چرا که هر مهاجرت هر فرد تحصیلکرده به مثابه خاموش شدن یک چاه نفت خواهد بود، چون نیروی انسانی برای پیشرفت و توسعه کشور تربیت شده است و با خروج آن این نیرو به رایگان در اختیار مهاجر پذیر قرار میگیرد.
دیدارنیوز ـ مهاجرت یکی از آسیب های اجتماعی برای کشورهای مهاجر فرست به حساب میآید، چرا که در سایه تحقق این مهم کشور نیروی انسانی خود را به راحتی از دست خواهد داد که این خود آفت بزرگی برای سلامت جامعه است، به طور کلی بسیاری از جامعه شناسان بر این باور هستند، در بیشتر موارد افرادی که اقدام به مهاجرت می کنند به موفقیت و موقعیت های بهتری دست خواهند یافت که این موضوع خود عاملی برای مهاجرت افراد دیگر به حساب می آید. همچنین مهاجرت می تواند عاملی برای پیشرفت و توسعه یافتگی کشورهای مهاجرپذیر باشد، چرا که تنها با ارائه امکانات به نسبت مناسب نیروی کار جوان، متخصص و کارآزموده را در اختیار خواهند داشت. همچنین در برخی از موارد مهاجرت خود عاملی برای افزایش سرمایه گذاری در کشورهای مهاجرپذیر باشد. از این رو «آرمان» به منظور بررسی دلایل افزایش مهاجرت و معایب پیش روی آن اقدام به تهیه گزارشی از جامعه شناسان امان ا... قرایی مقدم و عباسعلی رحمانی، کرده است که در ادامه آن را می خوانید.
یک جامعه شناس در خصوص دلایل رواج مهاجرت می گوید: به طور کلی امروزه با دو نوع مهاجرت مواجه هستیم، در ابتدا مهاجرت های داخلی و سپس مهاجرت های خارجی در کشور شیوع دارد. امانا... قرایی مقدم در گفت وگو با «آرمان» میگوید: طی چند سال گذشته به دلیل وجود بحران های آبی، آلودگی هوا و همچنین نبود شغل مناسب بسیاری از افراد از روستاها به سمت شهرهای دارای موقعیت بهتر مهاجرت کرده اند، به گونه ای که در برخی از موارد روستاها خالی از سکنه شده اند که این خود می تواند تبعات منفی بسیاری را متوجه دولت و شهروندان کند. او در ادامه بیان میکند: مهاجرت های خارجی نیز بر دو قسم است، چرا که یک عده اقدام به مهاجرت های دائمی و قطعی می نمایند. در مقابل برخی نیز تنها برای کسب علم و دانش به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند که البته در بسیاری از موارد پس از اتمام دوره های خود به کشور باز می گردند. قرایی مقدم در پاسخ به این سوال که چرا طی چند سال گذشته بسیاری از افرادی که به بهانه تحصیل کشور را ترک می کنند، دیگر حاضر به بازگشت نیستند، میافزاید: باید در نظر داشت که فراهم نکردن شرایط مناسب برای جذب افراد تحصیلکرده خود عامل اصلی برای تمایل نداشتن این افراد به کشور است، چرا که اگر زمینه لازم برای اشتغال افراد تحصیلکرده در داخل کشور فراهم شود، بیشتر این افراد پس از اتمام دوران تحصیل خود به کشور بازخواهند گشت. او می گوید: مهاجرت دارای پیامدهای منفی از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. از اینرو جامعهشناسان هرگاه موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مناسبی بر جامعه حکمفرما نباشد، آن دوران را دوره افزایش میل به مهاجرت می دانند، چرا که در بیشتر اوقات مهاجرت تنها برای دستیابی به موقعیت بهتر انجام می شود. به عبارت ساده تر در شرایط نامناسب افراد باهوش و موقعیت سنج اقدام به مهاجرت می کنند، چرا که تشخیص می دهند، در شرایطی که آنها مجبور به زندگی هستند، دیگر توانایی و موقعیت جذب نخواهد داشت. بنابراین تصمیم به مهاجرت می گیرند. قرایی مقدم بر این باور است که مهاجرت از ابتدای آفرینش انسان وجود داشته و حتی پیغمبر نیز به این مهم مبادرت ورزیده است که این خود باعث ایجاد تغییرات مثبت شده است. به عنوان مثال کشور آمریکا در سایه مهاجرت افراد شکل گرفته است. این جامعه شناس در ارتباط با آسیب های اجتماعی مهاجرت در کشورهای مهاجر فرست میگوید: لازم به ذکر است که بار منفی مهاجرت بیشتر بر دوش کشورهای مهاجر فرست خواهد بود، چرا که نیروهای متخصص، آموزش دیده و جوان خود را به واسطه مهاجرت از دست خواهد داد که این می تواند تاثیرات منفی در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر جای بگذارد.
نیروهای متخصص، آموزش دیده و جوان از دست نروند
او تصریح می کند: خروج افراد متخصص از کشور بار منفی بسیاری را از نظر هزینه و فرصت به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال کشور افغانستان نیروی کار به دیگر کشورها می فرستد که این خود می تواند ضررهای بسیاری را برای این کشور به دنبال داشته باشد، چرا که برخورداری از نیروی کار جوان و فعال یکی از اصول دستیابی به توسعه و پیشرفت محسوب می شود. قرایی مقدم در پاسخ به این سوال چه کسی خسارت مهاجرت را متحمل میشود، می گوید: به طور حتم در این شرایط تنها زیان متوجه کشورها و مناطق مهاجر فرست خواهد شد که در درجه نخست این خسارت شامل زیان های مالی است. به عنوان مثال کشور برای تربیت یک فرد تحصیلکرده در مقطع کارشناسی هزینه های بالغ بر 150 میلیون تومان را متقبل شده است که البته این سرانه سهم برای افراد با تحصیلات بالاتر بیشتر نیز خواهد بود و برنامه ریزی های بلند مدتی را در قبال این هزینه برای استفاده از این فرد در آینده نیز داشته است که تنها به دلیل مهاجرت این فرصت سوخت خواهد شد. او در ادمه بیان می کند: آمار بالای فارغ التحصیلان مهاجرت کرده خود می تواند ایجاد مشکل در اقتصاد، اجتماع و سیاست آن کشور شود، چرا که هر مهاجرت هر فرد تحصیلکرده به مثابه خاموش شدن یک چاه نفت خواهد بود، چون نیروی انسانی برای پیشرفت و توسعه کشور تربیت شده است و با خروج آن این نیرو به رایگان در اختیار مهاجر پذیر قرار می گیرد که این به قول آلفرد مارشال که می گوید اگر آموزش و پرورش کشوری در طول صد سال یک مخترع پرورش دهد، هزینه صد ساله آموزش و پرورش را جبران خواهد کرد، از اینرو نمی توان ضررهای افراد مهاجرکرده را به هیچ طریقی جبران یا محاسبه کرد. قرایی مقدم نقش نیروی انسانی در پیشرفت جامعه پررنگ می داند و می گوید: بسیاری از جامعه شناسان مانند هگل بر این باور هستند که اگر کشورهایی که دارای منابع ارزی فراوانی هستند، مانند عربستان بتوانند با درآمد ارزی خود بزرگترین فناوری را وارد کنند، اما در مقابل نتوانند نیروی انسانی ماهر و متخصص را در درون کشور خود تربیت و نگهداری نمایند، دیگر به آن رشد و توسعه اقتصادی و سیاسی مدنظر خود دست نخواهند یافت. به عبارت ساده تر نبود نیروی انسانی متخصص و جوان را نمی توان با پول جبران کرد. او در ادامه می گوید: امروزه به دلیل فراهم نشدن شرایط مطلوب و مناسب برای افراد تحصیلکرده شاهد مهاجرت روز افزون آنها هستیم که این خود نشان از نبود برنامه ریزیهای مناسب دارد و به طور حتم آثار منفی آن به زودی در جامعه هویدا میشود. این جامعه شناس معتقد است که نبود شرایط مناسب برای زندگی افراد را مجبور به مهاجرت می کند و در بیشتر موارد افراد مهاجرت کرده به ایده آل های خود دست خواهند یافت که این مهم خود انگیزه مهاجرت را در دیگران افزایش می دهد. به عنوان مثال در حال حاضر نزدیک به 30 درصد از فارغ التحصیلان بیکار هستند، چرا که زمانی برای افراد تحصیلکرده شغل مناسبی در نظر گرفته نشده است، به یقین فارغ التحصیلان مجبور خروج از کشور برای دستیابی به موقعیت شغلی مناسب خواهند شد. او می گوید: نبود امکانات مناسب میتواند انگیزه مهاجرت را در میان افراد جوان، تحصیلکرده یا افراد دارای ثروت افزایش دهد، چرا که کشورهای مهاجر پذیر به دنبال این گونه افراد هستند تا با استفاده از آنها مشکلات و موانع خود را مرتفع سازند. قرایی مقدم در پایان خاطرنشان می کند: فرار مغزها خود عاملی برای توسعه نیافتگی به حساب میآید.
مهاجرت برای برخی افراد دشوار است
یک جامعه شناس در ارتباط با پیامدهای منفی مهاجرت می گوید: به طور کلی می توان پیامدهای منفی مهاجرت را در سه دسته تقسیم بندی کرد، در ابتدا آسیب هایی که متوجه فرد می شود. در بخش دوم هم آسیب هایی که متوجه منطقه مهاجر فرست می شود و در نهایت نیز این مهم آسیب هایی را نیز متوجه مناطق مهاجر پذیر خواهد کرد. عباسعلی رحمانی در گفت وگو با «آرمان» با اشاره به مطلب فوق اذعان می دارد: مهاجرت می تواند هویت فرد را با مشکل مواجه کند، فارغ از اینکه مهاجرت از یک شهری به شهر دیگر صورت بگیرد یا اینکه از یک کشور به کشوری انجام شود، چرا که مهاجرت می تواند موقعیت اجتماعی یا خویشاوندی فرد را به مخاطره بیندازد. از اینرو فرد مهاجر برای تطبیق خود با شرایط موجود نیاز به گذشت زمان به نسبت طولانی را دارد که این خود مشکلات دیگری را برای فرد رقم خواهد زد. او در ادامه می افزاید: فرزندان افراد مهاجر کرده نیز با مشکلات بسیاری مواجه میشوند، به گونه ای که این احتمال وجود دارد، به عنوان نیروهای حومه ای آن منطقه یا کشور به حساب آیند، چرا که مهاجران در بیشتر موارد به مناطق حاشیه ای عزیمت می کنند و چنانچه با گذشت زمان به مناطق اصلی شهر نیز نقل مکان کنند، باز هم کودکان یا خود این افراد جزو نیروهای حومه ای مناطق اصلی بر شمرده می شوند. رحمانی در پاسخ به این سوال که چرا طی یکسال گذشته آمار مهاجرت در کشور افزایش یافته است، میگوید: به طور حتم دلایل بسیاری مانند دلایل فردی، حکومتی، ساختاری، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می تواند در زمره انگیزه های مهاجرت افراد قرار بگیرد. باید در نظر داشت مهاجرت یک پدیده پیچیده ای است که می تواند با منافع یا مضرات بسیاری همراه باشد. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که برخی از افراد برای دستیابی به موقعیت مالی و اقتصادی بهتر به کشورها و مناطق دیگر مهاجرت نمایند، چرا که تجربه ثابت کرده است که هر گاه افراد از نظر مالی با مشکل و بحران مواجه شوند، مهاجرت کردن را یکی از فاکتورهای اصلی برای رهایی از این معضل میدانند.
دستیابی به امنیت اجتماعی پایدار
رحمانی می گوید: افراد تمایل دارند که در سرنوشت سیاسی خود مشارکت بیشتری داشته باشند. بنابراین برای دستیابی به این موقعیت به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند، چرا که مردم در هر شرایط و موقعیتی بیشتر خواهان حکومت دموکراسی سیاسی هستند و تحت هر شرایطی حاضر به زندگی غیر ازآن نیستند. این جامعه شناس معتقد است که دستیابی به امنیت اجتماعی پایدار نیز از دیگر دلایل مهاجرت محسوب می شود، چرا که وجود آسیب های اجتماعی متعدد خود نشان از نا بسامان بودن شرایط جامعه را دارد. بنابراین افراد برای رهایی از مشکلات موجود و تضمین سلامت روح و روان خود به مهاجرت روی می آورند. به عبارت بهتر موارد مذکور باعث تسهیل در امر مهاجرت خواهد شد. رحمانی در خصوص آسیب های مهاجرت این گونه بیان می کند: به طور کلی باید در نظر داشت که آسیبهای اجتماعی مهاجرت تنها دامنگیر فرد نخواهد شد. هر چند در این میان فرد مهاجر آسیب های بیشتری را متحمل خواهد شد. هر چند در این فرصت باید متذکر شد که مهاجرت برای فرد در بسیاری از موارد مثبت ارزیابی می شود، چرا که این مهم می تواند آثار مثبت بسیاری را برای مهاجر به دنبال داشته باشد. او در ادامه تصریح می کند: سازگاری فرد مهاجر با محیط پیرامون خود نقش تعیین کننده ای در میزان موفقیت مهاجرت او خواهد داشت، چرا که طبق بررسی های صورت گرفته در برخی از موارد افراد بهرغم دستیابی به موقعیت ها و شرایط مناسب نتوانسته اند، خود را با محیط پیرامون وفق دهند. از اینرو بازگشت به موقعیت قبلی خود را ترجیح داده اند. به عنوان مثال برخی از افراد به دلیل تطابق ندادن خود با شرایط فرهنگی مناطق مهاجرپذیر پس از گذشت چند سال بازگشت به منطقه زندگی خود را ترجیح داده اند. باید در نظر داشت که در بیشتر موارد مهاجرت با اختلافات فرهنگی بسیاری همراه است که این مهم در افرادی که دارای اعتقادات مذهبی بیشتری هستند، قابل هضم نخواهد بود. رحمانی می گوید: وجود سخت گیری های اقتصادی و برخورداری از ساعت کار طولانی نیز می تواند مهاجرت را برای برخی از افراد با مشکل همراه کند، چرا که باید در نظر داشت که در کشورهای دیگر افراد متناسب با ساعت کاری خود دستمزد دریافت می کنند که این خود شاید در ابتدا برای مهاجران مساله ساز باشد. او در ارتباط گرایش بیشتر مردم به مهاجرت بیان می کند: به طور حتم هرگاه یک موضوع با موفقیت های بیشتری همراه باشد. افراد بیشتری تمایل به انجام آن را دارند. در بحث مهاجرت نیز باید یادآور شد که بسیاری از افرادی که مهاجرت کرده اند توانسته اند به موقعیت های بهتری دست یابند که این خود انگیزه مهاجرت را در دیگران افزایش می دهد. رحمانی ادامه می دهد: آسیب های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای کشورهای مهاجر فرست به مراتب بیشتر دیگر ارکان موجود در بحث مهاجرت است، چرا که در این مناطق بیشتر افراد ثروتمند، جوان، نیروهای کار متخصص، نخبگان و افراد تحصیلکرده اقدام به مهاجرت می کنند که این خود می تواند آینده منطقه و کشور مهاجر فرست را با مشکل مواجه کند، چرا که در قبال هزینه هایی که برای این افراد انجام داده است، دیگر نمی تواند هیچ گونه خدماتی را دریافت کند. او در خصوص افرادی که به صورت پناهندگی اقدام به مهاجرت می کنند، می گوید: به طور حتم این دسته از افراد با مشکلات بیشتری مواجه هستند، چرا که این احتمال نیز وجود دارد، پس از تحمل سختی ها و مشکلات دوباره به کشور بازگردند که علاوهبر از دست دادن موقعیت خود مجبور به تحمل مجازات های قانونی نیز خواهند شد. این جامعه شناس می گوید: مهاجرت در بیشتر موارد برای مناطق مبدا برکات بسیاری را به همراه خواهد داشت، چرا که می تواند از نیروهای متخصص جوان و ثروت آورده شده در کشور نیز استفاده کند که این خود می تواند باعث پیشرفت هر چه بیشتر آن جوامع باشد. رحمانی در پایان خاطرنشان می کند: کشورهای که میزان مهاجرت در آنها رو به افزایش است، در بلندمدت با چالش های بسیاری همراه خواهند بود، چرا که این افراد در برنامه ریزی های بلند مدت آن کشور لحاظ شده اند، بنابراین جای خالی آنها می تواند تبعات منفی را به دنبال داشته باشد.