
در روزهای اخیر، کارزارهای متعددی با مضمون «استیضاح رئیسجمهور»، «استعفای دولت در بحران»، و «ناتوانی در مدیریت جنگ» در پلتفرمهای عمومی منتشر شد که با حمایت کاربران موسوم به «ارزشی و انقلابی» همراه بود. در این میان برخی تحلیلگران سیاسی نیز معتقد هستند که منشأ فشارها علیه پزشکیان نه در ضعف عملکرد، بلکه در هویت سیاسی و مشی اعتدالی او نهفته است.
دیدارنیوز: شاید بدبینترین شهروندان این سرزمین نیز تصور نمیکردند در روزها و شرایطی که آسمان ایران به جولانگاه ارتشی متخاصم تبدیل شده و کشور درگیر یک بحران تمام عیار به نام جنگ است؛ باز گروهی در تلاش برای عزل و استعفای رئیسجمهور باشند؛ موضوعی عجیب و حتی حیرتانگیز. اما تندروها موفق شدند حتی این مرحله را نیز به انجام برسانند و در حالی که کشور با بحرانهای اقتصادی، تنشهای خارجی و تبعات جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل دستوپنجه نرم میکند، بخشی از جریان تندرو بهجای تلاش برای وحدت و عبور از بحران، کارزارهای تازهای برای فشار به رئیسجمهور و حتی سوقدادن او به استعفا به راه انداختهاند؛ اقدامی که نهتنها صدای اصلاحطلبان، بلکه حتی اصولگرایان سنتی را نیز درآورده است.
چنانچه اکنون دیگر مشخص شده که مجموعهای از اقدامات سازمانیافته- از انتشار شایعات استعفا تا ارسال پیامکهای تهدیدآمیز و راهاندازی کارزارهای آنلاین- علیه مسعود پزشکیان در جریان است؛ آن هم در شرایطی که دولت او همچنان درگیر مدیریت پسلرزههای بزرگترین درگیری نظامی منطقه در سالهای اخیر است.
فشارهای پنهان در سالگرد انتخابات
اما به نظر میرسد تلاش برای استعفای پزشکیان حتی پیش از بامداد ۲۳ خرداد و شروع جنگ و بهطور معناداری همزمان با سالگرد پیروزی پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳ شکل گرفت.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس، پنجشنبه ۲۲ خرداد و یک روز پیش از آغاز جنگ گفت: «اصلا بحث سیاست خارجی برای افراطیون مهم نیست. برایشان مهم است که جای مسعود پزشکیان را بگیرند و او زودتر کنار برود. حتی در سالگرد انتخابات ریاستجمهوری، یک سری پیامکهایی با این عنوان مطرح میشود که باید پزشکیان کنار برود. چون تنها مسئله مهم برای آنها قدرت است و نیمچه قدرت برخاسته از مردم را تحمل نمیکنند. یک سری افراد از الآن پیامکهایی را تحت عنوان لزوم استیضاح پزشکیان، برای فعالان سیاسی ارسال میکنند.»
این سخنان در حالی بیان میشد که بعدتر منابع مستقل در وزارت ارتباطات نیز بهطور غیررسمی موضوع را تأیید کردند که بخشی از این پیامکها از سرشمارههای جعلی یا خارج از زیرساخت اپراتورها فرستاده شدهاند؛ شواهدی که فرضیه فعالیت یک هسته سازمانیافته سیاسی و رسانهای علیه دولت را تقویت میکند.
زدن بر طبل استعفای پزشکیان در میانه جنگ و پس از آن
این، اما تمام ماجرا نبود چرا که این روند در روزهای جنگ و شرایطی که کشور در وضعیت پیچیده پرخطری قرار داشت نیز ادامه یافت. در شرایطی که باید تنها یک صدای واحد از همبستگی ملی از کشور شنیده میشد؛ بناگاه تحرکات جدی رسانهای از سوی طیف تندروی شکست خورده در انتخابات سال ۱۴۰۳ در فضای رسانهای انعکاس یافت.
در روزی که پزشکیان راهی باکو شده بود و البته که سفر مهم و حساسی نیز بود یکباره زبان بدن و رفتار پزشکیان در این سفر مورد مداقه جریان منتقد دولت و حاکمیت قرار گرفت. این جریان از رهگذر انتقاد به رفتار و زبان بدن پزشکیان، در نهایت به هشتگ «عدم کفایت سیاسی» در فضای مجازی رسید. نکته جالب توجه این بود که مجموعه اکانتهای سایبری منتسب به یک موسسه در کنار اکانتهای جریان تندرو صحنهگردان این هشتگ بودند.
عجیبتر این که نخستین انتقاد این بود که پزشکیان چرا به فاصله کوتاهی پس از سفر اردیبهشتماه خود، در این شرایط به آذربایجان سفر کرده است. در صورتی که سفر پزشکیان به آذربایجان در قالب شرکت در اجلاس اکو، سفری اختصاصی به این کشور محسوب نمیشود. علت اصلی انتقادها به رئیسجمهور نیز از این باب بود که در حال حاضر دولت باکو به مشارکت در اقدام اسرائیل علیه ایران متهم بوده و گمانهزنیها هنوز برطرف نشده است.
همچنین برخی دیگر از منتقدان در فضای مجازی با هشتگهای هماهنگ عدهای دیگر بدون اشاره مستقیم و با استفاده از صحبتهای سرلشکر موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح مبنی بر این که «بر اساس اشاره فرمانده معظم کل قوا در نخستین پیام خود پس از آغاز جنگ تحمیلی که فرمودند، طرحی قاطع و بیچارهکننده آماده شده بود. با این حال، بهدلیل توقف درگیریها، فرصت اجرای آن فراهم نشد. در صورت ارتکاب خطایی دیگر از سوی دشمن، این طرح بدون تردید اجرا خواهد شد.» پزشکیان را به توقف جنگ و جلوگیری از پیروزی بر دشمن متهم کردند!
بخشی از این واکنشها با کلیدواژه و هشتگ عدم کفایت سیاسی در توئیتر بروز پیدا کرد که واکنشهایی از سوی حامیان رئیسجمهور به دنبال داشت. این اتهامزنی نیز در شرایطی بود که فرمانده کل قوا، شخص مقام رهبری بود و بارها نیز گفته شد که خود ایشان در تمام طول جنگ فرماندهی را برعهده داشتند و همین نیز سبب شد بسیاری کل این روند تلاش برای عزل یا استعفای پزشکیان را انتقامجویی از شکست سال گذشته در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری بدانند.
کارزارهای آنلاینِ حذف به فرمان
اما روند چند وجهی تلاش برای استعفا، عزل و یا عدم کفایت سیاسی پزشکیان به همین جا خاتمه نیافت و یکی از وجوه برجسته این ماجرا، استفاده تندروها از پلتفرمهای مردمی برای فشار سیاسی بود. چنانچه در روزهای اخیر، کارزارهای متعددی با مضمون «استیضاح رئیسجمهور»، «استعفای دولت در بحران»، و «ناتوانی در مدیریت جنگ» در پلتفرمهای عمومی منتشر شد که با حمایت کاربران موسوم به «ارزشی و انقلابی» همراه بود.
ماجرا، اما چنان به نظر فارغ از امنیت ملی و مصالح کشور بود که این بار دستکم بهسرعت، این دست اقدامات با واکنش شورای عالی امنیت ملی روبهرو و براساس اعلام رسمی مدیرعامل پلتفرم کارزار، دستور مستقیم برای حذف و مسدودسازی این فراخوانها صادر شد. این اقدام، که در تاریخ فعالیت این پلتفرم بیسابقه توصیف شده، بیانگر آن است که نهادهای عالی کشور، این اقدامات را نه در چارچوب رقابت سیاسی، بلکه تهدیدی علیه امنیت ملی تشخیص دادهاند و به نظر میرسد واقعا نیز چنین بوده، اما گویا این تندروهای رخنه کرده در مجلس و صداوسیما و بسیاری از ارکان دیگر کشور از مصونیت آهنین برخوردارند که هر چه خلاف امنیت و مصالح کشور انجام دهند چندان با واکنش امنیتی مواجه نشوند.
شایعه استعفا و پاسخ تند اصولگرایان سنتی
اما در میانه این عملیاتهای چندگانه و موازی روانی علیه رئیسجمهور قانونی کشور، این بار برخی کانالها و صفحات نزدیک به جبهه پایداری، شایعه «استعفای پزشکیان» را در قالب نقلقولهای ساختگی یا تحلیلهای بیمنبع پخش کردند. این حرکت بهقدری شتابزده بود که حتی اعتراض عبدالله گنجی، چهره اصولگرای شناختهشده و مدیر اسبق روزنامه جوان را نیز در پی داشت و او بهصراحت نوشت: «موساد در این معرکه تجاوز، استعفانامه به نام پزشکیان منتشر میکند... این کپیکاریهای کودکانه، صرفاً برای انبساط خاطر مفید است.»
او در ادامه پزشکیان را «مرد جنگ، سرباز ایران و نماد وحدت سلیقههای سیاسی درون حاکمیت» خواند؛ موضعی کمسابقه که نشان از نگرانی عمیق حتی در میان اصولگرایان معتدل نسبت به پروژه حذف رئیسجمهور دارد.
پزشکیان؛ مانع وحدت جناح تندرو؟
در این میان برخی تحلیلگران سیاسی نیز معتقد هستند که منشأ فشارها علیه پزشکیان نه در ضعف عملکرد، بلکه در هویت سیاسی و مشی اعتدالی او نهفته است.
پزشکیان بهعنوان یک رئیسجمهور میانهرو، خارج از بلوکهای سنتی قدرت انتخاب شد و از همان ابتدا، با انتصاب وزرایی مستقل و اتخاذ سیاستهایی متمایل به تعامل، هدف حملات قرار گرفت؛ آن هم در شرایطی که همواره تلاش میکرد به وفاق میان همه گروههای سیاسی در کشور پایبند باشد، اما مساله این بود که در مقابل وفاقخواهی او تمامیتخواهان شکست خورده در انتخابات (پس از بارها شکست خوردن) هستند که اساسا تنها حذف او آرامشان میکند.
یکی از بهانههای روزهای اخیر این تمامیتخواهان نیز این بوده در ماههای پیش از آغاز جنگ، او برخلاف انتظار تندروها، از رویکرد نظامیگری مطلق فاصله گرفت و بارها در اظهارات عمومی بر محاسبه هزینه و فایده اقدامات، ضرورت اصلاحات اقتصادی، و اولویت معیشت مردم تأکید کرده است؛ مسائلی که با گفتمان پایداری در تضاد مستقیم قرار دارد.
این گروه تلاش میکند همچنان بر همین طبل بکوبد و اتفاقا مقاومت پزشکیان در دوره جنگ و سایر سخنانش درباره ایستادگی در برابر تجاوز را کلا نادیده بگیرد.
طرحی برای کودتای نرم علیه دولت قانونی
این نادیده گرفتن نیز اکنون در حالی رخ میدهد که نشانههای فزاینده از تلاش سازمانیافته برای تضعیف و حذف رئیسجمهور، این فرضیه را تقویت کرده که جریانی خاص در تلاش برای اجرای کودتای نرم درونحاکمیتی است؛ کودتایی خزنده، اما هدفمند، با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی، روانی و حتی بسیج بدنه شبهمدنی ارزشی.
در واقع بهره بردن از همه ابزارهای چندگانه تبلیغاتی و رسانهای و حتی تلاش برای رخنه در میان مردم برای تحقق هدف عزل رئیسجمهور نشان از یک طرح پیچیده و چند لایه دارد که حتی شاید بتوان آن را کودتای مخملی و نرم تندروها بر علیه دولت قانونی کشور دانست.
انتقاد از سوی برخی نمایندگان خاص مجلس، همزمان با حمله همه جانبه نیروهای تندرو در شبکههای اجتماعی و بعد تشکیل کارزار از کمترین نمادها و نمونههای یک طرح پیچیده و چندلایه خزنده برای ضربه زدن به دولت و رئیسجمهور آن هم در شرایط بحرانی کشور است.
با این توصیف افاضات سخیف ظهرهوند؛ نماینده مجلس در حمله به پزشکیان با این جملات «پزشکیان مامور پایان جمهوری اسلامی است! پزشکیان وحشتناکه، از خون حسین تا ژن هخامنشی رو به باد داد. تمام فرماندهان نظامی ما قبل از شروع جنگ حذف شدن. این یعنی کودتا. نتانیاهو میگه در لایههای بالا نفوذ داریم راست میگه. باید علیه کودتا؛ کودتا کنیم وگرنه دولت پزشکیان ایران رو لیبی میکنه» هم دیگر شاید نباید برایمان خیلی عجیب باشد.
این همه نیز در شرایطی رخ میدهد که مردم ایران بهای جنگ، تحریم و ناکارآمدی را همزمان میپردازند، افراطیونی که نتوانستند در انتخابات پیروز شوند، اکنون با عبور از صندوق رأی، قصد دارند میز را برگردانند. تعطیلی کارزارهای آنان به فرمان شورای عالی امنیت ملی نشان داد که تهدید آنها از سطح رقابت سیاسی فراتر رفته و به مرزهای براندازی تدریجی جمهوریت نزدیک شده است. در چنین بزنگاه تاریخی، پرسش اساسی این است: آیا اکنون حاکمیت و دستگاههای امنیتی بالاخره صدای زنگ خطر را خواهند شنید یا بار دیگر، منفعتطلبی جناحی، جای منافع ملی را خواهد گرفت؟
منبع: توسعه ایرانی