تیتر امروز

هادی‌ قابل: جوانان دیندارند اما با حکومت لج کردند/ لایحه حجاب بر اساس تفکر یک نفر نوشته شد/ آیت الله منتظری به خاطر نقدش به حکومت طرد شد
گفت و گوی دیدار در برنامه جامعه پلاس با یک پژوهشگر دین

هادی‌ قابل: جوانان دیندارند اما با حکومت لج کردند/ لایحه حجاب بر اساس تفکر یک نفر نوشته شد/ آیت الله منتظری به خاطر نقدش به حکومت طرد شد

جامعه پلاس در ادامه گفت و گوهای خود با موضوع "ارتباط نسل جوان با دین" این بار به سراغ هادی قابل، پژوهشگر دینی رفت. او معتقد است که عملکرد اشتباه روحانیون باعث فاصله گرفتن جوانان از دین شد.
اکبرنژاد: کشوری که اولویت اولش امنیت باشد؛ نه اقتصادش رشد می‌کند، نه فرهنگش/ رنجبریان: مهمترین دستاورد‌های نظام مبتنی بر ولایت فقیه، در امنیت و استقلال قابل مشاهده است
در مناظره دوم رنجبریان و اکبرنژاد مطرح شد:

اکبرنژاد: کشوری که اولویت اولش امنیت باشد؛ نه اقتصادش رشد می‌کند، نه فرهنگش/ رنجبریان: مهمترین دستاورد‌های نظام مبتنی بر ولایت فقیه، در امنیت و استقلال قابل مشاهده است

موضوع قسمت دوم مناظره‌ی مهدی رنجبریان و محمدتقی اکبرنژاد "حکومت دینی و دلایل آن با نگاه ویژه به نتایج عینی امروز" بود که به میزبانی دیدار اندیشه برگزار شد.
بازگشت ترامپ؛ بسیاری از ایرانی‌ها نگران جنگ، برخی امیدوار
از چشم جهان (۱۸۰)

بازگشت ترامپ؛ بسیاری از ایرانی‌ها نگران جنگ، برخی امیدوار

دونالد ترامپ بار دیگر به کاخ سفید بازگشته و این اتفاق یک نگاه دوگانه را برای ایرانی‌ها شکل داده است؛ آیا میان تهران و واشنگتن جنگی تمام‌عیار درخواهد گرفت یا رئیس‌جمهور جدید آمریکا دیپلماسی غیرمنتظره‌ای...

توقیف ۶ خودروی شوهر به دلیل عصبانیت

News Image Lead

همسر یک برج‌ساز با درخواست مهریه ۱۰۰۰ سکه‌ای خود، شش خودرو و خانه مجردی شوهرش را توقیف کرد تا او را نقره داغ کند، اما در دادگاه با پیشنهاد تازه‌ای مواجه شد.

کد خبر: ۶۲۴۱
۱۲:۳۷ - ۱۳ مرداد ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ در یکی از روزهای پایان تیرماه که شعبه 276 با انبوه مراجعان مواجه بود، «ویدا» پا به دادگاه گذاشت تا به پرونده دادخواست مهریه‌اش رسیدگی شود. او زنی میانسال بود که چهره‌اش بواسطه عمل‌های زیبایی چند سال جوان تر نشان می‌داد. در مقابل او مردی جوان با کت و شلوار نشسته بود که با شروع جلسه معلوم شد وکیل همسر اوست و به جای «سعید» در دادگاه حاضر شده است.

قاضی «غلامرضا احمدی» بعد از احراز هویت طرفین پرونده رو به وکیل سعید کرد و گفت:«بر اساس مدارک موجود، همسر موکل شما دادخواست مهریه 1000 سکه طلای خود را چند ماه پیش ارائه کرده و با توجه به اسناد ارائه شده موکلتان توانایی پرداخت مهریه را به طور یکجا دارد. ازهمین رو شش خودرو و ملک مسکونی او در شمال تهران تا پرداخت کامل مهریه توقیف شده است،اما می‌بینم که امروز درخواست تازه‌ای دارید. بهتر است خودتان خواسته جدید را توضیح بدهید تا همسر موکلتان هم بشنوند.»

 وکیل سعید گفت:«متأسفانه با توقیف خودروهایی که به‌نام سعید است در فعالیت‌های شرکت ساخت و ساز او مشکلاتی ایجاد شده و از طرف دیگر موکلم تصمیم به فروش ملک مسکونی خود دارد. حالا طی لایحه‌ای از دادگاه درخواست داریم که این زن سند یک قطعه زمین 15 هزار متری را به جای خانه شمال شهر بپذیرد و خودروها را هم قبول کند. ایشان می‌تواند با این اموال مهریه ‌اش را دریافت شده بداند.»

 ویدا حرف وکیل را قطع کرد و گفت:«نیسان آبی را می‌خواهم چه کار کنم؟ شما باید مهریه‌ام را تمام و کمال بپردازید.»

 وکیل رو به قاضی کرد و گفت:«البته مهریه حق هر زنی است. اما از آنجا که موکلم به کار ساخت و ساز مشغول است، پول کافی در حساب‌هایش ندارد. بنابراین ترجیح می‌دهد سه خودروی کیا اپتیما، رنو ساندرو، بی‌ام دبلیو و دو پژو 206 و البته یک وانت نیسان که وسیله کارش بوده به همسرش واگذار کند. همچنین زمین یادشده را هم می‌دهد که ارزش همه آنها بیش از سه میلیارد تومان خواهد شد. او تصمیم گرفته خانه دوم خود یعنی ملک توقیف شده را در لواسان تخریب کند تا یک برج در آن بسازد. برای این خانم هم فرقی ندارد کدام ملک را بگیرد یا توقیف کند.» قاضی سری تکان داد و گفت:«ارزش واقعی ملک را کارشناس باید تعیین کند و به همین سادگی نمی‌توان آن را جایگزین کرد.» سپس رو به زن کرد و پرسید:«شما در حال حاضر با همسرتان زندگی مشترک دارید؟»

 ویدا که انگار منتظر چنین سؤالی بود، جواب داد:«من و دخترهایمان با هم زندگی می‌کنیم. اما همسرم چند سالی است ترجیح می‌دهد وقتش را با دوستان و زن‌های دیگر ادامه بدهد. هفته‌ای یک روز می‌آید و دوباره غیبش می‌زند. هر وقت هم اعتراض می‌کنم بهانه می‌آورد که کارهای ساختمانی‌اش را پیگیری می‌کرده، در صورتی که شنیده‌ام با دوستان ناباب و زنان بیوه معاشرت دارد. حتی یکی از آنها را صیغه کرده و برایش خانه‌ای هم اجاره کرده است...»

 قاضی گفت:«مطمئن هستید؟»

 زن جواب داد:«احساس هیچ زنی به او دروغ نمی‌گوید. درست مثل 26 سال پیش که وقتی در خیابان به من پیشنهاد دوستی داد، احساس بدی داشتم و به نظر می‌آمد یک جای کارش می‌لنگد. آن روزها دختر دانش‌آموزی بودم و سرم به درس و مشق و گوش دادن به نوارهای موسیقی گرم بود. دلم می‌خواست یک روز آهنگساز بزرگی شوم. اما آنقدر دنبالم آمد و نامه نوشت که راضی شدم به خواستگاری‌ام بیاید. پدرم بازاری بود و وضع مالی خوبی داشت، اما سعید یک دانشجوی ترک تحصیل کرده بود که در ناصرخسرو، دارو خرید و فروش می‌کرد. همان‌طور که حدس می‌زدم پدرم به خواستگاری سعید جواب رد داد. می‌گفت عاشقم شده، من هم در عالم نوجوانی باور کرده بودم که با او خوشبخت می‌شوم. یکی دو سال گذشت و سعید شش بار به خواستگاری‌ام آمد. پدرم وقتی دید دست بردار نیست، دو شرط برایش گذاشت؛ اول اینکه یک شغل آبرومند برای خودش دست و پا کند و دوم اینکه یک قطعه زمین یا ملک پشت قباله ازدواجمان بیندازد. اما سعید چیزی نداشت، این بار پدرم درخواست مهریه 1000 سکه‌ای داد و او هم قبول کرد.
 
چنین مهریه‌ای در آن سال‌ها خیلی زیاد به نظر می‌آمد و در فامیل مثل توپ صدا کرد. سعید دلالی دارو را رها کرد و به‌ کارهای ساختمانی پرداخت. دو سال بعد هم یک خانه کوچک کلنگی خرید و آن را از نو ساخت و با سود خوب آن مزه پول زیر زبانش رفت. حالا برای خودش کسی شده و برج‌سازی می‌کند. البته برای من و بچه‌ها هم در این سال‌ها چیزی از پول و مخارج کم نگذاشته، اما دیگر آن مرد عاشق نیست. وقتی بچه دومم را باردار بودم متوجه شدم به من خیانت می‌کند. قول داد دیگر از این کارها نکند. اما باز هم به‌دنبال روابط غیرمتعارف رفت. من هم دیدم که نه دست از کارهایش بر می‌دارد و نه اشتباهش را می‌پذیرد. تصمیم گرفتم مهریه‌ام را درخواست کنم. می‌خواستم با این کار درس عبرتی به او بدهم که...»

قاضی داستان زندگی ویدا را تا انتها گوش کرد و از او خواست صبر کند تا نظریه کارشناس به دادگاه ارائه شود. سپس از آنها خواست صورتجلسه را امضا کنند و بروند. قبل از رفتن وکیل، قاضی به او گفت:«فکر می‌کنید با این وضع آنها بتوانند زندگی مشترکشان را ادامه دهند؟» وکیل جوان جواب داد: «نمی‌دانم. اما فکر نمی‌کنم وقتی کار به دادگاه بکشد دیگر زندگی شیرینی در انتظار آنها باشد.»
 
منبع: ایران/بهمن عبداللهی/۱۳ مرداد ۹۷
منبع: ایران
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی