دیدارنیوز ـ در زندگي مدرن امروز، تبليغات يكي از اصليترين اركان صنعت و تجارت محسوب ميشود؛ ابزاري كه ميتواند تضمينكننده موفقيت فروش هر محصولي باشد. در اين ميان اما، نقش برخي از انواع تبليغات پررنگتر از ساير شيوههاست. روشهايي مانند تيزرها و آگهيهاي تلويزيوني يا تبليغات بيلبوردي و محيطي. شايد به همين دليل باشد كه امروز تهران به جولانگاهي براي نصب انواع تابلوهاي تبليغاتي تبديل شده است؛ جولانگاهي كه باعث شده تا حتي در و ديوار و درختان و اتوبوسهاي شهر نيز به محلهايي براي تبليغ انواع كالاها و محصولات بدل شوند. همين مساله، باعث شده تا تبليغات محيطي، امروز يكي از سودآورترين صنايع كشور باشد و تابلوها و بيلبوردهاي شهري با قيمتهايي نجومي دستبهدست شوند. صنعتي چنان پرسود كه گفته ميشود انحصار آن در دست گروهي خاص است كه اجازه ورود بيگانگان را به داخل خود نميدهند. به همين ترتيب، دور از انتظار نيست كه سازمان متولي تبليغات محيطي يعني سازمان زيباسازي هم به دليل حجم مراودات بالاي مالي آن و همچنين نحوه واگذاري تبليغات محيطي، همواره زير ذرهبين باشد و به سازماني پرحاشيه بدل شود؛ سازماني كه تا همين چند سال پيش گفته ميشد درهايش به روي مشتريان و مردم بسته است و به مافيايي در عرصه تبليغات بدل شده است. در دوره جديد مديريت شهري نيز اين سازمان با چالشهايي مواجه بود كه آخرين آنها انتشار خبر اهداي تعدادي بيلبورد به يك كارگردان جوان به بهانه روز تولدش بود؛ خبري كه گرچه رد شد ولي حاشيههاي بسياري را به دنبال داشت. به همين بهانه گفتوگويي با برزين ضرغامي، مديرعامل سازمان زيباسازي شهرداري تهران انجام دادهايم تا نگاهي داشته باشيم به وضعيت تبليغات در پايتخت و به خصوص حاشيهها و ابهاماتي كه در مورد اين سازمان مطرح است.
آقاي دكتر، زيباسازي هم از آن دست سازمانهايي است كه به خاطر نوع عملكردش و همچنين حجم بالاي مراودات ودرآمدهاي كلاني كه دارد، همواره با چالشهايي در بين افكار عمومي روبهرو بوده است؛ چالشهايي كه شايد بخش عمدهاي ازآن به محرمانه بودن اطلاعات فضاهاي تبليغاتي و بيلبوردها و... برگردد. چون اصولا شهروندان و حتي خبرنگاران چندان اطلاع دقيقي از مقدار فضاهاي تبليغاتي شهر تهران ندارند و شايد به همين دليل هم باشد كه نميتوانيم بسياري از استدلالهاي شما را در توجيه مسائل بپذيريم ! براي همين بد نيست در همين آغازگفتوگويمان، ابتدا نگاهي داشته باشيم به وضعيت فضاهاي تبليغاتي و بيلبوردهاي سطح شهر و اينكه پايتخت كشور الان دراين مقوله در چه وضعيتي است؟
در فرمتها و قالبهاي مختلفي هست. بخشي از آنها بيلبوردها هستند، بخشي پرتابلها، بخشي عرشههاي پل، بخشي فضاهاي روي اتوبوسها، برخي ديگر در قالب استندهاي ايستاده هستند، گروهي نيز به شكل تلويزيونهاي شهري و... هستند. البته از سنوات گذشته، غير از سازههايي كه در اختيار شهرداري است، برخي سازمانها و ارگانها نيز تعدادي بيلبورد و فضاهاي تبليغاتي خاصي را در اختيار دارند كه به ما ارتباطي ندارد.
مثل چه سازمانهايي؟
مانند موسسه نشر آثار حضرت امام (ره) يا موسسه حفظ و نشر آثاردفاع مقدس يا نهادهاي انتظامي و نظامي هم در درون پادگانها و مراكز خود بيلبوردهايي دارند كه بعضا مشرف به معابر و خيابانهاي اصلي هم هستند.
الان تمام سازههاي شهرداري در اختيار سازمان زيباسازي است؟
بله. كلا سازههاي شهرداري يا در اختيار ما است يا در اختيارشهرداري مناطق. البته كليه مسائل مالي مربوط به سازهها به صورت انحصاري در اختيار سازمان زيباسازي است. ضمن اينكه ما علاوه برسازههاي تبليغاتي و بازرگاني كه داريم، تعدادي سازه مختص فرهنگي و اجتماعي هم داريم كه اينها نيز در اختيار سازمان زيباسازي و مناطق است.
تلويزيونهاي شهري نيز مشتركا در اختيار شما و شهرداريهاي مناطق است؟
خير. اين تلويزيونها كاملا در اختيار ما است. البته اينكه ميگوييم در اختيار ما است منظورم اين است كه مالك آن ما هستيم ولي آنها را از طريق مزايده به بخشهاي خصوصي واگذار كرده و ميكنيم.
نگفتيد كل فضاهاي تبليغاتي تهران چقدر است؟
ما ٣٣ هزار مترمربع سازهاي داريم كه قابل واگذاري به شركتهاي بازرگاني است. حدود ٢٥ هزارمترسازه هم داريم كه در طول سال انحصارا به فعاليتهاي فرهنگي اختصاص دارند. ضمن اينكه شركتهايي كه در مزايده فضاهاي تبليغاتي شركت ميكنند موظف هستند ١٥ درصد فضاهاي بازرگاني را براي مباحث فرهنگي اختصاص دهند. محتواي كار فرهنگي را نيز ما در اختيار آنها قرار ميدهيم. در مورد فضاهاي فرهنگي و اجتماعي نيز ما محتواي سازهها را تعيين ميكنيم. اين سازهها به پيامهاي ايام مناسبتي ملي و مذهبي اختصاص دارند. ايامي چون شهادتها، دهه محرم، نوروز و... بخشي هم به ترويج رفتار فرهنگي و حقوق شهروندي و مشاركتهاي مردمي و آموزشهاي شهروندي در قالب كمپينهايي براي هموطنان اختصاص پيدا ميكند. اين كمپينها بيشتر به موضوعاتي ميپردازد كه دغدغه شهروندان و شهر است؛ موضوعاتي مانند حقوق شهروندي يا همين كمپيني كه الان در سطح شهر در حال اجراست. كمپيني با عنوان كمپين گفتوگو كه به موضوع ضرورت تعامل و گفتوگو بين شهروندان و خانوادهها ميپردازد. البته براي نصب و چاپ و تعويض آنها نيز از طريق مناقصه، طبق ضوابط قانوني پيمانكاراني را ميگيريم كه اين كار را انجام دهند.
يعني چيزي حدود ٦٠ هزار متر مربع فضاهاي تبليغاتي در تهران وجود دارد. درست است؟
بله .
در مورد آن ١٥ درصدي كه گفتيد بايد شركتها براي مسائل فرهنگي و اجتماعي در اختيار شما قرار دهند، آيا اين فضاها در كل سال در اختيار شماست يا در يك بازه زماني مشخص؟
دركل سال. يعني هر وقت ما بخواهيم ميتوانيم از اين مقدار استفاده كنيم. چون مناسبتهاي ما در كل سال پراكنده هستند.
شما اشارهاي داشتيد به اينكه از كل فضاي تبليغاتي مقداري از آن در اختيار مناطق است. تقريبا چند درصد اين فضاها به مناطق اختصاص دارد؟
البته فقط سازههاي فرهنگي، اجتماعي در اختيار مناطق است وگرنه كل تابلوها و سازههاي تبليغاتي تحت مديريت ماست. در مورد ٢٥ هزار مترمربع فضاهاي فرهنگي و اجتماعي نيزحدود ١٤ هزار متر در اختيار مناطق است.
خب اينجا تداخلي پيش نميآيد؟
نه. كلا مديران زيباسازي مناطق با ما هماهنگ هستند. مثلا فرض كنيد كه ميخواهيم درمورد جام جهاني كمپيني راه بيندازيم. ما محتوا را روي پرتال سازمان قرار ميدهيم و آنها برميدارند و روي سازههاي اجتماعي خود نصب ميكنند.
با اين حساب چه لزومي دارد كه بخواهيم اينها را به مناطق واگذار كنيم؟
خب، ممكن است خود منطقه و شهردار آن بخواهند در مورد منطقهشان كاري كنند و فعاليتي داشته باشند. آن وقت ميتوانند با اختيارات خود شهردار منطقه از آنها استفاده كنند.
موضوع بعدي بحث درآمدهاي تبليغاتي ناشي از اين سازههاست. به طور متوسط درآمدي كه شهرداري از قبال سازههاي مختلف تبليغاتياش دارد چقدر است ؟
ببينيد، اين به شرايط اقتصادي جامعه برميگردد. مثلا شما تعداد تبليغاتي كه يكي دو ماه پيش روي سازههاي شهري بود را با الان مقايسه كنيد... اصلا با هم قابل قياس نيست و خيلي كمتر شده است.
اين چه ارتباطي به شما دارد؟ شما سازههايتان را در قبال رقمي، به شركتهايي واگذار ميكنيد و تعهد و چك ميگيريد و آنها نيز بايد سر وقت، چكهايشان را پاس كنند. يعني شما در هر صورت به پولتان ميرسيد.
خب شركتهاي طرف قرارداد ما وقتي بازار خوب نباشد، نميتوانند به تعهداتشان عمل كنند. اين شركتها عملا شركاي سازمان هستند. شما وقتي كه وضع شركايت خوب باشد، وضع شما هم خوب خواهد بود و بالعكس، اگر وضع آنها بد باشد، وضع شما هم بد خواهد بود.
الان چند شركت كل سازههاي تهران را در اختيار دارند؟
٢٥ شركت.
من هنوز هم جواب سوالم را نگرفتهام. درست است كه ممكن است اين ٢٥ شركت به خاطر وضعيت بد اقتصادي نتوانند همه تابلوهاي خود را بفروشند ولي به هر حال پيش شما ضمانتنامه و چك دارند و شما ميتوانيد به سادگي پولتان را از آنها بگيريد.
نه. به اين سادگيها هم نيست. اينجا يكسري مسائل حقوقي دارد كه كار را سخت ميكند. درحالت مرسوم اين است كه ما بايد تضمينهاي شما را به اجرا بگذاريم. ولي مساله اين نيست. موضوع اين است كه ما در مزايدههاي بعدي هم نميتوانيم سود چنداني بكنيم. حتي اگر اين كار را هم بكنيم، شركتهاي بعدي هم باز نميتوانند به دليل مشكلات اقتصادي آنها را پر كنند. الان شركتهاي طرف قرارداد ما به سختي از پس تعهداتشان به سازمان برميآيند.
پس ميخواهيد بگوييد كه بازار تبليغات شهري در چند ماه گذشته كمرونقتر شده است. درست است؟
ظواهر امر همين را نشان ميدهد ولي ما خوشبين هستيم.
اگر موافقيد برويم سراغ كمپينهايي كه سازمان زيباسازي برگزار ميكند. الان چند ماهي است كه به نظر ميرسد بين اين كمپينها يك گپ طولاني افتاده است. دليل آن چيست؟
اصلا چنين نيست. ما در ماههاي گذشته كمپينهاي مختلفي را برگزار كرديم. كمپينهايي مانند كمپين ويژه نوروز، خوشنويسي، كالاي ايراني، نمايشگاه كتاب، ماه مبارك رمضان، جام جهاني و الان هم كمپين «گفتوگو» و... حالا ما به دنبال بررسي تاثيرگذاري اين كمپينها هستيم. يعني مركز مطالعات شهرداري در نظرسنجيهايي به دنبال آن است كه ببيند مثلا كمپين جام جهاني يا كمپين گفتوگو از ديدگاه شهروندان چگونه بوده است؟ يا اينكه اصلا شهروندان آنها را ديدهاند يا خير و اگر ديدهاند، برداشتشان از آنها چه بوده است؟ نتايج اين كمپينها نيز به زودي از سوي ما منتشر ميشود. ضمن اينكه به دنبال آن هستيم تا جمعي حدودا ٣٠٠نفره از شهروندان اقشار مختلف و صاحبنظران با تخصصهاي گوناگون را گرد آوريم و از آنها در مورد دغدغههايشان سوال كنيم تا كمپينهاي بعدي را براساس دغدغههاي خود شهروندان برگزار كنيم. در واقع از آنها سوال ميكنيم كه از ديد شما مهمترين مسائلي كه ميتوان در كمپينها به آن پرداخت چيست؟ خودم هم شخصا به دنبال اين هستم كه به سمت و سويي برويم كه بعد نهايي شدن موضوع كمپينها، از خود شهروندان بخواهيم تا پيامها و جملاتشان را براي ما بفرستند تا روي سازهها نصب كنيم.
همان طور كه گفتيد، بسياري از سازمانها و ارگانها، خودشان سازههاي تبليغاتي دارند. فكر نميكنيد بهتر بود اگر آنها نيز تحت يك مديريت واحد زيرنظر سازمان زيباسازي فعاليت ميكردند؟
الان هم در مناسبتها و ايام خاص يا كمپينها، ما از اين سازمانها ميخواهيم تا پيامهاي مناسبتي را نصب كنند. ولي خب قبول دارم كه ناهماهنگيهايي هم وجود دارد و اولويتهاي سازماني خودشان را كار ميكنند. درنهايت ما هم معتقديم كه بايد مديريت تمامي بيلبوردها يك كاسه شود ولي خب....
موضوع بعدي تكثر بيش از اندازه سازههاي تبليغاتي است. الان در كوچهها و خيابانها، هر كجا را كه نگاهي ميكنيد، سازهاي تبليغاتي را ميبينيد. از بيلبوردها گرفته تا بنرها و استندها و ديوار و اتوبوسها و... فكر ميكنم اگر اين گونه پيش برويم، به زودي درختان هم به عنوان فضاي تبليغاتي مورد استفاده قرار خواهند گرفت! فكر نميكنيد اين فضاهاي تبليغاتي خيلي بيرويه رشد كرده و درحال توسعه است؟
يكي از وظايف سازمان زيباسازي، ساماندهي فضاهاي تبليغاتي است. ما داريم تمام تلاشمان را ميكنيم. مثلا يكي از اقدامات ما در حوزه فضاهاي تبليغاتي و تابلوهاي مغازههاست. ما همين چند وقت قبل تمام شهرداران نواحي را جمع كرديم و قرار شد هر كدام از آنها بخشي از شهر را پيرايش كنند. بخشي از اين پيرايش همين ساماندهي تابلوهاي مغازههاست. يعني بررسي كنند كه آيا تابلوهاي مغازهها براساس چارچوب و استانداردهاي تعيين شده براي آنها هست يا خير؟ مثلا ممكن است يك مغازهاي به جاي يك تابلو، دو تابلو نصب كرده باشد يا اندازه تابلوي وي بسيار بزرگتر از حد معمولش باشد و... در اينجا عوامل شهرداري ورود پيدا ميكنند و موضوع را ساماندهي ميكنند.
