ابراهیم رئیسی تنها نامزدی است که احتمال کسب اجماع اصولگرایان را دارد. با این حال او هنوز هیچ نظر صریحی در مورد انتخابات نداده و معلوم نیست که اگر او به میدان نیاید، اصولگرایان با تراکم امیران بیلشگر چه خواهند کرد.
دیدارنیوز: انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم نزدیک میشود، اما وضعیت اصولگرایان برای انتخابات پیش رو در هالهای از ابهام است. آنها هم نتوانستند به سازوکار اجماعبخش واحد برسند و هم با قطاری از مدعیان رئیسجمهور شدن روبرو هستند. در این میان آنها به چشم امید به آمدن ابراهیم رئیسی بستهاند تا مشکلاتشان را حل کند. انتظاری که معلوم نیست برآورده شود یا نه.
اصولگرایان به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به چشم نقطه عطفی نگاه میکنند که فصل بازگشت کامل آنها به قدرت را رقم میزند. بعد از هشت سال ریاست جمهوری دولت اعتدالگرا آنها منتظرند که خرداد فرابرسد و آنها بار دیگر صاحب پاستور بشود. اصولگرایان البته از پیش این فرض را هم دارند که پیروز این انتخابات خواهند بود. بنابراین، مسئله برای آنها این شده است که چه کسی از کدام طیف اصولگرا به قدرت برسد.
اصولگرایان سالهاست که با مسئله نرسیدن به وحدت و اجماع روبرو هستند و حالا که از پیروزی خود مطمئن هستند این مسئله به بحرانی مهم تبدیل شده است. از یک سو، مدعیان ریاست جمهوری در جناح اصولگرا روز به روز افزایش مییابد و از سوی دیگر، آنها دو نهاد اجماعساز دارند که هیچ کدام با دیگری سر سازش ندارد. هم شورای وحدت به زعامت جامعه روحانیت مبارز و هم شورای ائتلاف اصولگرایان که از انتخابات مجلس یازدهم شکل گرفته، میخواهد کاندیدای نهایی اصولگرایان را جیب خود درآورد.
در این شرایط، بسیاری از اصولگرایان از این واهمه دارند که انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به عرصه درگیری اصولگرایان با خود تبدیل و سبد رأیشان تقسیم شود. این تقسیم آرا هم میتواند باعث شود که اتفاقات پیشبینیناپذیری بیفتد و پاستور را از اصولگرایان جریان اصلی بگیرد و هم میتواند باعث شود که رئیسجمهور بعدی آرای بسیار شکنندهای داشته باشد.
راه حلی که بسیاری از اصولگرایان برای حل این مسئله در نظر دارند این است که ابراهیم رئیسی به عنوان کاندیدایی که مورد اجماع همه جریانهای اصولگراست و با آمدنش بسیاری از مدعیان کنار میکشند، وارد صحنه بشود. اما رئیسی که ریاست قوه قضاییه را برعهده دارد، به درخواست آنها پاسخ مثبت نداده است. اینطور بود که اصولگرایان به کوشش افتادند که با رایزنی رئیسی را برای آمدن راضی کنند.
اما علیرغم این که ماههاست اصولگرایان از رایزنی با رئیسی و تلاش برای اقناع او حرف میزنند، تا کنون موفق نشدهاند به نتیجهای برسند.
همین دیروز مهدی چمران از اعضای مؤثر شورای ائتلاف اصولگرایان گفت که درباره کاندیداتوری رئیسی «هنوز هیچ چیزی مشخص نیست و من اطلاعی از تصمیم نهایی ایشان ندارم.» یا باز همین دیروز حمیدرضا ترقی از اعضای شورای وحدت اصولگرایان با لحنی که حکایت از ناامیدی از قانع کردن رئیسی میدهد، گفته که «در شورای ائتلاف با این نامزدها تعامل میشود تا ببینیم میشود جز آقای رئیسی بر فرد دیگری توافق کرد یا نه البته این مرحله به تازگی شروع شده است.»
همین ترقی سه روز پیش گفته بود که نشانه روشنی از تمایل رئیسی برای کاندیداتوری مشاهده نشده است و گرچه «اصرار و درخواست از سوی عموم تشکلها و نیروهای انقلابی» ادامه دارد، رئیسی «تصمیم جدی» برای کاندیداتوری نگرفته است. او باز با لحنی ناامید گفته که «تا روز ثبتنام منتظر اعلام نظر آقای رئیسی میمانیم البته رایزنیهای متعددی در جریان است. به هر حال تا روز ثبت نام تکلیف مشخص خواهد شد.»
انتظار برای آمدن رئیسی به مضمون مشترک بسیاری از مصاحبهها و اظهارنظرهای اصولگرایان در این روزها تبدیل شده است. برای مثال حسین نقوی حسینی گفته که «فضای انتخابات کشور منتظر تصمیم رئیسی است» و یا مهدی چمران گفته که «اصولگرایان منتظر رئیسی میمانند.»
در واقع به نظر میآید که اصولگرایان از آمدن رئیسی به انتخابات تا حد زیادی ناامید شدهاند و به فکر راه دیگری هستند. احمد کریمی اصفهانی از دیگر اصولگرایان چند روز پیش با بیان اینکه رئیسی «هیچ نوع تمایلی برای کاندیداتوری نشان نداده و درباره این موضوع به جمعبندی نرسیده است» گفت: «حُب ریاست باعث شده که تعداد کاندیداها به ۹۰ نفر رسیده است بنابراین گروهها، جبههها و مجموعههای مختلف باید به یک جمعبندی برسند تا از تکثر کاندیداها پیشگیری شود. حالا اگر آقای رئیسی نامزد انتخابات ۱۴۰۰ شد حضور او میتواند عامل وحدت شود، اما اگر نیامد حداقل میتوان از حالا برای جلوگیری از تکثر تدبیر کرد.»
البته که مسئله این است که به نظر میآید اصولگرایان «تدبیری» برای این مسئله ندارند و هر روز مدعیای بر مدعیان افزوده میشود. به علاوه که به نظر میرسد تلاش برای ادغام شورای ائتلاف و شورای وحدت هم به نتیجهای نرسیده است. در حالی که از نیمههای فروردین ماه اخبار تأیید نشدهای از نزدیک شدن این دو گروه به ادغام شنیده میشد، چندی بعد، اما هم از سوی شورای وحدت و هم از سوی شورای ائتلاف این موضوع زیر سؤال رفت. مصطفی پورمحمدی از شورای وحدت ضمن بیان این که «بحثهایی در این باره صورت گرفته»، گفت که این خبر را «نه تأیید» میکند و «نه تکذیب». سپس، مهدی چمران از شورای ائتلاف هم گفت که ادغام «در حد گمانهزنی» است.
با این اوصاف باید گفت که اصولگرایان باز به نقطه اول برگشتهاند و گرچه که در انتظار رئیسی هستند، اما نشانههایی از پاسخ مثبت او به درخواست آنها نمیبینند؛ و البته که شایعات دیگری هم شنیده شده که موضوع را پیچیدهتر میکند.
دوشنبه شب هفته جاری، برادر حسن خمینی اعلام کرد که او به دلیل نهی رهبری از آمدن به صحنه انتخابات کاملاً منصرف شده است. این در حالی بود که اصلاحطلبان تقریباً بر روی کاندیداتوری حسن خمینی به جمعبندی رسیده بودند. گفته میشد که اصلاحطلبان به این دلیل بر آمدن حسن خمینی اصرار داشتند که گمان میکردند او بهترین گزینهای است که میتواند در مقابل رئیسی به صحنه رقابت برود. یعنی حسن خمینی در مقابل ابراهیم رئیسی. در همین چارچوب حالا برخی خبر تأیید نشدهای میدهند که رهبری ابراهیم رئیسی را هم از آمدن به صحنه رقابت نهی کرده است.
با این حال، این نکته را هم باید در نظر گرفت که هر چه به انتخابات نزدیک میشویم بازار شایعات تعمدی ساخته شده، داغ و داغتر میشود.
رای مثال، روز نوزدهم فروردین ماه، در یکی از اتاقهای کلاب هوس برخی فعالان سیاسی اصولگرا مدعی شدند که رئیسی از سمت خود استعفا داده است. به سرعت این خبر از سوی روابط عمومی قوه قضاییه تکذیب شد. تحلیلگران سیاسی این نتیجه را گرفتند که این شایعهسازیها کار تیم رسانهای قالیباف است که رئیسی را اصلیترین رقیب خود برای رسیدن به پاستور میبیند.
به عبارت دیگر، قالیباف از جمله کسانی است که در جریان اصولگرا مایل است که رئیسی کاندیدا نشود تا راه برای دعوت از او برای کاندیداتوری باز شود و در نتیجه، تیمش برای فضاسازی این قبیل شایعات را میسازند.
در نتیجه باید اعتراف کرد که اصولگرایان در موقعیت دشوار و پیچیدهای هستند. چه شایعه نهی رهبری برای آمدن رئیسی درست باشد و چه اذعان خود اصولگرایان به بیرغبتی رئیسی به آمدن به واقعیت بپیوندد، در هر حال، اصولگرایان آن برگ برندهای که فکر میکردند را از دست خواهند داد و در این شرایط باید منتظر ماند که اصولگرایان بار دیگر مسئله رسیدن به وحدت برایشان به معضل تبدیل شود. بعید است که راست سنتی جمع شده در شورای وحدت کوتاه بیاید و عرصه را به شورای ائتلاف واگذار کند. از سوی دیگر، شورای ائتلاف هم خود را نهاد اجماعساز بانی مجلس یازدهم میبیند و حاضر نیست به نفع سنتیهایی که سالهاست تضعیف شدهاند، کنار بکشد.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا اصلاحطلبان میتوانند کاندیدای قویای وارد بازی کنند که باعث شود اصولگرایان احساس خطر کرده و اختلافات را کنار بگذارند یا نه.