یوآخیم لوو و شاگردانش که پس از تحقیر در جام جهانی ۲۰۱۸ فرصتی برای جبران یافته بودند، نتوانستند در یورو ۲۰۲۰ رستگار شوند.
دیدارنیوز - یک امپراطوری که نه یک بار بلکه دو بار سقوط کرد... این میتوانست فرصت بزرگی برای آلمان باشد، فرصت از دست رفتهای که در صورت موفقیت در آن، مسیرشان تا رسیدن به فینال یورو را باز میکرد و شانس التیام بخشیدن به زخم همچنان تازه عملکرد فاجعه آنها در روسیه ۲۰۱۸ را به مانشافت میداد.
هر چند که تجربه روسیه ۲۰۱۸ طعم نوع کاملا متفاوتی از تحقیر به دست کره جنوبی در کازان را به آلمانیها چشاند، شکست روز گذشته و. حذف از یورو از جهاتی دردناکتر بود؛ دوران یوآخیم لوو در هیاهوی هیچ کجا نه و "ومبلی" به پایان رسید... و تصاویر توماس مولر مغموم و خشمگین پس از اینکه تعویض شد نشان داد که هیچ راهی برای رسیدن به آخرین موفقیت در این دوران، وجود ندارد.
انگلیس، از ابتدا به زمین رفتنش در این بازی بدیهی بود.
وقتی کای هاورتز در دقیقه ۸۱ بازی بهترین توپ ممکن را برای او فرستاد، مولر این شانس را داشت که دروازه انگلیس را باز کند؛ رحیم استرلینگ انگلیس را ۱-۰ جلو انداخته بود، اما این لحظهای بود که آلمانیها میتوانستند لقب قدیمی خود را به عنوان "قاتلان خوشی" بار دیگر یادآوری کنند. چهل متر عقبتر از او استرلینگ که از نتیجه احتمالی این فرصتی که در اختیار مولر قرار گرفته داد، آگاه بود، با احساس گناهی که از لو دادن توپ داشت، دستانش را بر سرش کوبید و سپس از هراس واقعهای که در شرف وقوع بود بر زمین نشست....
اما برخلاف تمام انتظارات مولر توپ را به بیرون زد... و این بار این او بود که باید بر سرش میکوبید. مولر به اندازه کافی تجربه داشت که بداند از دست دادن این فرصت به چه معنایی است.
مولر البته در آینده خواهد دانست که از دست رفتن این فرصت چندان هم به گردن او نبود. لو وعده داده بود که پس از یک عملکرد آشفته و بهم ریخته در مرحله گروهی برابر مجارستان، در این بازی نمایشی متفاوت از بازی قبل ارائه خواهد داد. سرمربی آلمان معتقد بود که انگلیس در این بازی بی محابا حمله خواهد کرد و این موضوع فضای لازم برای ضد حمله را در اختیار مانشافت خواهد گذاشت.
اما لوو اصلا انتظار نداشت که گرت ساوتگیت دستش را بخواند؛ بر خلاف انتظارات لوو، انگلیس در این بازی محتاط بود و تا قبل از زدن گل روی حملاتی که خط دفاع آلمان تاب مقاومت برابر آنها را نداشت، بسیار بسته بازی کرد.
با این حال اعتقاد بر این بود که اگر آلمان توانسته بود دروازه خود را حفظ کند، برنده این مسابقه میشد. صرف نظر از گلهای انگلیس، آلمانیها شانسهای بهتری خلق کردند، جوردن پیکفورد در نیمه اول یک فرصت خطرناک را از تیمو ورنر گرفت و دقایقی بعد یکی از بهترین سیوهای این تورنمنت را با گرفتن ضربه کای هاورتز به نمایش گذاشت. وقتی توپ در میانه میدان به حرکت در میآمد به نظر میرسید که خط هافبک انگلیس توانایی رسیدن به سرعت حریف را ندارد و نمیتواند با آنها برابری کند.
اما مشکل آلمان در دو هفته و نیم گذشته ناتوانی در کنترل بازی بود. آنها عجول بودند و فرصتها را از دست میدادند: استارتهای انفجاری مهیج داشتند، اما آنقدر روشمند نبودند که بتوانند سرعت بازی را دیکته کنند.
صرف نظر از چند جرقه معدود؛ دو ارسال فوق العاده از یاشوا کیمیچ و پاس روبین گوسنس که فرصت هاورتز را خلق کرد، تقریبا تمام تلاشهای آلمان توسط تصمیمات ساوت گیت در این بازی خنثی شدند.
در مواجهه با یک رقیب محافظهکار آیا لوو میخواست که آلمان حمله کند یا عقب بنشید تا از ضدحملات جلوگیری کند؟ در هیچ یک از لحظات بازی به نظر نمیآمد که آنها به هیچ کدام از این دو برنامه پایبند باشند؛ و یک بار دیگر به نظر میرسید که آلمان بدون اینکه برنامه خاصی داشته باشد، امیدوار است که با کمک شانس به نتیجه دلخواه برسد.
در بازی برابر مجارستان لوو دست به تعویض زد و این حرکت جواب داد و نتیجه عوض شد. این بار، اما خبری از همراهی الهه شانس نبود، هیچ برگ برنده و تعویض طلایی در کار نبود و هیچ کدام از ستارههای لوو نتوانستند تیم را نجات دهند.
شاید توماس مولر هنگامی که هانسی فلیک سکان هدایت مانشافت را در دست بگیرد، باز هم در تیم ملی آلمان باقی بماند چرا که این سرمربی خیلی خوب بلد بود که چگونه در بایرن مونیخ از او بهترین استفاده را بکند.
اما ممکن هم هست که او از فوتبال ملی خداحافظی کند، آن هم با حسرتی مشابه حسرت لوو: حسرت اینکه با وجودی که هیچ چیز نمیتواند لذت قهرمانی جهان در جام جهانی ۲۰۱۴ را از بین ببرد، اما آلمان از آن زمان تاکنون در حال سقوط بوده است.
برای لوو این پایانی غم انگیز است و به این معنا است که قضاوت کلی درباره دوران او سخت خواهد بود: او در نیمه نخستین تجربه ۱۵ ساله خود در تیم ملی آلمان دست به کار خارق العادهای زد و به شکلی استادانه از منابعی که در اختیار داشت بهره برد، اما بعد با خشک شدن این چشمه به دردسر افتاد.
برای همه انگلیسیها پیروزی برابر آلمان قابی افتخار آمیز و به یادماندنی خواهد بود. اماتصویر جمال موسیالا که به جای مولر خشمگین به زمین میرفت نیز ممکن است در اذهان ماندگار شود. موسیالای با استعداد هیچ شانسی برای تاثیر گذاری در این بازی نداشت، اما بالاخره نوبت به او هم خواهد رسید.
آلمان، آلمان خواهد بود و ارگ خود را از نو خواهد ساخت.