امیرحسین قاضی زاده هاشمی عضو جبهه پایداری و نایب رئیس مجلس نامزدی خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ اعلام کرده است. آیا او نامزد اصلی جبهه پایداری است یا در نقش یک کاندیدای پوششی به میدان آمده است.
دیدارنیوز: تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم چیزی نمانده است، اما هنوز تکلیف کاندیدای هیچ کدام از دو جناح سیاسی کشور مشخص نیست و هر روز بر تعداد داوطلبان کاندیداتوری هم افزوده میشود. در این میان امیرحسین قاضیزاده نماینده اصولگرای مجلس که به جبهه پایداری تعلق دارد، اعلام کاندیداتوری کرده است.
تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم حدود دو ماه باقی مانده است، اما علیرغم این نزدیکی هنوز نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان نمیدانند با چه گزینهای به میدان رقابت بیایند. اصلاحطلبان دغدغه تأیید صلاحیت کاندیدای خود را دارند و با توجه به فضای سیاسی موجود و سابقه این جریان در چند انتخابات اخیر احتمال زیاد بتوانند به کاندیدای واحدی برسند و اجازه تشتت ندهند. اما اصولگرایان با مسئله قطار کاندیداها روبرو هستند و مکانیسمی که این مسئله را حل کنند، ندارند. آنها تا کنون دو نهاد اجماعساز موازی ساختهاند که سر سازش با هم ندارند.
در این میان روز به روز بر تعداد کاندیداهای اصولگرا هم افزوده میشود. تا کنون حسین دهقان، سعید محمد و محمد ناظمی اردکانی از جناح اصولگرا رسماً اعلام کاندیداتوری کردهاند. اما به جز این کاندیداهای قطعی، لیستی بلندبالایی از کاندیداهای احتمالی هم درون جناح اصولگرا وجود دارد. ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف اصلیترین کاندیداهای احتمالی اصولگرایان هستند، اما در کنار آنها نامهای زیاد دیگری نیز وجود دارد: سعید جلیلی، علی نیکزاد، رستم قاسمی، عزتالله ضرغامی، حمیدرضا حاجی بابایی و...
اصولگرایان، چون خود را پیروز انتخابات پیش رو میدانند، مرزبندیهای درونیشان سفت و سختتر شده است. جدی بودن مرزهای درونی را میتوان از وجود دو نهاد اجماعساز «شورای وحدت» و «شورای ائتلاف اصولگرایان» به خوبی دریافت. شورای وحدت محل تجمع نیروهای راست سنتی است و شورای ائتلاف نیروهای جدیدتری، چون نواصولگرایان را در خود دارد. البته، «جبهه پایداری» هم ساز خود را جدا از این دو کوک میکند. در حالی که شورای وحدت در تلاش است که ابراهیم رئیسی را به میدان بیاورد و او را به کاندیداتوری مجاب کند، شورای ائتلاف چشمش به قالیباف است. درباره این که کاندیدای جبهه پایداری چه کسی خواهد بود، جز گمانهزنی حرف دیگری وجود ندارد. در هر حال، تا کنون این سعید جلیلی بود که به دلیل نزدیکی به این جریان و مصمم بودنش برای آمدن به رقابت به عنوان کاندیدای احتمالی جبهه پایداری شناخته میشود. گرچه نه تنها نشانه مثبتی برای این موضوع وجود نداشت که اخبار تأیید نشدهای خلاف این گزاره به گوش میرسید. حالا اعلام کاندیداتوری امیرحسین قاضیزاده این گمانه را کاملاً متزلزل کرده است.
امیرحسین قاضیزاده نماینده ادوار هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی از حوزه مشهد است. او که از چهرههای اصلی جبهه پایداری در مجلس محسوب میشود، نایب رئیسی مجلس را هم بر عهده دارد. قاضیزاده از چهرههای شناخته شده جبهه پایداری است که در ایامی نیز سخنگوی این حزب بود.
از تابستان سال گذشته حرف و حدیثهایی درباره تمایل او به کاندیداتوری وجود داشت. حتی گفته میشد که او تیم سی نفرهای برای بررسی نحوه ورود به انتخابات و بررسی وضعیت سیاسی کشور تشکیل داده است. همچنین، گفته میشد که این تیم در «اندیشکده شهید آوینی» جمع شدهاند و مسئولیت کار رسانهای برای او را هم بر عهده دارند. اندیشکده شهید آوینی همان نهادی است که سریال گاندو را هم ساخته است.
گرچه نام قاضیزاده در لیست کاندیداهای احتمالی اصولگرایان حضور داشت، اما کمتر از این نظر مورد توجه رسانهها بود. با این حال، میتوان رد حرفهای انتخاباتی را در اظهارات اخیر او به خوبی دید.
مهمترین مثالش اظهارات او درباره ضرورت لغو سربازی اجباری است. همین دوم فروردین ماه، او در توییترش نوشت: «باید سربازی اجباری جمع شده و نیروهای متخصص نظامی برای حراست از امنیت و اقتدار کشور استخدام شوند؛ وجود ۳ میلیون مشمول غایب نشان دهنده ناکارآمدی مدل فعلی است. در شرایط جنگ اقتصادی باید از توان جوانان برای سازندگی و جهش تولید استفاده کنیم؛ نسل جوان سربازان خط مقدم این جنگ هستند.»
طبیعتاً کسی که چهار دوره نماینده مجلس قانونگذار بوده و فرصت داشته که تغییری در قانون سربازی اجباری ایجاد کند، وقتی دو ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری چنین حرفی بزند، جز معنای انتخاباتی برداشت دیگری از اظهاراتش نمیشود داشت.
همچنین او که به عنوان عضوی از جبهه پایداری تندترین مواضع را علیه دولت روحانی دارد، از این موضع به خوبی بهره گرفته و در نقد وضع موجود انگشت را به سمت دولت نشانه گرفته است.
در هر حال، روز گذشته شانزدهم فروردین ماه، امیرحسین قاضیزاده هاشمی رسماً اعلام کرده که قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم دارد. او گفته است: «من برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام خواهم کرد؛ اگر کسی خودش را اصلح نمیداند نباید کاندیدا بشود. روش اداره کشور باید تغییر بکند و برنامه کاملی برای این مسئله داریم.»
قاضیزاده همچنین در مصاحبهای درباره برنامههایش برای دولت آینده توضیحاتی داده است. او در توجیه دلیل کاندیداتوریاش چنین گفته است: «ما برای رسیدن به اهدافی که هم در انقلاب هم در قانون اساسی و دین ما است، باید مسیر را ارزیابی کنیم ما باید یک نقشه راه جدید بنویسیم که آیا کسی به این رویکرد رسیده که ما به یک انقلاب جدید در تحول حکمرانی داریم یا خیر؟ متأسفانه بین دوستان این را ندیدم و متأسفانه در کشور ما کسی که واجد اندیشهای است چارهای جز این نبود که برای پیادهسازی، خودمان به میدان بیاییم.»
همچنین، در توضیح الویتهای دولتش چنین گفته است: «رویکرد ما برگشت به مردم است فصل پروانگی طرح نیست جزوه هستیشناسه ماست. ایدئولوژی ماست و خواستیم بگوییم از نظر ما چه چیزهایی ارزش است، چه چیزهایی ضد ارزش است، بعد از این یک کتابچهای منتشر خواهیم کرد تحت عنوان دولت مردم که راهبرد اصلاحی ما است، یعنی آن چیزی که میخواهیم تغییرش دهیم چه چیزی است که اسمش دولت مردم است بعد میرسیم به مرحله اجرا که مثلاً برای مسکن، تورم، کنترل قیمتها، کرونا، و ... را چکار میخواهیم کنیم این تحت عنوان دولت اعتماد است که منتشر میکنیم و نهایتاً سند آخری که میخواهیم منتشر کنیم، سندی است که تحت عنوان دولت جوان و برای ۵۵۵ پست راهبردی دولت، که اینها را چگونه ارزیابی و منصوب میکنیم، روش گزینش انتخاب و عزل مدیران چگونه خواهد بود، تحت عنوان فصل پروانگی که ضمانت اجرایی آن باور ما براین است که راه درست چیست؟»
او در ادامه همین بحثها تأکید میکند که برنامهاش ۲۰ ساله است و در واقع، آنچه که در این برنامهها تدوین شده، در طی پنج دولت تحقق خواهد یافت. دولتهایی که او به آنها نام دولت «اعتماد»، دولت «مقرراتگذار»، دولت «ناظر»، دولت «تسهیلگر» و دولت «مردم» نامیده است.
بر اساس آنچه قاضیزاده گفته، دولت اعتماد که در واقع دولتی است که او میخواهد برایش کاندیدا شود، بنا دارد سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به جامعه و کارگزاران دولتی را در آن احیا کند.
با توجه به نزدیکی قاضیزاده به جبهه پایداری میتوان حدس زد که او کاندیدای مورد حمایت این حزب خواهد بود، اما تا کنون هیچ کدام از اعضای این حزب در این خصوص اظهار نظر رسمی یا غیررسمی نکردهاند. بنابراین، فعلاً برای نتیجهگیری قطعی درباره این که قاضیزاده کاندیدای رسمی جبهه پایداری خواهد بود، زود است.
از سوی دیگر، نمیتوان با قاطعیت هم گفت که جبهه پایداری بنا دارد کاندیدایش را تا لحظه آخر در کورس رقابت نگه دارد. به عبارت دقیقتر، میشود این سناریو را تصور کرد که آنها با علم کردن یک کاندیدای جدی در مقابل کاندیداهای اصولگرا میخواهند کارتهایشان را برای بازی گرفتن سهم از کیک قدرت قوه مجریه افزایش دهند.
در هر حال، با توجه به این که جبهه پایداری در انتخاباتهای اخیر بر این تأکید داشته که بر اجماع با گروههای اصولگرا را در چارچوب معیارها و برنامهها انجام میدهد نه مصادیق، میتوان حدس زد که برنامههای اعلامی قاضیزاده نشانی از توپ پر جبهه پایداری برای رقابت با دیگر اصولگرایان است.