تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...

فیلم سیاه؛ فریب دختر جوان با حرف‌های عاشقانه!

آن مرد با توسل به فریب و حیله مرا هدف آزار قرار داد و دوستش نیز از این صحنه‌های زننده فیلم گرفت. وقتی احساس کردم همه این‌ها یک نقشه هوس آلود بوده، با سرخوردگی به خانه بازگشتم اما...

کد خبر: ۱۰۹۰۹۷
۱۰:۱۱ - ۲۹ شهريور ۱۴۰۰

فیلم سیاه از دختر فریب خورده

دیدارنیوز ـ وقتی آن جوان خودش را مهندس معرفی کرد و به تعریف و تمجید از من پرداخت، خودم هم نفهمیدم چگونه فریب ادعاهایش را خوردم و در حالی که به او دلبسته بودم راهی شرکتی شدم که ...

این‌ها بخشی از اظهارات دختر ۲۲ ساله‌ای است که مدعی بود توسط جوانی اغفال و از او اخاذی شده است. این دختر جوان درباره این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: دو سال قبل در حالی که وارد بیستمین بهار زندگی ام شده بودم، در یکی از مهد‌های کودک مشهد کار می‌کردم تا بخشی از هزینه‌های زندگی ام را تامین کنم.

در این میان روزی یکی از دستگاه‌های الکترونیکی مهدکودک دچار نقص فنی شد و ما برای انجام خدمات بانکی به مشکل خوردیم. به همین دلیل مدیر مهدکودک با یکی از شرکت‌های پشتیبانی و خدمات مربوط به آن دستگاه الکترونیکی تماس گرفت تا برای رفع نقص آن اقدام کنند.

آشنایی با مهندس جوان

بعد از مدتی مرد جوانی که خودش را مهندس معرفی می‌کرد وارد مهد کودک شد تا دستگاه مذکور را تعمیر کند. من هم او را به طرف دستگاه راهنمایی کردم و از ایراد به وجود آمده سخن گفتم.

آن جوان در حالی که مشغول رفع نقص دستگاه بود، به تعریف و تمجید از من پرداخت و گفت: شما روابط عمومی بالایی دارید و از فن بیان خوبی نیز برخوردار هستید، حیف است که در مهدکودک کار می‌کنید. از سوی دیگر نیز ظاهری جذاب دارید و این ویژگی‌ها به پیشرفت شما کمک می‌کند. به همین دلیل اگر مایل باشید می‌توانم شغل مناسبی در شرکت خودمان به شما بدهم و ...

بعد از این گفت وگوها، او شماره تلفن مرا گرفت تا برای استخدام در شرکت به من خبر بدهد، ولی همین گفتگو‌ها و ارتباط تلفنی به یک ماجرای عاشقانه انجامید، به گونه‌ای که آن مهندس جوان پیامک‌هایی با مضامین عاشقانه برایم ارسال می‌کرد و من هم که شیفته او شده بودم به این پیامک‌ها پاسخ می‌دادم.

ملاقات شوم

این ارتباط‌ها و تماس‌ها دامه داشت تا این که روزی آن مهندس جوان از من خواست برای استخدام و تکمیل فرم‌های مربوط به شرکت آن‌ها بروم. من هم که دیگر رویا‌ها و آرزوهایم را در دسترس می‌دیدم بدون هیچ تاملی به راه افتادم و به طرف نشانی شرکت آن‌ها حرکت کردم، اما زمانی که به محل قرار رسیدم فقط «ساسان» و دوستش آن جا بودند.

او با توسل به فریب و حیله مرا هدف آزار قرار داد و دوستش نیز از این صحنه‌های زننده فیلم گرفت. وقتی احساس کردم همه این‌ها یک نقشه هوس آلود بوده، با سرخوردگی به خانه بازگشتم، اما از شدت شرم و حیا به هیچ کس چیزی نگفتم، ولی «ساسان» از آن فیلم سوءاستفاده می‌کرد و مرا در تنگنا‌های رسوایی اخلاقی قرار می‌داد تا از من اخاذی کند.

من هم از ترس آبروریزی همه درآمدم را به حساب بانکی او واریز می‌کردم تا این که «هومن» به خواستگاری ام آمد و مقدمات ازدواج مان فراهم شد، ولی ساسان که از ماجرای ازدواجم مطلع شده بود، آن فیلم زشت را به خواستگارم نشان داد و او را از ازدواج با من منصرف کرد. دیگر این وضعیت برایم قابل تحمل نبود و آینده ام در مسیر تباهی قرار داشت، این بود که قانون را پناهگاه خودم یافتم و به کلانتری آمدم تا مرا راهنمایی کنند و ...

شایان ذکر است، به دستور سرگرد مهدی کسروی (رئیس کلانتری نجفی مشهد) پرونده این دختر جوان برای اقدامات مشاوره‌ای و قضایی در اختیار کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری قرار گرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

برچسب ها: حوادث
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی