تیتر امروز

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ
دیدار بررسی می‌کند

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ

موضوعی که در میان بروز پدیده جنگ کمتر به آن توجه می‌شود، تاثیرات اجتماعی آن است، از این رو از چند قرن پیش جامعه شناسان توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته و نظرات متفاوتی را بیان کرده اند که در این...
حمله ایران به اسرائیل/ ایران قواعد جدیدی را تحمیل کرد/ سوناک و نتانیاهو امشب صحبت می‌کنند
انتقام پس از حمله تروریستی به کنسولگری

حمله ایران به اسرائیل/ ایران قواعد جدیدی را تحمیل کرد/ سوناک و نتانیاهو امشب صحبت می‌کنند

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)
مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه

گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)

در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که سه قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در قسمت چهارم و پایانی می‌توانید پاسخ...
افاضات اضافه

چه رقابت زیبایی بر سر ریاست خواص الدوله درگرفته است!

افاضات اضافه ستون هفتگی بیانات عوام الملک است که در آن به بیان نظرات منور خود در مورد مسائل جهان می‌پردازد. هفته‌هاست که این نابغه خاص دوران مشغول نگارش خاطرات روزانه است.

کد خبر: ۹۲۲۱۶
۱۱:۰۲ - ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰

چه رقابت زیبایی بر سر ریاست خواص الدوله درگرفته است!

دیدارنیوز ـ عوام الملک: 

جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
تا حدود ظهر اخبار را دنبال نکردم. ظهر فیلم‌هایی به دستم رسید که اول فکر کردم مرور خاطرات چند سال پیش است. خوب که دقت کردم متوجه شدم عوام حاضر در فیلم‌ها ماسک دارند. معلوم شد مصطفی هم برای ریاست خواص‌الدوله ثبت‌نام کرده است. سخنرانی‌اش را دیدم. عجیب است که بعد از این همه تلاش برای آنکه نادم شود و به کار‌های زشتش فکر کند آمده و می‌گوید رویایی دارد. البته نشانه رافت خواص ما هم هست. وگرنه این نوع افراد باید بیایند و به جای خطابه گفتن در مورد رویاهایشان، اعتراف کنند که اشتباه کرده‌اند از اول رویا داشته‌اند. غروب مسابقه فوتبال استقلال و پرسپولیس را تماشا کردم. خوشبختانه اجازه ورود تماشاگرنما‌ها را به ورزشگاه نداده بودند، ولی عده‌ای از تماشاگران واقعی (که مثل طرفداران واقعی محمود کرونا نمی‌گیرند پس می‌توانند تجمع کنند) در ورزشگاه حاضر بودند. خیلی خوب است که محدودیت‌ها به شکل واقع‌بینانه اعمال می‌شود و کرونا هم مثل همه چیز‌های دیگر در کشور ما هوشمند است و خودش می‌داند در چه مکان‌ها و زمان‌هایی نباشد. آخر مسابقه هم بازیکنان پرسپولیس حرف‌هایشان را خیلی محکم و جدی با بازیکنان استقلال زدند و از زمین بیرون رفتند. در بازی قبلی هم بازیکنان پرسپولیس وقتی از زمین بیرون رفتند حرف‌هایشان را خیلی محکم و جدی به بازیکنان سپاهان و خبرنگاران دور زمین زده بودند. در کنفرانس خبری بعد از بازی هم فرهاد به محمدجواد جوان که فکر کرده بود اگر برای استقلال کری بخواند عوام باورشان می‌شود که خواص هم مثل خودشان هستند و ممکن است طرفدار یک تیم باشند نصیحت‌های مودبانه‌ای کرد و گفت به جای این کار‌ها برو کار کن تا وضع مملکت درست شود. خیلی خوب است که استقلال و پرسپولیس در این مملکت هستند و هر چند ماه یک بار مسابقه می‌دهند تا بازیکنان و مربی‌شان نکات آموزشی لازم را بیان کنند. آخر شب فیلمی از یک برنامه در تلویزیون بودجه‌بگیر به دستم رسید که گویا با حضور عوام خوشحال فیلمبرداری می‌شود. چون مدام بی‌دلیل می‌خندند در حالیکه اصولا خیلی وقت‌ها گریه دارد. مهمانان برنامه، فیروز و خداداد، دو فوتبالیست قدیمی بودند که گفتند نویسنده‌ها را نمی‌شناسند و نویسنده‌ها بیکارند. رامبد هم که ظاهرا وقت کرده از کانادا، یک سر تا تهران بیاید و به خاطر علاقه‌اش به عوام در همین فرصت کوتاه برنامه بسازد و خدمت کند از خنده ریسه رفت. خیلی خوب و مهم است که رامبد علیرغم همه سختی‌های زندگی در غربت، از ته دل می‌خندد تا عوام نگرانش نشوند. پیام‌های بعضی از نویسندگان را دیدم که از حرف‌های خداداد و فیروز ناراحت شده بودند. تعجب کردم. ناراحتی ندارد. به نظرم کافی‌ست بنویسند خودتان بیکارید که یک عمر دنبال یک توپ دویده‌اید. ولی تنها کسی که بیکار نیست خود رامبد است که از آن سر دنیا می‌آید و عوام و فوتبالیست‌ها و نویسندگان را سر کار می‌گذارد و می‌خندد. واقعا جامعه اگر امثال رامبد و تلویزیون بودجه‌بگیر را نداشت می‌خواست به کجا برسد؟

 شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
تصاویر مربوط به تولد اولین فیل در ایران را دیدم. از این چیز‌ها ندیده بودیم. نهایتا با حیات وحش در حد ماجرای گورخر‌ها رفتار می‌کردیم. البته باید تولد این فیل را به فال نیک گرفت. چون همه کسانی که امروز برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست خواص‌الدوله رفتند اعلام کردند قرار است فیل هوا کنند. عباس و علی و محسن فرزند اکبر و ابراهیم و اسحاق و محمد و مسعود و سعید و علیرضا و خیلی دیگر از خواص ثبت‌نام کردند. محسن هم که از اول بود، ولی دیر آمد. حدود ظهر حسام‌الدین که از آشنا‌های حسن است اعلام کرد تا قبل از ساعت ۱۸ شگفتی‌هایی در راه است. راست گفت. باقر نیامد. واقعا محسن بدون باقر چه کند؟ متاسفانه بلدیه تهران از امروز در اقدامی مشکوک طرح ترافیک را دوباره آغاز کرد و احتمالا همین باعث شد بقیه خواص نتوانند ثبت‌نام کنند. تاسف‌آور است. غروب بعد از اتمام نام‌نویسی فرصت کردم نطق‌های نامزد‌ها در زمان ثبت‌نام را بشنوم. همه خواص از وضع موجود ناراضی هستند و معتقدند می‌توانند شرایط کشور را زیر و رو کنند. راست می‌گویند. عجیب است که چرا هیچ‌وقت کار‌های مدیریتی را به دست خواص نمی‌دهند و فقط برایشان زحمت درست می‌کنند. نتیجه‌اش این وضع مملکت است. باید امیدوار بود در این دوره مدیریت را هم به یکی از همین خواص بدهند. ابراهیم اعلام کرد می‌خواهد با فساد مبارزه کند. راست می‌گوید. واقعا ریاست خواص‌الرعایا برای کسی که می‌خواهد با فساد مبارزه کند جای مناسبی نیست و باید رییس خواص‌الدوله شود. البته خوشبختانه ابراهیم ریاست خواص‌الرعایا را رها نکرد تا بتواند همزمان از دو جا با فساد مبارزه کند. واقعا این کار‌ها زحمت دارد و باید قدر بدانیم. اسحاق هم، چون حسن نمی‌گذاشت منشی دفترش را عوض کند آمد تا شاید بتواند لااقل منشی دفترش را عوض کند. وسط سخنرانی هم دلش برای عوام سوخت. جای امیدواری است. محسن هم گفت نمی‌خواهد مثل دوره‌های گذشته پرده‌پوشی کند و می‌خواهد همه چیز را به عوام بگوید. خدا به خیر کند. پاره کردن پرده‌ها واقعا سخت است. باید حواسمان باشد وقتی دارد همه چیز را می‌گوید کودکان جلوی تلویزیون نباشند. علی هم نشان داد با ابزار و آلات خیلی رابطه خوبی ندارد و اعلام کرد نه کلید و نه چکش! خوب شد باقر نیامد و گرنه علی مجبور می‌شد به گازانبر و لوله هم نه بگوید. یکی از خواص‌المله هم گفت می‌خواهد ظرف چند روز آینده اسنادی از دوران ریاست علی بر خواص‌المله را منتشر کند تا عوام همه چیز را بدانند. یکی از خوبی‌های انتخابات این است که خواص نتیجه می‌گیرند عوام باید همه چیز را بدانند. البته این دوره یک خوبی دیگر هم دارد. معلوم شد بخش بزرگی از خواص‌المله که پارسال همین موقع هنوز خواص‌المله نبودند نتیجه گرفته‌اند باید رییس خواص‌الدوله باشند تا بتوانند مشکلات کشور را حل کنند. احتمالا اگر قرار بود دیروز جلسه خواص‌المله تشکیل شود به حد نصاب نمی‌رسید، چون اکثرا در صف ثبت‌نام بودند. سعید هم آخر وقت آمد. به جای پراید، تیبا سوار شده بود. خوب است لااقل مثل رستم، خودرویش در توقیف پلیس نیست. معلوم بود همه کاندیدا‌ها دسترسی خوبی به فیلترشکن دارند.، چون تقریبا همگی قبل از حرکت به سمت محل ثبت‌نام در توییترشان اعلام می‌کردند که می‌خواهند بیایند یا دارند می‌آیند. ابراهیم هم که تلگرام را همکاران خودش فیلتر کرده‌اند مجبور شد بعد از چهار سال در کانال تلگرامش مطلب بنویسد.‌ای کاش ستاد انتخابات یارانه‌ای برای تامین فیلترشکن نامزد‌ها تخصیص بدهد. آخر شب اخبار مربوط به جنگ اسرائیل با فلسطینی‌ها را دیدم. اسرائیل به یک ساختمان محل استقرار خبرنگاران حمله کرده است. آمریکا هم ناراحت شده است. از اسرائیل خواسته فقط به فلسطینی‌ها حمله کند و با خبرنگاران کاری نداشته باشد. خوشبختانه دبیر کل سازمان ملل هم هر دوازده ساعت یک بار ابراز نگرانی می‌کند. اگر همین کار را تا زمان تمام شدن فلسطینی‌ها ادامه دهد قطعا موثر خواهد بود.

یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
پیش از ظهر خبردار شدم عده‌ای از عوام جلوی وزارت بهداشت تجمع کرده‌اند و خواهان توقف واکسیناسیون کرونا هستند. گزارش‌ها و عکس‌ها را دیدم. حرف‌های روشنگری را روی مقوا نوشته بودند. فهمیدم کرونا، فریب بزرگ قرن است و بیل گیتس گفته می‌توانند با واکسن کرونا ۱۵درصد جمعیت جهان را کاهش دهند. باید بفهمم این حرفش مربوط به قبل از طلاق است یا بعدش؟ چون ممکن است به همسر سابقش هم واکسن زده باشد. باید به نحوی از این گروه از عوام تشکر کنم. امیدوارم به زور به ایشان واکسن نزنند. چون باید آن ۱۵ درصد را همین‌ها جبران می‌کنند. اخباری هم درباره گران شدن نان و روغن به گوش می‌رسد. عیبی ندارد. هر کدام از این خواصی که این روز‌ها کاندیدا شده‌اند اگر رییس خواص‌الدوله شوند مشکلاتمان حل می‌شود. سعید که دیروز آخر وقت ثبت‌نام کرده بود حرف‌هایی زد که نشان می‌دهد انگار خودش هم نمی‌خواهد به خودش رای بدهد و دوست دارد ابراهیم رییس خواص‌الدوله بشود. کلا از دیروز عده‌ای از خواص به این نتیجه رسیده‌اند که برای مبارزه با فساد لازم است آدم رییس خواص‌الدوله باشد وگرنه رییس خواص‌الرعایا بودن که در این زمینه‌ها مهم نیست. باقر هم که نیامدنش، بزرگترین شگفتی ثبت‌نام کاندیدا‌ها بود، امروز در مورد انتخابات صحبت کرد و گفت مشارکت پایین هیچ برنده‌ای ندارد. عجیب است که بعد از یک سال باورش نشده در انتخابات خواص‌المله برنده شده است. شاید هم به خاطر روحیه جوانمردی باقر است و دوست ندارد خورش را برنده بداند. ۲۴۰ نفر از خواص‌المله‌ها هم به باقر نامه نوشتند و گفتند مرسی که نیستی. اگر بقیه خواص هم مثل باقر رفتار کرده بودند امروز این ۲۴۰ خواص‌المله از آن‌ها هم تشکر می‌کردند. شاید حتی من می‌توانستم عوام را راضی کنم که بالاخره از خواص تشکر کنند. خبری هم آمد که برنامه اجرایی ۷۰۰۰ صفحه‌ای ابراهیم برای روسای دانشگاه‌ها ارسال شده است. قطعا هر کسی که دفترچه برنامه‌اش قطورتر باشد می‌تواند بهتر کارش را انجام دهد. باید ببینیم مال بقیه نامزد‌ها چقدر است. سر شب شنیدم همسر محمدجواد ممنوع‌الخروج شده است. کار خوبی‌ست. وقتی محمدجواد، خودش در ایران نیست دلیلی ندارد همسرش بی‌اذن شوهر حتی از خانه خارج شود چه رسد به اینکه بخواهد مملکت را ترک کند. قبل از خواب بخش‌هایی از یک برنامه تلویزیون بودجه بگیر را دیدم. مجری برنامه خیلی خوشحال و شاد و خندان بود. تولد پرویز مشکاتیان، که آهنگساز و موسیقیدان بود و دوازده سال پیش فوت کرد، را تبریک گفت و برایش آرزوی سلامتی کرد. معلوم است به روح اعتقاد دارد. خیلی خوب است که تلویزیون بودجه‌بگیر اینقدر مراقب فرهنگ و هنر جامعه و اهالی موسیقی هست.

دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
ماجرای انتخابات ریاست خواص‌الدوله باعث شده است این روز‌ها مجبور شوم بیشتر برای نوشتن خاطرات وقت بگذارم. فرصت مطالعه را از من گرفته است. واقعا این نوع سرگرمی‌ها مخل مطالعه هستند. دیشب قبل از خواب کلیپ‌هایی از ثبت‌نام علی و اسحاق و ابراهیم را دیدم. همگی به صورت حرکت آهسته راه می‌رفتند و به دوردست‌ها خیره می‌شدند و در نطقشان حرف‌هایی می‌زدند که نشان می‌داد در این سال‌ها اگر اجازه پیدا کرده بودند یک گوشه کار را بگیرند الان وضعمان این نبود. عجیب است که خواص فرصت مشارکت در مدیریت کشور را پیدا نمی‌کنند.‌ای کاش عوام کمی هم به خواص فرصت کار کردن بدهند. شنیدم اسحاق از حسن مرخصی خواسته است تا بتواند روی انتخابات تمرکز کند. همین مساله نشان می‌دهد از ابراهیم ضعیف‌تر است. چون ابراهیم همزمان که در حال ریاست خواص‌الرعایاست می‌خواهد رییس خواص‌الدوله هم بشود. خیلی هم خوب است. چون اگر بین کاندیدا‌ها مشکلی پیش بیاید لازم نیست برای شکایت و پیگیری وقت صرف کنند. همان جا ابراهیم را صدا می‌کنند تا مشکل را حل کند. باعث صرفه‌جویی در وقت و هزینه و نتیجه می‌شود. اصلا خواص خوب اینطوری باید باشد. بدون آنکه کار‌های روزمره‌اش را ول کند دنبال کار‌های دیگر می‌رود. رادیو و تلویزیون بودجه‌بگیر امروز مرتب صدا و سیمای ابراهیم را نشان می‌داد که در آن از رادیو و تلویزیون بودجه‌بگیر درخواست می‌کرد برای جلوگیری از تبعیض، اخبار فعالیت‌های او در ریاست خواص‌الرعایا را نشان ندهند. اشک در چشمانم حلقه زد. خوب است تا روز انتخابات هر چند دقیقه یک بار این حرف‌ها و تصاویر را پخش کنند تا همه عوام خوب ببینند و خیالشان راحت شود که تبعیضی وجود ندارد. بالاخره باید چشم و گوش عوام از حالا به بعد بیشتر به دیدن و شنیدن ابراهیم عادت کند. لازم است. سعید جوان‌تر هم، چون خیالش از عوام راحت است امروز با تلویزیون روسیه صحبت کرد تا خیال آن‌ها هم راحت شود. ظاهرا سعید جوان‌تر، ژنرال اقتصادی ایران بوده و طبق معمول، ما عوام باید خبر‌های خوب را از دهان دیگران بشنویم. نمی‌فهمم چرا خواص ما اینقدر در برابر ما عوام، فروتنی نشان می‌دهند. سعید هم طوری حرف زد که انگار می‌خواهد از سعید جوان‌تر حمایت کند. اتفاقا دیروز هم طوری حرف زده بود که انگار می‌خواهد از ابراهیم حمایت کند. خوب است که برای این حمایت کردن‌ها خودش را به زحمت انداخته و ثبت‌نام کرده است. شاید تا روز آخر برعکس شد و بقیه از سعید حمایت کردند. فرقی ندارد. مساله رسیدن به خدمت عوام است که گویا از عهده ابراهیم و سعید و سعید جوان‌تر و عزت و رستم و بقیه به صورت یکسان برمی‌آید. بزرگوار مشهدی هم امروز حرف‌های مهربانانه‌ای زد و گفت نباید کسی را به خاطر انتقاد از او رد صلاحیت کنند. واقعا محبت کرده است. من هم باید یک نامه بنویسم و بگویم کسی را هم به خاطر انتقاد از من رد صلاحیت نکنند. اصلا راضی نیستم. آخر شب فیلم جدیدی از مجری خوشحال تلویزیون بودجه‌بگیر را دیدم که داشت توضیح می‌داد برای پرویز مشکاتیان آرزوی سلامتی نکرده، چون وی فوت کرده است و برای آیین مشکاتیان که فرزند وی است و مثل پدرش خیلی خوب سنتور می‌زند آرزوی سلامتی کرده است. خیلی راست گفت. فقط گویا بین سنتور و تنبک فرقی قائل نبود. به هر حال در برنامه پخش زنده ممکن است هر شب از این اتفاقات بیفتد.

 سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
اولین خبری که امروز خواندم آخرین جمله ابراهیم تا این لحظه بود که گفته نمی‌گذارد فساد در هیچ کجا لانه کند. واقعا نفس راحتی کشیدم. با این قاطعیتی که ابراهیم دارد به نظرم اصلا نباید اجازه بدهند بعد از رسیدن به ریاست خواص‌الدوله از ریاست خواص‌الرعایا کنار برود. اینطوری بهتر می‌تواند جلوی لانه کردن را بگیرد. باقر هم قطعا در ریاست خواص‌المله حواسش به همه چیز است. قبلا ثابت کرده. یکی از مقامات مربوط به گوشت خبر خوبی داد و گفت در نیمه دوم امسال به خاطر خشکسالی و کمبود غذا احتمالا گوشت قرمز کمیاب می‌شود. خیالم راحت شد. لازم نیست نگران این باشیم که هست و نمی‌توانیم بخوریم. کلا نیست و نمی‌خوریم. عصر خبر‌هایی آمد که گویا رستم و محسن تایید صلاحیت نشده‌اند. انشاالله که راست نیست. مگر بدون محسن می‌شود. رستم هم قطعا نمی‌تواند نباشد. مخصوصا که پرایدش هم توقیف شده و این مساله می‌تواند به روحیه رستم ضربه بزند. فیلم جدیدی از محمود به دستم رسید. دور از نرده‌ها و دیوار‌ها ایستاده بود و دوباره گفت یا من هم بازی یا کلا بازی بی‌بازی. چون یادم رفته بود حقوق محمود را بدهم تصمیم داشتم در هر صورت بروم و اسمش را بنویسم. اما تقریبا قسم داد که این کار را نکنم. مانده‌ام حیران که حالا چه کار کنم؟ امیدوارم محمود بماند.

چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
اخبار جلسه خواص‌المله را دنبال کردم. خیلی خوب است که با اینکه عده‌ای از آن‌ها کاندیدای ریاست خواص‌الدوله شده‌اند و بقیه آن‌ها هم در حال اداره ستاد کاندیدا‌های ریاست خواص‌الدوله هستند برای حضور در جلسه وقت می‌گذارند. ۲۰۵ نفر از آن‌ها هم علیرغم این همه مشغله، به حسن نامه نوشتند و گفتند حالا که بیژن کارهایش را خوب انجام نمی‌دهد به ابراهیم می‌گوییم تنبیه‌اش کند. کار درستی‌ست. مخصوصا اگر ابراهیم جای حسن را بگیرد بهتر می‌تواند بیژن را ادب کند. گویا یکی از خواص‌الرعایا با بعضی از روزنامه‌نگاران تماس گرفته و خیلی دوستانه به ایشان تذکر داده که حواسشان باشد خوبی‌های ابراهیم چقدر زیاد است. در دوران صادق هم باید به خوبی‌های او توجه می‌شد. اینکه روسای خواص‌الرعایا اینقدر حساس هستند و باید مراقب خوبی‌هایشان بود جالب است. تصمیم گرفتم تا اطلاع ثانوی هر روز خوبی‌های ابراهیم را در خاطراتم به خودم یادآوری کنم. علی که سخنگوی خواص‌الدوله هست یک سری حرف‌هلی فلسفی درباره انتخابات زد و در مورد دولت حداقلی و مطالبات حداکثری نکاتی را گفت. یک حالت شکافی در مخاطب ایجاد می‌شد. باید مراقب ترک‌ها و شکاف‌ها بود. زیادش خوب نیست. عباسعلی هم گفت عیب ندارد که عوام در انتخابات مشارکت بالا نکنند. به هر حال شرایط کرونا هم هست و برای سلامتی شان خوب نیست. مهم این است که فردای انتخابات بتوان گفت یک نفر جای حسن را می‌گیرد. اینکه خواص راضی به زحمت عوام نیستند و مراعات حالشان را می‌کنند واقعا کم‌نظیر است. سعید جوان‌تر که خیلی عجله دارد زودتر جای حسن را بگیرد خیال‌هایش را با عکس درست کرد و به بقیه نشان داد. فقط، چون عجله داشت اسم یک مراسم را روی عکس یک مراسم دیگر نوشت. عیبی هم ندارد. رییس خواص‌الدوله نباید درگیر جزئیات و کلمات باشد و مهم این است که فقط کار کند. آخر شب اخباری آمد که یکی از خواص‌الرعایا، چون دنبال فیلتر کردن اینستاگرام بوده از کار برکنار شده است. غربی‌ها چشم دیدن این چیز‌ها را ندارند. بعید است خودشان بتوانند اینطوری مانع فیلترینگ شوند. واقعا هم نباید این روز‌ها وقت جامعه را با این چیز‌ها گرفت. بعد از انتخابات وقت برای این کار‌ها هست.

 پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
مصاحبه یکی از استادان دانشگاه تهران را خواندم. گفته رشد جمعیت کشور از سال ۱۴۲۵ منفی می‌شود. نباید این حرف‌ها را اینطوری بگویند. بانمک‌ترین عضو خواص‌الدوله نگران می‌شود. کاری را که می‌توان با موز و گرمیجات درست کرد نباید به مطبوعات کشاند. گویا یکی از نامزد‌های ریاست خواص‌الدوله گفته که می‌خواهد به نیروی زمینی، پرورش گاو و گوسفند و به نیروی دریایی، ماهیگیری را محول کند. ظاهرا هنوز در مورد نیرو‌های هوایی تصمیم نگرفته است. کبوتر، گزینه بدی نیست. شاید پیشنهاد بدهم. محمود امروز دوباره حرف‌های مهم زد. طبق معمول اخبار زیادی دارد که شاید بگوید. این چیز‌هایی را که محمود می‌گوید حتی به فکر خیلی‌ها نرسیده بود. ولی محمود راحت می‌گوید و سفر می‌رود. باید تصاویر سخنرانی‌اش پخش شود تا غربی‌ها بفهمند آزادی یعنی چه. شب، علی به صورت مجازی با عده‌ای از عوام صحبت کرد. معلوم شد وقتی علی رییس رسانه بودجه‌بگیر بوده از همه برنامه‌ها خبر نداشته وگرنه به زیردستانش می‌گفته که این کار‌ها خوب نیست. کلا علی هم مثل بقیه کاندیدا‌ها از اول همه جا نبوده و از خیلی چیز‌ها خبر نداشته وگرنه الان همه چیز خوب بود. راستی تا یادم نرفته تاکید کنم که ابراهیم خیلی خوب است. آخر شب فیلمی به دستم رسید که در آن یک دختر جلوی در یک ایستگاه مترو حرکات موزون می‌کرد. خیلی خوش‌رنگ بود و خوب می‌رقصید. خوشم آمد. اما باید پیگیری کنم که هم با دختر هم با فیلمبردار و هم با کسی که فیلم را پخش کرده برخورد کنند. عوام چشمشان به این چیز‌ها عادت کند، فردا توقع دارند که اجازه داشته باشند شب‌ها هم از خانه بیرون بیایند. اینطوری سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی