تیتر امروز

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...
حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم
از چشم جهان (۱۴۶)

حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم

پس از تنش‌های شدید اخیر میان تهران و تل‌آویو که با حمله مستقیم ایران و پاسخ محدود اسرائیل در اصفهان همراه بود، نویسندگان نشریه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشی به این موضوع حساس در خاورمیانه پرداختند...
تاملی در تطور مفهوم نذر و غذای نذری در ایران

غذای نذری کجا میدن؟

پس از انقلاب، چون دلیلی وجود نداشت که ابعاد سیاسی و اعتراضی مناسک محرم به برجستگی سابق باقی بماند، پرداخت به مناسک محرم، با برجسته‌سازی ابعاد عاطفی آن پی‌گرفته شد و به اشکال امروزین آن تن داد. اشکالی که در آن غذای نذری‌، محوریت و مرکزیت پیدا کرده و دیگر نه به‌مثابه‌ی مولفه‌ای فرعی از مناسک محرم که به‌مثابه‌ هسته‌ اصلی این مناسک ابراز وجود کرده است.

کد خبر: ۹۹۰۴
۰۸:۴۳ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۷

دیدارنیوز ـ مریم قهرمانی: نذر کردن از آئین‌های دیرپایی است که دیرینه‌گی آن به ابتدائی‌ترین اشکال زندگی انسان می‌رسد و چه در عصر جادو و چه در عصر دین، سنتی رایج میان اقوام انسانی بوده است. آنچه از گذشته به ما رسیده نشان می‌دهد که سنت نذر به اقلیم، زمان و فرهنگ خاصی محدود نبوده و انسان از دیرباز برای دفع بلاها و بیماری‌ها، گذر از تنگناها و مصائب، جلب رضایت، رحمت و حمایت خدایان و طبیعت، برآوردن خواسته‌ها، برطرف‌کردن نیازها، کسب برکت و رسیدن به آرامش به نذر متوسل می‌شده است. در واقع باید گفت سنت نذر در گذشته‌های دور نقشی محوری و حیاتی در مدیریت زندگی روزمره‌ی انسان ابتدایی داشته و از اهمیت بسیار بالایی در نزد او برخوردار بوده است. امروزه اما نذر جایگاه حیاتی پیشین خود را از دست داده و جذب اشکال نوین زندگی انسان شده و در تطابق با ذائقه‌ی زمانه، به صورت‌بندی‌ها و معانی تازه‌ای تن داده است.

گونه‌های امروزین نذر نیز همچون گذشته، از تنوع و گوناگونی برخوردار بوده و پیوستاری از انواع نذرهای مادی و غیرمادی را شامل می‌شود. مقصودم از نذرهای مادی نذرهایی است که ادای آنها مستلزم پرداخت هزینه‌های مادی است. نذرهای غیرمادی نیز شامل کلیه‌ی نذرهایی هستند که برای ادای آنها نیازمند پرداخت هزینه‌ای مادی نیستیم. به طور مثال آموزش یا هر شکل از خدمات رایگان به ساکنان مناطق محروم می‌تواند از جمله نذرهای غیرمادی به حساب بیاید.
 
بخشی از نذرهای مادی را نذرهای خوردنی و آشامیدنی تشکیل می‌دهند که طیفی از انواع نذرها شامل سفره‌های نذری، نوشیدنی‌های گرم و سرد، پخت صلواتی نان در نانوایی‌ها، تهیه و توزیع غذای نذری و.. را شامل می‌شوند. از میان این نذرها، غذای نذری و نوشیدنی‌های گرم و سرد، امروزه جایگاه کانونی و محوری را در مناسبت‌های مذهبی ایران به خود اختصاص داده‌اند؛ تفاوتی هم نمی‌کند این مناسبت سوگوارانه یا شادباشانه باشد. به طور مثال در زادروز دوازدهمین امام شیعیان که به نیمه‌شعبان مشهور است، توزیع شیرینی به همراه نوشیدنی‌های گرم و سرد در سرتاسر ایران امری معمول و رایج است. در این روز در جای‌جای معابر عمومی شهرها، ایستگاه‌های توزیع شیرینی و شربت بر پا می‌شود و افراد، چه پیاده و چه سوار بر وسائل نقلیه، در حوالی این ایستگاه‌ها تجمع کرده و حمل‌ونقل شهری را با مسئله مواجه می‌کنند و زحمت پاکبانان را چَندچندان می‌کنند.

در مقابل نیمه‌ی شعبان که می‌توان آن را پرشورترین مناسبت شادباشانه‌ی مذهبی در ایران به حساب آورد، ایام سوگواری محرم قرار دارد. آئین سوگواری محرم نیز پرشورترین مناسبت سوگوارانه‌ی مذهبی در ایران به شمار می‌رود. در دهه‌ی اول محرم، در جای‌جای معابر عمومی شهرها، شاهد برپایی چادرها و ایستگاه‌های صلواتی برای توزیع نوشیدنی‌های گرم و سرد و صف‌های طولانی و پرازدحام در درب منازل، برای گرفتن غذای نذری‌ هستیم.

غذای نذری امروزه نقشی کانونی‌تر و محوری‌تر از گذشته در مناسبت‌های مذهبی پیدا کرده و تنها مختص به مناسک محرم نمی‌شود و در تمام فصول سال و در اغلب مناسبت‌های شادباشانه و سوگوارانه، جایگاهی مرکزی به خود اختصاص داده است. در واقع می‌توان گفت پدیده‌ی غذای نذری‌، بخش ناگزیر مناسبت‌های مذهبی امروز در ایران را تشکیل داده و به‌اندازه‌ای از اهمیت و مرکزیت رسیده که می‌توان درباره عاملیت آن سخن گفت.
 
غذای نذری کجا میدن؟
 
با اینکه غذای نذری‌ مسئله‌ای محدود به زمان خاصی از سال نیست، اما به این دلیل که نقش این پدیده فرهنگی در ایام محرم برجسته‌تر و چشمگیرتر به نظر می‌آید، در این بحث بر مواجهه‌ی انتقادی با مسئله‌ی غذای نذری‌ در مناسک محرم خواهم پرداخت. باید به این مسئله نیز توجه داشت که مناسک محرم خاستگاه پیدایش غذای نذری‌ در ایران است و بعدهاست که غذای نذری پا از این مناسک بیرون گذاشته و در دیگر مناسبت‌های مذهبی نیز نقش اجتماعی خود را ایفا می‌کند.

مسئله‌ی محوریت و عاملیت غذای نذری‌ در مناسک مذهبی، امروزه به‌اندازه‌ای از جایگاه و اهمیت دست‌یافته که نیازمند تاملاتی مردم‌شناختی، جامعه‌شناختی، فرهنگ‌شناختی و انتقادی است.

گذشته‌ی غذای نذری

هر سخن درباره آغاز شکل‌گیری مناسک محرم در ایران ما را به دوران حاکمیت آل‌بویه می‌رساند. از زمان وقوع رویداد عاشورا تا به قدرت رسیدن آل‌بویه، شیعیان ایرانی سوگواری برای رویداد عاشورا را در خفا و پشت درهای بسته برگزار می‌کرده‌اند. به این دلیل که قدرت سیاسی وقت در دست حاکمان سنی بوده و ابراز سوگواری برای پیشوای شیعیِ مغضوبِ دستگاهِ حاکمِ در ملاءعام، هزینه‌های سنگینی برای شیعیان ایرانی به دنبال داشته است.
 
 زمان آل‌بویه است که قدرت سیاسی جابجا می‌شود و به دست شیعیان می‌افتد. از این زمان به بعد سوگواری رویداد عاشورا اشکال آشکارتری پیدا می‌کند و به معابر عمومی کشیده می‌شود. خاستگاه اشکال امروزین دسته‌های عزاداری به آن دوران بازمی‌گردد. در این دوران است که اصناف با تعطیل‌کردن اماکن کسب‌وکار و نصب پارچه‌های سیاه بر درب این اماکن در روزهای نهم و دهم محرم، سیاه‌پوش به معابر عمومی آمده و در ملاء‌عام به سوگواری می‌پردازند.

این سوگواری علنی اما دوام چندانی نداشت و پس از سقوط حاکمیت آل‌بویه و دست‌به‌دست‌شدن قدرت سیاسی، شیعیان ایرانی دوباره در موضع ضعف قرار گرفتند و سوگواری‌های محرم به درون خانه‌ها و پشت درهای بسته بازگشت و در مخالفت با دستگاه حاکم، ابعاد سیاسی و اعتراضی پیدا کرد.
 
اگرچه این دوران نیز چندان نپائید و پس از افت‌وخیزهای فرساینده، زمانه دوباره روی خوش به شیعیان ایرانی نشان داد و این روزگارِ خوش، از حاکمیت صفویان تا به امروز ماندگار ماند و به تدریج بر قدرت شیعیان افزود و با گذر از دوران افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی، به زمانه‌ی پساانقلاب رسید و جایگاهی محوری و مرکزی به محرم و مناسک آن بخشید. به‌اندازه‌ای که امروزه به سختی می‌توان باور کرد که روزگاری برگزاری مناسک محرم در ایران ممنوع به حساب می‌آمده و تنها به اندرونی خانه‌ها محدود بوده است.

در واقع باید گفت از زمان آل‌بویه به این سو، سوگواری برای حسین‌بن‌علی به سنتی در گفتمان شیعه تبدیل می‌شود و از آن زمان تا به امروز اشکال متفاوتی به خود گرفته و در دوره‌های مختلف بنا به مقتضیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه، گاه ابعاد سیاسی و اعتراضی آن برجسته شده و گاه ابعاد عاطفی آن. امروزه چنانکه می‌بینیم بعد عاطفی محرم بر ابعاد سیاسی و اعتراضی آن غلبه کرده است. البته باید به این مسئله توجه داشت که برجستگی بعد عاطفی محرم در زمانه‌ی حاضر، نه صرفا به دلیل همدلی عاطفی با کشته‌گان و آسیب‌دیدگان این واقعه، بلکه بیشتر برای کسب ثواب اتفاق می‌افتد و این مقصود به روشنی در مداحی‌ها و مرثیه‌سرایی‌ها و در محاورات روزمره‌ی میان سوگواران محرم بازتولید می‌شود.

دلیل مواجهه‌ی عاطفی سوگواران با واقعه عاشورا را می‌توان در غلبه‌ی گفتمان شیعی در ایران جست. با غلبه‌ی گفتمان شیعی در اشکال امروزینش، رویداد عاشورا به ابعاد عاطفی آن فروکاسته شده و از ابعاد سیاسی و اعتراضی تهی گشته است. در مقتضیات پیشاانقلابی اما اوضاع قدری متفاوت‌تر از امروز بوده است. در آن زمان دکتر علی شریعتی تلاش بسیاری داشته تا ابعاد سیاسی و اعتراضی رویداد عاشورا را در ایران برجسته‌سازی کرده و ظرفیت‌های بالقوه‌ی جامعه را علیه حاکمیت وقت به فعلیت درآورد. او به این طریق توانست روشنفکران مذهبی (و گاه غیرمذهبی) زمانه را با خود همگام کند. تاثیر اندیشه‌های شریعتی بر روشنفکران زمانه‌اش تا جائی پیش رفته است که خسرو گلسرخی که در مبارزات خود گرایش مارکسیستی (لنینیستی) را انتخاب کرده، در دفاعیات خود در دادگاه نظامی از حسین‌بن‌علی به عنوان مولای خود نام می‌برد و او را “شهید بزرگ خلق‌های خاورمیانه” نامیده و الگوی مبارزاتی زمانه‌ی خود قلمداد می‌کند.

آیت‌الله خمینی نیز به نوعی از ظرفیت‌های مناسک محرم برای به فعلیت درآوردن نیروی بالقوه‌ی جامعه علیه شاه یاری جست و با کلید زدن این فعلیت در واقعه‌ی ۱۵ خرداد، که مصادف با محرم بود، مقدمات پیروزی انقلاب ۵۷ در محرم دیگری را رقم زد.

پس از انقلاب اما دلیلی وجود نداشت که ابعاد سیاسی و اعتراضی مناسک محرم به برجستگی سابق باقی بماند. به همین دلیل بود که پرداختن به مناسک محرم، با برجسته‌سازی ابعاد عاطفی آن پی‌گرفته شد و به اشکال امروزین آن تن داد. اشکالی که در آن غذای نذری‌نما محوریت و مرکزیت پیدا کرده و کارکردها و تعاریف و صورت‌بندی‌های تازه‌ای به خود پذیرفته و دیگر نه به‌مثابه‌ی مولفه‌ای فرعی از مناسک محرم، که به‌مثابه‌ی هسته‌ی اصلی این مناسک ابراز وجود کرده است.
 
اگر پیش‌تر این مناسک محرم بود که زمینه را برای تهیه و توزیع غذای نذری فراهم آورده بود؛ امروزه این غذای نذری‌ است که به‌مثابه‌ی نقطه‌ای کانونی، مناسک محرم را حول خود بازتعریف کرده و دیگر نمی‌توان مناسک محرم را بدون صف‌های طولانی انتظار برای غذای نذری‌ تصور کرد.

تحول در اطعام سوگواران محرم

این شکل از مواجهه با غذای نذری که در این بحث با عنوان غذای نذری‌ یا غذای رایگان مورد بحث است، پدیده‌ی فرهنگی نوظهوری است حال آنکه خودِ غذای نذری یا به عبارتی اطعام سوگواران محرم، پدیده‌ای نوظهور به حساب نمی‌آید و خاستگاه آن را باید در گذشته و به طور مشخص‌تری در دوران حکومت صفویان جست. در دوران صفویه است که دوباره قدرت سیاسی در دست حاکمان شیعی قرار می‌گیرد و متعاقب آن مناسک محرم رونق می‌گیرد و گونه‌ها و آئین‌های تازه‌تری از جمله سینه‌زنی، زنجیرزنی، روضه‌خوانی، مقتل‌خوانی و... به آن اضافه می‌شود. بخشی از این مناسک را نیز نذرهایی از جمله اطعام سوگواران با شیر، نان و شوربا دربرمی‌گیرد.

اطعام سوگواران عاشورا با نذرهای اینچنینی، طی زمان برقرار بوده و در دوران قاجار، به ویژه عهد ناصری رونق بیشتری می‌گیرد. در دوران پهلوی اول اما غذای نذری اشکال دیگری به خود می‌پذیرد. در این دوران، به دلیل ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی رضاشاه، دسته‌های سوگواری دوباره از معابر عمومی به محافل خصوصی و خلوت خانه‌ها بازمی‌گردد و اشکال پنهان‌تری به خود می‌گیرد. این شکل از سوگواری، میزبانان هیئت‌ها را ناگزیر می‌سازد که برای پذیرایی از سوگواران دست به کار تهیه‌ی ناهار و شام شوند.
 
در این دوران پخت غذا برای توزیع در بیرون از منزل مرسوم نبوده و تهیه غذا صرفا برای پذیرایی از سوگوارانی صورت می‌گرفته که در جلسات منظم خانگی حضور می‌یافته‌اند. البته تنوع غذاهای نذری آن دوران نیز به گوناگونی و رنگارنگی امروز نبوده است. خاستگاه جلسات مذهبی خانگی این روزها را نیز باید در همان زمان جست؛ جلساتی که زنان برپاکنندگان آن هستند. محدود بودن سوگواری زنان به اندرونی خانه‌ها، به دلیل ممنوعیت‌ها و محدودیت‌هایی است که گفتمان مردمحور بر آنها اعمال می‌کند و اجازه سوگواری بیرون از خانه را به آنها نمی‌دهد و آنها تنها مجازند در معابر عمومی، دسته‌های عزاداری مردان را در سکوت همراهی کنند. به همین دلیل است که زنان، همچنان به روال گذشته ناگزیرند مناسک سوگوارانه‌ی خود را به دیوارهای خانه‌هاشان محدود کنند.

متاسفانه به اطلاعات چندانی درباره دلایل “به بیرون از خانه آمدن” غذایی که در عصر پهلوی اول برای پذیرایی از سوگواران میهمان در داخل خانه‌ها پخت می‌شده، دست نیافتم. گویا تامل چندانی در خاستگاه ظهور این شکل از مواجهه با غذای نذری و تهیه‌ی آن صرفا برای توزیع در بیرون از منزل صورت نگرفته است. به نظر می‌آید اول بار همسایگانِ میزبانانِ هیئت‌های سوگواری هستند که این شکل از مواجهه با غذای سوگوارانه را مرسوم می‌کنند.
 
احتمالا آنها به تبرک‌جویی به درب منازلی که این غذاها در آن پخت می‌شده رجوع کرده و پای این غذاها را به بیرون از خانه‌های میزبانانِ سوگواران محرم باز کرده‌اند. مشاهده‌ی چنین استقبالی شاید زمینه‌ساز رونق و رواج این شکل از مواجهه با غذای نذری شده و میزبانان را بر آن داشته که همسایگان را نیز در بهره‌مندی از غذای نذری‌شان سهیم کنند. همچنین این شکل از مواجهه با غذای نذری می‌توانسته علاوه بر پذیرایی از سوگوارانِ مهمان، به قصد اطعام نیازمندان انجام شده باشد.
 
البته باید به این مسئله توجه داشت که خفقان حاکم بر دوران پهلوی اول به‌اندازه‌ای بوده است که تبرک‌جویی‌های همسایگان و اطعام نیازمندان از سوی میزبانانِ محرم، پنهانی صورت گرفته باشد. بنابراین باید این احتمال را داد که از دوران پهلوی دوم و پس از آن است که با پشت سر گذاشتن ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های سوگواری محرم، غذای نذری به شکل آشکارتری پا از خانه بیرون می‌گذارد و کارکردهای تازه‌تری پیدا می‌کند و صرفا برای اطعام نیازمندان یا بهره‌مندی همسایگان و آشنایان تهیه و توزیع می‌شود، نه برای پذیرایی از هیئت‌ها و دسته‌های عزاداری میهمان در اندرونی خانه‌ها.

مسئله‌ی حائز اهمیت این است که در گذشته رجوع به غذای نذری چه از جانب دهندگان و چه از جانب گیرندگان بنا به اهداف معنوی و قدسی صورت می‌گرفته است. یعنی دهندگان غذای نذری بنا به هر دلیلی که اقدام به تهیه آن کرده بودند، بیش از هر چیز به دنبال کسب پاداش معنوی و قدسی بوده‌اند؛ اگرچه از منزلت و تائید اجتماعی که از این راه نصیب‌شان می‌شده نیز بی‌بهره نمی‌مانده‌اند؛ اما این مسئله در قیاس با قدسیت و معنویت غذای نذری در حاشیه قرار داشته است.
 
گیرندگان غذای نذری نیز به همین شکل بیش از هر چیز در پی کسب ارزش‌های معنوی و قدسی غذای نذری به درب منازل دهندگان آن می‌رفتند. یعنی غذایی که به عنوان نذر در خانه‌ای تهیه می‌شد، بار معنوی و قدسی داشت که می‌توانست گیرندگان آن را برای کسب برکت و معنویت به درب خانه‌های دهندگان بکشاند.
 
طی زمان، به تدریج آداب و رسوم نذردهندگی و گیرندگی تغییر یافت و غذایی که پیشتر به ارزش‌های معنوی و قدسی آغشته بود، کارکردها و معانی تازه‌ای به خود پذیرفت و در بستر تغییرات اجتماعی و فرهنگی به صورت‌بندی‌های گفتمانی تازه‌تری تن داد. امروزه به سختی می‌توان باوری معنوی و قدسی در دهندگان غذای رایگان مشاهده کرد. دست‌کم من نمی‌توانم مسئله‌ای معنوی و قدسی در رقابتی ببینم که سال به سال بر رنگ و لعاب و شور و حرارت رقابتی آن اضافه می‌شود.

در واقع باید گفت این تغییرات به‌شکل سازمان‌یافته و ساخت‌مندی در کلیت مناسک سوگوارانه‌ی امروز قابل ردیابی است. به طور مثال دیگر گونه‌های سوگواری مناسک محرم از جمله مداحی‌ها نیز در تطابق با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، رنگ و شکل تازه‌ای به خود گرفته‌اند و امروزه دیگر تفاوت چندانی میان این مداحی‌ها و ترانه‌های روز دیده نمی‌شود.
 
دیگر گونه‌های سوگوارانه‌ی نوظهوری از جمله ماشین‌نویسی‌های محرمی یا موزیک-مداحی‌های ماشینی و آرایش‌ها و پیرایش‌های محرمی و پوشش‌های مُدروز محرمی و.. از اشکال دیگر مواجهه‌ی به‌روز با مناسک محرم می‌باشند و در کنار هم به چفت‌وبست و هم‌نوایی رسیده و حال‌وهوای تازه‌ای به این مناسک بخشیده‌اند. در واقع باید گفت مناسک محرم همچون هر پدیده‌ی فرهنگی و اجتماعی دیگری، جذب تعلقات زمانه شده و به تغییرات درزمانی در تناسب با تغییرات اجتماعی و فرهنگی تن داده است.

غذای نذری نیز در هماهنگی با این تغییراتِ ساخت‌مند، معانی تازه‌تری به خود پذیرفته و دیگر نه غذای نذری آمیخته با معانی قدسی، که صرفا غذایی رایگان است که بدون پرداخت هزینه می‌توان از آن بهره‌مند شد. این غذای رایگان به‌اندازه‌ای محوریت در مناسک مذهبی پیدا کرده که در مناسبت‌های مذهبی، شهروندان را به دو دسته‌ی غذادهندگان و غذاگیرندگان تقسیم کرده و کمتر کسی است که در این جنبش همگانی مشارکت نکند و یا مواجهه‌ای انتقادی با آن داشته باشد.
 
بخشی از دسته‌ی غذادهندگان خود نیز در دسته‌ی غذاگیرندگان جای می‌گیرند و در روزهایی که به دهندگی غذا مشغول نیستند، وقت خود را با گیرندگی غذا می‌گذرانند و در طلب غذای رایگان از صفی‌به‌صفی می‌روند. در این جنبشِ دورهمی تقریبا همه با هم هم‌پا و هم‌دل به نظر می‌آیند و کمتر کسی است که از اوضاع حال حاضر گله و شکایتی داشته باشد. از این رو باید از چنین عزم همگانی به عنوان جنبش و پویشی فراگیر یاد کرد. پویشی که در این بحث آن را پویش رایگان‌خوری نامیده‌ام. پویش رایگان‌خوری حال‌وهوای تازه‌ای به مناسک محرمِ امروز بخشیده و حتی بُعد عاطفی آن را نیز به حاشیه رانده است.
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۷
4
1
در خصوص غذاي نذري با تعبير رايگان و غير قدسي بي جا صحبت كردي و انديشه غلطي داري. لازمه يكم نسبت به احوالات درونت و ايمانت غور كني!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۷
0
1
شما لابد از اونایی هستی که خودت یه سره تو صفی وگرنه که بسیار مطلب علمی خوبی بود.
شما یه کم غور کن!
روح الله
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۹
0
0
راجع به غذای نذری یا به عبارت شما غذای رایگان جای بحث و تحقیق بیشتری وجود دارد که لازم هست به دور از تعصبات و با نیت آسیب شناسی به آن پرداخته شود..
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی