تیتر امروز

رستوران بزنیم؟!
بازار کار و آینده رستوران داری

رستوران بزنیم؟!

در هر قسمت از پریسکوپ ۲ مهمان داریم که یکی علاقه‌مند و دیگری متخصص در یک مسیر شغلی است که در قالب گفت‌وگو آینده آن حرفه را به چالش می‌کشیم.
نزاع دسته جمعی اصولگراها! برسر بهارستان دوازدهم
دیدارنیوز آخرین تحولات انتخاباتی را بررسی کرد:

نزاع دسته جمعی اصولگراها! برسر بهارستان دوازدهم

بسیاری از تحلیلگران و منتقدان می‌گویند در نبود نیروهای اصلاح‌طلب و اصولگرای میانه‌رو، کار اصولگراها برای سهم‌خواهی در مجلس، به جنجال کشیده خواهد شد.
سهراب مظاهری: بحران‌های سیاسی به فرهنگ و اقتصاد مردم گره خورده/ صدا و سیما رسالت خود را به درستی انجام نداد/ شبکه‌های اجتماعی پویش جامعه را متوقف می‌کند
گفت و گوی دیدار در برنامه جامعه پلاس با یک جامعه شناس:

سهراب مظاهری: بحران‌های سیاسی به فرهنگ و اقتصاد مردم گره خورده/ صدا و سیما رسالت خود را به درستی انجام نداد/ شبکه‌های اجتماعی پویش جامعه را متوقف می‌کند

جامعه پلاس عنوان برنامه جدیدی از دیدارنیوز است که در این برنامه در گفت‌وگو با کارشناسان و صاحب نظران چالش‌ها و مشکلات حوزه‌های اجتماعی تحلیل و بررسی می‌شود. شما را به دیدن این سلسله برنامه‌ها...
کد خبر: ۱۲۲۰۰

گزارش تصویری: ریتم زندگی در روستای بویسان آباد

۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۶
اینجا روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه.اهالی پیش از خورشید بیدار شده اند و مشغول کارهای روزمره هستند.کتکه آب آشامیدنی سالم ندارد و زن های روستا از سپیده دم راهی چشمه میشوند. بعد مسافت به کنار، به دلیل نبود پل، از میانه رودخانه عبور کرده و دبه های پر از آب نه چندان زلال را به سختی بار قاطر ها میکنند و باز مسیر روستا را در پیش می گیرند.چهره کتکه در هم ریخته اما چهره آفتاب سوخته ساکنانش از امید برق می زند. خانه هایشان از زمین لرزه بیست و یکم آبان ماه سال گذشته سهم برده اما وسعت قلبشان هنوز پابرجاست. عجیب میهمان نوازند.
نبود آب آشامیدنی سالم مشکل اساسی این روستا بوده و حالا که ویرانی زلزله هم به آن اضافه شده زندگی برای اهالی سخت تر شده است ولی امیدشان را از دست نداده اند و با اینکه بضاعت از نو ساختن خانه هایشان را ندارند و با گذشت یازده ماه از زلزله کرمانشاه، شب ها را در خانه های نیمه ویران و یا کانکس های انگشت شمار موجود در روستا به صبح می رسانند، هنوز صدای خنده کودکان رنگ پریده اش زندگی را یاد آوری می کند.
کانکس پایین روستا مدرسه شان است اما در آن خبری از نیمکت نیست. دانش آموزان کلاس اول تا ششم ابتدایی کنار هم روی زمین می نشینند و درس امید را مشق می کنند اما همین که نوبت به کلاس هفتم برسد، دخترها خانه نشین می شوند و مدتی بعد به جمع دخترکان نو عروسی که دل شان می خواست درس بخوانند  اضافه می شوند، پسرها هم خیلی خوش شانس باشند برای ادامه تحصیل به شهر و روستاهای اطراف می روند و اگر نه ترک تحصیل می کنند.تا پیش از غرش زمین شغل اهالی روستا دامداری بود، اما از وقتی دام ها در اثر زلزله تلف شدند و برای تامین این خسارت مبلغی پرداخت نشد، پیشه شان بی رونق شده است درست شبیه سفره هایشان.
بیماری هم که دست از سر مردمان کتکه بر نمی داردوزفقط جاده های مالرو است که بیماران را با اسب و قاطر به نزدیک ترین مرکز درمانی منتقل میکند. اید در روستایی که آب آشامیدنی سالم، راه ارتباطی هموار، مدرسه مناسب و حتی یک پل چوبی ندارد، وجود خانه بهداشت انتظار زیادی نباید باشد، اما وقتی این مردمان که از ابتدایی ترین حقوق یک انسان محرومند تنها به امید زنده اند، آرزو که برایشان خرج زیادی ندارد.
 

عکس: محمدرضا عباسی
منبع: مهر
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: