
اروپا امروز بیش از آنکه در پی دستیابی به توافقی عملی با ایران باشد، تلاش دارد تصویر خود را در عرصه جهانی مدیریت کند. اروپاییها میخواهند نشان دهند که «اهل جنگ نیستند» و همچنان راه دیپلماسی را باز گذاشتهاند.
دیدارنیوز-حسن بهشتیپور* : با فعالسازی «مکانیسم ماشه» از سوی اروپاییها و تشدید تحریمها، روابط ایران و غرب در وضعیت تعلیق و بیاعتمادی قرار گرفته است. با این حال، پیامها و سیگنالهای روزانهای از سوی اروپا و حتی آمریکا برای بازگشت به میز مذاکره به تهران ارسال میشود. پرسش اساسی این است که هدف از این پیامها چیست و ایران چه رویکردی باید در قبال آنها اتخاذ کند؟
اروپا: نمایش صلحطلبی برای افکار عمومی
اروپا امروز بیش از آنکه در پی دستیابی به توافقی عملی با ایران باشد، تلاش دارد تصویر خود را در عرصه جهانی مدیریت کند. اروپاییها میخواهند نشان دهند که «اهل جنگ نیستند» و همچنان راه دیپلماسی را باز گذاشتهاند. در واقع، پیامهای مذاکرهای بیشتر کارکرد تبلیغاتی و اعتمادسازی نزد افکار عمومی جهان دارد تا راهگشایی برای حل اختلافات واقعی. این وضعیت، بهویژه پس از افشاگری نماینده روسیه در شورای امنیت درباره رفتار فرانسه، بیاعتمادی نسبت به پایبندی اروپا را افزایش داده است.
ایران: مذاکره بهمثابه ابزار، نه تابو
برای ایران، مسئله اصلی نباید «بود یا نبود مذاکره» باشد، بلکه چگونگی بهرهگیری از آن در جهت منافع ملی اهمیت دارد. مذاکره نه یک تابو است که مطلقاً ممنوع شود و نه امری مقدس که همیشه ضرورت داشته باشد. این ابزار میتواند در شرایط مختلف کارکردهای متفاوتی داشته باشد: از افشای نیت طرف مقابل و کسب امتیازات محدود گرفته تا ایجاد کانالهای ارتباطی و شکستن بنبستها.
همکاری با آژانس: تعلیق به جای قطع
رویکرد عملگرایانه در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز قابل مشاهده است. تعلیق همکاری پس از فعالسازی ماشه، نه به معنای خروج کامل، بلکه اقدامی اعتراضی و موقت تلقی میشود. ایران اگر بخواهد بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تأکید کند، در نهایت نیازمند تعامل با آژانس است، چرا که این همکاری میتواند «بهانهها» را از دست آمریکا بگیرد. تصمیم درباره ازسرگیری این تعامل نیز باید بر پایه محاسبه دقیق منافع و پس از رفع موانع امنیتی اتخاذ شود.
نتیجه: خردورزی به جای دوگانهسازی
ایران در شرایط کنونی باید از افتادن در دام دوگانههای افراطی «مذاکره در هر شرایطی» یا «قطع کامل مذاکره» پرهیز کند. راهبردی که بر پایه خردورزی و عملگرایی شکل گیرد، ایجاب میکند هر جا منافع کشور اقتضا کرد وارد مذاکره شود و هر زمان که ضرورت نداشت، با مقاومت هوشمندانه هزینههای طرف مقابل را افزایش دهد. مذاکره در این چارچوب نه ارزش ذاتی دارد و نه بار منفی؛ بلکه صرفاً ابزاری است در خدمت تأمین حداکثری منافع ملی ایران.
*تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل