"دیدارنیوز" نگاهی به مشکلات و نیازمندیهای زنان در مناطق سیل زده دارد؛
دیدارنیوز- مرضیه حسینی: سیل اخیر در ایران ابعاد تلخ و تکان دهندهای داشته و زندگی گروههای مختلفی از مردم به ویژه زنان را متاثر کرده است. مساله این نوشتار، جنسیتی دیدن پیامدهای یک حادثه و بلای طبیعی نیست، سخن بر سر این است که زنان دقیقا به علت زن بودنشان، مشکلات خاص خود را در بحرانهایی مثل سیل و زلزله دارند که اغلب در فرایند امداد رسانی نادیده گرفته می شود.
سیل و مشکلات زنانه آن
زنان و کودکان از جمله گروههایی هستند که در هنگام حوادث طبیعی از حیث امنیت، سلامت و بهداشت، به شدت آسیب میبینند و درگیر مصائبی میشوند که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، به ویژه در بخش امداد رسانی، نیازهای زنانه و مشکلات ویژه آنها از مرکز توجه دور میشود.
آمار و ارقام در تمام نقاط جهان نشان میدهد زنان و کودکان، چهارده برابر بیشتر از مردان در معرض خطر مرگ در مخاطرات طبیعی قرار دارند. به طور مثال در طوفان بنگلادش، نود درصد از هزار کشته زن بودند، در زلزله پاکستان زنان سه برابر مردان جانشان را از دست دادند و در زلزله رودبار ایران، ۷۲ درصد از افراد نیازمند به کمک، زن بودند.
مشکلات و بحرانهایی که زنان در هنگام بروز بلایای طبیعی به آن دچار میشوند دو دوره را در بر میگیرد. اول نیازها و مسائلی است که آنها در حین وقوع فاجعه با آن مواجه هستند و دوم مشکلات و فقدانهایی است که زنان در ایام و سالهای پس از واقعه با آن دست به گریبان میشوند.
در خصوص دسته اول مشکلات زنانه در هنگام وقوع بلایای طبیعی، عدم دسترسی زنان به ابزار و امکانات بهداشتی مانند لباسهای زیر و پدهای بهداشتی، شستشو دهندههای ویژه زنان و امکان استحمام، سبب بروز بیماریهای عفونی و مشکلات جسمی برای زنان میشود.
ساختار ویژه بدن زنان باعث شده که زندگی در محیط آلوده و فضایی پر از گل و لای و سایر آلودگیها، آنان را مستعد انواع بیماری ها کند. ضرورت دسترسی زنان به لوازم بهداشتیِ ویژه به خصوص ملزومات زمان قاعدگی، بحثی مناقشه برانگیز است که در زلزله کرمانشاه هم مطرح شد، البته با این پرسش اساسا غلط که پد بهداشتی و لباس زیر یک بار مصرف برای زنان ضروریتر است یا تهیه غذا؟! مسلما این دو نیاز، در حوزه امدادرسانی، هردو حائز اهمیت هستند اما رویه به گونه ای است که این نیاز زنان، به ویژه به دلیل اینکه زنان در تصمیمگیریهای ستاد بحران حضور ندارند و در جریان امداد رسانی نیز نقش پر رنگی ایفا نمیکنند، نادیده گرفته میشود.
زنان حاضر در نقاط سیل زده و زلزله زده، اذعان میکنند که درد و رنج قاعدگی و عدم دسترسی آنها به لوازم مخصوص این دوران، در کنار ابتلا به انواع بیمارهای زنانه و عفونی، از جمله مشکلات خاص آنها در کنار مشکلات مشترک با مردان است، نیازمندیهایی که در جریان امدادرسانی مورد توجه کمتری است و زنان را با معضلاتی روبرو کرده است. به ویژه اینکه استرس و ترس ناشی از وقوع سیل و دیدن صحنههای دلخراش، پریودیهای مکرر را در زنان ایجاد میکند.
زایمان و نگهداری از نوزاد و همچنین شیردهی، دیگر مشکل بزرگ زنان در حین بروز حوادث طبیعی و بی خانمانی پس از آن است. برای زنی که خانه و زندگی اش را از دست داده، آواره شده و سکونت گاهش یک چادر سرد و نمور و فاقد هرگونه امکانات بهداشتی است، زایمان میتواند حتی مرگبار باشد. بیش از ۶۰ درصد از مرگهای زمان زایمان در شرایط غیرطبیعی اتفاق میافتد.
کمبود خدمات درمانی، فاصله زیاد و دوری از مراکز درمانی، ناامنی، نبود بهداشت و کمبود خدمات اورژانس، زنان را در معرض خطر زایمانهای منجر به مرگ یا پرخطر قرار میدهد.
به این مشکلات باید کمبود نوار بهداشتی، وسایل پیشگیری از بارداری و احتمال ابتلا به بیماریها و عفونتهای زنانه را هم افزود. این در حالی است که تابوهای اجتماعی و اولویت قرار ندادن زنان باعث میشود تامین نیازهای بهداشتی زنان مورد توجه نیروهای امدادرسان هم قرار نگیرد.
زنان و جای زخمی که تا ابد درد میکند
در کنار این مشکلات جسمی، باید به بحرانهای روحی که زنان به دلیل از دست دادن عزیزانشان به آنها مبتلا میشوند نیز اشاره کرد. حس مادری و مسوولیتی که زنان به عنوان مادر و همسر دارند سبب میشود که از دست دادن خانه و کاشانه و تلاش جانکاه برای زنده ماندن در دوران آوارگی، بدون اینکه از حمایتی عاطفی برخوردار باشند، زنان را در معرض شدیدترین آسیبهای روحی قرار دهد؛ بهویژه اینکه همواره از زنان انتظار میرود صبورتر باشند و تامین آرامش و دلگرمی سایر اعضای خانواده را نیز برعهده بگیرند.
بحران دیگری که سیل و سایر بلاهای طبیعی برای زنان ایجاد میکند این است که زنان مجبور میشوند مراقبت از اعضای خانواده را با دستانی خالی و بدون داشتن حمایتگر بر عهده بگیرند. زنانی که سرپرست خود را از دست میدهند؛ در حالی که اغلب یا درآمدی ندارند یا درآمدشان بسیار اندک است و همچنین در بدترین شرایط روحی پس از فروپاشی تمام هست و نیستشان به سر میبرند، مجبورند خانواده را نیز اداره کنند.
چه باید کرد؟
تجربه زلزله کرمانشاه و پیشتر از آن زلزله بم، سبب نشد که در سیل اخیر، نیازها و مسائل ویژه زنان مورد توجه بحث امدادرسانی قرار گیرد. آنچه مهم است ضرورت آموزش به زنان در مواقع مواجهه با چنین شرایطی و همچنین در اختیار گذاشتن ملزومات بهداشتی خاص است. ضرورت دیگر، استفاده بیشتر از زنان در بخش امدادرسانی و درمانی _ بهداشتی در مناطق سیل زده است. تشکیل گروههای حمایتی از مادران، میتواند به زنان کمک کند تا خودشان به یکدیگر کمک کنند و یک شبکه حمایتی پایدار به وجود بیاورند.
در خصوص این تجربه، زنی که از زلزله سال گذشته کرمانشاه نجات یافته میگوید: «کسی به دادمان نرسید. من و چند مادر دیگر، یک مهدکودک خانگی درست کردیم تا بقیه بتوانند اوضاع را سر و سامان بدهند. پارسال فهمیدیم که خودمان بیشتر از هرکسی میتوانیم به خودمان کمک کنیم.»
حوادث و بلاهای طبیعی هرگز وقوع خود را از پیش خبر نمی دهند، بنابراین آموزش دادن به افراد برای مقابله با بلاهای طبیعی بسیار ضروری است. اگر مردم مناطق مختلف، آموزش مقابله با بحران را بیاموزند، قادر می شوند پیش از وقوع فاجعه به نجات خود کمک کنند، در این صورت و با وجود مشارکت مردمی، دیگر تمام چشمهای امید، تنها به دولت دوخته نمیشود که ناکارامدی نهادهای دولتی در سیل و زلزله و عملکرد ضعیف مدیریت بحران، بر گستردگی فجایع دامن زند.
ویدئوی زیر، ضرورت نیاز زنان به ملزومات دوران قاعدگی را نشان میدهد: