تیتر امروز

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب
همافر حقوقدان و سیاستمدار اقتصاد خوانده در تنگنای سی‌ام

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب

در سی‌امین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان محمود علیزاده طباطبایی، حقوقدان و عضو شناخته‌شده حزب کارگزاران سازندگی بود و از روزهای قبل از انقلاب و ماجرای کودتای نوژه و نقش روس‌ها...
سازمان‌ها و نهادینه شدن دروغ

سازمان‌ها و نهادینه شدن دروغ

اینکه در جامعه انسانی صداقت و شفافیت چه تاثیراتی در سلامت و آرامش اجتماعی دارد نکته‌ای است که می‌توان اهمیت و اعتبار آنرا در وضعیت مقابل آن یعنی میزان تشویش و تخریب ناشی از دروغ و دروغگویی ارزیابی...
یادداشتی از علی ربیعی

تصمیم غلط اخراج اساتید با تحلیل غلط

علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی و سیاست‌مدار اصلاح‌طلب در یادداشتی با عنوان «تصمیم غلط اخراج اساتید با تحلیل غلط» به بحث داغ این روزها درباره اخراج اساتید دانشگاه‌ها اشاره کرد و در اعتماد نوشت: «در شرایط انزوای فعلی و در حالی که به‌طور قطع نیازمند استفاده از نیرو‌های متخصص داخلی هستیم، خروج اساتید دانشگاه به معنای حرکت در مسیر تداوم نابسامانی‌ها است.»

کد خبر: ۱۵۵۱۷۳
۰۸:۳۷ - ۱۲ شهريور ۱۴۰۲

تصمیم غلط اخراج اساتید با تحلیل غلط

دیدارنیوز: «اخراج اساتید، سبب کاهش فزاینده اعتماد به ویژه پس از سلسله اتفاقات یک‌سال اخیر شده است که منجر به از بین رفتن سرمایه اجتماعی می‌شود.»

علی ربیعی نوشت: «از ابتدای شکل‌گیری ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱، همواره این نگرانی وجود داشت که به دلیل فقدان تحلیل‌های درست، این رخداد‌ها نه‌تن‌ها نادیده گرفته خواهند شد، بلکه تبیین و تحلیل‌های غلط از علت نا‌آرامی‌ها و اعتراضات، ممکن است سبب وقوع حوادث پیچیده‌تر از رخداد‌های قبلی شود.

براساس علم مدیریت بحران، تصمیمات بر اساس تبیین‌های غلط، موج جدیدی از بحران را می‌آفرینند. اما با این پیش‌فرض، باز هم متاسفانه در شرایط کنونی شاهد تصمیماتی عجولانه بر اساس تصمیمات غلط هستیم. اساسا تحلیل غلط هم به علت فهم غلط از مساله و هم ساده کردن صورت مساله است. به رغم آثار اجتماعی گسترده چنین روندی در جامعه، این نوع اقدامات تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران را از خود راضی می‌کند.

برخی نظام‌ها، برای تبیین پدیده‌هایی مانند نا‌آرامی‌ها با علل گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی یا حتی آثار سیاست‌های غلط، برای فرار از اتخاذ تصمیمات سخت، پیچیده و مسوولانه اصلاح‌کننده امور، تنها اقدام به ساده‌سازی و در مواردی حتی نادیده گرفتن مساله می‌کنند. در این یادداشت قصد دارم به موضوع تصفیه و تسویه دانشگاه‌ها از اساتید مطرح و در مقابل جذب افراد جدید با فشار بر گروه‌های علمی اشاره نمایم. پیش از این، در تحلیلی از یک فرد تصمیم‌ساز شنیدم که برخی اساتید دانشگاه و معلمان نا‌هماهنگ در آموزش و پرورش، عامل اصلی ناآرامی‌های اخیر هستند. در ابتدا با خود اندیشیدم که این امر، شاید یک تحلیل فردی باشد، اما شواهد نشان می‌دهد که این شیوه تفکر به تحلیل و دیدگاه غالب تصمیم‌گیران تبدیل شده است.

براساس چنین تحلیلی، آموزه‌های فراگرفته شده دانشجویان از دانشگاه‌ها، سبب بروز حالت‌های اعتراضی شده که منجر به حضور در خیابان‌ها و شکل‌گیری کنش‌های اعتراضی شده است. با چنین تحلیل اشتباهی، متاسفانه اقدامات مخربی در دانشگاه‌ها شروع شده است که در این یادداشت به آثار آن خواهم پرداخت.

۱- از مهم‌ترین آثار این پدیده، تهی شدن دانشگاه از نخبگان، اندیشمندان و عالمان است. افراد توانمندی که صرفا با هدف گسترش اندیشه و ارتقای علمی دانشجویان پای به این عرصه گذاشته‌اند، با ایجاد چنین وضعیتی، دیگر رغبتی به حضور و تدریس در دانشگاه‌ها نخواهند داشت و جای آن‌ها را افراد کم‌مایه، اما «وفادارنما» خواهند گرفت.

۲- دومین اثر، بی‌اعتباری دانشگاه نزد دانشجویان و جامعه علمی است. دانشگاه اعتبار خود را به‌شدت از دست خواهد داد و نتیجه آن سقوط رتبه علمی دانشگاه‌های ایران نسبت به سایر کشورهاست. اخراج اساتید، سبب کاهش فزاینده اعتماد به ویژه پس از سلسله اتفاقات یک‌سال اخیر شده است که منجر به از بین رفتن سرمایه اجتماعی می‌شود.

۳- اثر بعدی، درست برخلاف هدف متصور از سیاسی و اعتراضی نشدن دانشگاه، در پی چنین تصمیماتی، گفتگو‌های اعتراضی بیشتر شکل خواهد گرفت.

۴- از دیگر تاثیرات اخراج‌ها، افزایش احتمال خروج اساتید اخراج‌شده از کشور است که خود به معنای شتاب گرفتن خروج سرمایه‌های انسانی از میهن و جذب این سرمایه‌ها در کشور‌های دیگر است.

۵- اخراج اساتید به معنای اخراج ایده، فکر، خلاقیت و سرمایه‌های دانشی رشد و توسعه کشور است. به عبارتی در شرایط انزوای فعلی و در حالی که به‌طور قطع نیازمند استفاده از نیرو‌های متخصص داخلی هستیم، خروج اساتید دانشگاه به معنای حرکت در مسیر تداوم نابسامانی‌ها است.

در این اندیشه‌ام: لحظاتی وجود دارد که فلسفه وجودی یک نهاد به پرسش گرفته می‌شود. درست در چنین لحظاتی است که باید به بنیاد‌های تاسیس آن نهاد بازگشت. وقتی از دولت، دولت‌زدایی می‌شود باید پرسید دولت چیست؟ وقتی اقتصاد تحت فشار مداخلات برون‌اقتصادی شکل دستوری به خود می‌گیرد باید پرسید اقتصاد چیست. امروز نیز باید به بنیان‌های دانشگاه بازگشت و از خود پرسید: دانشگاه چیست؟ و تا کجا می‌توان از چیزی به نام دانشگاه سخن گفت؟»

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی