تیتر امروز

رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است
بررسی اعتراضات ضد اسرائیلی دانشگاه‌های آمریکا در گفت‌وگو با یک کارشناس بین‌الملل

رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است

تظاهرات دانشجویان و اساتید چندین دانشگاه در سراسر آمریکا در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه مردم غزه، بهانه گفت‌وگوی دیدارنیوز با رحمن قهرمان‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل بود.
در نشست سوءاستفاده از روان‌پزشکی در منظر عمومی مطرح شد

روان‌پزشکی، مورد سوءاستفاده دولت‌ها در جهان است

هفته گذشته نشست «سوء‌استفاده از روان‌پزشکی در منظر عمومی» با حضور دکتر ارسیا تقوا، روان‌پزشک و دکتر علی نیک‌جو، روان‌پزشک و روان‌درمانگر تحلیلی و کنشگر رسانه‌ای برگزار شد.

کد خبر: ۱۱۶۶۳۵
۱۰:۴۱ - ۲۸ آذر ۱۴۰۰

روان‌پزشکی، مورد سوءاستفاده دولت‌ها در جهان است
دیدارنیوز: علم روان‌پزشکی به دلیل وجود تکنیک‌هایی برای متقاعدکردن دیگران، همواره با این نگرانی همراه بوده که مورد سوءاستفاده قرار بگیرد؛ مسئله‌ای که مورد توجه رسانه‌ها نیز بوده است. در این نشست کارشناسان درباره دلایل و زمینه‌های موارد شناخته‌شده و مصادیق سوء‌استفاده از روان‌پزشکی در منظر عمومی به بحث و گفتگو پرداختند. در ابتدای این نشست، علی نیکجو با تبریک روز پرستار گفت: «در یک‌سال‌و‌نیم گذاشته معادل فارغ‌التحصیلان ۳۰ دانشکده پرستاری از ایران خارج شدند؛ چیزی در حدود هزارو ۲۰۰ نفر پرستار فقط در یک‌ونیم سال اخیر از ایران خارج شدند. برایشان آرزوی سلامت دارم و امیدوارم که وضعیت عمومی سلامت جسمانی و ذهنی این مملکت به سمتی پیش برود که شاهد ماندن نخبگان و عزیزانی مثل پرستاران باشیم».

وی افزود: «در این برنامه قرار بر این شد که در واقع من بیشتر از جامعه کنشگران مدنی صحبت کنم و شما بیشتر از سوی جامعه روان‌پزشکی؛ اما نیک می‌دانم که در همه این سال‌ها، جامعه پزشکی به‌طور عام نقشی بسیار کلیدی در حمایت از همه آن کنشگرانی داشته که به دلیل افکار‌شان و چیز‌هایی شبیه به آن، با حبس و گرفتاری مواجه شده‌اند. جامعه پزشکی با همه توان در همه این سال‌ها پشت این بخش از جامعه قرار داشته و ازجمله آن‌ها هم جامعه روان‌پزشکی است.

بسیاری از همکارانم را می‌شناسم که در این سال‌ها تلاش زیادی کردند تا جوان دانشجویی که به خاطر چهار توییت سال‌ها زندان خورده یا کسان دیگری از این دست، یک روز کمتر یا یک ماه کمتر یا شش ماه کمتر در حبس بگذرانند و اسمی از آن‌ها نیست و جایی از آن‌ها یاد نشده و قرار هم نبوده یاد شود؛ ولی خب یک‌سری مسائل دیگری که اتفاق افتاد یا عنوان شد که اتفاق افتاده، در یک سال اخیر خیلی سروصدا به پا کرد». ارسیا تقوی نیز در ادامه تصریح کرد: «واقعیت این است که روان‌پزشکی به دلیل اینکه چند فاکتور مشخص دارد از سالیان سال مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرد.

یک چیز تاریخی عجیبی در قرن نوزدهم وجود داشت و آن این بوده که آن‌ها که برده‌داری می‌کردند، می‌گفتند چرا برده‌های ما آن‌قدر فرار می‌کنند؟ ما که همه چیز برایشان مهیا کردیم؛ زندگی خوب، اسطبل خوب و زنجیر خوب برایشان فراهم کردیم. این‌ها چرا آن‌قدر فرار می‌کنند؟ پزشکی که در حوزه روان کار می‌کرد و البته آن سال‌ها روان‌پزشکی به این شکل وجود نداشت، آمد گفت که اصلا این مریضی است که این‌ها فرار می‌کنند. اسم آن را هم drapetomania (یکی از حالات روانی است که در آن بیمار میل به فرار از خانه خود و سرگردانی دارد) گذاشت؛ یعنی گفت این‌ها خوشی زیر دلشان زده و بعد فرار می‌کنند. خیلی کار ساده‌ای هم می‌شود انجام داد که این‌ها فرار نکنند برای اینکه در واقع حالشان خوب شود.

بیاییم انگشت شست پایشان را قطع کنیم. این کار را که کنیم، امکان فرار آن‌ها به حداقل می‌رسد و اختلال یا بیماری drapetomania خوب می‌شود. الان که تاریخ را ورق می‌زنید، تمام این داستان یک داستان هولناک است نه یک واقعیت؛ اما خب واقعیت داشت. یعنی چه خوشمان بیاید چه نه، در واقع تا اواخر قرن نوزدهم که کاملا برده‌داری به نوعی در ایالت‌های جنوبی آمریکا ریشه‌کن شود، اصطلاح drapetomania وجود داشت». تقوی تصریح کرد: «این داستان ادامه پیدا کرد و همیشه در طول تاریخ دهه ۵۰ و دهه ۶۰ گزارش‌هایی می‌شد که مثلا شما روان‌پزشکان می‌آیید دیگران را متقاعد می‌کنید و به زور یک کار‌هایی می‌کنید.

ما روان‌پزشکان خیلی کار‌هایی که بقیه می‌توانند انجام بدهند، نمی‌توانیم انجام دهیم؛ مثلا اینکه یک نفر در جایی دچار مرگ مغزی شده است. وقتی کسی دچار مرگ مغزی می‌شود، خب چه خوب است که اهدای عضو بکند و خیلی از اعضای بدنش را به دیگران اهدا کند! آن کسانی که می‌روند با خانواده صحبت می‌کنند که رضایت آن‌ها را جلب کنند که عزیز شما دچار مرگ مغزی شده و اجازه دهید اهدای عضو کنیم، خیلی‌ها می‌توانند با آن‌ها صحبت کنند، اما روان‌پزشک‌ها حق ندارند این کار را کنند.

چرا؟ چون می‌گویند ممکن است از روش‌های متقاعد‌کردن استفاده کنند و این کار از منظر اخلاق پزشکی و به‌خصوص اخلاق روان‌پزشکی و بیانیه ۱۹۷۷ مطرود است و اجازه ندارد و خب در سال‌ها بعد به شکل عجیبی این بیانیه تکمیل شد، اما کنار که گذاشته نشد هیچ، سفت‌تر هم شد. مثلا سر قضیه ابوقریب این زمزمه شد که ممکن است در گروه‌های نظامی آمریکایی کسانی هم باشند که در واقع برای گرفتن اعتراف از آن‌هایی که بمب به خودشان می‌بندند و کار‌های دیگر می‌کنند، همکاری می‌کنند.

اما انجمن روان‌پزشکان به‌شدت محکوم کرد و گفت در هیچ صورتی و تحت هیچ شرایطی هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید من تحت اوامر کسی بودم و این کار را انجام دادم؛ بنابراین ما یک قانون کلی در دنیا داریم و آن مبنی بر این است که اجازه مداخله در هیچ عملی که فرد برای انجام آن کار دچار هیچ اختلال روانی نیست، نداریم؛ حتی اسم این کار یک کار انسانی باشد، حتی این کار در نهایت برای نجات جان ۱۰ بچه کوچک باشد که مثلا اسیر یک آدم خیلی وحشی هستند. به همین دلیل اخلاق روان‌پزشکی این را در همه دنیا پذیرفته، چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید و این هست. خب این را من به‌عنوان مدخلی شروع کردم که شما ادامه بدهید».

نیکجو با تأیید سخنان تقوی تصریح کرد: «علم به‌طور عام و روان‌پزشکی به‌طور خاص این استعداد را دارد که مورد سوء‌استفاده دولت‌ها قرار بگیرد. چیز عجیب و غریبی هم نیست؛ یعنی شما از علم فیزیک و شیمی در نظر بگیرید یا بمب اتم یا همین الان طرح صیانتی که ایجاد می‌شود، خب این را چه کسانی در ایران قرار است انجام بدهند؟ همین نخبگان آی‌تی فارغ‌التحصیل از امیرکبیر و شریف قرار است انجام دهند.

در مورد روان‌پزشکی هم همین است؛ یعنی به هر حال این استعداد از علم روان‌پزشکی وجود دارد که به وسیله ارباب قدرت در جهت منافع قدرت مورد سو‌ء‌استفاده قرار بگیرد. مثال‌های آن نیز فراوان است؛ شما از شوروی، آلمان، چک‌اسلواکی و پینوشه در نظر بگیرید، آسیای میانه را ببینید، بلاروس را ببینید، مجارستان را ببینید و روش‌های شکنجه‌ای (شکنجه سفید) که خود آمریکا و اسرائیل به کار می‌برند و همه روش‌هایی که در جهت ازهم‌گسیختگی روان فرد صورت می‌گیرد، همه این‌ها را در نظر بگیرید و خب همه این‌ها با توسل به چه رشته‌ای انجام می‌شود؟ با توسل به رشته‌ای که در واقع ما به‌عنوان روان‌شناسی و روان‌پزشکی می‌شناسیم.

شما این تاریخچه را به خوبی می‌دانید؛ چیزی که در شوروی ۱۹۶۰ نیکیتا خروشچف خیلی صریح گفت که به قول ماشا گسن در کتاب the future is history، آن کسانی که در تراز انسان نوین شوروی نباشند و نقدی به آن آرمان ایدئال شوروی داشته باشند، حتما یک مشکلی دارند و اگر کسی می‌آمد فریاد می‌زد جامه‌ای بر تن این پادشاه نیست، او به جنون متهم می‌شد. همه این‌ها را می‌گویم برای اینکه بگویم این susceptibility در علم روان‌پزشکی و روان‌شناسی وجود دارد؛ مثل بقیه علوم که به وسیله قدرت مورد Abuse واقع می‌شوند و اساسا ذات قدرت دنبال این است که از هر آن چیزی که می‌تواند در جهت بسط مطامع خودش استفاده کند. ولی خب سؤال اینجاست که آن کسانی که واجد این علم هستند، در کجای این معادله قرار گرفته‌اند؟ شما بفرمایید من ادامه می‌دهم».

در دامه تقوی تصریح کرد: «واقعیت این است که خیلی‌ها اعتقاد داشتند که روان‌پزشکی می‌تواند نماد قدرت باشد و ابزاری است برای اینکه بتوانیم با آن سرکوب را انجام دهیم. اصلا شما می‌دانید میشل فوکو به‌عنوان یک اندیشمند بزرگ اعتقادش این بود که اتفاقاتی که در شوروی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ صورت گرفت و آن سوء‌استفاده‌های وسیع از روان‌پزشکی در شوروی را‌.... خب این چیز غریبی نیست. اصلا روان‌پزشکی همین است؛ یک ابزار است که هر‌کسی از آن استفاده می‌کند و چماقی است که می‌تواند بزند و حالا این آمد به صورت سیستماتیک در شوروی انجام شد.

واقعا هم سیستماتیک بود؛ یعنی نویسنده کتاب Political abuse of psychiatry کل اسامی افرادی را که در این زمینه مورد Abuse قرار گرفته بودند و در واقع آن مخالف‌هایی را که برده بودند و در بیمارستان‌های روانی به اجبار بستری کرده بودند توسط قضات شوروی، فهرست کرده و به چیزی در حدود نزدیک به ۵۰۰ نفر رسیده است. این برای سال ۱۹۸۳ قبل از کنگره جهانی روان‌پزشکی هفتم است. ولی آن کتاب برای سال ۱۹۸۳ است.

اما سال ۲۰۰۹ کاشف به عمل آمد که چیزی در حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر مشمول این قانون شده بودند و تحت عنوان بستری‌های اجباری و کسانی که مخالف هستند، به بیمارستان‌های روانی برده بودند و بستری کرده بودند و بعد همان‌طور که گفتید یک اسم عجیب و غریبی برایش گذاشته بودند. ما بیماری schizophrenia را می‌شناسیم و همه چیز درباره این بیماری هم مشخص است. اسم آن را sluggish schizophrenia گذاشته بودند. یک روان‌پزشک این اصطلاح را کوین کرده بود و خیلی هم خوشحال بود و به انجمن جهانی روان‌پزشکی بریتانیا اعلام کرد که ببینید! من عجب تشخیص بزرگی انجام دادم و اختلالی کشف کردم که نشانه‌های خیلی عجیبی دارد، هذیان و توهم زیاد ندارد و دنبال آن هم نگردید؛ ولی این‌ها آدم‌هایی هستند که دنبال این هستند که رفرم ایجاد کنند و دنبال یک‌سری ایده‌های عجیب و غریب متافیزیکال هستند. دنبال این هستند که مهاجرت کنند. این اصلا باعث شد که یک‌دفعه آمار schizophrenia در شوروی و به‌خصوص مسکو به شکل عجیبی زیاد شود؛ جوری که اساسا در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ اعلام کردند مسکو پایتخت «schizophrenia»‌ی دنیا شد و بعد همین شد که حالا در واقع داریم می‌بینیم در گذر تاریخ چه شرمندگی‌ای برای روان‌پزشکی شوروی با خودش به همراه داشت».

منبع: شرق
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی