تیتر امروز

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...
جنبشی که به دنبال واکسینه کردن دنیاست

گزارش اکونومیست از بزرگ‌ترین مانع دسترسی آسان به واکسن

برای کنترل پاندمی، تعلیق حقوق مالکیت معنویِ محصولات پزشکیِ مربوط به کوویدـ‌۱۹ ضروری است. تولید سریع واکسن کوویدـ‌۱۹ یک شاهکار شگفت‌انگیز فنّاورانه است. این نشان می‌دهد وقتی ابتکار و خلاقیت بشری و مشارکت بخش خصوصی از حمایت دولتی گسترده‌ای برخوردار باشند، از تحقیقات بنیادی گرفته تا یارانه‌های گسترده، چه کار‌ها که می‌توان کرد.

کد خبر: ۹۰۳۵۹
۱۴:۳۸ - ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰

گزارش اکونومیست از مانع دسترسی آسان به واکسن

دیدارنیوز ـ با این حال صِرفِ نوآوری بی‌فایده است مگر آن که واکسن‌ها عادلانه توزیع شوند. با شکافِ درحالِ عمیق‌شدنِ دسترس‌پذیری به واکسن، مزایای سلامت همگانی در حال کاهش است. بیشترین واکسیناسیون فقط در چند کشور ثروتمند انجام شده و اکثریت قریب به اتفاق جهانیان بی‌دفاع مانده‌اند، این چه بسا موجب طولانی‌ترشدن پاندمی شود، مگر آن که بر این شکاف غلبه کنیم. جهش‌های جدید ویروس، از پیش، سر بر آورده‌اند و این می‌تواند تهدیدی باشد علیه پیشرفت محدودی که تاکنون در مهار این بیماری به دست آمده است.

راه‌حل چیزی نیست جز «واکسن مردم» [People’s Vaccine؛ اشاره به جنبش جهانی واکسن ارزان برای همه‌ی مردم جهان است]ـــ واکسنی در دسترسِ همگان و مقرون‌به‌صرفه برای همه. این واکسن، معضل «آپارتاید واکسن» را که فاجعه‌های اخلاقی، بهداشتی و اقتصادی فراوانی به بار می‌آوَرَد، حل می‌کند. کمبود واکسن در حال حاضر مشکلی خودساخته و قابل‌اجتناب است. اگر ادعا‌های مالکیت معنوی مانع کار جهانیان نشود، مطابق یک ارزیابی، می‌توانیم با اقدام جمعی [همه‌ی کشور]ظرفیت تولید کافیِ ساخت واکسن برای واکسیناسیونِ همه‌ی افراد را افزایش دهیم‌ـــ ۶۰ درصد از جهانیان تا پایان سال میلادی جاری و تمام مردم دنیا تا پایان سال ۲۰۲۲.

احتکار واکسن توسط کشور‌های ثروتمند و احتکار فنّاوری توسط شرکت‌های دارویی موجب استمرار کمبود عرضه‌ی این اقلام می‌شود. کارخانه‌هایی در سراسر دنیا، از کانادا گرفته تا بنگلادش، آماده‌اند تا در صورت ارائه‌ی دانش فنی به آن‌ها صد‌ها میلیون دُز واکسن تولید کنند. اما خود قادر به شروع کار نیستند. اگر این فنّاوریْ مشترک باشد، چنین تولیدکنندگانی می‌توانند به سرعت میلیون‌ها دُز واکسن تولید کنند، همان‌طور که مادرنا و فایزر سال گذشته تولید کردند. این امر باعث می‌شود افراد بیشتری در کشور‌های بیشتری واکسینه شوند و کشور‌های کمتری به کشور‌های ثروتمند وابسته شوند. کنترل و انحصار فنّاوری‌های حیاتیِ حوزه‌ی سلامت در شرایط اضطراریِ فعلیِ حاکم بر جهان قابل‌توجیه نیست.

شرکت‌های داروییِ دارای واکسن ادعا می‌کنند می‌توانند یک‌تنه میزان تولید را افزایش دهند. اما این ادعا محل تردید است. همین امروز هم این شرکت‌ها در بازار‌های اولویت‌دارشان در کشور‌های ثروتمند، از آنچه وعده داده‌اند عقب‌اند و کمتر از آنچه باید واکسن تحویل داده‌اند. آسترازنکا و جانسون اند جانسون هر دو با چالش‌های تولید روبرو هستند و نتوانسته‌اند به تعهدات خود درباره‌ی عرضه‌ی واکسن در اروپا و آمریکای شمالی عمل کنند. مادرنا و فایزر تاکنون عمدتاً نیاز‌های ایالات متحده را تأمین کرده‌اند و در جا‌های دیگر مقادیر بسیار ناچیزی واکسن عرضه کرده‌اند.

