
بر همگان روشن است که افزایش تورم و به دنبال آن رشد قیمت کالاها، بسته شدن کارخانهها و تعطیلی صنایع و بهتبع آن گسترش بیکاری، کنترل واردات و صادرات و تقویت انحصارطلبی و شکلگیری مافیای تجاری و مواردی بسیاری شبیه به این از اثرات تحریمها به حساب میآید. همچنین کاهش قدرت خرید بر اساس میزان درآمد ماهیانه، افول اندازه رضایت نسبی از زندگی و حس شادمانی و افزایش احساس نگرانی نسبت به آینده، در واقع مواردی است که به طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیر گذاشته و رفاه اجتماعی را به شدت تنزل داده است. حال که علی ربیعی درباره نیاز به شفافیت در این رابطه اظهار نظر کرده، باید به این نکته هم توجه داشته باشد در صورتی که این ایده را بابت یاری بیشتر مردم بر زبان آورده است، بداند که دیگر برای مردم توانی بیش از این باقی نمانده و در واقع دیگر زور همیاری ندارند، بنابراین دولتمردان باید به فکر راه دیگری باشند.
دیدارنیوز ـ مژگان فرجی: بلای تحریم پس از واقعه تصرف سفارت آمریکا در سال ۵۷ در تهران بر سر مردم ایران نازل شد که بهدنبال آن ۱۲ میلیارد دلار از داراییهای دولت به مصادره درآمد و حتی پس از آزادی گروگانها، این مصادره پایان نیافت و داراییها تا به امروز ضبط است. در سال ۶۶ هم آمریکا علیه ایران بهدنبال اتهام «حمایت از تروریسم»، برنامه تحریمی کاملتری وضع کرد و در تکامل این سیر، سال ۷۴ واشنگتن به دستور بیل کلینتون (رئیسجمهوروقت) این روال را ادامه داد و سپس کنگره قانون ایلسا را به تصویب رساند، همان قانونی که می گوید هر شرکتی که با ایران به میزان بیش از ۲۰ میلیون دلار تجارت داشته باشد، تحریم خواهد شد.
روند تحریم ایران از سوی آمریکا درطی این سالها بدون توقف ادامه داشته و دارد، البته دولت ایالات متحده از همیاری کشورهای دیگر هم بینصیب نمانده است. کانادا، بریتانیا، هلند، بلژیک، آلمان، فرانسه و ... حتی کشورهای دوست ایران مانند روسیه و چین نیز آمریکا را در این امر ناامید نساختند و هرجا نیاز به حمایت بود، دولتمردانش را تنها نگذاشتند. با روی کارآمدن دولت دونالد ترامپ و سپس خروج آمریکا از برجام این شرایط وخیمتر شد و فشار بر ایران شدت گرفت. اگر بخواهیم بخشی از تحریم های ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری ترامپ، علیه کشورمان را لیست کنیم موارد تحریمی زیر از نمونههای آن است:
۱- تحریم معامله با بخشهای کشتیرانی و کشتیسازی ایران و عاملان بنادر شامل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، خطوط کشتیرانی جنوب و وابستگان به آنها
۲-تحریم مربوط به معامله با شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفتکش ایران، شرکت بازرگانی نفت ایران (نیکو) و از جمله خریداری نفت، محصولات نفتی یا محصولات پتروشیمی از ایران
۳-تحریمهای مربوط به مبادلات موسسات مالی خارجی با بانک مرکزی ایران و موسسات مالی ایرانی که به موجب بند ۱۲۴۵ قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲ در فهرست تحریم قرار گرفتهاند.
۴-تحریمهای مرتبط با ارائه خدمات پیامرسانی مخصوص مالی به بانک مرکزی ایران و دیگر موسسات مالی ایران که در بند ۱۰۴ قانون CISADA دربارهٔ آنها توضیحات لازم آمدهاست.
۵-تحریمهای مربوط به ارائه خدمات پذیرهنویسی، بیمه یا بیمه اتکایی و تحریمهای مربوط به بخش انرژی ایران.
این تحریمها هرچند ماه یک بار حجمشان افزایش مییابد و در کنار اینکه مردم در نتیجه آن روز به روز فقیرتر میشوند، اما واکنش دولتها تنها انتظار مقاومت است و با نظرات متفاوت خود حتی گاهی عامل افزایش شدت آن هم شدهاند. به طور نمونه احمدینژاد در زمان ریاستجمهوری خود با وجود آنکه در پایان دولت دهم دلیل بسیاری از ناکامیها را تحریمها اعلام کرد، اما در زمانی که توان تصمیمگیری داشت، آنها را کاغذ پاره خواند و حسن روحانی نیز با توجه به اینکه یکی از وعدههای انتخاباتیاش دستیابی به توافق بود ـ که برای مدت کوتاهی هم به برجام در راستای حذف و کاهش تحریمها دست یافت ـ اما آن را زمینه ساز پیشرفت کشور دانست.
اعتراضات دی ماه سال گذشته و آبان ماه سال جاری حاکی از این امر است که تحریمها نه تنها کاغذ پاره نبود و سبب پیشرفت نشد، بلکه به طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیر منفی گذاشت و آنها را فقیر و فقیرتر ساخت، بطوریکه علی ربیعی، سخنگوی دولت نسبت به این مسئله در یادداشتی که در روزنامه ایران به چاپ رسیده، اذعان کرده است که «باید مسأله تحریم را برای مردم بهطور شفاف تبیین میکردیم، اما بهدلیل عدم سوءاستفاده دشمنان امکان تشریح وضعیت را برای مردم نداشتیم. باید برمبنای «سیاست حقیقت» حقایق تحریمها را به ملت گفت و توافق اجتماعی جدیدی با ملت منعقد کرد.».
نکته بیان شده توسط سخنگوی دولت، شاید گامی ـ هرچند دیر ـ به جلو باشد اما علی ربیعی در کنار این مسئله باید این نکته را هم توضیح دهد که به کدام دلیل متقن و مستدل، تا به امروز در این خصوص پنهان کاری صورت گرفته است؟ به وضوح مشخص است که "عدم استفاده دشمنان از حقیقت تاثیر تحریمها" بهانهای بیش نیست.
بر همگان روشن است که افزایش تورم و به دنبال آن رشد قیمت کالاها، بسته شدن کارخانهها و تعطیلی صنایع و بهتبع آن گسترش بیکاری، کنترل واردات و صادرات و تقویت انحصارطلبی و شکلگیری مافیای تجاری و مواردی بسیاری شبیه به این از اثرات تحریمها به حساب میآید. همچنین کاهش قدرت خرید بر اساس میزان درآمد ماهیانه، افول اندازه رضایت نسبی از زندگی و حس شادمانی و افزایش احساس نگرانی نسبت به آینده، در واقع مواردی است که به طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیر گذاشته و رفاه اجتماعی را به شدت تنزل داده است.
مهمتر از تمام این موارد، بخش درمانی است که این روزها با مشکلات بسیار عدیدهای روبرو شده است. بیماران برای دریافت داروی مورد نیاز خود یا باید هزینه گزافی را بپردازند یا مرگ عزیزان خود را نظارهگر باشند، بنابراین پیش از هر اظهار نظری از سوی سخنگوی دولت در این خصوص در ابتدا باید توضیح داده شود در قبال کسب تمام این موارد چه چیزی نصیب مردم شده است؟
همانطور که توضیح داده شد تحریمها از زمان شروع به کار دولت روحانی کلید نخورده است، اما حال که علی ربیعی درباره نیاز به شفافیت در این رابطه اظهار نظر کرده، باید به این نکته هم توجه داشته باشد در صورتی که این ایده را بابت یاری بیشتر مردم بر زبان آورده است، بداند که دیگر برای مردم توانی بیش از این باقی نمانده و در واقع دیگر زور همیاری ندارند، بنابراین دولتمردان باید به فکر راه دیگری باشند.