
در سیوپنجمین برنامه دیدار اندیشه با عباسعلی وفائی، استاد دانشگاه با موضوع "زبان فارسی- زبان مادر؛ بدیل، رقیب و یا مکمل" گفتوگو کردیم.
دیدارنیوز_حسین جعفری: دیدار اندیشه در سیو پنجمین برنامه خود میزبان استاد گرامی عباسعلی وفائی بود تا در خصوص"زبان فارسی- زبان مادر؛ بدیل، رقیب و یا مکمل"به گفتوگو بپردازیم.
ویدیوی این گفت و گو را می توانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید.
در این گفتوگو از نقش فردوسی بزرگ در زبان فارسی پرسیدم؛ «آیا زبان فارسی دارای ظرفیتهای کم نظیری بوده که فردوسی سوار بر رخش شاهوار زبان فارسی توانسته کاری سترگ انجام دهد؟»
از نقش زبان فارسی در ماندگاری و بقای زبان قومی و مادری، از نقش مهم زبان مادری در تثبیت و ماندگاری زبان فارسی و از نقش تنوع زبان مادری و رنگارنگی فرهنگهای قومی و محلی در ایجاد فرهنگ عمومی و زبان فارسی و در نهایت از اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی پرسیدم.
اینکه چرا این اصل مهم بعد از چهار دهه هنوز تبدیل به قانون اجرایی نشده و چرا اهل اندیشه و فکر ابعاد مختلف این اصل را تبدیل به گفتمان عمومی نمیکنند؟
وفائی معتقد است: دستگاه واژه سازی زبان فارسی بیبدیل است و فردوسی بزرگ توانست به نیکی این را دریابد و با شعور ذاتی خود به بازسازی زبان فارسی و ماندگاری آن کمک کند. فردوسی هنری داشت که به دلیل آگاهی و شعور فرهنگی و ذاتی خود توانست با زبان فارسی اثری گرانسنگ، چون شاهنامه را خلق کند. در سراسر شاهنامه فردوسی کمتر از چند صد واژه عربی وجود دارد. یعنی آگاهانه از واژگان عربی کمتر استفاده کرد، در حالی که آنزمان بکارگیری واژگان عربی در میان دیگر شعرا مرسوم بود.
این استاد ادبیات زبان فارسی تاکید میکند که حوزه شعر، مُقوَّم به مُقوِّمی بهنام فردوسی است و در نثر مُقوِّمی به نام ابوالفضل بیهقی است. خوش تراشی واژگان مورد استفاده توسط فردوسی از خوش تراشیِ فکری و ذهنیِ فردوسی نشات میگیرد.
اولین مسئله در موضوع اقوام، ایرانی بودن آنهاست. ما یک فرهنگ ایرانی داریم که مُستَجمِع همه فرهنگهای اقوام ایرانی است، چون که ۱۰۰ آمد ۹۰ هم پیش ماست! وقتی سخن از اقوام به میان میآید هر کدام آداب، فرهنگ، زبان و رسومی دارند، همینها به عنوان مکمل زبان و فرهنگ ملی ایفای نقش میکند. در واقع فرهنگ ایرانی به وجود آمده از همین فرهنگهای رنگارنگ اقوام است و هرگز نباید از این فرهنگها و زبان مادری غافل شد. زیرا توجه به اشتراکات میتواند برای کشور ثمرات زیادی داشته باشد.
نویسنده کتاب "دستور تطبیقی زبان فارسی و عربی" یادآوری میکند بهترین استادان ما غالباً منتسب به اقوام هستند، دستور نویسان زبان فارسی که برخی نیز در قید حیات هستند؛ اینها ترک زبان بودند مثل دکتر حسن انوری، مرحوم خیامپور و مرحوم گیوی.
بهاعتقاد وفائی اگر ما بخواهیم مسائل قومی را برتر از مسائل ملی بدانیم، این سرآغاز تشتت و فروپاشی است. باید باور داشته باشیم فرهنگ و زبان ملی برای اتفاق و انسجام ملی اهمیت فراوان دارد و هر کس بخواهد زبان مادری را تحقیر کند از شعور و عقلانیت برخوردار نیست.
وفایی که در حوزه ادبیات تطبیقی صاحب تالیف است، باور دارد؛ سهم زبان و ادبیات فارسی در میان ادبیات ملل یک پنجم حتی تا یک چهارم است، فرهنگایرانی و زبان فارسی چنین میراثی برای ما به ارمغان آورده، وقتی به خارج از کشور میرویم میگویند ایشان از سرزمین سعدی و فردوسی و خیام است یعنی ما را به کسانی میشناسند که زبان شعری آنها فارسی بوده است.
این استاد ادبیات فارسی ایجاد تقابل بین زبان فارسی و زبان مادری را غیر منطقی دانسته و تاکید میکند؛ آنچه که موجب تضعیف زبان مادری باشد نادرست است، زیرا وجود زبان مادری در همه کشورها یک امتیاز است، اما افراط در این امر که به تضعیف زبان ملی منجر شود را نیز نامطلوب میداند.
وفائی در پایان این گفتوگو به نکتهای بس مهم اشاره میکند؛ گرچه دستگاههای مختلفی هستند، اما برای زبان فارسی متولی مشخصی دیده نمیشود. متاسفانه الان یک حالت رهایی وجود دارد؛ و بر همین اساس پیشنهاد میکند برای ایجاد نظم در انتشار کتب، "کانون ویراستاران زبان فارسی" داشته باشیم.
از مخاطبان گرامی دیدار دعوت میکنیم تا نظرات ارزشمندشان را به ما هدیه کنند تا در گفتگوی بعد مطرح و مورد سوال قرار دهیم.