رژیم صهیونیستی آهسته آهسته در حال افزایش نقش خود در خلیج فارس است و این دقیقا همان نقشه‌ای است که امریکا و اسراییل برای آن طرح‌ریزی کرده‌اند.
دیدارنیوز: حضور نیروی دریایی اسراییل در خلیج‌فارس؟ یعنی در فاصله کمتر از ۲۰۰ کیلومتری سواحل ایران؟ شاید این عنوان برای بسیاری غیر واقعی به نظر برسد یا تحقق آن را دشوار بدانند.
در حقیقت، وقایع زیادی وجود دارد که امکان این امر را فراهم می‌کند، به ویژه اگر با دقت به این موارد نگاه کنیم. در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۲۱، فرماندهی مرکزی ارتش امریکا رسما با اسراییل ادغام شد و این اقدام پس از حدود ۸ ماه از اعلام برنامه‌های امریکا در این خصوص که هدف از آن، تقویت رابطه دفاعی استراتژیک بین ایالات متحده و اسراییل و عمق بخشیدن به همکاری عملیاتی بین ارتش امریکا و تعدادی از شرکای فرماندهی مرکزی آن در منطقه بود، صورت گرفت.
تقریبا و همزمان با ادغام اسراییل در فرماندهی مرکزی ارتش امریکا، ناوگان پنجم امریکا هوش مصنوعی خود را نیز توسعه داد تا عملیات دریایی این ناوگان سرعت گیرد. در همین زمان، فرمانده مرکزی نیرو‌های دریایی امریکا در بیانیه‌ای آورد: با این ادغام و استفاده از هوش مصنوعی، می‌توانیم دو هدف را محقق کنیم: اول تقویت اطلاعات‌مان در زمینه دریایی و دوم، افزایش توان بازدارندگی. ضمن اینکه یگانی که تحت عنوان «۵۹» تشکیل شده، یک قوای اصلی در مانور‌ها و رزمایش‌های دریایی خواهد بود که در آغاز فوریه ۲۰۲۲ در منطقه عملیات ناوگان پنجم انجام می‌شود.
به این ترتیب، اسراییل عهده‌دار وظیفه سازماندهی و تجهیز یگان امنیت استراتژیک در بحرین می‌شود. از این رو، وزیر جنگ اسراییل، بنی گانتس به منامه می‌رود تا توافق امنیتی را امضا کرده و هماهنگی‌های لازم برای انجام مانور مذکور را انجام دهد.
در واقع، نمی‌توان گفت همزمانی تمام این حوادث و وقایع، تصادفی است: انتقال اسراییل به منطقه مرکزی و تشکیل یگان ۵۹ وابسته به ناوگان پنجم و تعیین ماموریت‌های آن در بخش دریایی با حضور اساسی اسراییل و با مشارکت ۶۰ دولت که اغلب آن‌ها هنوز روابط رسمی با اسراییل ندارند و نیز حضور بنی گانتس در بحرین و امضای قرارداد امنیتی استراتژیک بین بحرین و اسراییل که هدف از آن اختصاص بندر دریایی است در بحرین، به عنوان پایگاهی برای نیروی دریایی اسراییل، با وساطت امریکا و موافقت بحرین.
طبعا این‌ها وقایعی برنامه‌ریزی شده است که کاملا به یکدیگر مرتبط است و هدف از آن، ایجاد یک جو مناسب برای نزدیکی بین اسراییل و اغلب دولت‌های منطقه، از طریق عادی‌سازی غیرمستقیم، تحت عنوان هماهنگی نظامی و امنیتی و زیر فشار‌های امریکا، موجب توسعه روابط نظامی و امنیتی اسراییل می‌شود.
همچنین به موازات این پیشرفت در روابط بین اسراییل و این دولت‌ها که اکثرا دولت‌های ساحلی دریای سرخ یا خلیج فارس یا سواحل اقیانوس شمالی هند هستند، رژیم صهیونیستی آهسته آهسته در حال افزایش نقش خود در خلیج فارس است و این دقیقا همان نقشه‌ای است که امریکا و اسراییل برای آن طرح‌ریزی کرده‌اند، به این ترتیب، حضور دریایی امریکا در خلیج‌فارس و به ویژه بحرین کم‌کم کمرنگ می‌شود، تا اسراییل قدرت دریایی جایگزینی باشد، با این اهداف: اولا، تقویت تلاش‌ها و ظرفیت‌های دریایی امریکا در شرق برای مقابله استراتژیک با چین که قدرت آن روز به روز در حال گسترش است و ثانیا، با عنوان دادن پاداشی به اسراییل به این اعتبار که احیای توافق هسته‌ای، شکست‌ها و ناامیدی‌هایی را برای اسراییل به دنبال دارد که در صورت دست نیافتن رژیم صهیونیستی به چنین هدیه استراتژیکی از سوی واشنگتن، اسراییل توافق را قبول نمی‌کند.
شارل أبی نادر
منبع: المیادین/ترجمه: سایت انتخاب
