تیتر امروز

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت: اصلاح‌طلبان گرفتار پیرسالاری هستند

امیرآریا زند در مورد ناکامی جریان اصلاحات به دیدار گفت: در عرصه اصلاح طلبی وقتی صحبت از پیر و جوان می‌شود، کسانی که در اصلاحات کسوتی دارند صدایشان بلند می‌شود که سیاست پیر و جوان نمی‌شناسد ولی واقعیت این است که احزاب و  سازمان تشکیلاتی اصلاح‌طلبان درگیر یک پیرسالاری خیلی جدی است.

کد خبر: ۱۰۱۹۹۲
۱۷:۰۲ - ۰۳ مرداد ۱۴۰۰

امیر آریا زند پیرسالاری اصلاح‌طلبان

دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: «امیر آریازند» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در این باره که اصلاح طلبان چه باید می‌کردند که نکردند و دلایل ایجاد شرایطی که آن‌ها در آن قرار گرفته اند گفت: روزگار اصلاح‌طلبان قابل پیش بینی بود، چون اصلاح‌طلبان درمورد از دست رفتن اعتماد بخش‌های قابل توجهی از پایگاه اجتماعی و مردمی خود آگاه بودند. آن‌ها باید از پایگاه رای خود در مواجهه با حاکمیت دفاع می‌کردند. اگر شروع اصلاحات را از دوم خرداد ۷۶ بدانیم غیر از فرازهایی، عمدتا اصلاح طلبانی که در قدرت حضور داشتند، نمایندگی پایگاه اجتماعی خود و مطالبه گیری را عملا در برنامه و عملکرد خود نداشتند.

وی افزود: اصلاح طلبان در مناسبات و دالان‌های تودرتو و پیچ در پیچ قدرت این که بتوانند مطالبات پایگاه اجتماعی خود را نمایندگی کنند را از دست دادند. به طور طبیعی مردم به صورت گام به گام از آن‌ها فاصله گرفتند و این مسئله یکدفعه و آنی اتفاق نیفتاد، بلکه طی سال‌های متمادی مردم منتظر بودند از طریق صندوق رای و حمایت از اصلاح‌طلبان اتفاق و تغییر ملموسی در زندگی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن‌ها رخ دهد. هر چه این حمایت را تکرار کردند، شاهد نتیجه و خروجی از این طریق نبودند.

آریازند  خاطرنشان کرد: مراکزی در قدرت هم موجب ناامید کردن پایگاه اجتماعی اصلاحات شدند و در فرایند‌های فرسایشی نمایندگان این پایگاه اجتماعی را از طریق سنگ اندازی در مسیر اجرا یا رد صلاحیت‌ها خسته و بی اثر کردند.  اما اصلاح طلبان چه باید می‌کردند که نکردند؟ آن‌ها در حوزه‌های تشکیلاتی و گفتمانی  باید تلاش می‌کردند با به روز نگاه داشتن خود، ارتباطشان را با پایگاه اجتماعی حفظ کنند و به لحاظ گفتمانی و  تشکیلاتی کمربند مستحکمی را ببندند و خود را برای ناملایمات آماده می‌کردند. متاسفانه مجموعه فرآیند‌ها و روند‌های که اتفاق افتاد کار را به جایی رساند که کسانی پرچمداری این حرکت را به عهده گرفتند که بیشتر می‌توانیم از آن‌ها به عنوان بوروکرات‌های اصلاح طلب یا احیاناً تکنوکرات‌های اصلاح طلب یاد کنیم. این تکنوکرات‌ها و بوروکرات‌های اصلاح طلب آن توان را نداشتند که بتوانند در نوک حمله اصلاح طلبی به معنی گفتمانی و حتی تشکیلاتی کاری را پیش ببرند. نمی‌توان از آن‌ها پیشتازان، جنگاوران و نوک حمله این جریان شناخت و بیشتر بوروکرات‌های "میانمایه" و کارمندان اصلاح‌طلبی بودند نه ژنرال‌های نترس و تاثیرگذار در جهت دهی این جریان.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب یادآور شد: آن‌ها برای حفظ موقعیت خود سعی کردند پله به پله از مطالبات بدنه اجتماعی خود عدول کنند تا جایی که در دوره چهار ساله دوم آقای روحانی، عملاً کسانی که به عنوان نماینده اصلاح در بدنه دولت حضور داشتند کاملا در مناسبات غیر اصلاح طلبانه موجود در حاکمیت حل و حذف شده بودند. در فاصله سال‌های ۹۶ تا ۹۸ و از نود و هشت تا ۱۴۰۰ با شیب تندتری مردم کاملا از اثربخشی نمایندگانشان در بدنه قدرت ناامید شدند.

نقش پیرسالاری در به وجود آمدن این شرایط برای جریان اصلاحات

امیرآریازند در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با دیدار در رابطه به نقش پیرسالاری در احزاب و جریان اصلاحات گفت: در عرصه اصلاح‌طلبی وقتی صحبت از پیر و جوان می‌شود، کسانی که در اصلاحات کسوتی دارند صدایشان بلند می‌شود که سیاست پیر و جوان نمی‌شناسد و هر کسی حرف جدی‌تری برای گفتن داشته باشد صدای شنیده می‌شود و می‌تواند حرف خود را پیش ببرد. ولی واقعیت این است که وقتی به مجموعه مناسبات درون جبهه اصلاحات در چند سال گذشته نگاه می‌کنیم، شاهدیم سازمان تشکیلاتی اصلاح‌طلبان درگیر یک پیرسالاری خیلی جدی است.

اگر به دوم خرداد برگردیم می‌بینیم مجموعه احزاب اصلاح‌طلب یک طیف صنفی داشت مانند انجمن‌های اسلامی معلمان، مدرسان، مهندسان، پزشکان، روزنامه نگاران، خانه کارگر، حزب اسلامی کار، نمایندگان ادوار و غیره. این‌ها بخش‌های صنفی جریان اصلاحات را نمایندگی می‌کردند. احزابی هم بودند که بعد از دوم خرداد متولد شدند؛ که می‌توان از همبستگی، مردم سالاری، اراده ملت، سازمان عدالت و آزادی، جوانان و چند حزب دیگر نام برد. احزاب زنانه‌ای مانند جمعیت زنان مسلمان نو اندیش، مجمع زنان اصلاح طلب، انجمن روزنامه نگاران زن و  جمعیت حقوق بشر زنان در این زمره هستند. احزاب بزرگی مانند مشارکت، کارگزاران، اعتماد ملی و سازمان مجاهدین ملی هم داشتیم؛ که همه این‌ها بعد‌ها دچار شعب و اقماری شدند. مجامع و انجمن‌های روحانی هم داریم مانند مجمع نیرو‌های خط امام، روحانیون مبارز و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه. بنیاد‌های مانند ایرانیان و باران و حلقه‌های مانند کیان و نیاوران هم در همین چارچوب است. در این میان نباید دو جنبش دوم خرداد و سبز را هم فراموش کرد. قصدم از بیان این اسامی و کد‌ها این است که اول تکثر و تعدد احزاب و گرو‌های درون جریان اصلاحات را بشناسیم.

جوانان اصلاح‌طلب نقش پوسترچسبانی دارند

وی ادامه داد: جوانان اصلاح طلب در این حلقه ها، احزاب، انجمن‌ها و گرو‌ها عمدتاً نقش اجرایی و پوستر چسبانی داشته و دارند و به رغم توانایی و شایستگی، در تولید محتوا، فکر و تشکیلات همیشه دسته پایین‌تر را داشتند. این جوانان اصلاح طلب از نظر فکری به بدنه اجتماعی نزدیک‌تر بودند، ولی همیشه عقب نگه داشته شدند. تا جایی که در مجموع سه دوره فعالیت شورای عالی اصلاحات، پیر سالاری به اوج خود رسید. اوج این فضاحت در جبهه اصلاحات ایران بود.  وقتی به ترکیب جبهه اصلاحات نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم، عده‌ای که که از اول جوانی در مصادر حکومتی، دولتی و حزبی بودند، همه صندلی‌هایشان در نهاد‌های اصلاح طلبی حفظ شد. در منطق حزبی و تشکیلاتی  قاعدتاً باید نیرو‌های جوان جایگزین آن‌ها می‌شدند، اما این اتفاق نیفتاد و نتیجه آن عقب ماندن آن‌ها از پایگاه اجتماعی و به نتیجه نرسیدن و عدم پی گیری مطالبات بدنی اجتماعی و گفتمانی خودشان شد.

زبان اصلاحات کوتاه و گفتمان آن گم شده است

وی درباره زبان اصلاح طلبان در مواجهه با حاکمیت گفت: وقتی اتصال با پایگاه اجتماعی برقرار باشد خود به خود در گفتمان شما منعکس می‌شود و زبان شما را تیز و بران می‌کند، ولی وقتی نگاهتان را به جای این‌که معطوف به مطالبات اصلی پایگاه اجتماعی کنید، متمرکز بر جانمایی خود در ساختار قدرت کنید بدون اینکه ارتباط معناداری با مطالبات و پایگاه اجتماعی برقرار شود، طبیعتاً هم زبان کوتاه شده و برش خود را از دست می‌دهد و هم گفتمان را گم می‌کنید. اصلاح طلبان در مقاطع حساس سال‌های گذشته راه خود را گم کردند. در بیانیه‌های خود و بسیاری از خروجی‌هایی که به لحاظ سیاست گذاری و نظری در موعد انتخابات و موسم رای گیری  که با مردم مطرح می‌کردند، تهی از باور خود مطرح کنندگان بود. ارتباط ساختاری، معنادار و صحیح با گروه‌های مرجعی، چون زنان، معلمان، کارگران، پرستاران، دانشجویان، اساتید دانشگاه، فعالان محیط زیست و حقوق بشر، هنرمندان، روز نامه‌نگاران و بسیاری از اقشار اجتماعی که مطالباتشان سال‌ها در پشت در احزاب و تشکیلات اصلاح‌طلب ماند و شنیده نشد و متاسفانه کار به اینجا رسید که اصلاح‌طلبان تبدیل به نیرو‌هایی پا در هوا و معلقی شدند که نه در جامعه مدنی جایی برای عرض اندام داشتند و در ساختار رسمی قدرت.

اصلاحات به خانه‌تکانی جدی نیاز دارد

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت: اگر اصلاحات را به مثابه یک گفتمان را از اصلاحات به مثابه تشکیلات جداکنیم، "اصلاحات به مثابه گفتمان" همچنان زنده است. من شخصاً تبار و نسبت گفتمان اصلاح‌طلبی را  حضرت امام حسین (ع) می‌دانم که بعد‌ها در بستر تاریخ معاصر در حرکت‌هایی، چون مشروطه، انقلاب سال ۵۷، دوم خرداد ۷۶، ۸۸ و سال‌های ۹۲ و ۹۶ ادامه یافت و همچنان ادامه دارد. این گفتمان زنده است، ولی به لحاظ تشکیلاتی به یک خانه تکانی جدی نیاز داریم  و وقتی برای تلف کردن و جایی برای رویکرد‌های متناقض با طبقه اجتماعی نداریم.

 اصلاحات بیش از آنکه نیاز به نهاد‌های اجماع ساز داشته باشد به  نظر من به باید به فلسفه وجودی خود برگردد و شعار‌های اصلی خود را پیگیری کند. اصلاح‌طلبان قدیمی چه بخواهند چه نخواهند لحاظ فیزیولوژیکی و پیری کنار خواهند رفت و نمی‌توانند از در عرصه باشد و میدانبه نسل جدید واگذار خواهد شد. نسل جدید هم باید  منسجم‌تر و با مطالعه جدی‌تر و هم‌اندیشی‌های مفصل‌تر و رواداری بیشتر، با هم در حوزه‌های مختلف صحبت کنند. همیشه لایه‌های جوانتر تشکیلات اصلاح‌طلب عقب نگه داشته شده‌اند و هیچ وقت آنگونه که باید به آن‌ها فرصت داده و اعتماد به نفس به آن‌ها داده نشد و حتی خودشان این اعتماد بنفس را نداشتند که صندلی‌های سیاستگذاری و تصمیم‌گیری تشکل‌های اصلاح طلب را تصاحب کنند و به در صورت جدی برای آینده تشکیلات اصلاح طلب و جریان‌های اصلاح طلبی برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کنند. اصلاح‌طلبان برای ترمیم فاصله خود با مردم – فارغ از اینکه پیر باشند یا جوان -  باید به چند مورد  توجه جدی کنند.

وی افزود: یکی از این موارد توضیح ناکامی‌های لیست امید در مجلس و شورای شهر است. شفافیت مواردی، چون ناکامی‌های بدنه اجرایی خود، بررسی انفعال جریان اصلاحات در اتفاقات سال‌های ۹۶ و ۹۸،  پاسخگویی به ناتوانی دولت در جلوگیری از کاهش فزاینده ارزش پول ملی و تورم و توضیح جریان اصلاحات در مورد رفع حصر و اینکه چرا نتوانستند این شعار و این مطالبه را انجام بدهند.

ما چند مانع جدید در مسیر اصلاحات داریم. یکی بحث ابهامات ایدئولوژیک است. باید در آینده حرف جدیدی در مورد گفتمان اصلاح‌طلبی داشته باشند. مثلاً اختلافات ایدئولوژیک دو حزب بزرگ کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت همیشه وجود داشته و روز به روز خود را بیشتر نشان می‌دهد.

آریازند تشریح کرد: با توجه به چند جلد کتاب جدیدی که محمد قوچانی رونمایی کرده و در دست انتشار دارد و رویکرد روزنامه کارگزاران کاملا متوجه غیظ و بغض عمیق بین آن‌ها و لایه‌های دیگر اصلاح طلب می‌شویم. نیرو‌های سیاسی درون جریان اصلاحات باید بتوانند ضمن توجه به منافع ملی رویکرد واحدی اتخاذ کرده و از طرفی پروژه‌های تخریبی جناح رقیب را هم خنثی کنند و هم نسخه تکمیلی و تجویزی قابل قبولی برای مردم داشته باشد و در عین حال بتواند در چارچوب‌های قانون اساسی و سیاست منافع ملی عمل کنند، کار سختی است و اراده جدی می‌طلبد.  

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی