بازار سرمایه در اولین روز از مردادماه با افت ۶ هزار واحدی همراه بود و در نهایت ۱۷۴۳ میلیارد تومان سرمایه از بورس خارج شد.
دیدارنیوز: در بازار امروز صنایع نفتی، زغالسنگ و بیمه بیشترین ورود سرمایه را داشتند، ولی گروههای فلزات، شیمیایی و سیمانی شاهد خروج نقدینگی بودند. این در حالیست که صنعت سیمان در چند روز گذشته روند مثبتی را طی کرد و به نوعی لیدر بازار محسوب میشد.
بازار سرمایه در اولین روز از مردادماه با افت ۶ هزار واحدی همراه بود و شاخص کل بورس به محدوده ۲ میلیون و ۸۳۷ هزار واحد رسید.
در بازار امروز ۸۲ درصد نمادهای بورسی منفی معامله شدند و ۱۸ درصد دیگر مثبت بودند. همچنین نمادهای فولاد، ونوین و شستا بیشترین خروج نقدینگی را تجربه کردند و در مقابل نمادهای شبندر، شراز و شبریز شاهد بیشترین خروج پول حقیقی بودند.
در این داد و ستدها، صنایع نفتی، زغالسنگ و بیمه بیشترین ورود سرمایه را داشتند، ولی گروههای فلزات، شیمیایی و سیمانی شاهد خروج نقدینگی بودند؛ این در حالیست که صنعت سیمان در چند روز گذشته روند مثبتی را طی کرد و به نوعی لیدر بازار محسوب میشد.
در پایان معاملات امروز شاهد خروج پول از تالار شیشهای بودیم و در نهایت ۱۷۴۳ میلیارد تومان سرمایه از بورس خارج شد.
در نهایت ارزش کل معاملات خرد افت ناچیزی را تجربه کرد. همچنین ارزش صفوف خرید کاهش محسوسی داشتند، ولی ارزش صفوف فروش رشد یافتند.
تردیدهای بنیادی ادامه دارد؟
محمدرضا اعلمی، تحلیلگر بازار سهام در گفتوگو با اکوایران گفت: بازار سرمایه ایران در روزهای پایانی تیرماه ۱۴۰۴ و آغاز مرداد در موقعیتی ایستاده که بهدرستی میتوان آن را «نقطه تصمیم» نامید. نه فقط به دلیل رشد عددی شاخص کل، بلکه بهواسطه مواجهه آن با یکی از مهمترین مقاومتهای روانی و تکنیکال یک سال اخیر.
وی در ادامه افزود: شاخص کل بورس تهران پس از تجربه سقوطی سنگین از محدوده ۳.۲ میلیون واحد به کف ۲.۵۶ میلیون واحد، طی حدود دو هفته گذشته رشدی معادل ۲۸۰ هزار واحد را تجربه کرده و به آستانه ۲.۸۴ میلیون واحد رسیده است؛ این حرکت گرچه از نظر دامنه و سرعت قابلتوجه بوده، اما درباره کیفیت آن همچنان تردیدهای بنیادینی وجود دارد؛ بهویژه وقتی جریان نقدینگی را با آن تطبیق دهیم.
اصلاح صعودی شاخصکل بورس
به گفته این فعال بازار سرمایه؛ بررسی دادههای معاملات حقیقی در همین بازه، از جمله خروج ۷۰۰ میلیارد تومان سرمایه حقیقی در روز ۳۱ تیر، نشان میدهد که این رشد نه حاصل بازگشت اعتماد عمومی، بلکه بیشتر متکی بر تحرکات حقوقیها و تزریق هدفمند بازارگردانها بوده است. در چنین شرایطی، تحلیل تکنیکال شاخص کل میتواند ابزار قابل اتکایی برای تشخیص وضعیت واقعی بازار باشد؛ چراکه در نبود ورود پول تازه و در فضای مبهم اقتصادی، نمودار قیمت اغلب از گفتار رسمی و برنامههای حمایتی گویاتر است.
اعلمی در ادامه خاطرنشان کرد: روند فعلی شاخص کل از کف ۲.۵۶ تا سقف فعلی یک اصلاح صعودی تلقی میشود که اکنون در آستانه برخورد به محدوده مقاومتی ۲.۹ میلیون واحد قرار گرفته است؛ سطحی که هم از نظر روانی (مرز عدد رُند) و هم از نظر ساختار تکنیکال (برگشتهای قبلی شاخص از همین محدوده)، اهمیت بالایی دارد.
نااطمینانی در بورس تهران
وی اظهار داشت: نمودارها نشان میدهند که فشار خرید طی چند روز اخیر در حال کاهش است و واگراییهایی در برخی تایمفریمها قابل مشاهده است. از طرف دیگر، شاخص هموزن نیز رشد متناسبی نداشته و این یعنی تعمیم رشد به کل بازار هنوز محقق نشده است.
این تحلیلگر بورسی بیان کرد: در فضایی که انتشار گزارشهای فصلی شرکتها نیز هنوز کامل نشده و محرک بنیادی قوی در سطح بازار دیده نمیشود، جهت حرکت بازار (market direction) اهمیتی دوچندان پیدا میکند؛ حتی اگر نخواهیم تحلیل را بهطور مستقیم بر مدلهایی مانند CANSLIM مبتنی کنیم، میتوان این آموزه ساده آن را یادآور شد که تصمیمگیری برای خرید، بدون همراهی روند کلی بازار، اغلب به نتایج پرریسک ختم میشود.
اعلمی در ادامه گفت: بازاری که شاخص آن در مقاومت ایستاده، اما پول حقیقی از آن خارج میشود، نمیتواند نقطه ورود مطمئن برای سرمایهگذاران هوشمند باشد.
روند فرسایشی اعتماد در تالار شیشهای
وی بیان داشت: بررسی رفتار نموداری شاخص کل در مقاطع مشابه سالهای گذشته نیز نشان میدهد که معمولا عبور از چنین مقاومتهایی، نیازمند دو مؤلفه همزمان است: اول، حجم بالای معاملات و دوم، مشارکت فعال پول حقیقی در روزهای پیاپی. تا این دو شرط تأمین نشود، هر عبور تکنیکال از سطح مقاومت، در بهترین حالت میتواند یک شکست جعلی (false breakout) تلقی شود. همچنین در حال حاضر، هیچکدام از این دو عامل به شکلی پایدار و قانعکننده در دادههای بازار دیده نمیشود؛ به همین دلیل به نظر میرسد سرمایهگذار حرفهای باید پیش از تصمیمگیری، چند روز آینده را با دقت بالا رصد کند. در نتیجه واکنش بازار به سطح ۲.۹ میلیون واحد، تعیین خواهد کرد که آیا اصلاح اخیر به پایان رسیده یا اینکه با یک بازگشت تاکتیکی و نه ساختاری مواجه بودهایم. نباید فراموش کرد که رالیهای کاذب، دقیقاً در دل بیاعتمادیها متولد میشوند و اگرچه ممکن است در ظاهر امیدوارکننده باشند، اما بدون پشتوانه نقدینگی حقیقی و چشمانداز سودآوری، تنها به تشدید فرسایش اعتماد منجر میشوند.
این کارشناس بازار سهام در پایان اظهار کرد: هرچند ابزارهای حمایتی همچون بیمه سهام، اوراق تبعی و صندوقهای تثبیت بازار میتوانند در مهار هیجانات نقش ایفا کنند، اما جهت بازار با دستور تعیین نمیشود؛ آنچه اکنون باید سنجیده شود نه صرفاً قیمتها، بلکه رفتار خریداران و فروشندگان در تقاطعهای کلیدی بازار است. شاخص کل اکنون روی این نقطه ایستاده است و تصمیم آن، مسیر آینده را ترسیم خواهد کرد.