همایش «شریعتی و امر ملی» با حضور و همراهی هزاران نفر از کاربران ایرانی و با سخنرانی اساتید برجسته دانشگاه و صاحبنظران به مدت سه شب و در قالب سه پنل در کلاب هاوس برگزار شد.
دیدارنیوز-سرویس سیاسی: همایش «شریعتی و امر ملی» با حضور و همراهی هزاران نفر از کاربران ایرانی و با سخنرانی اساتید برجسته دانشگاه و صاحبنظران به مدت سه شب در کلاب هاوس برگزار شد. در شب اول و پنل نخست این همایش، اساتیدی نظیر؛ بیژن عبدالکریمی، ابراهیم متقی، حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد صافیان، میلاد دخانچی، آیدین ابراهیمی و امین ارژنگ به ایراد سخن و طرح مباحث خود درباره امر ملی پرداختند. در شب دوم و دومین پنل از این همایش، اساتید و صاحبنظران مختلف از جمله؛ علیرضا شجاعیزند، حسین راغفر، احمد زیدآبادی، مقصود فراستخواه، حمید پارسانیا، سیدجواد میری، محمد ثقفی، عطاءالله بیگدلی و علیرضا زادبر مباحث خود را طرح کردند و در شب پایانی همایش و سومین پنل از آن نیز، اساتیدی نظیر؛ محسن کدیور، شهریار زرشناس، احمد ملکی، علیرضا میرزایی، حسین مهدیزاده و فرهاد شفیعزاده، موارد مورد دغدغه خود را درباره دکتر علی شریعتی و مسئله امر ملی، مورد طرح و بحث قرار دادند.
عبدالکریمی، دبیر علمی همایش:
بسیاری از روشنفکران، دائما در تعارض بین دو قطب اجتماعی جامعه و در حاشیه تنش میان دولت-ملت حرکت میکنند
در همین رابطه، بیژن عبدالکریمی، جامعهشناس، استاد جامعهشناسی دانشگاه و دبیر علمی این همایش در گفتگویی با دیدارنیوز، ضمن اشاره به ترتیبات برگزاری آن و مشارکت علاقمندان، اظهار داشت: در اوایل خردادماه بود که جمعی از اساتید، دانشجویان و طلاب، تصمیم گرفتند که به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم دکتر علی شریعتی، همایشی را تحت عنوان «شریعتی و امر ملی» در فضای دانشگاه تهران برپا کنند. هدف از برگزاری این همایش هم، این بود که دوستان دست اندرکار، این تصور را داشتند که امر ملی-آنگونه که بایسته و شایسته بوده-میان لایههایی از مردم و بخصوص در بین بخش وسیعی از کنشگران سیاسی و اجتماعی و همینطور، روشنفکران، محل اعمال نظر نبوده و به دلیل دوقطبی بودن جامعه، بسیاری از روشنفکران، دائما در تعارض بین دو قطب اجتماعی جامعه و در حاشیه تنش میان دولت-ملت حرکت میکنند. البته، این سنت دیرینه و تقریبا یکصد و پنجاه ساله روشنفکری در جامعه ماست که همواره کوشیده، تنشهای میان دولت-ملت را بیشتر و بیشتر کند.
وی افزود: از سوی دیگر به لحاظ فرهنگی هم در میان بخشهایی از جامعه، نوعی غربپرستی در میان جامعه بسط یافته و بسیاری از روشنفکران هم، این فضای غربسالاری را به دلیل نگاه انتقادی که به حاکمیت سیاسی دارند، تقویت میکردند. امری که به نوعی بیوطنی، بیهویتی و نهیلیسم را در جامعه به طرق گوناگون ترویج میدادند. همه این مولفهها از مولفههایی بود که در اتاق فکرهای دشمنان وابسته به سازمان موساد و سیا و به واسطه رسانههایی نظیر اینترنشنال، بیبیسی، منوتو و امثال آن دامن زده میشد. بسیاری از روشنفکران ما متوجه نبودند که با تضعیف امر ملی و ضربه زدن به آن، زمینههای حملات دشمنان را به این کشور فراهم میکنند. متاسفانه، حدس ما درست از آب درآمد. آمریکا و اسرائیل، تصور داشتند که شکاف اجتماعی به میزانی در جامعه ایران بالاست که در صورت انجام حمله، نظام سیاسی سقوط کرده و مردم به خیابانها خواهند آمد.
