دیدارنیوز ـ نسترن فرخه: حالا چند روزی از ماجرای حذف نقاشی دختر بچههای روی جلد کتاب ریاضی سوم میگذرد، ماجرایی که وزیر آموزش و پرورش محسن حاجیمیرزایی، در مورد این اتفاق گفته بود: «به رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مأموریت داده است تا تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش کند.»
اما شاید در مورد ماجرای تبعیض جنسیتی نتوان تنها به طرح جلد کتاب درسی بسنده کرد، زیرا محتوای این کتابهای درسی هم کودکان را به خانه نشینی و دور شدن زن از فضای اجتماعی سوق میدهد و هر چه خانوادههای نسل جدید در تربیت کودکان از تفکرات کلیشهای فاصله میگیرند، سیستم آموزشی کودکان را بیشتر به سمت تفکرات مردسالارانه و جنسیتزده میکشاند که همین عامل ایجاد دوگانگی در کودکان خواهد شد، شیرین احمدنیا استاد دانشگاه، در این مورد با تاکید بر دوگانگیهای به وجود آمده میگوید: «مسئولان آموزش رسمی باید بدانند که افراد ارزشهای خود را فقط از سیستم آموزشی نمیگیرند. وقتی از منابع گوناگون امکان مشاهده تغییر و تحول شرایط فرهنگی در جامعه خود و سایر جوامع را دارند نسبت به وجود تناقض و دوگانگیها حساس میشوند و ممکن است به آنچه در نظام آموزشی برایشان تدارک دیده شده است بدگمان یا بیاعتماد شوند.»
تبعیضهای جنسیتی در جامعه گستردهتر از ماجرای حذف دختران از روی جلد کتاب است
شیرین احمدنیا در گفتوگو با دیدار ضمن اشاره به ماجرای حذف نقاشی دختران از طرح جلد کتاب چهارم دبستان و همچنین محتوای بعضی دروس میگوید: «مسئله حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب، اعتراضهای زیادی را در سطح جامعه به چنین حرکتهایی برانگیخته، اما باید یادآور شوم که ما با واقعیتهای بنیادیتری در مورد کاهش تبعیضهای جنسیتی در این جامعه مواجه هستیم که در سطوح مختلف خودش را نشان میدهد، بهعنوان مثال در بستر خانواده، توزیع قدرت در مورد مناسبات زنان و شوهران دچار تحول شده است و همچنین در بازار کار شاهد تغییرات زیادی هستیم.»
این جامعه شناس ادامه میدهد: «من فکر میکنم تلاشها برای کاهش تبعیض جنسیتی در جامعه ما خیلی گستردهتر از این است که صرفا به اینکه چه تصویری روی جلد کتاب منتشر شود خودمان را مشغول کنیم و تصور کنیم برگشتن تصویر چند دختر بچه روی جلد یک کتاب پاسخ مناسبی برای مشکل نگاه سنتی به نابرابری جنسیتی است. حذف تصویر دختران فقط یک نمونه کوچک از چگونگی عملکرد سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی است که ظاهرا ناشی از عدم اطلاع یا عدم توجه ایشان نسبت به واقعیتهای جاری امروزه در مورد نیمی از جمعیت یعنی زنان در جامعه ایران است.»
احمدنیا بیان میکند: «زنان امروز ما به ویژه نسل جوان، سالها است که با اشتیاق فراوان برای ادامه تحصیل و انتخاب رشتههای متنوع در سطح آموزش عالی به دنبال ایفای نقشی فعالتر در کنار مردان هستند، در این مسیر قدمهای بزرگی برداشتند و به موفقیتهای قابل توجهی هم دست یافتند، همچنین ایدهآلهای نوینی را در مسیر رشد و پیشرفتشان بهعنوان نیروی انسانی فعال در جهت توسعه کشور در سر میپرورانند، اما برخی از مسئولان گویی به اینکه در عمل چه چیزهایی در جامعه ایران و در میان نسل نوین دختران ایرانی در حال وقوع است توجهی ندارند.»
پختگی اجتماعی ایجاب میکند شاهد چنین اعتراضهایی باشیم
وی با اشاره به تلاشهای زنان برای ایفای نقش در جامعه ادامه میدهد: «بعضی از شاخصها در آمارهای مراکز رسمی کشور قابل مشاهده است که قابل انکار نیست، برای مثال نسبت دخترانی که سالیانه با موفقیت در کنکور در رشتههای متنوع وارد دانشگاهها میشوند، این دختران انگیزهای قوی برای ادامه تحصیل دارند، ما این انگیزه را در سطح دختران دانشجو و پیش از آن در مورد دانش آموزان دبیرستانی شاهد هستیم. این افراد با تمام قدرت تلاش میکنند تا از طریق تحصیل نقش فعال خود را با برخورداری از حمایت والدینشان که در این جهت سرمایه گذاری میکنند در جامعه پررنگتر کنند.»
این فعال حقوق زنان میگوید: «بنابراین واقعیت دور از آن چیزهایی است که بعضیها فکر میکنند با گذاشتن و یا برداشتن یک عکس از جلد کتاب درسی میتوانند بر آن اثری داشته باشند و خیلی کوتهنگری است که برخی تصور کنند اقدامات سطحی نظیر تغییر در تصویر روی جلد یک کتاب بتواند جلوی موج عظیم تحولات هویتی و نقش پذیری جدید جنسیتی در مورد نسل جدیدی از جوانان را بگیرد. الان هم البته شاهد واکنشهای فراگیر اجتماعی به چنین حرکتهایی هستیم که در پس این واکنشهای اجتماعی، تغییرات نوع نگاه مردمی نهفته است که به سادگی نمیتوانند اقدامات ناسنجیده این چنینی را درک و هضم کنند، پختگی فکری در مورد تحولات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایجاب میکند که شاهد چنین اعتراضهایی باشیم.»
مردان نسل جوان دیگر پذیرای اعمال تبعیض آمیز نیستند
احمدنیا با اشاره به تاثیر تحولات اجتماعی که بستری برای واکنشها نسبت به تغییرات سطحی در تصویر کتاب درسی شدهاند، به نقش مردان در این میان اشاره کرد و ادامه میدهد: «امروزه با شرایطی مواجه هستیم که مردان نسل جوان نیز دیگر پذیرا و موافق با اعمال تبعیضهای جنسیتی در سطح خانواده و آموزش و پرورش نیستند. جوانان نسل امروز با توجه به آنچه در سطح خانوادهها میبینند، متوجه هستند که در خانواده نیز نگاه پدران به همسران و دختران تغییر کرده است و این پدران هستند که تمام تلاششان را میکنند تا امکانات آموزشی بهتری را برای دخترها فراهم کنند تا فاصلههای جنسیتی در خصوص جایگاه تحصیلی دختران و پسرانشان را از بین ببرند.»
دختران و پسران نسل جدید زیر بار محتوای آموزش خانه نشینی زن نمیروند
احمدنیا میگوید: «دختران و پسرانی که در خانوادههای نسل جدید شاهد رفتارهای برابری خواهانه والدینشان هستند دیگر نمیتوانند زیر بار این بروند که محتوای آموزشی حکایت از خانه نشینی زن در این جامعه داشته باشد در حالی که مادرشان چه بسا یک خانم معلم، استاد دانشگاه، کارمند بانک، خانم مهندس یا خانم پزشک متخصصی باشد که در جامعه حضور فعال دارد، آنچه در فضای آموزش رسمی تبلیغ میشود با آنچه در بیشتر خانوادهها وجود دارد بسیار متفاوت است، اگر مسئولان به این مساله توجه نکنند، این دوگانگی به نتایجی میانجامد که برایشان مطلوب نیست، این امر که ما اصرار داشته باشیم در مقابل موج تغییر و تحول فرهنگی در جامعه بایستیم راه مناسبی نیست و تبعات مثبتی در جامعه نخواهد داشت، واقعیت این است که با دسترسی به اخبار دست اول در شبکههای اجتماعی اصولاً هر فردی با الگوهای جدیدی از مناسبات اجتماعی و فرهنگی در جریان تاثیرپذیری از رسانههای نوین مواجه و آشنا میشود و به راحتی متوجه میشود که مثلا در شهرهای بزرگ و یا کشورهای دیگر، مسائل به چه صورت است و مثلا شرایط ادامه تحصیل و اشتغال به کار دختران و پسران چگونه است و چقدر تنوع دارد، مسلماً این مواجههها و آگاهیهایی که به وجود آمده بر شکلگیری هویتها تاثیرگذار است.»
افراد ارزشها را فقط از سیستم آموزشی نمیگیرند
احمدنیا با انتقاد از سیستم آموزشی میگوید: «مسئولان آموزش رسمی باید بدانند که افراد ارزشهای خود را فقط از سیستم آموزشی نمیگیرند. وقتی از منابع گوناگون امکان مشاهده تغییر و تحول شرایط فرهنگی در جامعه خود و سایر جوامع را دارند نسبت به وجود تناقض و دوگانگیها حساس میشوند و ممکن است به آنچه در نظام آموزشی برایشان تدارک دیده شده است بدگمان یا بیاعتماد شوند. در این صورت ممکن است منبع ارزش و هنجاریابی برای تصمیمهای آتیشان آن چیزی که در محتوای آموزش رسمی تبلیغ شده، نباشد. کما اینکه میبینیم علیرغم آنکه بعضی ارزشها مرتب تشویق و ترغیب میشود، در قبال آنها جبهه میگیرند و مسیرهای متفاوتی را در پیش میگیرند، عملاً انتخابهایی را صورت میدهند که خیلی با آن الگوسازیهای از بالا به پایین هماهنگ نیست. لازم است مسئولین با چشمان باز به جامعه و تحولات آن توجه کنند و شاهد تحولات فرهنگی باشند و متوجه باشند تا کجا برخی تصمیمات و مداخلاتشان امکان تاثیرگذاری دارد و تاثیرگذاریشان تا چه حدی است و در چه مسیری است.
مادر و پدرهای امروزی در تلاشند تا کلیشههای جنسیتی را بشکنند
این جامعه شناس با اشاره به تاثیر چنین اقداماتی بر واکنشهای اجتماعی بیان میکند: «جلب اعتماد نسل جوان و اینکه بتوانیم آنها را واقعا مخاطب خود قرار دهیم بسیار اهمیت دارد. نوجوانان انتظار دارند جامعه درک صحیحی از نیازهایشان داشته باشد و هماهنگ با این نیازهای جدید و انتظارات جدید از نقششان برایشان برنامهریزی و سیاستگذاری شود. اولیای آموزش و پرورش میبایست در درجه اول با هویت نوجوانانی که برایشان برنامهریزی میشود آشنا شده باشند و متوجه سرعت تغییرات اجتماعی فرهنگی امروز در ایران باشند؛ و گرنه با واکنشهای توام با تمسخر که در سطح رسانههای جدید امروزی مواجه میشوند.»
پدر و مادرها دیگر دارای ارزشهای نوین هستند
فعال در حوزه زنان و دانشیار دانشگاه در پایان میگوید: «چه بخواهیم یا نخواهیم پدر و مادرهای امروزی که در اطراف خود داریم دارای ارزشهای نوینی هستند؛ مادرهایی که خودشان تحصیلکردهتر از نسلهای قبل از خودشان هستند همین عامل تحصیلات و افزایش سطح بینش و آگاهیشان، مسلما در تعلیم و تربیت کودکشان موثر است، چنین والدینی از دختران خود حمایت میکنند تا کلیشههای جنسیتی قدیمی را بشکنند، پسر و دختر خود را طوری تربیت میکنند که قالبهای کهنهای که دیگر در جهان امروز قابل قبول نیست پشت سر بگذارند، بنابراین تغییر این تصویرها روی جلد کتابها در مقابل اتفاقاتی که در عمل در زندگی افراد نسل جدید میافتد اثر چندانی نخواهد داشت و به بیراهه رفتن است و امیدواریم بعضی از مسئولین چشمشان را به واقعیتهای جامعه باز کنند و متوجه باشند که تبعات این رفتارها چه خواهد بود و یادآوری میکنم که آموزش و پرورش ما باید نسبتی با واقعیتهای اجتماعی روز در این جامعه و جهان امروز داشته باشد.»