تیتر امروز

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب
همافر حقوقدان و سیاستمدار اقتصاد خوانده در تنگنای سی‌ام

از بدرقه تیمسار ربیعی و جهانبانی تا زورآزمایی با ژنرال‌های اصلاح‌طلب

در سی‌امین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان محمود علیزاده طباطبایی، حقوقدان و عضو شناخته‌شده حزب کارگزاران سازندگی بود و از روزهای قبل از انقلاب و ماجرای کودتای نوژه و نقش روس‌ها...
سازمان‌ها و نهادینه شدن دروغ

سازمان‌ها و نهادینه شدن دروغ

اینکه در جامعه انسانی صداقت و شفافیت چه تاثیراتی در سلامت و آرامش اجتماعی دارد نکته‌ای است که می‌توان اهمیت و اعتبار آنرا در وضعیت مقابل آن یعنی میزان تشویش و تخریب ناشی از دروغ و دروغگویی ارزیابی...
از چشم جهان (۱۰۴)

چرا اوکراین گفت‌و‌گو با روسیه را اکنون بی‌معنا می‌داند؟

تجربه تاریخی نشان می‌دهد اگر کشور روسیه در شرایط فعلی خود باقی بماند، با اوکراین وارد مذاکرات صادقانه نخواهد شد و یا از روی حُسن نیت با کی‌یف توافق صلح امضا نخواهد کرد.

کد خبر: ۱۵۳۶۹۹
۰۱:۰۸ - ۱۲ مرداد ۱۴۰۲

از چشم جهان روسیه اوکراین

 

دیدارنیوز ـ سرویس بین‌الملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.

منبع: وب‌سایت پولیتیکو https://www.politico.eu/article/ukraine-negotiate-russia-peace-war/

نویسنده: آندره آملند، تحلیل‌گر مرکز مطالعات اروپای شرقی در موسسه امور بین‌الملل سوئد، مستقر در استکهلم

مترجم: حمید رضا بابایی

با قاطعیت می‌توان گفت که مردم و رهبران اوکراین، بسیار بیشتر از غرب و دیگر کشور‌های جهان، خواستار صلحی ماندگار با روسیه هستند. پس چرا کی‌یف برای کنار آمدن با مسکو پیشگام نمی‌شود؟

واقعیت آن است که جنگ روسیه با اوکراین به سادگی از طریق مذاکره پایان نخواهد یافت. در صورت آغاز مذاکره، روسیه بر اساس الگوی تاریخی خود عمل خواهد کرد، یعنی پیگیری مسائل در قالبی گسترده از آسیب‌شناسی که حصول صلحی ماندگار را غیرممکن می‌کند. حداقل می‌توان گفت این نظر اغلب اوکراینی‌ها و سایر کشور‌ها در اروپای مرکزی است.

حملات کنونی در جنگ اوکراین، نه نخستین تهاجم مسکو علیه مردم اوکراین است و نه تنها عملیات توسعه طلبانه جاریِ کرملین در امپراتوری سابق روسیه.

درس‌های قابل اعتماد از گذشته خودِ اوکراین و همچنین تاریخ و اوضاع کنونی همسایگان آن، همگی به اوکراینی‌ها آموخته است که مسکو قابل اعتماد نیست؛ و البته که تجربه تاریخی و تحلیل‌های جامع نشان می‌دهد اگر کشور روسیه در شرایط فعلی خود باقی بماند، با اوکراین وارد مذاکرات صادقانه نخواهد شد و یا از روی حُسن‌نیت با کی‌یف توافق صلح امضا نخواهد کرد.

به زبان ساده، رویکرد امپریالیستی و سنتی حکومت روسیه، قوی‌تر از آن است که به توافقی معنادار و درازمدت تن دهد.

در حقیقت، وسوسه توسعه طلبی در چشم‌انداز راهبردی مسکو – که از قرن‌ها پیش به این سو وجود داشته- شاید حتی با تغییری دموکراتیک در رژیم سیاسی این کشور (روسیه) دست نخورده باقی بماند. این تجربه‌ای است که تبعات آن در نخستین جمهوری روسیه در فوریه تا اکتبر ۱۹۱۷، و نیز دومین جمهوری روسیه از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ مشهود بود.

به همین دلیل، برخلاف عقیده بسیاری از ناظران خارجی، از نظر اکثر سیاستمداران، کارشناسان و دیپلمات‌ها در اوکراین و کشور‌های اروپای شرقی، جنگ کنونی روسیه-اوکراین، نتیجه دغدغه‌های ذهنی اولویت‌دارِ ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه نیست.

آن‌ها این جنگ را نیز مظهری دیگر از سلسله کشور‌گشایی‌های مرسوم و عملیات نظامی دوگانه می‌بینند که روسیه در طول قرن‌ها دنبال کرده است. تمام ملت‌هایی که پیشتر تحت حاکمیت امپراتوی روسیه بودند – امپراتوری روس، تزارها، شوروی و دوران پس از آن- همگی توسعه‌طلبی مشابهی را تجربه کرده‌اند؛ و تجاوزی که هم اکنون در اوکراین دیده می‌شود، تنها تازه‌ترین ظهور همین رویکرد محسوب می‌شود.

از چشم جهان روسیه اوکراین

در فوریه  ۲۰۲۲ بسیاری از ناظران از سخنان صریح پوتین که گفته بود تهاجم به اوکراین ـ با رئیس جمهور یهودی‌اش- از نگرانی‌های ضد فاشیستی روسیه ناشی شده است، متعجب شدند. برعکس آنها، بسیاری از مردم  در کشور‌های اروپای شرقی، از اتهام روسیه که رهبران، دولت‌ها و نخبگان آن  کشور‌ها را فاشیست می‌خواند، آشنا هستند.

مثلا ۳۰ سال قبل از تشدید بحران کنونی در اوکراین، لشگر چهاردهم روسیه در مناقشه داخلی مولداوی دخالت نظامی کرد. الکساندر لبد، ژنرال فقید ارتش روسیه دخالت غیرقانونی سربازان خود را در یک  کشور خارجی، با ادعایی توجیه کرد که  با "دروغ‌های پوتین" بسیار شباهت داشت. وی گفت عملکرد دولت تازه تاسیس جمهوری مولداوی در کیشیناو (پایتخت مولداوی) بدتر از رویکرد آلمان نازی در ۵۰ سال قبل بود.

این دخالت آشکار، در نهایت به تجزیه جمهوری مولداوی منجر شد و بقایای لشگر چهاردهم روسیه ـ موسوم به گروه عملیاتی نیرو‌های روسی ـ از آن زمان تاکنون به عنوان میهمان ناخوانده در خاک مولداوی باقی مانده‌اند.

این بخشی از تاریخ اخیر روسیه از سال ۱۹۹۲ است، یعنی هم‌زمان با تحرکات غرب‌گرایانه و لیبرال روسیه در دوره‌ای زمانی که پوتین صرفا یک چهره معمولی سیاسی در سن‌پترزبورگ بود، اما این مسئله بیانگر نکته‌ای مهم‌تر است. مهم نیست که آیا پوتین در آینده بر مسند قدرت باشد یا خیر، و یا این که  رژیم روسیه دمکراتیک، تمامیت خواه، سلطنت طلب، اولیگارشی یا هر چیز دیگر باشد. در هر صورت حرکت توسعه طلبانه مسکو، همچنان ادامه خواهد یافت.

شاید از نظر بسیاری تحلیلگران غربی، این جبرگرایی قومی-تاریخی غیرعلمی باشد، اما در میان همسایگان نزدیک روسیه، داشتن چنین نگاه منفی نسبت به روسیه بسیار عادی است. مردم کشور‌های اروپای مرکزی، قفقاز و آسیای مرکزی همگی بار‌ها رویکرد استعماری روسیه را تجربه کرده‌اند.

عملیات مسکو با ساختاری کاملا مشابه طراحی شده تا تاکیدی باشد بر قدرت امپریالیستی آن، و تهاجم روسیه به اوکراین هم تازه‌ترین ساز‌و‌کار مشابه همین رویکرد تاریخی است.

با توجه به این سابقه تاریخی، تلاش برای آتش‌بسِ معنادار با حاکمان کنونی مسکو احمقانه به نظر می‌رسد. شاید پوتین و جانشینان‌اش به خوبی وارد مذاکرات سیاسی شوند و گفتگو‌هایی به ظاهر جدی انجام دهند. کرملین حتی می‌تواند صحبت از توافق آتش‌بس بکند و از اقدامات "اعتمادساز"  دم بزند. با این وجود، چنین اقدامی، نوعی عقب‌نشینی موقت تاکتیکی است که هدف بعدی آن تاکید مجدد بر سلطه‌گری، برتری و اقتدار کرملین خواهد بود.

علاوه بر آن، وقتی پای اوکراین در میان باشد، تجاوزگری روسیه ماهیتی کینه‌توزانه و غیرمنعطف دارد، زیرا مسکو از به رسمیت  شناختن هویت ملی و فرهنگ اوکراین خودداری می‌کند.

دشوار بتوان نپذیرفت که این بی‌احترامی نه تنها ریشه در سلطه‌جویی روسی دارد، بلکه از بخشی از احساس حقارت روسیه ناشی می‌شود. هرچه باشد، کی‌یف، مرکز تاریخی دولت "روس کی‌یف" در قرون وسطی در اروپا بوده آن هم سه قرن پیش از آن که به نام مسکو در منابع تاریخی اشاره شود.

با توجه به این ذهنیت تاریخی و تن ندادن اوکراین به خواسته‌های روسیه، مشخص نیست واقعا چه نوع توافق ماندگاری با روسیه قابل حصول خواهد بود. گرچه شاید دستیابی به آتش‌بس، اکنون و یا متعاقبا، مطلوب باشد، اما ملاحظات راهبردی به کی‌یف خاطرنشان می‌کند که مسکو قابل اعتماد نیست چرا که هرگونه توقف در جنگ به روسیه امکان می‌دهد ارتش، اقتصاد و مردم خود را برای تهاجمی دیگر در آینده آماده کند؛ لذا اوکراینی‌ها باید پیش از آغاز هرگونه مذکرات جدی با کرملین، منتظر شکست آشکار و ویران کننده روسیه باشند.    

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی