رسیدن به تصمیم نهایی در مورد سرمربی داخلی تیم ملی، پایان کار نیست و در واقع نقطه آغازی است بر یک جریان که میتوان آن را پروژه بازگشت به فرهنگ فوتبال ایرانی یا فوتبالفارسی نامید. شاید بدبینانه باشد، اما فوتبالفارسی فرهنگ بزرگ و جاافتادهای در فوتبال کشورمان است که حتی از نام و ابهت مربیان بزرگ و قاطعی چون علی دایی و امیر قلعه نویی نیز عظیمتر است و رویکردهای خود را به جامعه تحمیل میکند. فوتبالفارسی ترکیبی از مفاهیم نامتجانس مثل بی نظمی، زد و بند، بی مسئولیتی، ناراستی، غیرت و چشم انتظار معجزه بودن را نیز در دل خود دارد که در ادوار گذشته بلاهای زیادی بر سر تیم ملی و نسلهای مستعد گذشته آورده است.
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: ظاهر امر نشان میدهد که هفته آینده سرانجام پس از مدتها سرگردانی و معطلی، سرمربی جدید تیم ملی معرفی خواهد شد. در ادامه روند ایرانیزه شدن تیمهای فوتبال، حالا به نظر میآید تیم ملی نیز به عنوان مهمترین حلقه این زنجیر در هفته آینده مربی ایرانی خود را خواهد شناخت. فدراسیون فوتبال بعد از هفتهها مذاکره و تلاشهای پنهان برای انتخاب یک مربی خوب، حالا ظاهرا بر سر دوراهی علی دایی و امیر قلعه نویی ایستاده و شانس دو گزینه نهایی مدام و به صورت لحظهای بالا و پایین میشود.
به هر حال باید پذیرفت در فدراسیونی که خود به دلیل نداشتن رئیس و البته حاشیهها و دردسرهای پی در پی دچار تزلزل و تردید است، انتخاب مربی ایرانی برای تیم ملی میتواند قوز بالای قوز باشد. انتخاب نهایی و معرفی مربی ایرانی برای تیم ملی همیشه با واکنشها و اظهارنظرهای متفاوت و بعضا رنگی همراه بوده و این روزها با وجود رسانههای فضای مجازی، راهی برای کنترل و مهار این ابراز احساسات و عقیدهها نیز وجود ندارد. به هر حال دو مربی ایرانی باقی مانده در چنته فدراسیون یکی منتسب به استقلال و دیگری منتسب به پرسپولیس است و تجربههای تاریخی نشان میدهد که خصوصا در این مورد درِ دروازه را میشود بست، اما درِ دهان برخی از هواداران مدعی را نمیشود بست! در واقع کادر فنی تیم ملی چه از گروه امیر قلعه نویی بیاید و چه از جانب علی دایی از همان ابتدای کار باید پیه این ماجرا را به تنش بمالد.
با این احوال اما چرا فدراسیون فوتبال باز هم معرفی مربی تیم ملی را به هفته آینده حواله داده است؟ آیا نگرانی و مسئلهای وجود دارد که سران فدراسیون را دست به عصا کرده؟ به هر حال نیمه دوم هفته جاری تعطیل است و به نظر نمیآید تصمیم گیرندگان در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی، دست کم تا شنبه آینده فرصتی برای هم اندیشی و جلسه داشته باشند و در این مدت اتفاق عجیبی هم رخ نمیدهد که تاثیر مهمی بر روند انتخاب مربی تیم ملی بگذارد. البته گفته شده که یکی از شرطهای مهم برای انتصاب قلعه نویی به عنوان سرمربی تیم ملی این است که باشگاه سپاهان به این جابجایی رای مثبت بدهد، اما با توجه به اعتراضهایی که از سوی اصفهان شنیده شده و البته فدراسیونی که باند اصفهانیها در آن نفوذ ویژهای دارد، این تصمیم چندان هم آسان نیست. به هر حال هنوز سایه مهدی تاج بر فدراسیون سنگینی میکند و از طرفی محمد رضا ساکت نیز برش ویژهای در فدراسیون دارد و در عین حال از سوی باشگاه سپاهان که روزی مدیریتش را داشته تحت فشار قرار خواهد گرفت.
در مورد علی دایی نیز به نظر میآید تردیدهایی در فدراسیون وجود دارد که مشخصا درباره آنها صحبت نشده و در عین حال حضور دایی در فدراسیون فوتبال، همزمان با پروژه انتخابی تیم ملی نیز نوسانات ذهنی دنبال کنندگان این ماجرا را بیشتر کرده است. در هر حال رسیدن به تصمیم نهایی در مورد سرمربی داخلی تیم ملی، پایان کار نیست و در واقع نقطه آغازی است بر یک جریان که میتوان آن را پروژه بازگشت به فرهنگ فوتبال ایرانی یا فوتبالفارسی نامید. شاید بدبینانه باشد، اما فوتبالفارسی فرهنگ بزرگ و جاافتادهای در فوتبال کشورمان است که حتی از نام و ابهت مربیان بزرگ و قاطعی چون علی دایی و امیر قلعه نویی نیز عظیمتر است و رویکردهای خود را به جامعه تحمیل میکند. فوتبالفارسی ترکیبی از مفاهیم نامتجانس مثل بی نظمی، زد و بند، بی مسئولیتی، ناراستی، غیرت و چشم انتظار معجزه بودن را نیز در دل خود دارد که در ادوار گذشته بلاهای زیادی بر سر تیم ملی و نسلهای مستعد گذشته آورده است. گیریم که مربی تیم ملی هم داخلی شد، با فرهنگ قهقهرایی فوتبالفارسی چه کنیم؟