
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با عنوان «آشتی ملی؛ فرصتى طلایی برای تغییر و بازگشت به مردم» با واکنشهای مختلفی مواجه شده است.
دیدارنیوز: در روزهایی که فضای سیاسی کشور همچنان تحت تأثیر پیامدهای جنگ ۱۲روزه و تنشهای منطقهای است، بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با واکنشهایی گسترده، متناقض و گاه تند از سوی جریانهای مختلف سیاسی مواجه شده است.
این بیانیه که با محوریت «آشتی ملی، اصلاحات ساختاری و بازگشت به مردم» منتشر شده است، تلاش دارد نقشهای برای برونرفت از بحرانهای چندلایه کشور ارائه دهد، اما در عمل، به محل منازعهای تازه میان اصلاحطلبان، اصولگرایان و افکار عمومی بدل شده است. در نگاه نخست، این پیشنهادها بر مبنای گفتمان دیرینه اصلاحطلبی استوار است؛ گفتمانی که در دو دهه گذشته، بارها در قالب شعارهای مشابه مطرح شده، اما کمتر به مرحله اجرا رسیده است.
بااینحال، بیانیه اخیر تلاش دارد با بهرهگیری از فضای پساجنگ، بار دیگر این گفتمان را به عنوان راهحل نجات کشور مطرح کند. بیانیه با تشریح وضعیت بحرانی کشور پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه، به مشکلاتی نظیر تورم افسارگسیخته، رکود تولید، سقوط ارزش پول ملی و فرار سرمایه اشاره کرده و راهکارهایی همچون رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی، مذاکرات مستقیم و جامع با آمریکا، تعلیق داوطلبانه غنیسازی اورانیوم، انحلال نهادهای موازی، کاهش نگاه امنیتی به جامعه و بازنگری در سیاستهای امنیت داخلی را پیشنهاد داده است. جبهه اصلاحات این مسیر را فرصتی طلایی برای بازسازی سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار میداند و هشدار داده بیتوجهی به ضرورت تغییر، کشور را به سمت فروپاشی تدریجی سوق میدهد.
واکنشهای تند اصولگرایان
اما اصولگرایان این بیانیه را بهسرعت و با شدتی درخور توجه رد کردند و آن را خیانت به کشور، سادهانگاری و حتی همسو با خواستههای دشمنان خارجی دانستند. روزنامه کیهان در مطلبی انتقادی عنوان کرد این بیانیه «ترجمه فارسی سخنرانی نتانیاهو» است و با طرح سیاهنمایی شرایط کشور و القای ناامیدی، به دنبال ترویج شکافهای اجتماعی و ایجاد نارضایتی مصنوعی است که در خدمت اهداف اسرائیل و آمریکا قرار دارد.
مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا، این بیانیه را «خیانتی تاریخی» و «بیانیه ارتش رژیم اسرائیل» توصیف و تأکید کرد که مرزبندی با این بیانیه شاخص اصلی مناسبات سیاسی است. صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری نیز «تغییر پارادایم» مطرحشده در بیانیه را رمز فتنه جدیدی برای شکستن ایران از درون دانست. خبرگزاریهای اصولگرا مانند فارس و تسنیم نیز بیانیه را همسویی با خواستههای غرب خواندند و آن را مقدمهای برای فشارهای جدید دانستند. تابناک نیز تأکید کرد که این بیانیه بیشتر بوی منفعتطلبی گروهی میدهد تا دغدغه ملی.
در داخل جبهه اصلاحات نیز اجماع وجود ندارد. سخنگوی حزب ندای ایرانیان این نوع بیانیهها را به ضرر کشور و باعث تشدید تنشها دانست. محمدرضا جلاییپور، از فعالان شناختهشده اصلاحطلب، با انتقاد از توجهنداشتن به ضرورت تقویت قوای نظامی و دفاعی و بیتوجهی به طبقات آسیبپذیر، بیانیه را ناقص و نابرابر توصیف کرد. علی مطهری نیز پیشنهاد تعلیق غنیسازی را بیثمر دانسته و نسبت به مواضع احتمالی آمریکا و اسرائیل در مذاکرات هشدار داد.
واکنشهای عمومی و شبکههای اجتماعی
در شبکههای اجتماعی، نظرات متنوعی دیده میشود؛ برخی کاربران بیانیه را واقعبینانه و عصاره سالها تلاش اصلاحطلبانه توصیف کردند، اما منتقدان آن را تکرار مکررات و بیتوجه به شرایط کنونی خواندند. برخی نیز معتقدند این بیانیه به سرنوشت نامههای ناکام گذشته دچار خواهد شد.
بیانیه جبهه اصلاحات ایران که با نیت ایجاد آشتی ملی و اصلاحات ساختاری منتشر شده است، با واکنش شدید اصولگرایان مواجه شد که آن را خیانتآمیز و در راستای اهداف دشمنان خارجی ارزیابی کردند. در درون جریان اصلاحات نیز نقدهایی جدی به بیانیه وجود دارد و این نشان میدهد که پیشنهادهای مطرحشده، با وجود شعارهای زیبا، چندان مورد وفاق کامل نیستند و تحقق آنها با چالشهایی جدی روبهروست؛ بنابراین باید پرسید آیا این بیانیه میتواند نقطه آغاز گفتوگویی ملی باشد یا صرفا به یک سند آرشیوی دیگر بدل خواهد شد؟ پاسخ این پرسش در رفتار آینده اصلاحطلبان و واکنش نهادهای تصمیمگیر نهفته است.