عبدلکریمی، تصریح کرد: در تولید این تصویر، شبه روشنفکران و کنشگران سیاسی ما، بیتقصیر نبوده و آنها نیز در شکلگیری این توهم نقش داشتند. به هر حال، قبل از جنگ دوازده روزه، دست اندرکاران این همایش، معتقد بودند که عدم توجه به امر ملی، امنیت ملی و امنیت ژئوپولیتیک ایران را به خطر خواهد انداخت. همایشی که به دلیل حمله اسرائیل به کشور و تعطیل شدن دانشگاهها به رغم برنامهریزیها به تعویق افتاد. بر همین اساس، ما ناچار شدیم که با توجه به وضعیت جنگی کشور، برگزاری همایش را در فضای مجازی و بستر کلاب هاوس پیگیری کنیم.
این جامعهشناس در پایان نیز، اضافه کرد: استقبالی که این این همایش از سوی علاقمندان و عموم مردم به عمل آمد، خیلی بیش از حد انتظار ما بود. تصور میکنم که این همایش، گام مثبتی بود که ما جامعه و بسیاری از روشنفکران را به بازاندیشی در امر ملی و هویت ملی دعوت کنیم.
حسین راغفر، اقتصاددان:
نظام اقتصادی، سیاسی شریعتی یک نظام منسجم است
همچنین در همین همایش، حسین راغفر، استاد اقتصاددان دانشگاه الزهرا در سخنانی، تحت عنوان شریعتی و امر ملی، تصریح کرد: با نگاهی به تاریخچه زندگی علی شریعتی روشن است که همه زندگی و تلاشهای علمی و سیاسی او تجسم امر ملی است. در سن ۱۹ سالگی با ترجمه همراه با نگارش "ابوذر غفاری: خداپرست سوسیالیست" چشم انداز بقیه زندگی خود را ترسیم کرد. در همین سال به دلیل مخالفت با دولت قوام و دفاع از مصدق به زندان افتاد و در دغدغه ملی شدن نفت سهیم شد، که آغاز ورود او به عرصه سیاسی بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در تاسیس جمعیت زیرزمینی "نهضت مقاومت ملی" خراسان مشارکت داشت. در سال ۱۳۳۳ نامه کاشف الغطاء را که مضمونی ضد استعماری داشت ترجمه کرد؛ و در طول بقیه زندگی خود تا زمان رحلت در ۴۴ سالگی دهها کتاب و صدها یادداشت و سخنرانی در نفی استعمار، استبداد و استضعاف عرضه کرد که همگی با دغدغه ایرانِ مستقل از این مشخصهها پدید آمدند. در این مسیر خود را پیرو ابوذر معرفی میکند و به فاصله انسان دارنده روح خدا، پذیرنده امانت خدا، و جانشین خدا و خویشاوند خدا و مسئول حفظ امانت وی با انسانی که "اسیر قدرت طلبی، شهرت طلبی، افزون طلبی، شهوت طلبی و خودطلبی که حریصانه این جانور با هوش و حیلهگر و ابزارساز و خونریز با شتابی صرعآور و جنونآمیز و روزافزون بر گرد فردیت شخصی خانوادگی، قومی طبقاتی و نژادی خویش میچرخد ... و در این میانهها، کو انسان؟ کو آن روح خدا؟ کو آن امانت؟ "
وی افزود: شریعتی با اشاره به گفته پیامبر که "جهاد بزرگتر در زندگی آدمی "جنگ در خویش" است تا تو لجن خاکی خود را بر گونه خدا بسازی، خلق و خوی خدا را در خویشتن بپروری و در زمانی که انسان شدن هر لحظه به جهادی نیاز دارد، انسان شوی! و تقوی لباس روئینی است که قهرمان ما در این صحنه رزم، خویش را در آن فرو میپوشد؛ و چه تعبیر دقیقی از تقوی، لباس التقوی، "جان جامه تقوی" و این تقوی، تقوای پرهیز نیست، تقوای ستیز است"؛ و این تفاوت دیدگاه اجتماعی شریعتی با بسیاری دیگر است که با یک نگاه فردگرایانه به دین، توصیه به مدارا میکنند این که "مردم میخواهند زندگی کنند" سخن درستی است، اما آنچه ار منظر شریعتی حائز توجه است "چگونه زیستن است".
راغفر در پایان نیز، خاطرنشان کرد: نظام اقتصادی - سیاسی شریعتی یک نظام منسجم است. او یکی از مُوَسّعترین تفسیرهای از آزادی را مطرح میکند با این ملاحظه که آزادی از منظر شریعتی از نوع آزادی مثبت است و اینکه به انسان اراده آزاد داده شده است که به سمت قطب لجنی و رسوبی خود برود یا قطب صعودی و خدایی؛ و این اختیار که فضیلت انسان بر همه موجودات عالم است به او اجازه میدهد که بر خلاف سرشت طبیعی و غریزیش عمل کند و حتی علیه خدا طغیان کند. همزمان تعریف روشنی از نظام اقتصادی مطرح میکند که تکیه اسلام بر اقتصاد به همان اندازه است که سوسیالیستهای مادی، اما اختلاف بر سر زاویه دید هر یک است که سوسیالیستهای مادی آن را هدف میگیرند و اسلام اصل؛ و برای روشنتر شدن بحث به سعدی استناد میکند که خوردن از بهر زیستن است نه زیستن از بهر خوردن.
محمد جواد صافیان، استاد دانشگاه اصفهان:
تقابل نظامی در شرایط نابرابر کنونی به تضعیف و نهایتاً نابودی ما منجر میشود
محمد جواد صافیان، استاد فلسفه دانشگاه اصفهان نیز از دیگران حاضرین در اتاق این همایش بود که در سخنانی با عنوان خودآگاهی تاریخی و امر ملی، یادآور شد: خودآگاهی تاریخی آگاهی به وضعیت تاریخی از منظر اکنون است. وضعیت کنونی ما وضعیت تهدید شدگی و محاصره در ابر بحرانهاست. ما هم در معرض ابر بحرانهای داخلی از قبیل تورم دورقمی ۴۰ ساله، بحرانهای زیست محیطی، بحران مشروعیت و سرمایه اجتماعی، بحران جمعیت و ... هستیم و هم در معرض تهدیدهای جدی و فوری خارجی نسبت به موجودیت سرزمینی خویش. در میان همه علل و شرایط دچار شدن به چنین بحرانها و تهدیدهایی شرط اساسی و مهم، ضعفهای تاریخی و ساختاری کشور و نظام حکمرانی ماست. بر این ضعفها باید غلبه کنیم. غلبه بر این ضعفها، هم مستلزم شناخت دقیق ضعفها و البته نقاط قوت و امکانهای خویش است و هم شناخت همه جانبه و عمیق از جهانی است که در آن پرتاب شدهایم عدم شناخت دنیای جدید مهمترین زمینه برای به خطر افتادن انسجام و وحدت ملی و تمامیت سرزمینی است. باید جهان مدرن را با همه ابعاد فلسفی هستی شناختی، اجتماعی سیاسی_ فرهنگی_ هنری، علمی تکنولوژیک، رسانهای و نظامی آن شناخت.
وی اضافه کرد: دنیای جدید به رغم همه تکثر و گوناگونی تابع نظم خاصی است. این نظم را باید به خوبی بشناسیم. نظم کنونی عالم تابع تکنوساینس است. تکنوساینس علم مدرن است که ذاتاً امری تکنیکی است و پیوندی ماهوی با تکنولوژی یا تکنیک دارد. ما باید ضمن شناخت ضعفها، امکانها، فرصتها و تواناییهای خود امکانها، فرصتهای تهدیدها، حیلهها و نیرنگها و منطق حاکم بر نظم کنونی عالم را بشناسیم. در شرایط کنونی بخواهیم یا نخواهیم در مقابل نظم حاکم بر جهان قرار گرفتهایم حال پرسش این است که با نظم حاکم کنونی چه نسبتی باید برقرار کنیم؟ چهار نسبت متصور است: ۱ تقابل نظامی ۲_ همزیستی ۳_ تسلیم۴_ مقاومت.
این استاد دانشگاه در پایان نیز، تصریح کرد: تقابل نظامی در شرایط نابرابر کنونی به تضعیف و نهایتاً نابودی ما منجر میشود. امکان همزیستی مسالمت آمیز نیز به ما نمیدهند. تسلیم نیز نهایتاً به نابودی منجر خواهد شد. تنها راه نجات ما مقاومت است. اما مقاومت در برابرنظم سلطه جویانه حاکم بر عالم مستلزم کسب قدرت است. برای قدرتمند شدن باید مولفههای آن را به خوبی بشناسیم. به نظر میرسد مهمترین مولفههای قدرت عبارتند از: ۱_ قدرت سرمایه اجتماعی۲_ قدرت علم و تکنولوژی ۳ قدرت اقتصادی ۴ قدرت نظامی ۵ قدرت مدیریت و برنامهریزی ۶ قدرت دیپلماسی و تنظیم روابط بینالمللی ۷ _ قدرت رسانهای و ارتباط جمعی. میان این مؤلفهها از همه مهمتر قدرت سرمایه اجتماعی است.
گفتنی است که در مجموع سه شب، برگزاری این همایش در بستر کلاب هاوس، بیش از ۲۰ تن از برجستهترین اساتید و روشنفکران کشور و حدود ۴ هزار نفر در آن مشارکت داشتند.