نزدیکی به عربستان میتواند در حال حاضر حداقل از منظر روانی یک فضای تنفسی سیاسی برای دولت حاکم بر تهران ایجاد کند، اما نمیتواند عملاً مسئلهای را از مسائل تودرتوی ایران حل کند. عربستان به هیچ وجه نمیتواند با توجه به پیوستگیها و وابستگیهایی که به ایالات متحده آمریکا دارد بیش از حد انتظار از درون ساختار تحریمی ایالات متحده آمریکا به ایران کمک کند؛ لذا اینها همگی در واقع نوعی تلاش برای ایجاد فضای روانی مثبت در چارچوب فشارهای متراکم بین المللی آمریکا نسبت به ایران است. اراده در هر دو طرف وجود دارد، ولی اراده در ایرانیها بیشتر به چشم میخورد، چون کشوری که از منظر دیپلماتیک بیشتر در وضعیت تدافعی قرار گرفته است تهران است.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: هرچند عربستان سعودی به عنوان یک دولت ـ ملت، تاریخ طولانی ندارد ولی به عنوان کشوری که حرمین شریفین مکه و مدینه در آن کشور قرار دارد، ادعای ام القرایی در جهان اسلام را دارد. به همین دلیل در طول تاریخ، تحت نام های مختلف به نحوی همیشه با دولت حاکم بر ایران دارای تمدن بزرگ در چالش بوده است.
رقابت و گاهی دشمنی میان ایران و عربستان بخصوص در قرن گذشته تحت شرایط مختلف در نوسان بوده است ولی هرگز روابط صمیمانه مداوم میان آن ها به وجود نیامده است. بعد ار پیروزی انقلاب اسلامی و بخصوص در جنگ میان ایران و عراق بود که ذات دشمنی عربستان با ایران، عریان و هویدا شد. از آن تاریخ تاکنون به جز در مقاطعی در دولتهای مرحوم هاشمی رفسجانی و سیدمحمد خاتمی، روابط این دو کشور عادی و سبز نبوده است بلکه بین زرد و قرمز در نوسان بوده است.
طی سالیان اخیر و بخصوص با شروع جنگ داخلی در سوریه و ظهور داعش در عراق و سوریه، جهت گیری عربستان، یا مستقل از ایران بوده است یا در نقطه مقابل ایران. به ظاهر وجه اشتراک هر دو کشور سرکوب داعش بود، ولی در مواجهه با دولت بشار اسد نگاهها و جهت گیریهای متضادی وجود داشته و دارد. موضوع سوریه آغاز رویکرد و راهبردی بود که منجر به تعمیق اختلافات و افزایش شکاف ها شد.
از زمانی که محمد بن سلمان، ولیعهد پادشاهی آل سعود شده این کشور شاهد تحول در ساختار، تفاوت در نگاه به جهان و دنیای اسلام شده است. البته بزرگترین و عجیبترین رویکرد و راهبرد دوره جدید این کشور نزدیک شدن و بالاتر از آن ائتلاف با اسرائیل است. ائتلاف دشمنان ذاتی و قدیمی بر علیه ایران.
بن سلمانیسم به جان عربستان افتاده؛ به طوری که برخی این رویکرد و راهبرد جدید عربستان را مثبت، در جهت توسعه و اصلاح میدانند و گروهی فکر میکنند تخم مرغهایی که عربستان درسبد اسرائیل و آمریکا گذاشته است، لق میشوند.
درگیر شدن در جنگ بی پایان یمن، تلاش برای بیرون کردن ایران از بازار نفت و تامین نفت مورد نیاز مشتریان ایران، ترغیب آمریکا به جنگ با ایران و رقابت با ایران در دیگر حوزهها و ابعاد، از جمله اقدامات عربستان است که علیه ایران انجام شده است، ولی رفتار سعودیها طی دوماه گذشته از نظر دیپلماتیک، یا در سکوت گذشت یا احتیاط، بخصوص بعد از چند حملهای که به نفتکشها در خلیج فارس و دریای عمان شد و ساقط شدن پهپاد آمریکایی بر فراز آبهای سرزمینی ایران.
گویی عربستان و امارات متحده عربی به کنجی خزیده اند و در فکر ایجاد تغییراتی در مواضع خود هستند. مقامات امارات متحده عربی با ایرانیها گفتگوهایی انجام داده اند و در کنار آن، سفیر عربستان در سازمان ملل از آمادگی گفتگو با ایران سخن گفته است. به نظر میرسد مقامات عربستان سعودی به دنبال کاهش پیامدهای شکستهای منطقهای و رسواییهای بین المللی هستند و حتی برای به حداقل رساندن خطرات رشد انزوای بین المللی، آماده هستند تا با رقیب منطقهای خود یعنی تهران مذاکره کنند.
البته برخی منابع دیپلماتیک میگویند که مذاکراتی در سطح معاونان وزیر در بغداد برگزار انجام شده است. رسانههای عربی به نقل از منابع دیپلماتیک نوشتند که حسین جابریانصاری معاون عربی و آفریقایی وزارت امورخارجه ایران و تامر الصبحان، وزیر امور خارجه عربستان در امور خلیج فارس در خاک عراق گفتگو کردند. این اتفاق بر فرض صحت در حالی افتاده است که عربستان سعودی در چند سال گذشته و به ویژه پس از حمله نظامی به یمن و روی کار آمدن دونالد ترامپ، همواره از تعامل دیپلماتیک با ایران دوری کرده و رویکردی تهاجمی در قبال ایران اتخاذ کرده است.
در همین خصوص، مهدی مطهرنیا آینده پژوه، تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه به دیدارنیوز گفت: ایران و عربستان دو رقیب استراتژیک در منطقه هستند و در بازار انرژی جهانی جایگاه ویژهای دارند. در کنار این معنا باید به این نکته توجه داشته باشیم که ایران و عربستان سعودی دارای دو نظام حکومتی با وجوه حاکمیتی متفاوت، ولی دارای یک ریشه محسوب میشوند.
مطهرنیا رویکرد ایران و عربستان را نسبت به زندگی سیاسی و بین المللی دو کشور و در شرایط فعلی متفاوت ارزیابی کرد و گفت: عربستان اکنون مدل و الگوی اسلام سنتی را نمایندگی میکند که برای دستیابی به اهدافش، روندی معنادار، هدفمند و گذار به مدرنیسم را پیش گرفته است؛ در حالیکه ایران به عنوان پایتخت اسلام انقلابی با خمیر مایهای سنتی و متضاد با جهتگیریهای مدرن وارد عمل میشود. بدین معنا میبینیم در پایتخت عربستان رقص و پایکوبی انجام میشود، در عراق و در کربلا بازیهای آسیا و آسیای جنوب غربی با ویژگیهای خاص خودش افتتاح میشود ولی در ایران هنوز ورود زنان به ورزشگاهها با چالشهای جدی روبرو است، لذا نحوه اندیشه در جامعه عربی و تهران به گونهای است که یکی خود را انقلابی میداند و در عین حال خمیر مایههای بازگشت به اسلام سنتی را با خود حمل میکند و دیگری خود را مدل و الگوی کلاسیک دینی میداند، ولی مدرنیسم را برگزیده است.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه خاطرنشان کرد: در سطح تحلیل سیاسی نیز باید بگویم که این تضاد و رقابت تا حدودی خود را به نمایش گذاشته است. عربستان به عنوان یکی از اصلیترین پایتختهای نزدیک و متحد با ایالات متحده آمریکا عمل میکند، آشکارا در حال همکاری در مسائل منطقهای و بین المللی با تلاویو است و در جریان شکل گیری ناتوی عربی به عنوان محوریت حرکت، شتاب فزاینده پیدا کرده است. در چنین وضعیتی، ایران با وجود تمام چالشهایی که با عربستان دارد، تلاش میکند مسائل خود را با این کشور و امارات متحده عربی حل کند. این جا ایران خوش شانس است اگر این دو کشور به ویژه عربستان که دارای جایگاه تعریف شدهای در سطوح رقابت استراتژیک با ایران است ـ با توجه به فشارهای بین المللی ناشی از تحریمهای ایالات متحده آمریکا و حضور آمریکا در منطقه ـ بتوانند در یک وضعیت متعادل مسائل خود را با ایران حل کنند. ولی به نظر میرسد این نگاه، خوشبینانه است و ایران هم به این قضایا اعتقادی ندارد. ایران به آن نوع از حقیقت گرایی و واقع بینی که ریاض دارد معتقد نیست.
مطهرنیا ادامه داد: با توجه به حضور آمریکا در منطقه و تهدیدهای متراکم آن کشور نسبت به ایران و تکیه بر رویداد گفتاری و توجیه افکار عمومی توسط ترامپ، در آستانه انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا؛ این شرایط ادامه مییابد و احتمالا این راهبرد و استراتژی با پیروزی مجدد دونالد ترامپ همراه خواهد بود.
وی در پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث شده است که عربستان و امارات مواضع خود را نرمتر و پیامهایی در خصوص مذاکره با ایران مطرح کنند، اظهار کرد: فعال شدن پروندههای حقوق بشری عربستان در آمریکا و به ویژه در کنگره آمریکا، تحمیل ممنوعیت فروش سلاحهای تهاجمی به عربستان از طریق کنگره با وجود وتوی ترامپ و همچنین پرونده مشهور عادل الجبیر و فشارهایی که آمریکا به بن سلمان در این زمینه میآورد؛ تهدیدهای متراکم آمریکا علیه ایران و عدم اجرایی کردن این تهدیدات، عربستان را نگران کرده است و بیم آن دارد که آمریکا در وسط این معرکه، عربستان را تنها بگذارد. از طرفی دیگر عربستان به این نتیجه رسیده است که با برگ ایران و با نزدیک شدن به ایران، میتواند مانند آنچه که روسیه، چین و کشورهای اروپایی نسبت به ایران انجام میدهند، عمل کند و به بازیگری فعال در عرصه سیاست خارجی و منطقهای مانند ترکیه تبدیل شود و پراگماتیسم رفتار کند. سیاستمداران تازه به دوران رسیده عربستانی که آموزش دیده دانشگاههای غربی هم هستند امروز به این مفهوم رسیده اند که با نزدیک شدن و دور شدن به ایران به عنوان برگ و امتیاز بهرهمند شوند، آنچه من آن را «برگ امتیاز نامتوازن» مینامم در مقابل بازی «برگ امتیازی متوازن» است.
مدرس آینده پژوهی در دانشگاه ادامه داد: سعودیها به جد تلاش دارند از این برگ امتیاز و شرایط نامتوازن ایران در ایجاد توازن منطقهای و بین المللی بین قدرتهای فرادستی و قدرتهای منطقهای استفاده کنند. جمهوری اسلامی ایران به همه قدرتهای بینالمللی حاکم بر جهان «نه» میگوید و انتقاد شدید زبانی و برخورد عملی وارد میکند، لذا میبینیم وقتی عربستان در پروندههای مختلف تحت فشار ایالات متحده آمریکا قرار میگیرد به ایران نزدیک میشود. امارات و روسها هم اینگونه عمل میکنند، همانگونه که چینیها و ترکها انجام میدهند، همه این کشورها نسبت به ایران نگاه ابزاری برای کسب امتیاز دارند.
وی با اشاره به اینکه رویداد گفتاری، مقدمه پایین آوردن هزینه تهدید آمریکا است، گفت: آمریکا تهدید و تحریک میکند، ولی عمل نمیکند، ایران ولی عمل میکند. ترامپ سعی دارد افکار عمومی را به نفع خود تغییر دهد به گونهای که مردم آمریکا او را طرفدار صلح بدانند. شرایطی پیش آمده که نزد مردم، او را صلحطلب نشان دهند و این برای ترامپ یک ارزش است و تا سال ۲۰۲۰ این سیاست ادامه مییابد. آمریکا تهدیدهای متراکم خود نسبت به ایران را متراکمتر خواهد کرد و در عین حالی که از گفتگو سخن میگوید وزیر امور خارجه کشور ایران را برای اولین بار در تاریخ جهان تحریم میکند، رهبری کشور ایران و بخشی از سازمان نظامی موجود در ایران را تحریم میکند و با تحریمهای فلج کننده اقتصادی کاری کرده است که ایرانی ها، دیدار با یک سفیر یا وزیر عربستانی در بغداد یا جای دیگر را برای خود امتیاز میدانند! در حالی که این عربستان است که باید به دنبال ایران باشد تا بتواند ایران را در کنار خود داشته باشد و ایران است که دارای سابقه و تاریخ و عظمت بوده است و کشورهای منطقه باید نزدیکی به ایران را عظمت و افتخار خود بدانند، در حالی که امروز ما در پی ایجاد رابطه با امارات عربی و عربستان هستیم. آیا این در ادبیات سیاسی و تاریخ دیپلماسی برای ایران پیروزی است؟
مطهرنیا افزود: نزدیکی به عربستان میتواند در حال حاضر حداقل از منظر روانی یک فضای تنفسی سیاسی برای دولت حاکم بر تهران ایجاد کند، اما نمیتواند عملاً مسئلهای را از مسائل تودرتوی ایران حل کند. عربستان به هیچ وجه نمیتواند با توجه به پیوستگیها و وابستگیهایی که به ایالات متحده آمریکا دارد بیش از حد انتظار از درون ساختار تحریمی ایالات متحده آمریکا به ایران کمک کند؛ لذا اینها همگی در واقع نوعی تلاش برای ایجاد فضای روانی مثبت در چارچوب فشارهای متراکم بین المللی آمریکا نسبت به ایران است.
این کارشناس روابط بین الملل در پاسخ به این پرسش که اراده مذاکره از سوی کدام یک از دو کشور ایران و عربستان بیشتر است، تصریح کرد: اراده در هر دو طرف وجود دارد، ولی اراده در ایرانیها بیشتر به چشم میخورد، چون کشوری که از منظر دیپلماتیک بیشتر در وضعیت تدافعی قرار گرفته است تهران است.