تیتر امروز

هشدار فرمانده ارتش به اسرائیل/ عمان حادثه اصفهان را محکوم کرد/ اروپا خواستار خویشتن‌داری شد
انتقام ایران از اسرائیل پس از حمله تروریستی (این گزارش بروزرسانی می‌شود)

هشدار فرمانده ارتش به اسرائیل/ عمان حادثه اصفهان را محکوم کرد/ اروپا خواستار خویشتن‌داری شد

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.
گفت‌وگو با علی مطهری

علی مطهری: اگر شهید مطهری زنده بود تحولی درحوزه‌ها اتفاق می‌افتاد

News Image Lead

علی مطهری، نایب رییس مجلس شورای اسلامی معتقد است: در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا به مصلحت نیست. در این شرایط که ما تحت فشار هستیم اگر پیش قدم بشویم به صلاح نیست چون ممکن است حاکی از ضعف و ذلت ما تلقی بشود و آثار بدی خواهد داشت.

کد خبر: ۲۵۱۲۸
۱۲:۴۶ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸
 

دیدارنیوز ـ «معلم شهید» عنوان اختصاصی آیت الله مرتضی مطهری است. این شخصیت برجسته انقلاب و حوزه های علمیه در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۵۸ هدف گلولهٔ یکی از افراد گروهک فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. امام خمینی(ره) در پیامی به مناسبت شهادت استاد مطهری از او به عنوان فرزندى عزیز یاد می کند و در بخشی از پیام شان عنوان می دارد: «مطهری فرزندی عزیر براى من و پشتوانه‌‏اى محکم براى حوزه‏‌هاى دینى و علمى و خدمتگزارى سودمند براى ملّت و کشور بود.من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهّد توصیه می‌‏کنم که کتاب‌هاى این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه‌‏هاى غیر اسلامى فراموش شود. در آستانه ۴۰ امین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری با سومین فرزند او که در حال حاضر نایب رییس مجلس شورای اسلامی است شفقنا گفت وگو کرده است که مهم ترین بخش های آن در پی می آید.»

متن گفت وگوی شفقنا با علی مطهری که در سه بخش انجام شده و بخش اول با موضوع شهید مطهری است را می خوانید:

* با توجه به گذشت ۴۰ سال از شهادت استاد شهید مرتضی مطهری اما ایشان همچنان به عنوان شهید زنده مقالات کتاب ها و متون به جای مانده از استاد در حوزه ها و دانشگاه ها تدریس و به دانشجویان و علاقمندان عرضه می شود. به تعبیری بعد بینشی و علمی ایشان همچنان مورد توجه و تفقد است اما بعد عمومی تر ایشان شاید کمتر مورد توجه قرار می گیرد. عدالت اخلاق و قانومنداری و حقوق شهروندی از جمله مواردی است که بسیار مورد تاکید استاد بوده است اما شاید در عرصه عمومی کمتر بدان پرداخته شده و کمتر نهادینه شده باشد.دیدگاه شما چیست؟ کدام یک از ابعاد شهید مطهری بیشتر برای جامعه باز شده ولی ابعاد دیگر مغفول تر واقع شده است؟

شهید مطهری شخصیتی جامع و ابعاد شخصیتی مختلفی داشت و می توان به تعبیری گفت جامع اضداد بود و صفاتی که معمولا در یک فرد جمع نمی شود در ایشان جمع بود. ایشان یک فیلسوف و یک دانشگاهی بود. این شخص برای توده مردم منبر می رفت و روضه می خواند و زمانی که برای عموم مردم صحبت می کرد زبانی روشن و روان داشت و کسی فکر نمی کرد ایشان فیلسوفی بزرگ باشد اگر چه تمام مباحث ایشان در سطح استدلالی و عقلی و فلسفی بود. همین فرد در کنفرانسی در دانشگاه به سبک دانشگاهیان صحبت می کرد. او همیشه مخاطب را در نظر می گرفت و اینطور نبود که یک سبک داشته باشد و حرفهایش را بزند و برود. آثار ایشان نیز همینطور بود هم کتابهای تخصصی فلسفی داشتند مثل اصول فلسفه و روش رئالیسم و درس ها منظومه و اسفار و فلسفه ابن سینا و… و هم کتاب داستان راستان را دارند که بیشتر برای عموم مردم مفید است. همینطور کتاب حکمت ها و اندرزها که مجموعه ای از مقالات ایشان است و یک برنامه عمومی بود. ایشان جنبه ای عرفانی داشت و اهل سیر و سلوک بود و از طرفی اهل فعالیت اجتماعی و مبارزات انقلابی بود. معمولا همه این موارد در یک فرد جمع نمی شود و کسی که اهل عرفان است وارد مسائل اجتماعی نمی شود. و کسی که اهل فلسفه است با ادبیات مردم کاری ندارد و سبک خود را دنبال می کند. نظریاتی که شهید مطهری در مورد حقوق مردم و حقوق شهروندی و رعایت عدالت و مساله آزادی بیان و… داشتند بیشتر در ماه های آخر عمرشان دنبال می شد؛ ایشان در دو ماه و بیست روزی که بعد از پیروزی انقلاب در قید حیات بودند به تناسب شرایط روز این مسائل را مطرح کردند که این بسیار مهم است در آن فاصله کم ایشان در مورد تمام مسائلی که می دانستند به زودی در جامعه مطرح می شود صحبت می کنند و مطالبی را می گویند که در قالب کتاب آینده جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است. این کتاب مجموعه نفیسی است و در مورد اهمیت مساله عدالت و لزوم آزادی بیان و رعایت حقوق مردم و حتی رعایت حقوق مجرمان و متهمان صحبت می شود. به هر حال ما باید به همه این جنبه ها توجه کنیم و یک بعدی و دو بعدی نبینیم.

* با توجه به اوضاع و زمانه ای که شهید مطهری بعد از انقلاب در آن زندگی می کردند و نحله های مختلف فکری و سیاسی و مذهبی که وجود داشت و همچنین وجود جریاناتی نظیر چه از گروه های چپ و مارکسیستی و چه از گروه های تحجرگرایان و مقدس نمایان اما رفتار و منش ایشان با این گروه ها و برخورد ایشان با آنها چه بود؟ آیا خاطره ای از نحوه برخورد ایشان با مخالفان فکری ایشان دارید؟ دیدگاه ایشان در خصوص چگونگی مواجه با جریانات به اصطلاح دگر اندیش و یا جریانات غیر اسلامی چه بود؟

ایشان روی حفظ خلوص فکری نهضت اسلامی و انقلاب حساسیت زیادی داشتند و عقیده داشتند ما به دنبال انقلاب صرف نیستیم و نمی خواهیم رژیم شاه را سرنگون کنیم و بعد هر چه شد بشود و برای ما مهم نباشد، بلکه ایشان عقیده داشتند نظامی که بعد از رژیم شاه روی کار خواهد آمد مهم است. لذا در سالهای ۵۳ و ۵۴ که مجاهدین خلق ظهور کرده بودند طرفدارانی پیدا کرده بودند و حتی در میان روحانیان انقلابی نیز طرفدارانی داشتند و ایشان احساس خطر کرده بود تا زحمات توده مردم و روحانیت به نفع این گروهها مصادره نشود. فعالیت گروههای چپ و کمونیستی زیاد بود و ما در آن سالها چشم انداز خوبی نداشتیم. اکثراً اینطور پیش بینی می کردند که اگر حرکتی در ایران انجام شود به طور یقین حرکتی چپ خواهد بود امام در نجف بودند و برای مردم شناخته شده نبودند و عده خاصی ایشان را می شناختند ظاهر قضیه این بود که امام ۷۸ سال دارد و ممکن است تا چند سال بعد از دنیا بروند و نگرانی زیادی وجود داشت. افکار مارکسیستی در انقلابیون مسلمان نیز نفوذ کرده بود. و مارکسیست را به عنوان علم مبارزه پذیرفته بودند و ایشان بسیار نگران این قضیه بودند به همین دلیل ایشان با چند گروه درگیری داشت یکی کمونیست ها و حزب توده و فداییان خلق و … و دیگر گروههایی که می خواستند مکتب جدیدی از اسلام مارکسیستی درست کنند که در راس آنها سازمان مجاهدین خلق و گروه فرقان قرار داشتند. گروه دیگر همین افراد متحجر و جامد فکر بودند و نگاه خاصی به اسلام داشتند و در بسیاری از جاها مخالفت هایی با شهید مطهری داشتند وقتی ایشان کتاب مساله حجاب را در سال ۴۷ نوشتند بسیاری مخالفت کردند در حقیقت ایشان حکم فقهی را بیان کرده بودند و همه مراجع قبول داشتند ولی بسیاری عقیده داشتند ما نباید این را بگوییم چون نگفته ایم و رعایت نمی شود حال که بگوییم بدتر است.

* شهید مطهری در مورد اختیاری بودن حجاب نظری داشتند؟

آن زمان بحث اختیاری بودن حجاب به این شکل مطرح نبود چون حکومتی نداشتیم و حجاب در اوایل انقلاب به مدت یکی دو ماه آزاد بود و امام صحبتی کردند و به عنوان یک حکم قانونی شد و از ادارات شروع شد.

* از نظر فقهی چطور؟

نکته خاص فقهی ندیدم، چون مساله ای هنوز مطرح نبود ایشان برگه یادداشتی داشتند و جمله ای در این برگ حتی در زمان شهادت در جیب ایشان بود. که کارهایی که با امام داشتند در این برگه نوشته شده بود صحبتهایی که انجام شده بود و ما اطلاع نداشتیم و یا حرفهایی که در برنامه خود داشتند تا با امام مطرح کنند نوشته شده بود آنجا جمله ای بود که نوشته بودند «توقیف مساله حجاب به برقراری نظامات اسلامی» یعنی موقوف شدن مساله حجاب و پوشش اسلامی به برقراری نظامات اسلامی. یعنی اول نظامات اسلامی را برقرار کنیم بعد وارد این موضوع بشویم. شاید نظر ایشان این بود که این موضوع در زمان اعلام زود بود. برداشتی بیش از این نمی توان از این یادداشت داشت. و نمی توان گفت طرفدار حجاب اختیاری بودند شاید می خواستند با امام در این رابطه صحبت کنند. گروه هایی که بر علیه ایشان کار می کردند به دلیل همین مسائل فعال بودند به طور مثال در بحث تحریفات تاریخی واقعه کربلا که ایشان می گویند که اسناد و مدارک در مورد کربلا به اندازه کافی وجود دارد و ما نیاز به جعل داستان و روضه های دروغ نداریم و نباید چیزی را از خودمان بسازیم و این بیانات باعث می شد مخالفت هایی با ایشان شود. ایشان هم زمان با جبهه های مختلفی در حال نبرد بود و از طرفی ساواک مزاحمت هایی برای ایشان ایجاد می کرد.

* شهید مطهری با گروه هایی که به لحاظ فکری با اندیشه ایشان مخالف بودند، چه شیوه ای در پیش می گرفتند؟ ایشان معتقد به گفت وگو و مباحث و مناظره بودند؟ خاطره ای اگر در این خصوص دارید بفرمایید.

روش ایشان هم قبل و هم بعد از انقلاب گفتن و نوشتن و درخواست مباحثه بود. حتی در مورد گروه فرقان ایشان گفته بودند بیایید و بنشینیم و صحبت کنیم. روش ایشان روش استدلال و بحث و … بود در مورد گروه فداییان اسلام ایشان با نواب صفوی ارتباط نزدیکی داشتند و نواب برای ایشان احترام زیادی قائل بود. به دلیل داستان فداییان ایشان کمی مغضوب آیت الله بروجردی قرار گرفت. ما هم البته نبودیم و شنیده ایم. گویا گفته بودند که ایشان هم در حرکتهای فداییان اسلام بر علیه آیت الله بروجردی حضور داشتند. مرحوم آیت الله منتظری تعریف می کردند که می خواستند پیش آیت الله بروجردی بروند آقای مطهری نامه ای به من دادند که به آقای بروجردی بده و شاید راجع به همین مسائل و دلگیری های پیش آمده بود ایشان گفتند من به مجلس بزرگی رفتم و این را به آقای بروجردی دادم و گفتم از طرف آقای مطهری است و ایشان نگرفتند. و من آنجا بسیار خجالت کشیدم. ایشان دلگیر بودند ولی کسانی که در جریان بودند می گفتند برای بیت آیت الله بروجردی ذهنیتی ساخته شده بود درحالیکه ماجرا برعکس بود و شهید مطهری به فدائیان توصیه می کرد احترام آقای بروجردی را حفظ کنید و تندروی نکنید ولی مساله به صورتی برعکس گفته شده بود. در مقدمه جلد هشتم کتاب ؟! نیز گفته شده است که عزیزان من تفاسیری که شما منتشر می کنید اشتباهاتی دارد تفسیر کار هر کسی نیست و نمونه هایی از اشتباهات آنها را ذکر می کنند و می گویند بیایید با هم بنشینیم و صحبت کنیم که آنها تهدید می کنند و می گویند اگر شما بخواهید به این روش ادامه بدهید ما برخورد فیزیکی خواهیم داشت و ایشان عقیده داشتند من وظیفه ای دارم و باید چیزهایی را بگویم.

* جایی به نقل ایشان گفته شده که «من با اینها (گروه فرقان) مقابله می‏کنم، ممکن است مرا بکشند، اما من حرف خودم را می‏زنم؛ چون می‏دانم که اینها برای دین خطرناکند.»و در انتها نیز استاد مطهری توسط این گروهک شهید می شوند. در واقع مهم ترین مسایلی که از نگاه ایشان برای دین و دینداری خطر آفرین بود چه بود؟ چرا در اواخر عمرشان نسبت به نفوذ برخی جریانات در لباس حوزه های علمیه احساس خطر کرده بودند؟ و آیا این خطرات همچنان وجود دارد؟ چرا از حوزه به دانشگاه آمدند؟

رها کردن حوزه و ورود به تهران و دانشگاه به سال ۳۱ و اوایل مربوط است. در اواخر عمر برعکس بود و خودشان مایل بودند بیشتر در حوزه باشند و از طرف برخی از طلاب فاضل درخواست شده بود تا ایشان بیایند و درسهایی در حوزه قم داشته باشند. و از طرف امام نیز توصیه شده بود که ایشان هفته ای دو سه روز را بروند لذا ایشان معمولا هر هفته روزهای چهارشنبه تا جمعه را در قم بودند و چند درس داشتند. تصمیم ایشان برای آینده همین بود و می خواستند کم کم در قم مستقر شوند و اواخر از امام خواستند از شورای انقلاب بیرون بیایند و به کار اصلی برگردند. آن زمان در حوزه ها نیز برخی از افکار مارکسیستی نفوذ پیدا کرده بود. ایشان هم نگران این موضوع بودند. نگرانی و دغدغه ای که ایشان داشتند بیشتر این بود که عقیده داشتند حوزه های علمیه ما با توجه به وقوع انقلاب اسلامی باید کار خود را چند برابر کنند و به زودی شبهاتی مطرح می شود لذا در یکی از سخنرانی هایی که بعد از پیروزی انقلاب داشتند در مورد روحانیت بحث می کنند و همین را مطرح می کنند و هشدار می دهند که مبادا پرچم اصلاحات اجتماعی از دست روحانیت بیرون بیاید و به دست گروههای دیگر بیفتد. و احیانا به دست گروههای غرب زده بیفتد و مسیر جامعه را تغییر بدهند. ایشان طرفدار کار علمی حساب شده ای در حوزه های علمیه بودند. و خود نیز آماده این کار بودند. من عقیده دارم اگر ایشان ترور نمی شدند و به هدف خود می رسیدند تحولی در حوزه ها ایجاد می کردند و چه در بخش فلسفه و کلام و … و چه در بخش فقه قطعا به دلیل نیاز جامعه بعد از انقلاب وارد مسائل فقهی می شدند اگر چه ایشان بیشتر به فلسفه و کلام مشهورند ولی بعد فقهی ایشان مغفول مانده است. ایشان ذهنی فلسفی داشتند و اگر در سالهای بعد از انقلاب وارد بحث فقه و اصول می شدند تحولی در فقه ما ایجاد می شد. ایشان و آیت الله منتظری دو شاگرد برجسته آیت الله بروجردی بودند و در فقه و اصول در کنار هم می توانستند تحولی در حوزه ایجاد کنند.

*کار ویژه روحانیت از نگاه شهید مطهری چه بود؟ از نظر ایشان مهم این بود که روحانیت به مساله دین و دینداری مردم رسیدگی کنند یا اینکه روحانیت به امر حکومت یا حضور در قدرت و مناصب اجرایی توجه کند؟  

سوال خوبی است اتفاقا ایشان از ابتدا به این موضوع توجه داشتند و قبل و بعد از پیروزی انقلاب چند بار این مطلب را بیان کرده بودند و عقیده داشتند روحانیون نباید پست های اجرایی را بر عهده داشته باشند و عقیده داشتند حتی در جمهوری اسلامی روحانیت باید در کنار مردم و در مقابل دولت باشد. تا همچنان نقش نظارتی و راهنمایی خود را حفظ کنند و عقیده داشتند روحانیت شیعه از ابتدا از لحاظ روحی و معنوی متکی به خدا بوده و از لحاظ اجتماعی به مردم تکیه داشت. و همیشه در مقابل حکومت ها بود و عقیده داشتند باید این نقش خود را در جمهوری اسلامی ادامه بدهد و در کنار مردم ناظر بر دولت ها باشد.

*شهید مطهری علاقه مند بودند که از دایره حکومت و قدرت خارج شوند و این نکته را به روحانیون هم تأکید می کردند؟

ایشان اصرار داشتند که پست دولتی نگیرند امام نیز در ابتدا همین نظر را داشتند ولی بعدها در اثر اضطرار قبول کردند تا وارد پست های اجرایی دولتی شوند. شهید مطهری نیز می گویند روحانیون پست های دولتی را اشتغال نکنند مگر در اضطرار یعنی در جایی که غیر روحانی صالحی وجود نداشته باشد و مجبور باشیم اشکالی ندارد و این اضطرار ادامه پیدا کرده است و چهل سال به طول انجامیده است. و سرانجام خوبی نیز ندارد اینکه مردم احساس کنند روحانیت مسئول تامین گوشت و مرغ و برنج و سیب زمینی آنها هستند خوب نیست و رفته رفته از نفوذ کلام روحانیت کم می کند و ما باید به این حالت پایان بدهیم.

*فکر می کنید باید قانونی در این خصوص وضع شود؟

به نظر من خود روحانیون باید رعایت کنند وگرنه نمی توانیم از لحاظ قانونی آنها را منع کنیم. روشن است که مشارکت در کارهای تعلیمی و تربیتی اشکال ندارد.

در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا به مصلحت نیست

علی مطهری، نایب رییس مجلس شورای اسلامی معتقد است: در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا به مصلحت نیست. در این شرایط که ما تحت فشار هستیم اگر پیش قدم بشویم به صلاح نیست چون ممکن است حاکی از ضعف و ذلت ما تلقی بشود و آثار بدی خواهد داشت. وی همچنین می گوید: عربستان و امارات توان جبران نفت ایران را ندارند. هر چند تحریم نفتی ایران می تواند به درآمدهای ما آسیب بزند. نایب رییس مجلس در ادامه عملکرد مجلس دهم را مثبت ارزیابی می کند و در مورد طرح عدم کاندیداتوری نمایندگان بیش از سه دوره می گوید: نظر شخصی خود من این است که خوشحال شدم البته نه برای همه چون ۳۴ نفر از کاندیداتوری محروم می شوند در حالی که حضور بسیاری از آنها در مجلس لازم است. مطهری همچنین درباره احتمال کاندیداتوری اش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آن را منتفی ندانسته و می گوید: بستگی به شرایط دارد. اگر احساس کنم آنجا جایی است که باید بیایم و ممکن است من رای داشته باشم ولی کسی دیگر رای ندارد در چنین شرایطی ممکن است حضور پیدا کنم.

