تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...

بسیاری از اصولگرایان به‌دنبال بسط آزادی‎های مدنی نیستند (گفت‌وگو با محسن پیرهادی، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران)

News Image Lead

تدوین منشور نواصولگرایی، بیش از آنکه ناظر به اشکال دیگر مجموعه ‏های اصولگرا باشد، نقشه راه نوعی از سیاست‎ورزی است که در سپهر سیاسی ایران مشابهش را کمتر دیده‎ایم و قرار است جمعیت پیشرفت و عدالت، پرچم‎دار آن باشد. در واقع نواصولگرایی، نفی اصولگرایی نیست، بلکه در امتداد آن است، بعضی از اشکالات آن را برطرف کرده و برخی مبانی را بازتعریف و برخی ساختار‌ها و فرآیند‌ها را بازتحلیل کرده است.

کد خبر: ۹۵۵۹
۰۹:۵۰ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ تصویب مرامنامه «نواصولگرایی» نخستین چراغ سبز اصولگرایان به طرح محمدباقر قالیباف است. کاندیدای مستعفی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 که پس از شکست اصولگرایان در آن انتخابات، قصد کرد طرحی نو در این جریان دربیندازد، اگرچه در اوایل پیشنهاد خود خیلی مورد استقبال هم قطاران خود قرار نگرفت اما امروز با تکاپوی آنان روبه‎رو شده است. توجه به جوانان، اقتصاد مردمی، نسبت جریان نواصولگرا با عدالت و نهادهای حاکمیتی از جمله مواردی است که در مرامنامه ‏ای که از سوی جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی تدوین شده، به تصویب رسیده است. محسن پیرهادی دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی، در گفت ‏وگو با روزنامه «ایران»، در بررسی این مرامنامه با بیان اینکه نواصولگرایی، نفی اصولگرایی نیست بلکه در امتداد آن است، از اشتباه تاکتیکی اصولگرایان نام می‌برد و می‎گوید: « یکی از اشتباهات جریان اصولگرا دفاع بی‏ چون و چرا از نهادهای حاکمیتی است، به طوری که در ذهن عموم تداعی این‌همانی جریان اصولگرا با مجموعه‎هایی مانند صداوسیما، قوه قضائیه، نهادهای نظامی و سایر بخش‎های انتصابی نظام می‌کند.»  پیرهادی همچنین معتقد است: «اغلب سیاسیون از آنجا که کمتر با مردم مراوده دارند، دغدغه‌هایی کاملاً متفاوت از عموم مردم دارند. بسیاری از اصولگرایان شاید به‌دنبال بسط آزادی‎های مدنی در چارچوب قانون اساسی نباشند.»مشروح این گفت‎وگو را در ادامه بخوانید:

تهیه منشور نواصولگرایی ناظر بر چه اشکالاتی در این مجموعه سیاسی است؟ این اشکالات عمدتاً تاکتیکی و در شیوه‎های سیاست‎ورزی است یا موضوعات گفتمانی را هم شامل می‎شود؟

تدوین منشور نواصولگرایی، بیش از آنکه ناظر به اشکال دیگر مجموعه ‏های اصولگرا باشد، نقشه راه نوعی از سیاست‎ورزی است که در سپهر سیاسی ایران مشابهش را کمتر دیده‎ایم و قرار است جمعیت پیشرفت و عدالت، پرچم‎دار آن باشد. در واقع نواصولگرایی، نفی اصولگرایی نیست، بلکه در امتداد آن است، بعضی از اشکالات آن را برطرف کرده و برخی مبانی را بازتعریف و برخی ساختارها و فرآیندها را بازتحلیل کرده است.

ناظر به بحث‌های گفتمانی به نظرتان چه اقداماتی باید در بین اصولگرایان انجام شود؟

سیاسیون باید بیاموزند که فرزند زمان خود باشند، دغدغه مردم را بفهمند و در راستای آن حرکت و تلاش کنند. این نکته‎ای است که در برخی بخش‎های جریانات سیاسی کشور و از جمله آنها بسیاری از اصولگرایان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به‌عنوان نمونه امروز دیگر مردم تصمیم‎گیری پشت درهای بسته و سیاست‎های بالا به پایین را برنمی‎تابند، از مصلحت‎سنجی ‏های منفعت‎گرایانه بیزارند و نبود شفافیت در اطلاع‎رسانی را نمی‎پذیرند. جامعه ما، جامعه جوانی است و طبیعی است که مطالبه جوانگرایی داشته باشد. جوان امروز واقعاً دیگر برای احزاب و افراد ژله‎ای که هر روز به رنگی و طرحی درمی‎آیند احترامی قائل نیست. او می‎خواهد مواضع و موارد مد نظرش را صریح و شفاف بشنود، در انتظار اطلاع ‏رسانی پیرامون شبهات است و از مسئولان جواب می‎خواهد. از سوی دیگر، اتکای حقیقی و نه فقط لفظی و شب انتخاباتی به نظر مردم، خواسته همگان است. مجموعه این موارد می‎تواند ضامن ثبات و بلکه پیشرفت کشور در دو بعد جمهوریت و اسلامیت باشد و تفکر نواصولگرا دقیقاً به‌دنبال همین است.

البته باید بر این نکته تأکید کرد که وجود نقاط ضعف در زمینه‎های پیش گفته مختص به اصولگرایان نیست. به‌عنوان مثال، مردم به هیچ عنوان از نحوه اطلاع‎رسانی در مورد برجام به‌عنوان یکی از مهم‎ترین پرونده‎های بین‎المللی تاریخ 40 ساله انقلاب اسلامی راضی نیستند و این موضوع به لکه ابهامی در کارنامه سیاسی - رسانه‎ای جریان اصلاحات - اعتدال تبدیل شده است.

در بدنه جریان اصولگرا استقبال زیادی از طرح نواصولگرایی که از سوی آقای قالیباف مطرح شد به عمل نیامد. دلیل آن را چه می‎دانید؟ اختلافات سیاسی درون مجموعه‎ای باعث چنین اتفاقی شد یا محتوا و راهبرد نواصولگرایی؟

اگر قرار باشد بسیاری از سران و احزاب اصولگرا به ایده نواصولگرایی باور داشته باشند و مدافع آن باشند که دیگر نیازی به طرح ایده نواصولگرایی نبوده و اساس اصولگرایی بی‎نیاز از نو شدن بود. وقتی همه اصولگرایان به شاخص‎هایی که امروز نواصولگرایان مطرح می‎کنند، در نظر باورمند و در عمل ملتزم باشند که دیگر طرح موضوعی تحت عنوان نواصولگرایی بی‎فایده و تحصیل حاصل است. ما می‎دانیم بسیاری در برابر نواصولگرایان خواهند ایستاد و ایرادی هم ندارد؛ چرا که باور داریم نواصولگرایی راه خود را باز خواهد کرد و در آینده راه حل بسیاری از مشکلات کشور در حوزه‎های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. اما باید بگویم که واکنش‎ها نسبت به نواصولگرایی تاکنون مجموعاً مثبت بوده و سیاسیون اغلب با آن منطقی برخورد کرده‎اند.

در مرامنامه نواصولگرایی اشاره کرده اید که اصولگرایی از مسیر خود فاصله گرفته است. این مسیر چه بوده و چه انحرافاتی در آن ایجاد شده است؟

برای پاسخ به این سؤال نیاز است که ابتدا کارنامه نواصولگرایی را مختصراً مرور کنیم. جریان اصولگرا در انتخابات به‌عنوان نقطه اوج کنش سیاسی جریان‎ها با چند کاندیدا حاضر می‎شود و با ائتلاف رقبا باز هم به خود نمی‎آید، در یک انتخابات دیگر از کسی حمایت می‌کند که نه در کلام و نه در عمل خود را اصولگرا نمی‎داند؛ در دوره تصدی خود در دستگاه‎ها تحول و تغییر جدی ایجاد نمی‎کند؛ در حوزه نمادسازی ضعیف عمل می‎کند و چند چهره عمدتاً تکراری را در ذهن مردم به‌عنوان نماد اصولگرایی ترسیم می‎کند؛ از سیاست‎های غلط برخی بخش‎ها و دستگاه‎های حاکمیتی بی‎منطق دفاع می‎کند و خلاصه اعتماد مردم را آن طور که شایسته مردم ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد جلب نمی‎کند. به‌عنوان یک موضوع متأخر، جریان اصولگرا در انتخابات 96 در برابر یک رقیب که پیش از آن در عمل در ذهن مردم مردود شده شکست می‎خورد. شکست از یک دولت مستقر که مستحکم و محبوب باشد، طبیعی و قابل پیش‎بینی است اما شکست از این دولت واقعاً غیرقابل قبول است. این شکست در نتیجه تشخیص غلط اولویت‎ها، تصمیم‎سازی غیرمردمی و واگذاری زمین رقابت به رقیب و تغییر ماهوی آن از حوزه اقتصادی – عملکردی به حوزه سیاسی – اجتماعی است. در واقع نقد ما به‌عنوان بخشی از اصولگرایان به اصولگرایی بیشتر کارکردگرایانه است تا ساختارگرایانه؛ به این معنی که ما خروجی را می‌بینیم. به‌عنوان مثال، خروجی این جریان، شکست در انتخابات ریاست جمهوری 96 و مجلس 94 است، با وجود اینکه واقعاً رقیب نه ایده جدی برای تحول و نه کارنامه قابل قبول برای عرضه داشته است. این نتیجه و خروجی نامناسب، نشان می‎دهد که یک اشکالی هست. یعنی خروجی غیرقابل قبول نشان از ساختار نامناسب دارد. این جمله، خلاصه همه نقدهایی است که جریان نواصولگرا به سیاست ورزی اصولگرایانه دارد.

یکی از محورهای مرامنامه گویا کیفیت ارتباط با نهادهای حاکمیتی است. توضیح دهید که این بند ناظر بر چیست؟ آیا اصولگرایان کما فی‌السابق باید حامی مواضع و سیاست‌های نهادهای حاکمیتی باشند یا ممکن است نقدهایی هم داشته باشند؟

یکی از اشتباهات جریان اصولگرا دفاع بی‏ چون و چرا از نهادهای حاکمیتی است، به طوری که در ذهن عموم تداعی این‌همانی جریان اصولگرا با مجموعه‎هایی مانند صدا و سیما، قوه قضائیه، نهادهای نظامی و سایر بخش‎های انتصابی نظام می‌کند. این اشتباه البته براساس مبانی یا راهبردها نیست، بلکه یک اشتباه تاکتیکی است. در شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌عنوان شخص اول کشور که طبیعتاً فراجریان است، پشت همه اقدامات نهادهای انتصابی نمی‎ایستد و مرتباً آنها را در جلسات و گاهی حتی در سخنرانی‎های عمومی نقد می‎کند، دلیلی ندارد که جریان اصولگرا بخواهد از همه کرده‎ها و نکرده‎های این دستگاه‎ها دفاع کند. ما معتقدیم دستگاه‎های انتصابی هرچه شفاف‎تر عمل کنند و هرچه به مردم پاسخگوتر باشند، بیشتر ضامن بقا و پیشرفت انقلابند و اندیشه امام و رهبری و روح حاکم بر قانون اساسی هم همین است. البته بماند که امروز در سایه سیاست‎های منفعت ‏طلبانه حتی نهادهای انتخابی هم به سمت نبود شفافیت حرکت می‎کنند، مسأله‎ای که نمونه‎اش را در رأی نیاوردن شفافیت آرای نمایندگان در مجلس دیدیم.

ارتباط با طبقه متوسط و کم توجهی به آزادی‎های مدنی یکی از ضعف‎هایی است که برای اصولگرایان برمی‎شمارند. در مانیفست شما چگونه به این موارد توجه شده؟

متأسفانه با وضعیتی مواجهیم که اغلب سیاسیون از آنجا که کمتر با مردم مراوده دارند، دغدغه‌هایی کاملاً متفاوت از عموم مردم دارند. بسیاری از اصولگرایان شاید به‌دنبال بسط آزادی‎های مدنی در چارچوب قانون اساسی نباشند. از سوی دیگر نگاه سیاست‎زده اصلاح‎طلبان به موضوع آزادی‎های مدنی، اغلب مردم را به این باور رسانده که آنها نیز از آزادی مدنی به‌عنوان حربه‎ای برای جذب رأی و دوقطبی‌سازی کاذب با رقیب بهره می‎برند و در عمل اعتقاد چندانی به آن ندارند. دقیقاً همین سرگردانی مردم باعث می‎شود که نسخه‎های تقلبی مردم‌گرایی یعنی عوام‎گرایی از رونق بازار برخوردار شود و بتواند در دوره‎هایی سکه رایج شود. از همین رو است که مانیفست نواصولگرایی ضمن طرح این نکته، با برشمردن شاخص‌های مردم باوری به صورت عام که در اقتصاد و سیاست و فرهنگ و جامعه مصداق‎هایی برای آن بیان کرده، به موضوع طبقه متوسط شهری پرداخته است، طبقه‎ای که باید حرف‎هایش شنیده و فهمیده شود و جدی‎تر گرفته شود.
 
منبع: ایران/۲۱ شهریور ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی