تیتر امروز

نشست مشترک سه نماینده مجلس و ورزشکاران
مربیان و ورزشکاران رشته‌های رزمی در دیدارنیوز دغدغه‌ها و مطالبات خود را بیان کردند+ ویدیو و عکس

نشست مشترک سه نماینده مجلس و ورزشکاران

سمیه رفیعی، علیرضا سلیمی و محمدحسین حسینی بحرینی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سالن اجتماعات دیدارنیوز با تعدادی از مربیان، باشگاهداران و پیشکسوتان ورزش در رشته‌های رزمی، دیدار و گفت‌وگو کردند.
اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ
دیدار بررسی می‌کند

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ

موضوعی که در میان بروز پدیده جنگ کمتر به آن توجه می‌شود، تاثیرات اجتماعی آن است، از این رو از چند قرن پیش جامعه شناسان توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته و نظرات متفاوتی را بیان کرده اند که در این...

نامه‌ی صریح پورنجاتی به خاتمی

کد خبر: ۸۳۱۸۰
۱۲:۵۶ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدارنیوز - احمد پورنجاتی، عضو فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس ششم، در نامه‌ای در صفحه‌ی فیسبوک خود خطاب به سیدمحمد خاتمی نوشت:

جناب خاتمی عزیز!
سلام و احترام؛

می‌دانی که به خاطر بسیاری ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی و قدر شناسی نسبی‌ات برای اندیشه و فرهنگ و هنر و پاکدستی‌ات، همچنان، دوستت می‌دارم و برایت احترام قائلم.

می‌دانم که می‌دانی، من هرکه را بیشتر دوست می‌دارم و سرنوشت او برایم مهم است، رک‌تر و بی‌تعارف‌تر، در نقد گفتار و کردار او، دست به کیسه کشی و روشور و مشتمال می‌شوم. سابقه‌ام را در دیدارهای دو نفره‌ی آن سال‌ها و برخی جلسات مشورتی که حضور داشتم، داری.

یادت هست که در دیداری که (گمانم) سال ۸۴ پس از ظهور و استقرار معجزه‌ی تمام تاریخ ایران پس از حمله‌ی اسکندر مقدونی – احمدی نژاد – بر سپهر اریکه‌ی قدرت اجرایی با شما داشتم، چه پیشنهاد کردم؟

چیزی در این مایه‌ها: آقای خاتمی! شما از جنس «سیاست» به مفهوم« قدرت» نیستی. سال ۷۶ هم، شبیه «پرویز پرستویی » در فیلم «لیلی با من است»، ناخواسته سرانده شدی به خط مقدم و خاکریز سیاست و دولت. البته، با عزت و سرفرازی نسبی، آن ۸ سال،تمام شد. اما الان، وقت مناسبی ست که با «لیدر شیپی» یک جریان کنشگر سیاسی، وداع کنی و برگردی به عرصه‌ی کنش فرهنگی و اجتماعی. هم در داخل، هم در عرصه‌ی جهانی. دو نتیجه‌ی مثبت دارد این پیشنهاد:

۱- جریان اصلاح طلبی، به جای رانتخواری از نام و وجهه‌ی شخصی شما، یاد می‌گیرد که بدون بند ناف، چگونه می‌تواند در زمین بازی دوام بیاورد. یا پرورده می‌شود و توانمندتر، یا از گردونه‌ی بازی، پرت می‌شود به خاطرات تاریخ.

۲- شما نیز از آماج زد و خوردها و تیر غیب خوردن‌های میدان انحصار زده‌ی سیاست، مصون می‌مانی اما نه عافیت جویانه. بلکه همچون سرمایه‌ای در مقیاس ملی و فرا ملی.

حرف‌های دیگری هم با هم زدیم. هم با کلام و هم با زبان بدن، تایید کردید و دلسوزانه و خیرخواهانه دانستید.

اما، افسوس که: طعم لذیذ در قدرت بودن – حتی با هدف اصلاحگری – به کام بسیاری از همگنان شما، خوش نشسته بود. نگذاشتند، لاین عوض کنید. هنوز هم، در بر همان پاشنه می‌چرخد!

اینک که شنیدم، نامه ای بالابلند نوشته‌اید، بی آنکه بدانم متن آن چیست، اما حدس می‌زنم که همچنان در «عوالم هورقلیای افلاطونی» و «پسیمیسم» بی‌حاصل این سال‌ها، در انتظار فرج مینی مالیستیک، باقی مانده‌اید.

انگیزه‌ی شخصی شما را جز خیرخواهی برای ایران و ایرانی نمی‌دانم. و می‌دانم که بسیار، نگران «آنومی اجتماعی» و « آنارشی کور» و «سرنوشت مبهم آینده‌ای نه چندان دور» هستید. اما، به رغم همه‌ی این دلواپسی‌های بجا، کاش دو خط نامه به ملت بنویسید و اعلام کنید که:

«تا اینجای کار به این نتیجه رسیده‌ام که کار قیصر را به قیصر و کار خسرو را به خسرو، واگذارم و از عرصه‌ی سیاست، کناره بگیرم. سکوت می‌کنم. چون، حرفی ندارم. اگر هم دارم، خریداری ندارد. خلاص!»
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی