خیابانهای کابل باز با خون دخترانش رنگین شد. آمریکاییها قصد خروج از افغانستان کردند، حال شاهد حملات تروریستی به دانشگاه و مدارس هستیم.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: این بار کابل سیاه پوش دختران مدرسه سیدالشهدا شده است. دخترانی که بعد از سالها حق تحصیل دارند و میتوانند به مدرسه و دانشگاه بروند، با بمب و گلوله مورد حمله قرار میگیرند و داستانی ادامه دار رقم میخورد. هنوز مدت زیادی از حمله خونین به دانشگاه کابل نگذشته بود که اینبار خیابانهای کابل با خون دختران نوجوان این دیار رنگین شد. تصاویر این جنایت خونین در فضای مجازی و رسانههای جهان دست به دست میشود و فغان مادران و پدرانی که هر لحظه میگویند «جان پدر کجاستی؟» از این تصاویر به گوش میرسد.
شنبه ۱۸ اردیبهشت انفجار ساعت ۴:۲۷ عصر به وقت محلی، رخداده است و بیشتر قربانیان غیرنظامیان و دانشآموزان دختر بودند. طبق آمار شمار جانباختگان در این انفجار بزرگ در نزدیک مدرسه سیدالشهدا به بیش از ۶۰ نفر رسیده است. تاکنون کسی مسئولیت این حادثه را به عهده نگرفته، ولی دولت طالبان را عامل این حمله میداند و طالبان نیز با محکوم کردن این حمله گفتهاند که در آن دست ندارند و داعش (گروه دولت اسلامی) را عامل این انفجار معرفی میکند.
برخی حملات جدیدی که در افغانستان رقم میخورد مربوط به خروج نیروهای آمریکایی از این کشور مطرح میکنند. قرار است تا ۱۱ سپتامبر (سالروز حمله به برجهای دوقلوی نیویورک) نیروهای این سازمان نظامی از افغانستان خارج شوند. بسیاری این اتفاق را برای امنیت افغانستان خطرناک میدانند.
در خصوص مسائل حواشی پیرامون این انفجار دیدار با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان به گفتگو میپردازد.
مسببین این حمله تروریستی را چه کسانی میدانید؟
دولت افغانستان معتقد است که طالبان این کار را انجام داده است؛ اما طالبان انگشت اتهام را به سمت نیروهای امنیتی دولت افغانستان و داعش برده است. قضاوت در این رابطه که واقعاً چه گروهی این عملیات را انجام داده مقداری دشوار است، ولی اگر به انگیزههای این مسئله توجه کنید به نظر میرسد که طالبان انگیزه کمتری برای انجام این عملیات دارند. زیرا طالبان میخواهد به قدرت برسد و به همین دلیل نباید کاری بکنند که جامعه از آنها نفرت پیدا بکند. چون این نوع از عملیات نفرت در جامعه ایجاد خواهد کرد، به خصوص در جمعیت شیعه مذهب که به هر حال مشکل اصلی آینده طالبان با آنها خواهند بود. اما داعشیها انگیزه دارند تا با چنین عملیاتهایی بتوانند شرایط را به سمت جنگ شیعه و سنی در افغانستان ببرند، درست مثل کشورهای دیگر در خاورمیانه. اگر در افغانستان این کار را بکنند میتوانند فضا را برای خودشان باز کنند. وقتی جنگ شیعه و سنی شروع شود، داعش به راحتی میتواند در جامعه اهل سنت نفوذ کند و به اهداف خودش برسد؛ بنابراین اگر از زاویه انگیزه داشتن، نگاه کنید داعشیها انگیزه بیشتری برای این نوع از حرکات دارند.
مدتی قبل حملهای به دانشگاه کابل صورت گرفت و امروز به مدرسهای دخترانه، فکر نمیکنید با این حملات طالبان میخواهد عرض اندام کند تا نشان دهد شرایط را برای دختران و زنان سختتر خواهد کرد؟
در اینکه طالبان، داعش و جریان رادیکال اسلامی با حضور زنان در جامعه و تحصیل دختران در افغانستان مخالف است هیچ تردیدی نیست. آنها توجیه فقهی دارند که جایگاه زنان مساوی با مردان نیست و حقوق مساوی برای زنان قائل نیستند. به هر حال زنان را با نگاه سنتی میبینند و توجیه ایدئولوژیکی دارند. به همین دلیل نمیگذارند دختران به مدارس بروند و مدارس دخترانه را همه جای افغانستان تخریب میکنند. این رفتار شامل طالبان، داعش و دیگر گروههای افراطی است. ولی بحث این است که امروز در مناطقی عملیات انجام میشود که ۲۰ الی ۳۰ درصد افغانستان را در برمیگیرد و مناطق شیعه نشین هستند. هزارهها نیز از این قوم شیعه هستند که نقش اثر بخشی دارند و میتوانند در مقابل طالبان بایستند؛ بنابراین طالبان نباید این کار را انجام نمیدهد، ولی برای داعشیها مهم نیست. داعش با تفکر خودش شیعه را مسلمان نمیداند و با آنها برخورد میکند.
خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان چه میزان به حملات تروریستی این روزها مربوط میشود؟
این اولین عملیاتی نیست که به خروج نیروهای آمریکایی ارتباطش میدهند. بارها در کابل، در منطقه دشت پرچین که منطقه هزاره نشین است این نوع عملیاتها انجام شده است، بنابراین خیلی مرتبط به این مسئله نیست. هر چند که این خروج انگیزهای برای گروههای مخالف دولت مرکزی افغانستان ایجاد میکند که اگر آمریکاییها به طور کامل از افغانستان خارج بشوند آنها فرصت بیشتری پیدا میکنند برای اینکه راه حل نظامی را به مردم افغانستان تحمیل بکنند. ولی حقیقت این است که آمریکاییها اعلام کردند از افغانستان خارج میشوند، ولی به نظر میرسد که فقط تغییر آرایش نظامی صورت میگیرد. آمریکاییها بیش از این حاضر نیستند هزینه مالی یا انسانی بدهند؛ بر همین اساس راههای دیگری را برای حضورشان در افغانستان به صورت پنهانیتر پیگیری و عملیاتی میکنند؛ بنابراین در خصوص خروج کامل نظامیان آمریکا مقداری جای تردید وجود دارد. شکل ظاهری پایان پیدا میکند و پایگاههای نظامی که در اختیار دارند و میتواند هدف طالبان یا هر گروه مخالفی باشد را تخلیه میکنند، ولی در اشکال دیگری حضورشان در افغانستان را ادامه خواهند داد؛ بنابراین درست است که اگر طالبان حس کند که میتواند از طریق نظامی مشکل را به نفع خودشان تمام کنند، اقدام میکند؛ ولی قضیه طرف دیگری نیز دارد، یعنی مقاومت ارتش و نیروهای دولتی به اضافه اینکه خیزش مردمی امروز مطرح است. اگر طالبان تلاش کند به زور کابل را تصرف بکنند در آن صورت نیروهای شمالی، مجاهدین و نیروهای قومی ازبک، تاجیک و هزاره حاضر نیستند تصرف طالبان را بپذیرنند و دست به سلاح خواهند برد. امروز هم در بعضی از مناطق میجنگند؛ بنابراین در این موقع جنگ داخلی شدیدی بر مبنای قومیت شکل خواهد گرفت که ممکن است نتیجه آن این باشد که افغانستان به دو تا کشور تبدیل شود؛ بنابراین من فکر میکنم اگر شرایط امروز را نگاه بکنیم دو راه حل پیش رو است؛ یک راه حل نظامی که ممکن است به تجزیه افغانستان منتهی شود یک راه حل سیاسی که باید به استانبول بروند و در آنجا با سازمان ملل، کشورهای منطقه و کشورهای بزرگ دنیا بنشینند و یک فرمول جدیدی برای افغانستان طراحی بکنند و براساس آن بتوان افغانستان را به صلح و ثبات رساند. در غیر این صورت افغانستان با جنگ داخلی و خطرات بیشتری روبرو است.