
ستون جدید دیدار در حوزه بینالملل به نام «ترکیه، از فراز گالاتا» است که تمثیلی است از برج قدیمی گالاتا در استانبول که قرنها دیدبان این کشور بوده و این ستون نیز به نوعی رسانههای ترکیه را رصد و ترجمه برخی مطالب را منتشر میکند.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
نویسنده: ابراهیم کراس
منبع: روزنامه کارار ( مخالف دولت)
مترجم: رضا قنبری، روزنامه نگار حوزه ترکیه
-آنها که سنشان قد می دهد به خاطر دارند حدود دو دهه پیش در نخستین سالهای به قدرت رسیدن آک پارتی و زمانی که حمله دولت بوش به عراق خشم جهان را برانگیخته بود یک رمان پر فروش در ترکیه سروصدای زیادی به راه انداخت: "طوفان فلزی"، داستان اشغال ترکیه توسط آمریکا. در پشت جلد کتاب آمده است: « آمریکاییها برای به چنگ آوردن ماده معدنی "بور" همه چیز را به خطر انداختند». درباره ارزش ادبی این اثر جالب و پر تیراژ سخنی نمیگویم اما مطمئنا این کتاب نمونه بسیار غنی در مطالعات جامعه شناسی ادبیات است. مدتی بعد از رمان طوفان فلزی، یک سریال تلویزیونی با تأثیر مشابه و حتی بسیار بزرگتر به کانون بحث ها آمد. سریال "دره گرگها" که با موضوعاتی چون «دولت پنهان، پدر خوانده ها و معدن بور» رکورد ببینده تلویزیونی در تاریخ ترکیه را شکست.
سپس در شبکههای نزدیک به فتح الله گولن سریالهای درباره نفوذ کانونهای تاریک قدرت در ارکان دولت و برنامهریزی برای تجزیه ترکیه به نمایش درآمد. اخیراً هم، سریال "سردار ارطغرل" که با نسخه قرن سیزدهمی به مضامینی مثل "خانواده های حاکم بر جهان، دولت عمیق و هیئت های مخفی و مخوف " می پردازد. علاقه و کنجکاوی فوق العاده جامعه ترکیه به چنین موضوعاتی تازگی ندارد اما مسئله، موضوع "نیت پنهانی آمریکا" در چنین آثاری است. هرچند این جنبش ضد آمریکایی از دهه شصت ابتدا توسط سوسیالیستها، سپس اسلامگرایان، ملیگرایان و ناسیونالیستها در کشور رشد یافته و اکنون یکی از ویژگی های اصلی جامعه ترکیه است.
-تناقض اما آنجاست که ما به دلیل تهدیدات و منافع متقابل در یک سیستم دفاعی/ امنیتی مشترک با آمریکا قرار داشته و اهدافمان را از نظر تاریخی در غرب دنبال می کنیم. هرچند اکثریت قاطع جامعه و روشنفکران چون دیگر کشورهای منطقه دارای احساسات و افکار ضد آمریکایی هستند. بنابراین نباید از تیتر " حمله به عوامل آمریکا" رسانه های حامی دولت برای عملیات نظامی هفته پیش در سوریه زیاد تعجب کرد. صادقانه بگویم این رویکرد خبری با احساس جامعه نیز همخوانی دارد. همچنانکه پس از حادثه تروریستی خونین خیابان استقلال، وزیر کشور اعلام کرد: ما تسلیت آمریکا را نمی پذیریم. علیرغم فضای ضد آمریکایی جامعه اما اینگونه موضع گیری ها شفاف علیه نزدیکترین متحد ترکیه در طبقه رهبران و رسانه های دولتی یک وضعیت جدید به شمار می رود.
با این حال، مقصر شمردن واشنگتن در این حمله تروریستی پر بیراه نیست. براساس اطلاعات منتشر شده، تروریستها با YPG مرتبط بوده و دستور را از کوبانی دریافت کرده اند. ی.پ.گ، شاخه سوریهای سازمان پ.ک.ک، مدتی است که با حمایت آمریکا در مرزهای جنوبی ترکیه فعال هستند. آمریکاییها دلیل این همکاری را مبارزه با داعش اعلام کرده و میگویند: «دلیل همکاری با شبه نظامیان کرد عدم همراهی ترکیه در جنگ با داعش است.». در همین حال، آنها PYD سازمانی جدا از PKK به حساب آورده و همواره از یکپارچگی ترکیه حمایت می کنند. اما به هرحال، وجود چنین اختلافاتی با مفهوم دوستی و اتحاد دو کشور سازگار به نظر نمی رسد. زمانی که به ایده "تاسیس دولت کردها" در برخی از محافل آمریکایی توجه کنیم نگرانی ترکیه از همکاری های منطقه ای آمریکا طبیعیتر به نظر می رسد. همه میدانند که این نگرانی مختص دولت فعلی نبوده و با روی کار آمدن هر جریان سیاسی در ترکیه این مواضع پا برجاست.
-اما دولت فعلی یک عامل را نادیده می گیرد. ایالات متحده تنها قدرت حامی YPG نیست. روسیه به عنوان نیروی حافظ صلح مرزهای سوریه و ترکیه نه تنها پ ک ک را به عنوان یک سازمان تروریستی به رسمیت نمی شناسد که در مسکو به آنها دفتر نمایندگی اختصاص داده است. به هرحال حضور ما در ائتلاف امنیتی غرب پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از تشکیل «جمهوری شوروی ترکیه» بود.
از دیگر سو، اگرچه ترکیه در طول سال های طولانی جنگ سرد، با متحدان غربی اش در برخی موارد چون قبرس و دریای اژه اختلافات عمیقی داشت اما با توجه به نیازها و منافع مشترک هرگز فکر خروج از بلوک غرب به ذهنش نرسید. قطعا این روابط همه حوزهها را پوشش نداده بلکه در برخی زمینه ها باعث رقابت خواهد شد. همچنانکه اتحادیه اروپا در همه زمینه ها و مواضع در کنار آمریکا نیست.
ترکیه در دهه اول قرن تازه به لطف روابط خوب خود با آمریکا، اروپا و کشورهای عربی خاورمیانه توانست همکاری و رقابت چند بعدی را پیش ببرد. چه آنکه در این سالها در برخی مسائل با اروپا علیه آمریکا و در برخی مسائل با آمریکایی ها علیه اروپا همکاری کرد. این فضای همکاری و رقابت نه مانع از مشارکت طرفین در بلوک امنیتی ناتو شد و نه نیاز به حمایت خارج از اتحاد را ایجاب کرد. علاوه بر این، روابط خوب ترکیه با کشورهای شوروی سابق، بالکان و جهان اسلام، قدرت و اعتبار آن را در بلوک غرب افزایش داد. چه آنکه نقش آن در جهان غرب مهمترین منبع اعتبار آن نزد کشورهای منطقه بود.
از ۲۰۱۰ میزان این اعتبار تغییر کرد. به تدریج در همه حوزهها، دوستی(ها) کاهش و دشمنی(ها) افزایش یافت. هرچند نباید تاثیر تحولات خارجی را در این میان نادیده گرفت اما بلندپروازی ها ایدئولوژیک در این میان سهم بیشتری داشت. اما اشتباه بزرگی که عواقب سنگین اش همچنان ادامه دارد سوء استفاده از سیاست خارجی در سیاست داخلی است. وقتی که از مناقشه های بین المللی برای به هیجان آوردن کمپین های انتخاباتی استفاده شد.
متاسفانه اکنون زمینهای مذاکره در مورد مسائل دو جانبه با اروپا و آمریکا از بین رفته و روابط رو بهبودمان با کشورهای خاورمیانه ماهیت «برابری» را نیز نوید نمی دهد.