چطوري؟
يا بايد تخلف اصلاح شود يا بايد جريمه آن را بپردازد.
اما ديوان عدالت اداري كه اخذ هرگونه عوارضي از تابلوهاي صنفي مغازهها را ممنوع كرده است.
بله. متاسفانه از سال گذشته ديوان، اخذ عوارض از تابلوها را ممنوع كرد. استدلال آنها نيز آن بود كه چون شهرداري خدماتي در قبال اخذ عوارض تابلوها به مغازهدارها نميدهد، اين عوارض ممنوع است. بعد از اين مصوبه، ما جلساتي را با مسوولان ديوان داشتيم و در آن اعلام كرديم كه عوارضي كه ما از مغازهدارها بابت تابلوها ميگيريم، بيشتر از آنكه جنبه درآمدي داشته باشد، جنبه نظارتي براي ساماندهي وضعيت تابلوها را دارد. در واقع اهرمي است براي اصلاح وضعيت تابلوها. چون اگر قرار باشد مغازهدارها بدون اينكه عوارض بدهند، هر كدام هر تعداد تابلويي كه ميخواهند نصب كنند كه، سنگ روي سنگ بند نميشود و آرايش صورت شهر بر هم ميخورد. براي همين لايحهاي را در اين زمينه آماده كرده و به شورا ارايه دادهايم كه منتظر تصويب آن هستيم تا كار را ادامه دهيم. در واقع حتما يكي از سختگيريهاي ما در همين ساماندهي تابلوهاي شهري خواهد بود.
من باز هم متوجه نشدم. اگر قرار باشد كه شما نتوانيد عوارض بگيريد، چطور به شهرداران نواحي گفتهايد كه تابلوهاي مغازهها را ساماندهي كنند؟!
درست است كه فعلا، نميتوانيم عوارض بگيريم ولي براساس مصوبه خود ديوان، اگر تابلوها از اندازه استانداردشان بزرگتر باشند، آن وقت تبليغاتي محسوب ميشوند و بايد جريمه و هزينه يك تابلوي تبليغاتي را بپردازند.
يكي ديگر از فضاهاي تبليغاتي كه اتفاقا واكنشهاي زيادي را هم در فضاي مجازي داشته است، تبليغات روي اتوبوسهاست. الان اكثرا كل بدنه اتوبوسها تبديل به فضاهاي تبليغاتي شدهاند. درحالي كه در دنيا اصلا اينچنين نيست. نميخواهيد براي اصلاح اين رويه فكري كنيد؟
چرا. اتفاقا در دور جديد اين موارد اصلاح شده يعني شهروندان از داخل اتوبوس ديد داشته باشند يا اينكه نبايد كل بدنه به فضاي تبليغاتي بدل شود. اينها را به زودي اجرايي خواهيم كرد تا مشكلاتي كه شما از آن ياد كرديد، مرتفع شود. در مورد پلها نيز انتقادي كه مطرح ميشد اين بود كه ميگفتند در برخي از نقاط، شهرداري با نصب تبليغات روي پلها، دالانهايي درست كرده كه در واقع نقاط «بيدفاع» شدهاند. اين مشكل را هم بررسي كردهايم و درحال رفع آن هستيم. ميخواهم بگويم الان ما اگر هم درآمدي داريم آن را براي خود شهر و زيبا شدن آن صرف ميكنيم. يعني نگاهمان درآمدزايي صرف نيست.
ولي واقعا قبول نداريد كه عملكرد زيباسازي در يكي، دو دهه قبل به گونهاي بوده كه شهروندان آن را سازماني پرحاشيه و مافيايي و حتي پررانت ميدانند كه عملكردش چندان شفاف نيست؟ به بيان ساده، مردم زيباسازي را جزيره غيرقابل نفوذي ميدانند كه نميتوان به آن ورود كرد مگر اينكه جزو دار و دسته مديران و كارشناسان مافيايي آن باشيد!
من واقعا ميگويم اينچنين نيست. من دستور دادهام تمام اطلاعات كاريمان و سازههاي تبليغاتي و... را روي سايت بگذارند تا هر كس ميخواهد بتواند به سادگي از جزييات آن مطلع شود.
اما قبول نداريد كه در گذشته اينچنين بوده است؟
من نميخواهم و تمايلي ندارم كه زياد در مورد دورههاي گذشته صحبت و اظهارنظر كنم. ولي واقعا تمام تلاشم اين است كه اگر فردي ايده و طرح خلاقانهاي دارد، بتواند در شهر اجرا كند. چون معتقدم رقابت يكي از مهمترين اركان كاري ما است. پس بايد در سازمان باز باشد تا بتوان اين رقابت را ايجاد كرد.
بگذاريد سوالم را اين گونه مطرح كنم، وقتي كه به شما اين پست پيشنهاد شد، حتما در مورد پيشينه آن تحقيقهايي كرده بوديد. آن زمان خود شما هم به همان نتايجي كه من در مورد سابقه پرچالش سازمان زيباسازي به آنها اشاره كردم، رسيده بوديد؟
ما دو نوع قضاوت داريم. يكي قضاوت براساس شنيدهها و يكي قضاوت در زماني كه خود آدم در بطن ماجرا قرار دارد يا مستنداتي كافي در مورد آن وجود دارد. به نظرم قضاوت براساس شنيدهها نميتواند چندان معتبر باشد و به آن استناد كرد. در اين مورد هم واقعا فكر نميكنم اين قضاوتهاي بيرحمانه چندان در مورد سازمان زيباسازي صادق باشد، ولي در هر صورت ما آمادهايم تا هرگونه ابهامي راكه شما يا ساير هموطنان داريد برطرف كنيم.
يكي از همين ابهامها، ابهاماتي است كه در مورد نحوه قيمتگذاري تابلوها و بيلبوردهاي تهران وجود دارد. الان به نظر ميرسد شركتهايي كه برنده بيلبوردهاي تبليغاتي ميشوند، خودشان هر طور كه ميخواهند بيلبوردهاي تحت اجارهشان را قيمتگذاري ميكنند. حتي شايد يكي از مهمترين دلايل افزايش نجومي و عجيب و غريب قيمت بيلبوردها در تهران همين خودمختاري شركتها باشد. سوال اينجاست كه چرا شما روي اين شركتها نظارت نداريد؟
من اين فرمايش شما را قبول دارم. ولي ما نظارتي روي شركتهايي كه بيلبوردها را در اختيار دارند، نداريم؟ حالا چرا نداريم؟ چون معتقديم قيمتگذاريها را نياز بازار و شرايط آن تعيين ميكند. آنها براي اينكه بتوانند تابلوهايشان را بفروشند بايد با هم رقابت داشته باشند. اتفاقا در يكي از آخرين جلساتي كه با مديران اين شركتها داشتيم ما هم همين انتقاد را مطرح كرديم چون مثلا برخي از اين شركتها در سايت خود قيمتهايي نجومي را براي تابلوهايشان اعلام كرده بودند ولي وقتي مشتري به آنها اعتراض ميكند، جواب ميدهند: شما بياييد پاي كار، ما تا ٨٠ درصد به شما تخفيف ميدهيم. سوال ما اينجا بود كه چرا شما اين همه قيمتهاي خود را بالا ميدهيد كه بعد بخواهيد براي آنها ٨٠ درصد تخفيف بدهيد؟! چرا حاشيه اين سودها اصلا منطقي نيست. ما اين مسائل را مطرح كردهايم ولي اينكه بخواهيم روي آنها نظارت داشته باشيم؛ نه، اينچنين نيست.
از ديگر موضوعات چالشبرانگيز همين چند هفته اخير، موضوع اهداي رايگان تعدادي بيلبورد به يك هنرمند فيلمساز بود كه البته بعدا تكذيب شد. ولي وقتي به قضيه دقيق ميشويد، ميبينيد كه اين موضوع چندان هم بيمعنا نبوده است. يعني احتمالا «چيزكي» بوده كه مردم از آن «چيزها» ساختهاند! مگر ميشود يك مدير به همين راحتي به يك نفر اين همه بيلبورد رايگان بدهد؟ اصلا چطور اين تابلوها به افراد يا مراكز حقوقي براي تبليغ محصولات فرهنگيشان اعطا ميشود؟
ببينيد، اصولا وقتي كه يك هنرمند يا يك شخصيت فرهنگي يا يك مركز فيلمسازي و... ميخواهد محصولش را تبليغ كند بسته به اينكه اين محصول تبليغات تجاري يا فرهنگي باشد؛ با آن برخورد ميكنيم. مثلا فيلمي ساخته شده يا كنسرتي ميخواهد برگزار شود و دستاندركاران آن ميخواهند تبليغاتي را در سطح شهر داشته باشند. خب در چنين شرايطي بخش بازرگاني اين فيلم يا كنسرت بايد مثل يك محصول صنعتي بيايند و هزينه اجاره فضاهاي تبليغاتي را بپردازند. اينها ربطي به ما ندارد. منتها يك وقتي هم، شخصي يك كار فرهنگي خوبي كرده كه كمتر جنبه تجاري و بازرگاني دارد و به اصلاح كارشان خريدار تجاري ندارد. در چنين مواردي فرد ميآيد اينجا و با توجه به نوع كارش، درخواست و استدلالهايش را درمورد اينكه محصولش يا كارش، بيشتر فرهنگي است تا تجاري را به ما ميدهد و ما نيز پس از بررسي و در صورت تاييد، يكسري فضاهاي تبليغاتي را براي حمايت از وي در نظر ميگيريم. اصلا براي اين بخش فرهنگي، تعدادي از سازههايمان را اختصاص دادهايم. مثل تئاتر.
يعني اين تابلوها را رايگان در اختيارشان قرار ميدهيد؟
رايگان كه نه. ولي در حد چاپ و نصب بنرهاي بيلبوردهاست. يعني رقمهاي بسيار پاييني است.
و در مورد جنجال اخير در خصوص فيلم خانم افشار چطور؟
اول از همه اين را بگويم كه من واقعا از موضوع خبر نداشتم. ولي گويا آقاي حسني، رييس سازمان ورزش شهرداري با اين نگاه كه اين كار، درمورد آقاي سردارآزمون است، اين قول را به خانم افشار داده بود ولي بعدا گفته شد كه شهرداري اين بيلبوردها را به خاطر جشن تولد خانم افشار داده است كه اين صحت نداشت.
من ميتوانم جواب شما را اين گونه بدهم كه ما در طول روز درخواستهاي متعددي براي دريافت فضاهاي تبليغاتي از سوي آدمهاي مختلفي داريم. ما كه نميتوانيم به همه آنها پاسخ بدهيم. فقط به بخشي از آنها ميتوانيم پاسخ مثبت بدهيم آن هم در چارچوبي كه براي شما تعريف كردم.
نكته بعدي اينكه، چند وقتي است در فضاي مجازي اين انتقاد مطرح شده كه چطور ميشود سازماني كه اين همه درآمد دارد، باز هم از شهرداري بودجه بگيرد؟ واقعا اين ادعا درست است و شما از شهرداري بودجه ميگيريد؟
نه. به هيچوجه. ما يك سازمان خودگردان هستيم كه حتي قرار است به شهرداري كمك مالي هم بكنيم. اين هم از آن دست مسائل و شايعاتي است كه پايه و اساس درستي ندارد.
منبع: اعتماد/حمیدرضا خالدی/۱۱ مرداد ۹۷