دیدارنیوز – رسول شکوهی: هر سال شروع سال تحصیلی با شور و انرژی بالایی همراه بود. کودکان و نوجوانان در سطح کشور به مدارس میرفتند و جشن شروع سال تحصیلی با حضور دانشآموزان و خانوادههای آنها برگزار میشد. فرهنگیان کشور نیز با تمام مشکلاتی که در زندگی و حرفه خود بر دوش میکشیدند در شروع سال تحصیلی از اینکه با دانشآموزان جدید خود آشنا میشدند خوشحال بودند و این امید وجود داشت تا سال تحصیلی جدید را در کنار هم به خوبی پیش ببرند.
امسال، اما شرایط متفاوت است. کرونا و بحرانی که این پدیده در سطح جهانی به وجود آورده و ما نیز از آن متاثر شدهایم پایش را روی گردن همه چیز گذاشته و هر بخشی که به گونهای از آن آسیب دیده است. آموزش و پرورش نیز به عنوان یکی از بخشهای مهم کشور از آن متاثر شده است. اما چیزی که بیشتر از کرونا سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ را تحت تاثیر قرار داده تصمیمات عجیب دولت و وزارت آموزش و پرورش است.
وزارت آموزش و پرورش به عنوان یکی از استراتژیکترین وزارتخانههای کشور در گذشته با بحرانهای مختلفی دست و پنجه نرم میکرد. بودجه کم این وزارتخانه که حدود ۹۹ درصد آن صرف هزینههای پرسنلی میشد از یک طرف و عدم دسترسی عادلانه به امکانات و بحران عدالت آموزشی از طرفی دیگر همواره مشکلات ویژهای را برای تعلیم و تربیت در کشور به وجود میآورد. اما در همین وضعیت نیز آموزش و پرورش در دورههای مختلفی عملکرد قابل قبولی داشته است. حتی اگر مشکلات همیشگی بوده، ولی در شروع سال تحصیلی آن شور و انرژی و کنار هم بودن کورسوی امید را در دل بسیاری به وجود میآورد. اما این روزها جز ناامیدی و تلخی و نابسامانی هیچ چیز دیگری در شروع سال تحصیلی نمیتوان دید.
بعد از شوکی که کرونا به نظام تعلیم و تربیت وارد کرد و باعث تعطیلی مدارس در اسفند سال گذشته شد این وزارتخانه به سراغ آموزش از راه دور رفت. اپلیکیشن شاد و اصرار بر استفاده از آن نه تنها مشکلات مدارس و فرهنگیان را حل نکرد بلکه بر مشکلات آنها افزود. اما شاد و مسائل مربوط به آن هشداری بود برای نظام آموزشی کشور ما. طبق گفتههای مسئولان آموزش و پرورش سه و نیم میلیون دانشآموز هیچ دسترسی به آموزش از راه دور ندارند. این درحالی است که آن بخشی که سطحی از امکانات لازم را دارند هم به خاطر سرعت پایین اینترنت و مشکلات پیام رسان شاد نمیتوانند از آموزش از راه دور بهره ببرند.
توقع این بود که آموزش و پرورش در تعطیلات تابستان با بهبود وضعیت اینترنت و شاد و همچنین شناسایی دانشآموزانی که توان استفاده از اینترنت را ندارند وضعیت بهتری را برای شروع سال تحصیلی آماده کند. برخی نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام و بعضی از گروههای مردمی با تهیه تبلت تلاش کردند که این عدم دسترسی را از بین ببرند. فارغ از آنکه این گروهها فقط توانستند به بخش ناچیزی از دانشآموزان تبلت بدهند باید به سراغ این پرسش رفت که آیا مشکل این دانشآموزان فقط تبلت است؟ آنها در گذشته مشکلاتی داشتند که هیچ کس به سراغ آنها نمیرفت و با اقدامات نمایشی از این دست نمیتوان مسائل مختلف آنها را حل کرد.
آموزش و پرورش حتی این کار را هم نکرد. آنها حتی به سراغ شناسایی دانشآموزانی که دسترسیهای لازم را ندارند نرفتند. آموزش و پرورش با ابلاغ شیوه نامهای اعلام کرد که کشور به مناطق سفید و زرد و قرمز دستهبندی میشود و متناسب با وضعیت منطقه آموزشهای حضوری، نیمه حضوری و مجازی را مدارس دنبال خواهند کرد. اما به یکباره دو روز قبل از بازگشایی مدارس اعلام شد که همه باید به مدرسه بروند. هر چند این باید را هم آنقدر محکم نگفتند تا شاید اعتراضات و فشار اجتماعی کمتری را تحمل کنند، ولی این بلاتکلیفی و سردرگمی که برای خانوادهها و دانشآموزان و فرهنگیان به وجود آوردند از هر چیزی بدتر بود.
نتیجه آن شد که خانوادههایی که نگرانی برای سلامت فرزندان خود داشتند بچهها را به مدرسه نفرستاند و گزارشهایی که امروز از مدارس به دست ما رسیده گواهی بر این مدعاست. اما تا کجا میتوان این وضعیت را ادامه داد؟ به صراحت باید گفت که وضعیت فعلی کشور توان آموزش مجازی در تمام کشور را ندارد. همانطور که گفته شد بسیاری از دانشآموزان امکانات لازم برای این وضعیت را ندارند و زیرساخت اینترنت کشور نیز توان لازم را ندارد. مسئولین آموزش و پرورش و دولت در دهههای گذشته و امروز باید پاسخ بدهند که در طول این سالها چه اقداماتی برای آموزش مجازی کردهاند که امروز میتوان گفت که آموزش مجازی راه به جایی نمیبرد.
از آن مهمتر همه کارشناسان اعلام کردهاند که آموزش حضوری مخصوصا در دوره ابتدایی هیچ جایگزینی ندارد و باید برای این مساله نیز فکری کرد. بسیاری از خانوادهها که از وزارت آموزش و پرورش ناامید هستند حساب خود را از این سیستم جدا کردهاند. مدارس غیر دولتی که کار خود را پیش میبرند و ترکیبی از آموزش حضوری و سیستمهای پیشرفته آموزش مجازی و بستههای آموزشی را در اختیار دانشآموزان خود میگذارند. خانوادههایی هم که توان مالی دارند با گرفتن معلم خصوصی برای فرزندان خود این مساله را حل میکنند. اما آن بخش مهم و قابل توجه جامعه که هیچ کدام از امکانات لازم را ندارند در این وضعیت تحت فشار خواهند بود.
باید به صراحت بگوییم که چند دهه بی توجهی به آموزش و پرورش و بی تدبیری دولتمردان دولت تدبیر و امید باعث شده است که وضعیت ناامید کنندهای برای این بخش از جامعه در سال تحصیلی پیش رو متصور باشد. باز هم سیاستهای دولت به جای آنکه حامی طبقه ضعیف و کمتر برخوردار جامعه باشد دارد به ضرر آنها تمام میشود. آنهایی که نمیتوانند فرزندان خود را به مدارس غیردولتی بفرستند یا برای آنها معلم خصوصی بگیرند باید این خطر را تحمل کنند که فرزندان خود را به مدرسه بفرستند و استرس ابتلای آنها به کرونا را به جان بخرند؛ یا باید با آموزش از راه دور با اوصافی که گفته شد سر و کله بزنند و از آموزشهای لازم بی بهره میمانند.
کرونا با تمام تلخیها و مشکلاتی که به وجود آورد این هشدار بزرگ را به مسئولان کشور داد که به داد عدالت آموزشی برسید. کرونا این پیام را داد که مشکلات آموزش و پرورش در ایران آنقدر زیاد است که با اقداماتی نظیر اپلیکیشن شاد و دادن تبلت به دانشآموزان و ضدعفونی کردن مدارس نمیتوان به جنگ ناکارآمدی نظام تعلیم و تربیت رفت. تعارفات را کنار بگذاریم. آموزش و پرورش در هیچ دولتی جزو اولویتهای اصلی نبود و همواره به دنبال آن بودند که فقط مسائل آن را مدیریت کنند تا دوره مسئولیت شان بگذرد و دولت بعدی مسیر را طی کند. مانند دوندههای امدادی، ناکارآمدی و بی توجهی به آموزش و پرورش به دولت بعدی تحویل داده میشد تا او هم بدود و آن را به دیگری بدهد.
امروز دیگر خبری از شور و انرژی شروع سال تحصیلی نبود. هر آنچه بود مرثیه بود. مرثیهای برای ناکارآمدی، مرثیهای برای بی عدالتی آموزشی، مرثیهای برای جان دانشآموزان و فرهنگیان. امیدوارم سال تحصیلی ترسناکی که پیش روی جامعه ایران قرار دارد با کمترین تلفات جانی به اتمام برسد، چون دیگر امیدی به بهبود وضعیت آموزش و پرورش با این سیاستهای الابختکی و حکمرانیهای عجیب وجود ندارد.