اعمال میکند، تحریمهایی هستند که با دستورات اجرایی رئیس جمهوری قابل رفع هستند، البته هر دستوری در هر جای دنیا یک الی دو هفته طول میکشد تا برداشته شود. از نظر فنون مذاکراتی قاعدتاً ایران نمیتواند، بگوید آمریکا نمیتواند بعضی تحریمها را بردارد و حالا بقیه را بردارد. طبیعی است که کشورها در مذاکره همیشه سعی میکنند دست بالا را بگیرند و مطالبه حداکثری داشته باشند تا طرف مقابل براساس آن امتیاز دهد. اگر شما پیش از ورود به مذاکره اعلام کنید که ما میدانیم آمریکا شرایط سختی دارد و نمیتواند همه تحریمها را لغو بکند بی شک طرف مقابل هم بر همین اساس امتیازی که به شما میدهد پایین میآورد. این یک اصل در مذاکرات است که شما باید قدرت چانه زنی خود را افزایش دهید. کمااینکه پیشنهادی که آمریکاییها داده بودند تا غنی سازی ایران کاهش یابد، اصلاً پیشنهاد قابل مذاکرهای نبود. یعنی اهمیتی که ایرانیان برای غنی سازی ۲۰ درصد قائل بود، آمریکاییها دست کم گرفته بودند و معلوم بود این یک تاکتیک مذاکراتی است. بخشی از این مسائل برمیگردد به تاکتیکهای مذاکراتی که جای خودش را دارد. الان هیچ کدام از هیاتها نمیدانند تاکتیک مذاکراتی آمریکا یا ایران چیست و اینکه آیا میخواهند اول، وسط یا آخر کار امتیاز بگیرند؟»
او در ادامه میگوید: «بحث مهمتر، اساسیتر و بنیادیتر این است که آیا تحولی در کاخ سفید رخ داده تا بایدن را به سوی امتیاز دادن بیشتر به ایران متقاعد کرده باشد یا خیر؟ این مسئله به نظر من مسئله مهمی است. زیرا در سال ۹۰ زمانی مذاکرات ایران و آمریکا در عمان آغاز شد که طرف آمریکایی پذیرفت حق ایران برای غنی سازی در داخل خاک خودش را به رسمیت بشناسد. یعنی در آن زمان هم به نوعی میتوان گفت که بن بست مذاکرات با تغییر اراده سیاسی در آمریکا شکسته شد. آن زمان خواست ایران مشخص بود، ولی مذاکرهای هم صورت نمیگرفت. زمانی که کاخ سفید حق ایران را برای غنی سازی در خاک خودش به رسمیت شناخت ایران گفت این نقطه شروع خوبی برای مذاکرات است. مذاکرات شروع شد و بعد از ۴ سال به توافق برجام منجر شد. به نظر میرسد الان هم ما شاهد وضعیت مشابهی هستیم به این معنا که اگر اراده سیاسی در کاخ سفید بر مسیر احیای برجام باشد، در آن صورت شاهد پیشرفت در مذاکرات خواهیم بود. ولی اگر چنین ارادهای هنوز شکل نگرفته نمیتوان خیلی به آینده مذاکرات امیدوار بود. چون ایران موضعش مشخص است و از زمان روی کار آمدن بایدن هم مشخص بود. آن چیزی که ما معطلش بودیم این بود که آیا بایدن موضوع بازگشت به برجام را در دستور کار کاخ سفید قرار میدهد یا نه؟ در دو الی سه ماهی که گذشت ما دیدیم که آمریکا توجهی به برجام نشان نداد. جمع بندی برخی این بود که موضوع برجام برای آمریکا اولویت ندارد و من هم فکر میکنم هنوز هم اینگونه است. اما در دو هفته گذشته اروپاییها میانجیگری کردند و یک پروسهای آغاز شده است. اما هنوز نمیدانیم تغییر مهمی که در دولت بایدن در انتظار او بودیم رخ داده یا خیر؟ موضوعاتی که مطرح شده تا به امروز فقط گمانه زنی رسانهای است. یک عده خوشبین هستند، یک عده بدبین؛ ولی تا زمانی که ما پالس، علامت و داده مشخصی از این مورد نداشته باشیم که سیاست دولت بایدن در مورد احیای برجام تغییر کرده است، نمیتوانیم نسبت به موفقیت مذاکرات خوشبین باشیم. در مورد اینکه آیا چنین چیزی روی داده یا خیر باید صبر کنیم تا متن اولیه که آقای عراقچی اشاره کرده، نوشته شود و به پایتختهای دو کشور برده شود و بعد ببینیم که واکنش آمریکاییها چیست.»
قهرمانپور در مورد واکنشهای آمریکا تا به امروز در مورد برجام میگوید: «اگر مبنا را اتفاقات هفته گذشته قرار دهیم آمریکاییها نشان دادند که در مذاکرات جدی هستند و همچنین آغاز غنی سازی ۶۰ درصد ایران هم موجب واکنش منفی جدی از سوی آمریکاییها نشد. از طرف دیگر اخبار تایید نشدهای منتشر شده مبنی بر اینکه آمریکا از اسرائیل خواسته اقدامات خرابکارانه خودش را متوقف بکند و باعث بهم خوردن مذاکرات وین نشود. اگر مجموع این اخبار صحت داشته باشد، میتوان با ضریب اطمینان قابل توجهی گفت که به نظر میرسد دولت بایدن در مذاکرات جدی است. حالا این جدیت بعد از اینکه هیاتهای مذاکره کننده به پایتختهای خودشان بازگردند معلوم میشود که چقدر است. باید دید آیا آمریکا واقعاً به دنبال این است که یک امتیاز بزرگی به ایران بدهد تا برجام احیا شود یا اینکه ایران را در مسیر طولانی مذاکره قرار دهد.»
او در مورد اولین واکنش بایدن در مورد مذاکرات وین بیان میکند: «لحن بایدن در مقابل ایران تغییر کرده است. ما انتظار برخورد شدیدتری نسبت به غنی سازی ۶۰ درصد از طرف آمریکا را داشتیم. اما تغییر لحن ممکن است یک تاکتیک باشد و استراتژیک نباشد. ما هنوز نمیدانیم این تغییر لحن منجر به تغییر عملی سیاست گذاری آمریکا در قبال برجام خواهد شد یا خیر؟ از زمانی که بایدن وارد کاخ سفید شده، در خصوص برجام اظهار نظری نکرده و بحث پیوستن به مذاکرات نبوده است. اما در دو الی سه هفته اخیر لحن خود بایدن و دیپلماتهای آمریکایی تغییر کرده است، حالا باید منتظر باشیم تا ببینیم آیا این تغییر لحن در واقع به تغییر در سیاست دولت بایدن منجر میشود یا خیر؟»
رحمن قهرمانپور در مورد مذاکرات احتمالی ایران و عربستان همزمان با مذاکرات وین میگوید: «ارتباط مستقیم و معناداری میان این پدیدهها وجود ندارد. مگر یک سناریویی داشته باشیم که همه را بههم وصل کنیم. موضوع آمریکا یک موضوع است، بحث ایران و عربستان موضوع دیگریست. البته که آمریکا در این میان موثر است، یعنی فشارهای بایدن بر عربستان حتماً در تغییر موضع عربستان تاثیرگذار است، چون عربستان در سیاست خارجی خود خیلی بیشتر از ایران متأثر از آمریکا است. ولی اینکه از این نشانهها نتیجه بگیریم که توافقی در وین در حال شکل گیری است و عربستان به این دلیل به مذاکرات با ایران میپردازد، الزاماً چنین پیش بینی نمیتوان کرد. ممکن است مقدمه پدیدههای متفاوت و مجزایی باشند، یعنی موضوع گفتوگوی ایران و عربستان در مورد منطقه باشد یا یک کشور خاص مثل عراق یا بحرین. عربستان احساس خطر کرده از مذاکرات وین، درست است، اما همیشه این احساس خطر را داشته است. اینکه عربستان دنبال این است که توافق شکل نگیرد با دادههای مورد نظر درست است. ولی عرصه سیاست عرصه رقابت ارادهها و تفکرات است، حالا باید ببینیم آمریکا اراده لازم را برای بازگشت به توافق دارد یا خیر؟ اگر چنین ارادهای در آمریکا شکل بگیرد تاریخ نشان داده که اسرائیل و عربستان نمیتوانند کار شکنی کنند، همانطور که در دوره اوباما هم نتوانستند. مهم این است که ما بگوییم آیا در محاسبات کاخ سفید دلیل قاطع و محکمی برای بازگشت آمریکا به برجام وجود دارد یا خیر؟»