اگرچه دسترسی همه‌ی مردم جهان به «واکسن مردم» مسئولیت جمعی و جهانیِ همه‌ی کشور‌ها و سازمان‌هاست؛ با این حال، کشور‌های ثروتمند برخلاف توصیه‌های دانشمندان و سازمان بهداشت جهانی (WHO) برای در اولویت قراردادنِ واکسیناسیونِ کارکنان نظام سلامت و آسیب‌پذیرترین افراد در همه‌جای دنیا، استراتژی‌ای را برگزیده‌اند که مبتنی بر واکسیناسیون کاملِ جمعیت خودشان است. کشور‌های ثروتمند، دست‌کم، نباید مانعی بر سرِ راهِ عرضه‌ی سریع و جامع واکسن جهانی باشند. کمترین کاری که آن‌ها می‌توانند انجام دهند این است که مانع از کار کشور‌هایی نشوند که به دنبال تولید واکسن برای خودشان هستند.

اینجاست که بحثِ به‌اشتراک‌گذاردنِ مالکیت معنوی اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. محدودیت کاملِ ناشی از حق ثبت اختراع (patent) مانعی بزرگ بر سر راهِ تولید هرچه‌بیشترِ [واکسن]است، چون به شرکت‌های دارویی انحصارِ دانش لازم برای تولید را اعطا می‌کند و در نتیجه، منابع را به امکانات خودشان و شرکت‌های همکارشان محدود خواهد کرد.

مالکیت معنوی به واسطه‌ی یکی از معاهدات سازمان تجارت جهانی، موسوم به توافق‌نامه‌ی جنبه‌های مرتبط‌ـ‌باـ‌تجارتِ حقوق مالکیت معنوی (TRIPS)، بر جهان حکمفرما است. تطبیق و اصلاح این توافقنامه با شرایط استثناییِ ناشی از پاندمی کوویدـ‌۱۹ در کانون پیشنهادِ گروهی از کشور‌های درحال‌توسعه قرار دارد. درخواست آن‌ها این است که معافیت ویژه‌ای صادر شود تا به استناد آن و تعلیق حقوق مالکیت معنوی، استفاده از فنّاوری‌های انحصاری برای تولید و تحویل واکسن و سایر اقلام تشخیصی و درمانیِ مربوط به کرونا بلامانع باشد.

برخی استدلال می‌کنند که توافق‌نامه‌ی TRIP از قبل حاوی بند‌هایی است (مانند صدور مجوز اجباری توسط کشور‌هایی که ظرفیت تولید دارند) که موجب انعطاف‌پذیری در حق ثبت اختراعات می‌شود. اما دامنه‌ی استفاده از آن‌ها بسیار محدود و زمانبر است. چشم‌پوشی از پتنت‌ها می‌تواند راه را برای انتقال این فنّاوری فراهم کند تا هر کشوری بتواند واکسن‌اش را تولید یا وارد و توزیع کندـــ با قیمت و هزینه‌ای بسیار کمتر از آنچه شرکت‌های دارویی، در شرایط کمبود واکسن، برای محصولاتشان تعیین می‌کنند. این معافیت همچنین کشور‌های فقیر را از محدودیت‌های تجاری‌ای که کشور‌های ثروتمندتر به آن‌ها تحمیل می‌کنند، نجات می‌دهد.

وضعیت مالیِ جهانی وخیم است. بسیاری از کشور‌ها قادر به تهیه‌ی واکسن برای کل جمعیت خود نیستند. به دلیل رقابت بر سرِ خریدن واکسن، کمبود قدرت چانه‌زنی و پیچیدگی و ابهام قراردادها، واکسن‌ها با قیمت‌های بسیار متفاوتی در جهان عرضه می‌شوند؛ طبق گزارش‌ها قیمت هر دُز واکسن از ۲ دلار تا ۴۰ دلار فرق می‌کند. رقابت، فقدان قدرت چانه‌زنی و توافق‌نامه‌های مبهم و پیچیده‌ی صدور مجوز باعث شده است که در برخی موارد، کشور‌های ثروتمند به‌طور قابل‌توجهی کمتر از کشور‌های فقیرتر برای همان واکسن هزینه کنند.

آسترازنکا متعهد شده است که واکسن‌اش را با هزینه‌ی تمام‌شده به فروش برسانَد، با این وجود، این واکسن با قیمت‌های مختلفی در مناطق مختلف فروخته می‌شوند. اتحادیه‌ی اروپا کمتر از کشور‌هایی مانند بنگلادش، اوگاندا و آفریقای جنوبی برای آسترازنکا هزینه می‌کند. در میان شرکت‌های دارویی‌ای که کاسب‌مآب‌ترند، قیمت‌ها چه بسا افزایش یابد. فایزر می‌گوید با پایان‌یافتن مرحله‌ی حادِ پاندمی احتمالاً قیمت‌ها را افزایش خواهد داد. جانسون اند جانسون و مدرنا هم می‌توانند همین کار را بکنند.

با این حال، لغو پتنت‌های واکسن‌ها صرفاً کمکی به کشور‌های فقیر نیست: تعلیق مالکیت معنوی به نفع مردم کشور‌های ثروتمند نیز خواهد بود. در همه جا واکسن بیشتر و احتکارِ کمتری خواهیم داشت. عرضه‌ی بیشتر به‌طور کلی قیمت واکسن را کاهش می‌دهد. این کار از بارِ درمان بیماران جداً می‌کاهد و خطر بروز جهش‌های خطرناک‌تری را کاهش می‌دهد که ممکن است واکسن‌های فعلی علیه آن‌ها مؤثر نباشند.

نیاز و ضرورتِ لغو حقوق مالکیت معنوی برای واکسن‌ها آشکار و مبرهن است، اما باید همین کار را هم برای داروها، دستگاه‌های تهویه، ماسک و سایر محصولات انجام داد. در حال حاضر، بسیاری از کشورها، به لطف قیمت‌گذاری‌های غارت‌گرانه‌ی توزیع‌کنندگانی که مانع از دسترسی به دارو‌ها می‌شوند، با کمبود دارویی مانند رمدسیویر دست به گریبان‌اند که برای درمان موارد ابتلای شدید استفاده می‌شود. با تولید دارو‌های موثرتر، چنین مشکلاتی ممکن است تشدید شود. از این رو، لغو پتنت‌ها طیفی از چالش‌های پاندمی در حوزه‌ی سلامت را مرتفع خواهد کرد.

صنعت داروسازی استدلال می‌کند که دستکاری در حقوق مالکیت معنوی موجب تضعیف نوآوری‌های آینده می‌شود و آن‌ها برای پاداش‌دادن به سرمایه‌گذاری‌ها و ریسک‌ها به این انحصار‌های دانش احتیاج دارند. با این حال، در مورد خاص واکسن کوویدـ‌۱۹، این ملاحظات هیچ اهمیتی ندارند.

اول، حق ثبت اختراع یا پتنت موانعی در برابر رقبا ایجاد می‌کند، آن هم در شرایطی که آنچه نیاز داریم چیزی نیست جز همکاری تکنولوژیکی و تجمیع توانایی‌های علمی و فنّاورانه‌ی کل جهان‌مان برای مبارزه‌ای جمعی علیه این ویروس. حقوق مالکیت معنوی هرگز برای استفاده در طول پاندمی‌ها طراحی نشده است. در گذشته هم استثنا‌های کلی‌ای در کار بوده است تا اطمینان حاصل شود که پتنت‌ها مانعی برای سلامت همگانی نیستند، مانند استثنای تولید پنی‌سیلین در طول جنگ جهانی دوم.

دوم، تحقیق و توسعه برای پیداکردن راهکار‌های مقابله با اپیدمی‌ها هرگز متکی به انگیزه‌های کلاسیکِ بازارمحوری همچون حق ثبت اختراع نبوده است. در عوض، تأمین مالی تحقیقات از سوی دولت و تعهدات دولت به پیش‌خریدکردنِ محصولات برای تقبّل ریسک‌ها، انگیزه‌های اصلی بوده است. این امر در مورد ابولا هم صادق بود: آنجا که تحقیق و توسعه بدون سرمایه‌گذاری و رهبری دولت محقق نشد؛ این امر درباره‌ی کوویدـ‌۱۹ هم صدق می‌کند: این سرمایه‌گذاری‌های عظیم دولتی بود که باعث تسریع و کاهش ریسک تلاش‌های صنعت [واکسن‌سازی]شده است.

فقط در آمریکا، شش شرکت واکسن‌سازی حدود ۱۲ میلیارد دلار از دولت پول گرفته‌اند. برآورد شده که ۹۷ درصد از هزینه‌ی تولید واکسن آسترازنکاـ‌آکسفورد از محل بودجه‌ی عمومی پرداخت شده است. یارانه‌ها و پیش‌خریدها، ریسک شرکت‌ها را کاهش داد و پاداش‌های فراوانِ شرکت‌های موفق را تضمین کرد. علاوه بر این، سازندگان واکسن از قِبلِ تحقیقات دولتی پیشین و قوانینِ تسریع‌شده‌ی صدور مجوز (که هزینه‌های آزمایشات بالینی را کاهش می‌دهد) منتفع شده‌اند.

همین امروز، تولیدکنندگان اصلیِ واکسن آنچه را که می‌توان به عنوان سود معقولِ سرمایه‌شان محسوب کرد، گرفته‌اند. مثلاٌ، طبق گفته‌ی فایزر، برآورد فروش واکسن فایزرـ‌بایون‌تِک در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۱۵ میلیارد دلار، با حاشیه‌ی سود «۲۰ درصدیِ» این درآمد، است.

مخالفان لغو پتنت‌ها استدلال می‌کنند هیچ تضمینی وجود ندارد که با این روش بتوان کمبود تولید را برطرف کرد. ولی در یک پاندمی ضروری است که موانعِ پیشِ رویِ افزایش تولید [واکسن و تجهیزات مرتبط]را تا جایی که مقدور است برداریم؛ و در این راه، حق ثبت اختراع مانعی اساسی و گسترده است. قطعاً تعلیق حقوق مالکیت معنوی کفایت نخواهد کرد. دولت‌ها باید تأکید کنند که شرکت‌هایی که به آن‌ها در فرایند تحقیق و توسعه‌ی یارانه داده شده، دسترسی به این فنّاوری و دانش را فراهم می‌کنند. تا کنون، به‌اشتراک‌گذاردنِ داوطلبانه‌ی دانش از طریق مرکزی اختصاصی در سازمان بهداشت جهانی، موسوم به «صندوق مشترک دسترسی به فناوری‌های کوویدـ‌۱۹»، از سوی کارخانه‌های داروسازی رد شده است و، در نتیجه، از زمان ایجاد آن در ماه مه‌ی ۲۰۲۰، از آن استفاده نشده است؛ بنابراین اقدامات شدیدتری لازم است.

تعلیق حقوق مالکیت معنوی به معنای حذف چشم‌انداز سود نیست: با توجه به یارانه‌های دولتی برای تحقیق و توسعه و سایر سرمایه‌گذاری‌هایی که شرکت‌ها انجام داده‌اند، می‌توان الزام لغو پتنت‌ها را با جبران معقول خسارات همراه کرد.

با این حال، نگه‌داشتن این اطلاعاتی در دستان بخش خصوصی [کارخانه‌های داروسازی]نه تنها کاری غیراخلاقی است بلکه هدف اصلی سرمایه‌گذاری دولتی را، که مقابله با بحران است، نیز نابود می‌کند. کوویدـ‌۱۹ یک وضعیت اضطراریِ اقتصادی و بهداشتی در سراسر جهان به وجود آورده است. این وضع پایان نخواهد گرفت مگر اینکه جرات داشته باشیم از راه‌حل‌های جدید برای به‌اشتراک‌گذاری دانش و تجربه و همکاری گسترده استقبال کنیم تا به مسئولیت تاریخی خود در این زمان عمل کنیم و انسانیت‌مان را اثبات کنیم.

درباره نویسندگان:

ماریانا مازوکواتو استاد اقتصاد در دانشگاه کالج لندن و مدیر موسسه این دانشگاه برای نوآوری و اهداف عمومی است.

جیاتی غوش استاد اقتصاد در دانشگاه ماساچوست در آمهرست

الس توریل از اعضای مهمان موسسه‌ی نوآوری و اهداف عمومی است. آن‌ها بخشی از «پیمان واکسن مردم» (People’s Vaccine Alliance) هستند که طرحی ابتکاری برای تولید سریع واکسن رایگان کرونا برای همه‌ی مردم همراه با تعلیق حقوق مالکیت معنوی در این فنّاوری است.

این مقاله ترجمه‌ای است از: https://www.economist.com/by-invitation/۲۰۲۱/۰۴/۲۰/mariana-mazzucato-

jayati-ghosh-and-els-torreele-on-waiving-covid-patents

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی