محمود فکری و مسئله خیانت

دیدارنیوز - روزنامه همشهری نوشت: «محمود فکری که اسفندماه در پایان یک دوران پرتلاطم همکاری با استقلال از سمتش به‌عنوان سرمربی این تیم استعفا داد، حالا به‌عنوان سرمربی نفت مسجدسلیمان به لیگ برتر بازگشته است. در نتیجه تریبونی برای اظهار نظر پیش روی او قرار گرفته و فکری هم در نخستین مصاحبه‌هایش برخی مسایل مهم را در این مورد مطرح کرده است؛ مطالبی که از دل آنها روشن می‌شود این مربی در مورد در کار بودن خیانت به‌ خودش اطمینان خاطر دارد.

اتهام‌زنی مستقیم به بازیکنان
محمود فکری از کارشکنی‌هایی حرف می‌زند که در حق او شد و اجازه نداد کارش را در استقلال به‌ شکل مناسب پیش‌ ببرد. او حتی از عباراتی مثل کودتا و توطئه هم در مورد این رفتارها استفاده می‌کند. این کارشکنی می‌تواند در بخش‌های مختلف صورت گرفته باشد اما جایی که محمود صراحتا پای شاگردان سابقش را وسط می‌کشد، اینجاست: «روز اول همه را به مبارزه جوانمردانه دعوت کردم. فوتبال فقط امتیازگرفتن و قهرمان‌شدن نیست. باید انسانیت و مردانگی و شرافت را حفظ کنیم. به بازیکنان یاد بدهیم مرد باشند، شرافت داشته باشند و با تمام توان‌شان تلاش کنند. همه‌ ما باید یاد بگیریم که زندگی بعد از مرگ هم هست. خیلی‌ها بعد از مرگ از خودشان نام نیکو و خیلی‌ها هم نام بد به جا گذاشتند.»

به‌ طور کلی در فوتبال ایران زیاد پیش می‌آید که مربیان ناکام، بازیکنان را به کم‌کاری متهم کنند. این قبیل ادعاها هم عمدتا قابل تأیید نیست و نمی‌توان آنها را مستند کرد. گاهی حق با مربی است و گاهی هم او صرفا دنبال فرار از قبول مسئولیت ناکامی می‌گردد. نمی‌دانیم بازیکنان استقلال در زمان حضور فکری در این تیم کم‌کاری کرده‌اند یا نه اما خود محمود هم در آن دوران کم اشتباه نکرد؛ ازجمله جایی که به بازیکنان بی‌انضباط باج داد و شیرازه تیم را به‌ دست خودش از هم پاشید.

مجیدی جواب می‌دهد؟
در دور جدید حضور فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال شاهد رفتارهای آرام و حرفه‌ای‌تری از او هستیم. با این حال مصاحبه‌های فکری ممکن است سرمربی حال حاضر آبی‌پوشان را هم به صرافت پاسخگویی بیندازد. فکری کنایه‌هایی دارد که کاملا به کادر فنی کنونی استقلال برمی‌گردد. او در جایی می‌گوید: «فضایی بود که آب می‌خوردیم می‌گفتند چرا آب می‌خورید ولی الان همه‌ چیز خوب شده، همه استقلالی شدند. کادر استقلالی شده، همه‌ چیز گل و بلبل شده است.» و در جایی دیگر می‌گوید: «اتفاقاتی افتاده که بعدا همه متوجه می‌شوند. البته خیلی‌ها هم متوجه شدند و می‌دانند که چه اتفاقاتی افتاد. بعضی‌ها نیاز داشتند ما برویم تا آنها بیایند و باشند و همه کارها را هم انجام دادند.» آیا می‌توان فکر کرد منظور فکری به کسی غیر از مجیدی است؟»