آنقدر وضع خراب است که یکی از پیشکسوتان فوتبال ایران به شوخی گفته: «تیم ملی باید با پرسپولیس و استقلال بازی دوستانه برگزار کند!» از یک سو هم عده‌ای یقه اسکوچیچ را گرفته‌اند که چرا به این وضعیت اعتراض نمی‌کند و مثل کارلوس کی‌روش فدراسیون را تحت فشار قرار نمی‌دهد.
دیدارنیوز: گرفتاری‌های سرمربی تیم ملی یکی، دو تا نیست. مهم‌ترین آن‌ها وضعیت مبهم آماده‌سازی تیم است.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «بله. آدم گاهی حتی می‌تواند خوشحال باشد که جای سرمربی تیم ملی فوتبال کشور نیست؛ آن هم کسی که تا شش ماه دیگر حضور در جام جهانی را تجربه خواهد کرد. البته که این یک موقعیت فوق‌العاده جذاب است، اما آنقدر جنجال و حاشیه وجود دارد که گاهی تحملش به معنای واقعی کلمه «غیر ممکن» به نظر می‌رسد.
وقتی وحید هاشمیان به عنوان دستیار اسکوچیچ نخستین مصاحبه جنجالی عمرش را انجام می‌دهد، دیگر ببینید چه خبر است! هاشمیان دیروز به‌تندی نسبت به حواشی ایجادشده در مورد خودش و دیگر دستیار اسکوچیچ یعنی کریم باقری واکنش نشان داده بود.
گرفتاری‌های سرمربی تیم ملی، اما یکی، دو تا نیست. مهم‌ترین آن‌ها وضعیت مبهم آماده‌سازی تیم است. در خردادماه چهار فیفادی حیاتی داریم که فعلا فقط یکی از آن‌ها پر شده است. قرار است بامداد ۱۶ خرداد با کانادا بازی کنیم. گفته می‌شد در همین کشور دیدار دیگری با اکوادور هم خواهیم داشت که آن مسابقه لغو شد. ترسناک‌تر اینکه همچنان شایعاتی در مورد لغو خود بازی با کانادا هم وجود دارد که اگر اتفاق بیفتد، به‌شدت دست تیم ملی را خالی خواهد گذاشت.
آنقدر وضع خراب است که یکی از پیشکسوتان فوتبال ایران به شوخی گفته: «تیم ملی باید با پرسپولیس و استقلال بازی دوستانه برگزار کند!» از یک سو هم عده‌ای یقه اسکوچیچ را گرفته‌اند که چرا به این وضعیت اعتراض نمی‌کند و مثل کارلوس کی‌روش فدراسیون را تحت فشار قرار نمی‌دهد. یعنی اگر سرمربی تیم ملی غرولند نکند، مدیران گرامی متوجه نمی‌شوند برای بازی با انگلیس و آمریکا نیاز به تدارکات قوی داریم؟ حالا بگذریم از اینکه یک عده منتظر نشسته‌اند تا ناکامی احتمالی تیم ملی در جام جهانی را به نام اسکوچیچ بنویسند. همین عده در صورت رقم‌خوردن نتایج آبرومند، کمترین سهم را به مربی کروات خواهند داد و همه چیز را پای استعداد بازیکنان یا ساختارسازی سرمربی قبلی خواهند نوشت.
حالا متوجه شدید چرا دوست نداریم جای اسکوچیچ باشیم؟ او تحت هر شرایطی محکوم به ملامت است؛ کسی که در سخت‌ترین وضع با کمترین امکانات و اختیارات و تحت امر یک فدراسیون بلاتکلیف باید کار را پیش ببرد و البته فقط در شکست احتمالی شریک خواهد بود!»