بخش دوم گفت وگوی شفقنا با دکتر علی مطهری را می خوانید:

*با توجه به تحریم های نفتی ایران از سوی آمریکا چه پیش بینی از آینده دارید؟ بهترین واکنشی که از سوی ایران نسبت به این موضوع باید اتخاذ شود چیست؟ برخی بحث مذاکره را مطرح می کنند در شرایط فعلی یا آینده نزدیک احتمال مذاکره می رود؟

در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا به مصلحت نیست.

*حتی اگر خود آمریکایی ها هم این درخواست را داشته باشند؟

آنها گفته اند ولی در این شرایط که ما تحت فشار هستیم اگر پیش قدم بشویم به صلاح نیست چون ممکن است حاکی از ضعف و ذلت ما تلقی بشود و آثار بدی خواهد داشت. اگر در آینده مذاکراتی باشد به تصمیم سران کشور بستگی دارد ولی امروز به مصلحت نیست. اما بعضی اقدامات نظیر پیشنهادی که آقای ظریف داشتند در تبادل زندانیان دو طرف می تواند کار درستی باشد.

*آیا این اقدامی که مطرح شد در رابطه با تبادل زندانیان دو طرف می تواند سرآغاز یک مذاکره باشد؟

بله به نظرم این جور کارها کارهای مفیدی است.

*در مورد صادرات نفت ایران، احتمال دارد به صفر برسد؟

در مورد مساله نفت باید از مسئولین سوال کرد البته من بعید می دانم آمریکا بتواند صادرات نفت ما را به صفر برساند برخی از کشورها با لغو معافیت ها مخالفت کرده اند. ترکیه و چین و هند مخالفت کردند و من فکر نمی کنم همه این کشورها کاملا رعایت کنند ضمن اینکه نفت ما نفت سنگین است و ویژگی هایی دارد و برخی از پالایشگاهها این نوع نفت را مصرف می کنند تا جایی که من اطلاع دارم عربستان و امارات توان جبران نفت ایران را ندارند. لذا موضوع به نظر می رسد که کار آسانی نباشد ولی به هر حالی می تواند به درآمد نفتی ما لطمه وارد کند.

*فشارهای اقتصادی بیشتر می شود؟

فشار های اقتصادی تا حدی بیشتر می شود ولی ما اگر بتوانیم در حد یک میلیون بشکه بفروشیم مشکلی نخواهد بود و آنطور که گزارش داده اند ما این توان را داریم.

* چنانچه ترامپ برای دور دوم رییس جمهور آمریکا شود چه اندازه احتمال رویارویی وجود دارد؟ فکر می کنید بهترین روش ها برای کنترل فشارهای آمریکا به ایران چیست؟

مطرح کردن این مسائل به نظر من بیشتر جنبه روانی دارد و ترامپ به دنبال جنگ نیست. ترامپ به دنبال معامله است.

*تیم بولتون و نتانیاهو و بن سلمان چطور؟ به نظر می رسد طبق آنچه که آقای ظریف هم گفته اند آنها به دنبال جنگ باشند؟

حرف آقای ظریف درست است تیم پمپئو و بولتون به دنبال جنگ هستند ولی ترامپ به دنبال یک معامله بزرگ با ایران است و بیشتر می خواهد بگوید من ایران را پای میز مذاکره نشاندم و به قول های انتخاباتی خود عمل کردم. اگر فرض کنیم آنها چنین تصمیمی دارند قطعا به ضرر آنها خواهد بود چون آنها اسرائیل را در منطقه دارند و این کشور به شدت آسیب پذیر است و پیش بینی نتیجه جنگ چندان روشن نیست.

* در مجموع عملکرد مجلس فعلی را چطور دیدید؟ و چنانچه طرح عدم حضور نمایندگانی که سه دوره متوالی بیشتر در مجلس بوده اند تصویب شود چه آینده ای برای خود متصورید؟ به چه کاری بیشتر مشغول خواهید شد؟ آیا امکان دارد برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید؟

عملکرد مجلس در مجموع خوب بود در جاهایی ورود کرد و برنامه ششم را تصویب کرد و قوانین مهم دیگری تصویب کرد و چندین قانون مهم دیگر را در دستور کار دارد. قانون مالیات بر ارزش افزوده را اصلاح کرده اند که در دستور کار است و قانون نظارت بر اداره صدا و سیما در نوبت است و چندین قانون مهم دیگر در دستور کار مجلس قرار دارد. در مجموع به نظر من عملکرد مجلس دهم خوب بود.

*چه اندازه احتمال تصویب طرح عدم حضور نمایندگان سه دوره متوالی هست؟

طرح اصلاح وضعیت نمایندگان در دو طرف است شاید شورای نگهبان ایراد بگیرد چون انتخاب مردم را محدود می کند و بر خلاف قانون اساسی است ولی از طرفی ممکن است با توجه به قانون اساسی که می گوید شرایط انتخاب شوندگان را قانون تعیین می کند مورد قبول باشد هر دو امکان دارد.

*نگاه شخصی شما نسبت به این طرح چیست؟

ولی نظر شخصی خود من این است که خوشحال شدم البته نه برای همه چون ۳۴ نفر از کاندیداتوری محروم می شوند در حالی که حضور بسیاری از آنها در مجلس لازم است آنها افرادی با تجربه هستند. و هدایت امور در مجلس بیشتر در دست همین تیپ ها است که تجربه بیشتری دارند ولی من در ته دل خوشحال شدم چون من در دوره قبل نیز نمی خواستم شرکت کنم ولی عده ای اصرار کردند و گفتند بخشی از مردم از شما انتظار دارند و اگر شرکت نکنید نوعی بی احترامی به مردم خواهد بود.من آمدم ولی ته دلم این بود که نیایم.

*یعنی دوست داشتید از فضای سیاسی ایران دور بمانید؟

من آمدم ولی در حقیقت می خواستم کمی از فضا فاصله بگیرم. گفتم دو دوره بودم دیگه ضرورتی ندارد باشم. زمانی که من وارد شدم دوره هشتم بود و زمان آقای احمدی نژاد بود و من احساس مسئولیت کردم و ورود خودم را به مجلس کاری لازم دیدم ولی امروز از این نظر که دست من را برای نیامدن باز می گذارد استقبال می کنم ولی اگر تصویب نشد مشخص نیست وباز هم به شرایط بستگی دارد.

*اگر این طرح تصویب نشد در انتخابات مجلس کاندیدا می شوید؟

معلوم نیست. هنوز تصمیم نگرفته ام. بستگی به شرایط دارد که چگونه باشد.

*برای ریاست جمهوری چطور؟ آیا برنامه ای دارید؟

هنوز که زود است.

* آیا برای کاندیداتوری ریاست جمهوری به شما درخواست هایی هم شده است؟ چون برخی جلساتی هم گذاشته اند. اما نسبت به شما چه اندازه این درخواست ها مطرح بوده است؟

برای ریاست جمهوری که از بسیاری افراد درخواست بوده و هست. درباره من هم بوده است. صحبتهایی وجود دارد ولی من جایی وارد شده ام که احساس ضرورت کرده ام و احساس اینکه از غیر من برای اینکار برنمی آید. فکر کرده ام این کار غیر از من بر نمی آید و کسی دیگر نیست و باید وارد شد. کاندیداتوری مجلس نیز به همین دلیل بود من احساس کردم کارهایی می توانم انجام بدهم که از دیگران بر نمی آید لذا برای مجلس هشتم به همین صورت ورود داشتم و در مجلس نهم نیز اتفاقاتی افتاده بود که اگر نمی آمدم نوعی عقب نشینی تلقی می شد چون اصولگراها من را از لیست حذف کرده بودند که آمدم و مستقل ورود کردم و رای آوردم و یا برای نائب رییسی وقتی احساس کردم که من رای داشته باشم و اگر نیایم برخی از افرادی که احساس می کنم تندرو هستند ممکن است رای آورند آمدم لذا اگر کسی همفکر من بود و می دانستم رای می آورد نمی آمدم من اگر آزاد باشم در مقام یک نماینده معمولی بهتر می توانم کار کنم. ولی حس کردم اگر نیایم تندروها می آیند و به همین دلیل آمدم. در بحث ریاست جمهوری هم همینطور است. باید به شرایط آن روز نگاه کنیم و ببینیم چه افرادی در میان کاندیدا ها وجود دارد. افراد تندرو داریم یا افراد خوشفکری داریم که رای ندارند یا مثلا  اگر احساس کنم آنجا جایی است که باید بیایم و ممکن است من رای داشته باشم ولی کسی دیگر رای ندارد در چنین شرایطی ممکن است حضور پیدا کنم.

*به صورت مستقل؟

حالا ببینیم چه می شود.

* نگاه شما نسبت به جریانات سیاسی چیست؟

من نه اصولگرای مصطلح هستم و نه اصلاح طلب مصطلح ولی از نظر لغوی و معنایی هر دو هستم و عقیده دارم همه باید همینطور باشند. هر دو بار خودشان اسم من را گذاشتند در مجلس هشتم خودشان گذاشتند من درخواست نکردم در لیست امید هم خودشان درخواست کردند و خودشان گفتند که اسم من را می گذارند و شاید خواستند از این نام استفاده کنند اما اسم من در هر گروهی باشد من همیشه کار خودم را می کنم. من مواضعی داشتم که گاهی اصولگرایان خوشحال شدند و اصلاح طلبان ناراحت بودند در مسائل فرهنگی و اعتقادی معمولا اصولگرا ها خوشحال هستند ولی در مسائل اجتماعی و سیاسی و در بحث هایی مثل آزادی بیان بیشتر به اصلاح طلبان متمایل هستم. در حقیقت در هیچ گروه خاصی جا نمی گیرم من از ابتدا همینطور بودم.

*ممکن است در این بین برخی تهمت هایی هم به شما وارد کنند..

تهمت ها برای من مهم نیست

*در یکی دو دوره انتخابات مجلس هم رد صلاحیت شدید. ممکن است برای ریاست جمهوری هم اگر کاندیدا بشوید رد صلاحیت کنند واکنش شما چه خواهد بود؟

بله دو دوره بود. اگر هم رد صلاحیت بشوم می گویم من آمدم دیگر.انسان وظیفه اش را انجام می دهد. انتظار مردم را برمی آورد. یک عده ممکن است انتظار داشته باشند امثال ما بیاییند ما می گوییم ما آمدیم اما خوب رد کردند دیگر.

* به عنوان مصداق چرا برخی تمایل به حضور در عرصه سیاسی را ندارند؟ چرا نخبگان مثلا تمایلی ندارند.

این نوع فکر و ناامید شدن و کناره گرفتن خوب نیست یا بگوییم زودرنجی که میدان را خالی کنیم و بخاطر حملات و تهمت ها میدان را خالی کردن بسیار بد است. یک انسان سیاستمدار باید پوست کلفت باشد شهید مطهری تعبیری دارد و می گوید مصلح واقعی کسی است که در مقابل توهین هایی که به شخص او می شود کرخت است و بی حس است اما نسبت به ضایع شدن حقوق مردم حساس است. و آنجا ناراحت می شود امروز حمله به ما کم می شود ولی در مجلس ۸ و ۹ و دوره آقای احمدی نژاد و بعد از ۸۸ حملاتی که به من شد به کمتر کسی شد. می گفتند باید اسم خودش را عوض کند و… ولی برای من مهم نیست و میدان را بخاطر چنین چیزهایی خالی نمی کنم. ولی اگر بدانم بود و نبود من در مجلس مهم نیست و کسانی هستند که کار من را انجام بدهند شرکت نمی کنم. در مجلس نهم ما پیش آقای افروغ رفتیم و گفتیم بیایید کاندیدا بشوید و وجود شما مفید است. گفت اگر من مثل شما خونسرد بودم می آمدم ولی من اینطور نیستم واگر به من اینطور حمله کنند من می برم و عصبانی می شوم. اگر حساس باشند نمی توانند و دوام نمی آورند.در مورد رد صلاحیت هم انسان وظیفه خود را انجام می دهد ما هم می گوییم آمدیم و رد کردند.

 

منبع: شفقنا
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی