آمریکا در حال سازش با طالبان و رسمیت بخشیدن به قدرت او در افغانستان است. به موازات آن، آمریکا با تجیهز و آموزش نیروهای کرد در سوریه، خط سومی در این کشور ایجاد کرده است که به تنهایی میتواند سه کشور سوریه، ترکیه و ایران را تا مدتها درگیر تهدیدات امنیتی نماید.
دیدارنیوزـ احمد کاظمی: ترامپ در قامت رئیس جمهوری آمریکا نشان داده است به هیچ عهد و پیمانی وفادار نخواهد ماند تا آنجا که ترامپ را متخصص خروج از توافقات نامیده اند.
این عهدشکنی او در سایر معاهدات مانند پیمان نفتا (قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی)، پیمانهای بینالمللی زیست محیطی کیوتو و پاریس(تعهد کشورهای دنیا به کاهش تولید گازهای آلاینده)، پیمان تجاری شراکت فرا آتلانتیک(تیپیپی)، خروج از یونسکو، پیمان جهانی سازمان ملل برای بهبود وضعیت مهاجران و پناهندگان، و همچنین پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی دیده شده است. کافیست لیست بالا را در کنار خروج از تعهدات و برنامههای داخلی آمریکا مانند طرح بیمه همگانی Obama Care قرار دهید تا یک طومار بدعهدی نوشته شود.
اکنون و در روزهای اخیر، آمریکا علیرغم همه قول و قرارهایی که با متحدان افغانی و سوری(گروههای شبهنظامی تحت حمایت آمریکا در سوریه) خود بسته بود، به یکباره اعلام کرده است میخواهد نیروهای خود را از این کشورها خارج و آنها را در مقابل دشمنانشان تنها بگذارد.
آمریکا به تنهایی در افغانستان ۱۴.۰۰۰ نیرو دارد که قرار است در فاز اول، نیمی از آنها را از افغانستان خارج کند؛ آن هم در شرایطی که بسیاری از مناطق این کشور عملا از کنترل دولت مرکزی خارج و توسط طالبان اداره میشود.
بر اساس تازهترین گزارش بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان، وضعیت کنترل دولت افغانستان بر مناطق این کشور رو به کاهش است و کنترل دولت افغانستان از ۷۲ درصد در آبان سال ۱۳۹۴، به ۵۶ درصد در سال جاری کاهش پیدا کرده است. یعنی دولت قانونی این کشور فقط بر نیمی از این کشور مسلط است و طالبان و سایر گروههای شبهنظامی بر نیم دیگری از آن حکم میرانند.
خروج آمریکا از افعانستان در شرایطی صورت میگیرد که ۱۷ سال از حضور آنها با هدف نابودی طالبان و القاعده گذشته است و حالا نه تنها آمریکا به هدف خود نرسیده است بلکه این روزها در مذاکرات آمریکا با طالبان در ابوظبی، طالبان درخواست تحویل دولت قانونی افغانستان به این گروه را مطرح میکند.
این عقب نشینی آمریکا آنقدر آشکار است که تحلیلگران سیاسی از آن به عنوان پیروزی طالبان یاد میکنند. کوری شاک، معاون رئیس عمومی «انستیتو بینالمللی مطالعات استراتژیک» در مقالهای برای صفحه Atlantic.com نوشته است که تصمیم ترامپ به خروج نیروها از سوریه همه متحدینی را که وابسته به تضمینهای امنیتی ایالات متحده امریکا هستند، نگران میکند. وی در ادامه تاکید کرده است که «حکومتهای عراق و افغانستان میباید خیلی نگران باشند.» شاک افزوده است: «هرگاه سوریه به این سادگی ترک شود و جنگ به صورت خودسرانه، اعلام پیروزی گردد، چه استدلالی برای ادامه حمایت از عراق وجود دارد در جاییکه داعش پیشتر شکست خورده است؟ و هرگاه ترامپ به تامین امنیت و کمک به حکومتداری در سوریه این قدر کم علاقه باشد، افغانستان چگونه میتواند مطمئن باشد که ترامپ تصمیم مشابهی راجع به این کشور نمیگیرد، در جاییکه جنگ بیشتر هزینهبردار است و پیشرفت در آن کمتر مشهود است؟»
در این شرایط همه گروههای متحد آمریکا در منطقه از عراق و افغانستان و سوریه که روی حمایت آمریکا از خود قمار کرده بودند با این پرسش مواجه هستند که سرنوشت آنها در دوران پسا آمریکا چه خواهد شد؟ ترامپ در مورد سوریه از سایر کشورهای جدی تر است و میخواهد همه نیروهای خود را ظرف ۶۰ روز آینده از این کشور خارج کند.
نیروهای کرد اما با این تصمیم آمریکا مخالفند. «دیدبان حقوق بشر سوریه» به نقل از منابع نزدیک به «نیروهای دموکراتیک سوریه» نوشت که آنها این اقدام را «خنجر زدن از پشت» به خود و یگانهای مدافع خلق کرد میدانند زیرا قبل از اعلام رسمی این تصمیم، ترامپ با اردوغان مشورت کرده بود و او را در جریان گذاشته بود. اردوغان هم بلافاصله اعلام کرد که قصد دارد عملیاتی نظامی علیه نیروهای کرد مسلح در شمال سوریه انجام دهد.
کاخ سفید برای خالی نبودن عریضه گفته است که نظامیان آمریکایی در آماده باش خواهند بود تا در صورت ضرورت، مجددا برای دفاع از منافع آمریکا در سوریه وارد عمل شوند. وزارت امور خارجه آمریکا هم از خروج تمامی کارکنان دیپلماتیک آمریکا از سوریه در طی ۲۴ ساعت خبر داده است.
بلافاصله پس از آن ده ها نفر از هواداران شبه نظامیان کرد سوریه امشب در برابر کاخ سفید تجمع کردند تا مخالفت خود را با این تصمیم اعلام کنند. هم اکنون علاوه بر ۱۴.۰۰۰ نیروی آمریکایی در افغانستان، ۵.۰۰۰ نیرو در عراق و ۲.۰۰۰ نیرو هم در سوریه حضور دارند.
آش شکست سیاستهای منطقهای آمریکا آنقدر شور شده است که خود ترامپ در طی توییتهایی گفته است که آمریکا با پلیس شدن در خاورمیانه و هزینه کردن تریلیونها دلار، چیزی را نصیب خود نکرده و فقط به ایران و روسیه کمک میکند.
واکنشها به عقب نشینی آمریکا
واکنشها نسبت به تصمیم ترامپ، متفاوت بوده است .در میان خود تیم دولت و کنگره، مخالفان و موافقان زیادی وجود دارد. در این میان، استعفای «جیمز ماتیس» از وزارت دفاع، نمادی از مخالفت با تصمیم ترامپ در میان کلیدیترین نیروهای دولت وی است. به گزارش شبکه خبری فاکس نیوز، همزمان با اعلام رئیس جمهوری آمریکا، پنتاگون یک نسخه از استعفانامه آقای متیس را منتشر کرد. او در نامه خود به پرزیدنت ترامپ نوشته است: «یک کشور قوی به یک شبکه جامع متحدان متکی است» و در ادامه بر لزوم احترام به متحدان آمریکا و مقابله با کشورهایی چون چین و روسیه تاکید کرده است. وی افزوده است: «چون شما مستحق آن هستید وزیر دفاعی داشته باشید که نظراتش با شما و دغدغههای شما همسوتر باشد، معتقدم برای من بهتر است از سمت خودم کنار بروم.»
این مخالفت و نگرانی در درون کنگره و در میان مقامات کشورهای دیگر چون فرانسه و رژیم صهیونیستی نیز بروز کرده است. مخالفان؛ این تصمیم ترامپ را هدیهای به ایران، روسیه و سوریه میدانند. از جمله لیندزی گراهام سناتور جمهوریخواه، این تصمیم را اشتباه توصیف کرد و گفت که این مشابه اشتباهی است که پیشتر باراک اوباما هم مرتکب شده بود. به گفته او، خروج این نیروها از سوریه میتواند به داعش انگیزه بازگشت دهد و به تلاشها برای مقابله با حکومت ایران هم لطمه وارد کند. وی همچنین در توئیتی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را "استراتژی خطرناک" خوانده و گفته که "به سمتی میرویم که تمامی دستاورهای خود را از دست بدهیم". او این خروج را مسیری میداند که ممکن است به "دومین یازدهم سپتامبر" ختم شود.
مارک وارنر سناتور دموکرات و معاون کمیته اطلاعات سنای آمریکا نیز این تحولات را "ترسناک" خوانده است. آنتونی زورکر تحلیلگر بیبیسی در واشنگتن میگوید حالا که یکی از آخرین سنگرهای "عقلانیت" در برابر رئیس جمهوری آمریکا کنار رفته باید منتظر تلاطم زیادی در سیاستهای دولت آمریکا بود. باب کورکر رئیس جمهوریخواه کمیته سیاست خارجی سنا، و مارکو روبیو از سناتورهای جمهوریخواه هم به انتقاد از این تصمیم پرداخته اند. البته شخص ترامپ در توجیه تصمیم خود، مدعی شده است که این تصمیم او، روسیه و ایران را ناراحت و نگران کرده است.
در مقابل، حامیان ترامپ فقط به این نکته اکتفا کردهاند که تصمیم رئیسجمهور مبتنی بر راهبرد منطقهای او است که به نظر میآید فقط به هدف کاستن از ننگ و خفتی است که در غرب آسیا متوجه آمریکا شده است.
در همین چارچوب، شبکه تندروی «فاکسنیوز» ادعا کرد که از این پس و براساس راهبرد جدید، نوعی تقسیم کار میان آمریکا و اسرائیل ایجاد خواهد شد؛ اسرائیل با جنبش حزبالله در مرزها سرگرم خواهد شد و آمریکا نیز ایران را هدف حملات هوایی قرار میدهد!
در همین راستا این شبکه و حامیان ترامپ برای توجیه کردن افکار داخلی آمریکا این دلایل را بیان کرده اند :
«خاورمیانه ارزش ماندن ندارد»، «خروج نظامیان آمریکایی از خاورمیانه باعث میشود ایران اهداف نظامی سهلالوصولی نداشته باشد»، «ماندن در خاورمیانه، پرهزینه و بیحاصل است»، «خروج آمریکا از منطقه، ایران و روسیه را ناراحت و نگران کرده است»، «ترامپ مرد تصمیمات غافلگیرکننده و غیرقابل پیشبینی است.»
پیامدهای عقب نشینی آمریکا
اگر بتوان به نقل قول مشاوران کاخ سفید اعتماد کرد و این سیاست جدید را ناشی از راهبرد جدید منطقهای آمریکا دانست باید کمی دقیقتر به این موضوع نگاه کرد. بر همه تحلیلگران سیاسی به عینه ثابت شده است آمریکا مانند سلف خود بریتانیای استعماری، هر وقت از جایی خارج میشود، انبوهی از مشکلات و از همگسیختگیهای اجتماعی و سیاسی از خود برجای میگذارد تا جای پایی برای بازگشت خود به آنجا نگاه دارد!!!
مسئولین سیاسی-امنیتی کشورمان باید به این نکته توجه کنند که آمریکا در حال سازش با طالبان و رسمیت بخشیدن به قدرت او در افغانستان است. به موازات آن، آمریکا با تجیهز و آموزش نیروهای کرد در سوریه، خط سومی در این کشور ایجاد کرده است که به تنهایی میتواند سه کشور سوریه، ترکیه و ایران را تا مدتها درگیر تهدیدات امنیتی نماید. این سیاست جدید آمریکا باید به دقت توسط همه مسئولین رصد شود تا نطفه شوم دیگری مانند داعش در این منطقه به بار ننشیند.
خروج آمریکا از منطقه میتواند به ضعف کشورهای همپیمان او و مخصوصا رژیم صهیونیستی منجر شود. این اتفاق همچنین موجب قوت و همدلی نیروهای مقاومت در منطقه میشود، لذا ترس از این ضعف و انقطاع ممکن است موجب اتحاد و هماهنگی بیشتر عربستان و سایر کشورهای عرب با رژیم صهیونیستی شود و آنها را وادار کند دست به کارهای ماجراجویانهای بزنند تا هیمنه خود را همچنان حفظ کنند.
کنترل کشورهای منطقه بر سوختهای فسیلی خود، ایجاد نظم جدید در منطقه با محوریت ایران، مقاومت، سوریه، روسیه و ترکیه، از دیگر پیامدهای خروج آمریکا از منطقه خواهد بود و در این میان، چیزی که مهمتر از همه است و احتمالا محقق خواهد شد، چندقطبی شدن نظم جهانی و عقبنشینی تاریخی غرب از منطقه غرب آسیا است.
بنابراین بیدلیل نیست که اشرافیت سیاسی آمریکا، اندیشکدههای غربی، فرانسه، سران رژیم صهیونیستی و کردهای مورد حمایت آمریکا در سوریه، نسبت به پیامدهای تصمیم ترامپ به شدت ابراز نگرانی میکنند و در مقابل نیز ایران، روسیه، سوریه و مقاومت، این پیروزی بزرگ را به یکدیگر تبریک میگویند و محافل سیاسی و رسانهای دیگر کشورها نیز این اتفاق را پیروزی بزرگ جبهه مقاومت میدانند.
اما طبق احتمالات بالا نبایستی به صورت یک طرفه و مثبت به این رویداد نگاه شود. مردم این منطقه و سران کشورهای خاورمیانه، قرنهاست به پای منفعتطلبی قدرتهای استعماری ذبح شده اند. اکنون فرصت مناسبی است که مسئولان سیاسی با پیگیری دیپلماسی جدیدی شروع به تنشزدایی و تحکیم ارتباطات خود با کشورهای همسایه نمایند تا از غلتیدن آنها به دامن رژیم صهیونیستی و شکلگیری پیمانهای شوم دیگری جلوگیری کنند.