دیوان اشعار عیسی کشوری در تاجیکستان و ازبکستان منتشر می‌شود

دیدارنیوز ـ سبک زندگی: نیما کشوری، مشاور و مسئول دفتر عیسی کشوری با ارسال متنی به دیدارنیوز خبر از انتشار دیوان اشعار این شاعر ایرانی در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان داد. 

در متنی که به دیدارنیوز رسیده، آمده است:
دیوان اشعار مسیحا صد هزار بیت شعر دارد که بزرگترین مجموعه شعر پارسى است. متاسفانه بعلت غفلت مسولین فرهنگى کشورى همانطور که ترک‌ها مولوى را ترک معرفى کردند در اینده شاعر معاصر هم تاجیک یا ازبک معرفى خواهد شد

دیوان مسیحا به سبک شاهنامه فردوسى نگارش شده است با این تفاوت که شاهنامه اساطیری و مخصوص قوم پارس و تاریخ کهن ایران است ولى در دیوان مسیحا تاریخ بشر از زمان پیدایش تا کنون و دور نماى زندگى انسان‌ها در اینده به رشته تحریر در امده است بعنوان مثال مسیحا در بیان انقراض گونه هاى دیگر انسان و باقى ماندن انسان خردمند به نقش سگ در بقا انسان به تفصیل اشاره کرده و معتقد است سگان نوعى گرگ بودند که جذب محبت انسان خردمند شدند. ولى آدمیان با محبت گرگى را سگ کردند ولى خلق گرگی او را خود گرفتند و بجان هم افتادند

از دکتر عیسى کشورى تا کنون سى و هفت اثر منتشر شده است که دو کتاب " لطایف القضا " و هاوکینگ خدا و بهشت " عنوان پر فروش‌ترین کتاب سال را در موضوعات خود کسب کردند. کشورى تا کلاس پنجم ابتدایى حافظ قران و دیوان حافظ بود و تا پایان دوره دبیرستان سه کتاب از او منتشر شد. کشورى در کتاب شادى به بحث شادى از دید اندیشمندان بزرگ دنیا و همچنین شعراى بزرگ ایرانى از جمله مولوى، خیام و حافظ پرداخته است، موضوع شادى براى مولف از این نظر اهمیت دارد که از دید او شادى هدف زندگى است و مولف به تفصیل به این موضوعات پرداخته است که شادى چیست؟ در چه چیز‌ها یا انجام چه امورى است؟ و چگونه میتوان شادمانه زیست از نظر مولف شرط ضرورى براى توسعه اقتصادى و همه جانبه هر کشورى وجود شادى در ان کشور است و خروجى مردمان افسرده و گریان جز جرم و جنایت و عاقبت انان جز زندان و بیمارستان نخواهد بود، او بهترین سیاست را براى هر دولتى سیاست شادکامى میداند و توصیه میکند همه افراد که شاد بودن براى انان مهم است باید این کتاب را مطالعه کنند.

اما این بار نویسنده در اقدامی گسترده‌تر اقدام به انتشار دیوانش در کشور‌های فارسی زبان گرفته است. کشوری به دیدارنیوز گفت: «علت انتشار این دیوان اشعار در کشورهاى دیگر ریشه در سخت گیرى غیر معمول و ممیزى وزارت ارشاد دارد.

وی افزود: « کتاب لطایف القضا بعد ٦٣ بار انتشار باز زیر تیغ ممیزى مثله شد و حتى سخن مولف که درد دل همه مردم مظلوم این سرزمین است را نیز حذف کردند».

سگ گرگى بود گرگى رها کرد و ره آدمى گرفت
افسوس آدمى وانهاد آدمیت و ره گرگى گرفت

مسیحا علاوه بر بیان تاریخ انسان خرمند بانظمی زیبا بر روی سیاره زمین به انحراف و نقص‌های آدمیان نیز مفصلا پرداخته
به عنوان مثال او اعتقاد دارد که علت تخریب محیط زیست ناشی ازاین توهم است که انسان خود را اشرف مخلوقات می‌داند و فکر میکند تمام گونه‌های زیستی دیگر بر روی زمین قربانی خودخواهی‌های او شوند درحالی که از نظر شاعر این توهمی بیش نیست.

زمین در کهکشانی بی کرانه
چو دانه خردلی در کاه دانه
ببین خودت را ازاین مقدار چندی
که کم بافی ز وهم خود فسانه

عیسی کشوری به انحراف دیگر آدمیان درباره زنان مفصلا اشاره کرد و اظهار کرد: «در دوران مالکیت در جنگ‌ها زنان اسیر را به عنوان کنیزک خرید و فروش می‌کردند و مقام زن که یک الهه بود و حفظ حس زنانگی در بشر که موجب تعادل در احساسات آدمیان بود ازبین رفت و نمی‌دانستند که مردان بزرگ هرگز در دامن زنان تحقیر شده به دنیا نمی‌آیند، بنابراین حقوق زنان ازبین رفت و زن موجودی شد که دارای یک سری تکالیف بدون حقوق شد. مسلما در دامن چنین زنان تحقیر شده هیچ وقت مردان بزرگی پرورش پیدا نخواهند کرد و این خطای بزرگ آدمیان بود

او تاریخ بشر را به دلیل فقدان عشق و نبود شادمانی تاریخی سراسر رنج میداند ومی گوید:

انانکه امدند و زیستند و رفتند
دو کار به سامان نکردند و رفتند
یکى شاد مان نبودند آنسان که باید
دگر عشق نورزیدند انچنان و رفتند
اند ر مکافات این دو گنه انان
امدند، رنج بردند و رفتند

مسیحا معتقد است که بزرگ‌ترین گناه آدمیان این بود که آنگونه که باید عشق می‌ورزیدند نورزیدند و آن گونه که باید شاد می‌بودند شادی نکردند، بنابراین حاصل زندگی آنان جز رنج، جنگ، کشتار، بردگی و تیره روزی نبود.

او همچین به موضوع شادی در کتاب شادی پرداخته و معتقد است که تنها انسان‌های شاد و با حال خوب می‌توانند کار نیک انجام داده یا سخن نیکو بگویند و اگر آدمیان متوجه این حقیقت باشند که زندگی موهبتی بس کوتاه بر روی سیاره زمین است هم خود را آزار نمی‌دهند و هم از آزار دیگران دست برمی‌دارند:

دانی که آخر کار خاک شوی خاموش در خاک گل
حالیا زندگی از سر شوق و بخند از ته دل

او در مورد آینده بشر بر روی سیاره زمین عقیده دارد که با بالا رفتن آگاهی و دانش و حذف حماقت‌های موروث مرز‌های خودساخته بشر ازبین خواهد رفت و آنچه موجب جدایی و کینه توزی آدمیان نسبت به هم شده کم رنگ خواهد شد و صفت گرگی در آدمیان کم کم ازبین خواهد رفت.
کشوری  نوید روزگاری را می‌دهد که دیگر خون انسانی به دست هم نوع ریخته نمیشود و با دانش و اخلاق انسانی آدمیان بهشتی نقدبرروی زمین برپا خواهند کرد:.

چون که میگردد جهان، چون گردباد
ساکنانش را برون خواهد فتاد
پس ز غم سنگین مشو تا نشکنی
شاد و رقصان باش هر چه باد باد