
در بازار امروز شنبه، ۵۷ درصد نمادهای بورسی مثبت معامله شدند و ۴۳ درصد دیگر قرمزپوش بودند؛ به عبارتی ۴۷۹ نماد سبزپوش ماندند و ۳۶۴ نماد دیگر منفی بودند.
دیدارنیوز: بازار سرمایه در اولین روز از چهارمین هفته تیرماه ۱۴۰۴ بعد از ۹ روز روند منفی با صعود ۴۰ هزار واحدی همراه بود؛ همچنین شاخصهای بورس و فرابورس مثبت و سبزپوش ماندند.
در این بین ۵۷ درصد نمادهای بورسی مثبت معامله شدند و ۴۳ درصد دیگر قرمزپوش بودند؛ به عبارتی ۴۷۹ نماد سبزپوش ماندند و ۳۶۴ نماد دیگر منفی بودند. در پایان معاملات بازار امروز پول حقیقی از تالار شیشهای خارج شد و به سمت صندوقهای بادرآمد ثابت و کالایی کوچ کرد.
نبود استراتژی در شرایط بحرانی بورس
مهدی سادات بکایی، فعال بازار سهام در گفتوگو با اکوایران گفت: بازار سرمایه ایران پس از حملات اخیر رژیم صهیونیستی و تشدید تنشهای منطقهای، وارد یکی از سختترین و شکنندهترین دورههای خود در سالهای اخیر شده است. همچنین سقوط چشمگیر شاخصها، صفهای سنگین فروش، بیاعتمادی عمومی، و فضای رعبآور روانی، همه و همه نشانههایی از یک بحران عمیق هستند که نهتنها دلایل آن در تحولات سیاسی و امنیتی منطقه ریشه دارد، بلکه بهشدت از نبود استراتژی و واکنشهای مناسب از سوی متولیان بازار نیز تغذیه میشود.
وی در ادامه افزود: در روزهایی که آژیرهای خطر در منطقه به صدا درآمد و ریسکهای ژئوپلیتیکی افزایش یافت، انتظار میرفت که سازمان بورس و نهادهای تابعه، بهعنوان نهاد ناظر و سیاستگذار، دستکم با اتخاذ تدابیر بازدارنده و برنامهریزی برای یک بسته حمایتی چندوجهی، زمینه بازگشت آرامش به بازار را فراهم کنند.
نشانهای از مدیریت صحیح بازار سهام نبود
به گفته این تحلیلگر بازار سرمایه، تعلیق چند روزه بازار، این انتظار را در ذهن بسیاری از فعالان شکل داده بود که هیئت مدیره سازمان بورس، صندوق تثبیت و سایر نهادهای تصمیمساز در حال طراحی و آمادهسازی اقداماتی برای مقابله با آثار بحران هستند؛ اقداماتی نظیر مداخله هوشمندانه در بازار، کنترل رفتار حقوقیها، تنظیمات دامنه نوسان و حجم مبنا؛ حتی حمایت روانی و رسانهای از کلیت بازار، اما متاسفانه پس از بازگشایی بازار، نهتنها هیچگونه نشانهای از مدیریت فعال بحران دیده نشد، بلکه عملا بازار به حال خود رها شد و فشارهای ناشی از ترس، هیجان و بیاعتمادی عمومی با قدرت بیشتری نمایان شد.
وی اظهار داشت: آنچه در شرایط جنگی و بحرانی حرف اول را میزند نه سودآوری شرکتها و نسبت قیمت به سود است، بلکه پیامهای حمایتی و سیاستگذاریهای قاطع از سوی دولت و نهادهای بازارساز است. سرمایهگذاران به درستی درک کردهاند که در وضعیتی که فضای کلان کشور درگیر مسائل امنیتی، نظامی و دیپلماتیک است، ترازنامه شرکتها نمیتواند ضامن بازدهی سهام باشد؛ در چنین فضایی، بازار بیش از هر چیز به "اطمینان" نیاز دارد؛ اطمینانی که میتواند از راه حمایت همهجانبه دولت و کاهش سطح ریسکهای محیطی حاصل شود.
روایت شفافی در بورس بیان نمیشود
این کارشناس بازارسرمایه خاطرنشان کرد: نکته قابل تأمل این است که در برابر این حجم از تهدیدها، بازارسرمایه تنها مانده است؛ نه صدای فعالی از سوی متولیان آن به گوش میرسد، نه روایت شفافی از آینده ارائه میشود و نه حتی پاسخگوی سؤالات ابتدایی فعالان بازار هستند. این وضعیت سکوت، نهتنها موجب تشدید نگرانیها شده، بلکه منجر به تقویت این تصور شده است که بازار در اولویت سیاستگذاران نیست؛ این نگاهها اگر اصلاح نشود، موجب خروج دائمی سرمایهها از بازار خواهد شد؛ سرمایههایی که بازگرداندن آنها با هزینههای سنگینی همراه خواهد بود
بکایی عنوان کرد: حال برای خروج از این وضعیت بغرنج، دو مؤلفه کلیدی و غیرقابل اغماض وجود دارد. نخست، مداخله فعال و قاطع دولت و نهادهای مالی در قالب یک بسته حمایتی چندلایه است؛ این بسته باید فراتر از اقدامات نمادین و تبلیغاتی باشد و از جنبههای نقدینگی، اعتمادسازی، تقویت سمت تقاضا و محدود کردن فروشهای بیمنطق طراحی شود. همچنین تجربه نشان داده است که در دورههای مشابه، ورود صندوق توسعه ملی، تخصیص منابع به صندوق تثبیت و اعمال محدودیت بر فروش حقوقیها و سایر سیاستهای حمایتی میتواند اثرگذاری قابلتوجهی در بازگشت تعادل به بازار داشته باشد، به شرط آنکه این اقدامات با سیاستگذاری رسانهای مناسب و شفافسازی در مورد آینده همراه باشند.
وی اظهار داشت: مؤلفه دوم، بهطور مستقیم با فضای سیاسی و افقهای استراتژیک کشور گره خورده است. تا زمانی که نشانهای روشن از پایان بحران نظامی و تغییر در استراتژیهای کلان کشور در حوزه سیاست خارجی دیده نشود، بازگشت اعتماد عمومی به بازار دشوار خواهد بود. همچنین فعالان بازار بهخوبی آگاهاند که مسیر تعامل با جهان، ثبات سیاسی و امنیتی از جمله عناصری هستند که بهشکل مستقیم بر ارزشگذاری داراییها اثر میگذارند؛ بنابراین هرگونه گشایش در افق سیاسی کشور میتواند بهعنوان یک کاتالیزور برای رشد بازار عمل کند؛ مشروط بر آنکه سایر ابزارهای حمایتی نیز بهدرستی فعال شده باشند.
حمایت شعارگونه نتیجه بخش نیست
این فعال بازارسرمایه بیان کرد: اکنون زمان آن رسیده است که دولت، نهادهای حاکمیتی و سیاستگذاران اقتصادی تصمیمی جدی در قبال بازار سرمایه اتخاذ کنند. همچنین نمیتوان از یکسو به جذب سرمایههای مردمی از طریق بورس امید بست و از سوی دیگر، در بزنگاههای حساس، هیچگونه حمایتی از این بازار جز جملات شعارگونه نکرد.
بکایی در نهایت گفت: بازار سرمایه یک بازیگر راهبردی در اقتصاد ملی است و حفظ آن، نهتنها وظیفه سازمان بورس، بلکه یک الزام امنیت اقتصادی برای کلیت حاکمیت به شمار میآید. همچنین بازسازی اعتماد از دسترفته، تنها از مسیر اقدام واقعی و سیاستگذاری مسئولانه میگذرد؛ در غیر این صورت، باید منتظر تکرار چرخههای تلخ خروج سرمایه، رکود فراگیر، و نهایتاً بیاثر شدن یکی از مهمترین ابزارهای تأمین مالی تولید در کشور باشیم.