سرانجام و بعد از کش و قوسهای فراوان حداقل دستمزد کارگران تصویب شد. حداقل حقوقی که فعالان کارگری معتقدند که پاسخگوی حداقل نیازهای کارگران نیست.
دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: روزهای پایانی اسفند اکثریت جامعه منتظر اخبار افزایش حقوق کارگران و کارمندان هستند تا بدانند منابع درآمدی آنها با این افزایش حقوق در سال جدید چقدر تغییر خواهد کرد و برای سال آینده برنامهریزی کنند. هر ساله نیز در این روزها کشمکشهایی بین موافقان و مخالفان افزایش حداقل دستمزد شکل میگیرد و گروههای مختلف دیدگاههای خود را مطرح میکنند.
بیشتر بخوانید: حداقل دستمزد ۱۴۰۰ و ادامه سیاستهای کج دار و مریز دولت
بعد از کش و قوسهای مختلف در نهایت حداقل دستمزد ۱۴۰۰ در شورای عالی کار به تصویب رسید. بر اساس این مصوبه حقوق پایه کارگران دو میلیون و ۶۵۰ هزار تومان تعیین شده که نسبت به سال ۹۹، ۷۴۶ هزارتومان بیشتر است. البته با حق مسکن و اولاد و بن خواربار و ...، حقوق یک کارگر متاهل با یک فرزند به حدود ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان خواهد رسید.
البته درباره حق مسکن باید گفته شود که در سال ۹۹ عدد ۳۰۰ هزار تومان بود که در سال ۱۴۰۰ این عدد ۶۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده و باید به تصویب هیات وزیران برسد و تا مراحل اجرایی و نهایی شدن آن هم چند ماه زمان میبرد.
درباره خط فقر و تورم و نسبت آنها با هزینههای زندگی کارگران آمارهای مختلفی ارائه شده است. فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد در شورای اسلامی کار در گفتوگویی با خبرگزاری تسنیم به این نکته اشاره داشته است که طبق محاسبات این سازمان، سبد معیشت خانواده کارگری پارسال ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان بوده که بهمن ماه امسال با ۳۸ درصد افزایش به هشت میلیون و ۷۳۵ هزار تومان رسیده است.
بر اساس قانون، حداقل دستمزد باید بر اساس تورم و هزینههای زندگی یک خانواده باشد که حتی با افزایشی که شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته است این دستمزد هیچ نسبتی با تورم و هزینههای یک خانواده ندارد. در همین راستا به سراغ حسین اکبری فعال کارگری رفتیم تا دیدگاه او را درباره حداقل دستمزد جویا شویم.
حسین اکبری به این نکته تاکید دارد که سیاستها به دنبال حذف حداقل دستمزد است و بهانههایی نظیر ایجاد تورم با افزایش دستمزدها را دروغ میداند. او در این باره میگوید: «اگر افزایش دستمزد داشته باشیم قدرت خرید کارگر بالا میرود و آن تورم از بین میرود و چرخه اقتصاد فعال میشود. گفته میشود با افزایش دستمزد هزینههای تولید بالا میرود و کارگاهها و کارخانهها دچار مشکل میشوند و تعطیل خواهند شد و این حرف هم دروغ است. به این خاطر که سهم نیروی انسانی در قیمت تمام شده کالا در رابطه با صنایع و کشاورزی و خدمات حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد است».
او به سیاستگذاریهای کلان اشاره دارد که امسال موفق نشدند که حداقل دستمزد را حذف کنند، ولی توفیق آنها در این بود که این دستمزد کم را تصویب کردند. اکبری تحلیل خود را اینگونه ادامه میدهد: «اینها به دنبال راههایی هستند که دستمزد افزایش پیدا نکند و سیاست به صورت کلی اینگونه است. علت هم این است که دستمزد را پایین نگاه دارند و سود بیشتری ببرند و فکر میکنند که این مساله ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاریهای مختلف داخلی و خارجی خواهد شد».
این فعال کارگری از اقتصاد بحران زده کشور صحبت کرد و از این گفت که سیاستگذاران فضا را به سمتی بردهاند که این بحران بر دوش اکثریت جامعه آوار شده است و آنها از منافع گروههای خاص و سرمایه داران حمایت میکنند. اکبری در بخش دیگر صحبتهای خود به بحث بهرهوری اشاره کرد و در تعریفی که ارائه کرد نسبت بین ستادهها به دادهها را بهرهوری دانست.
حسین اکبری فعال کارگری در اینباره میگوید: «اگر کارگر بتواند مزد بیشتری بگیرد به همان نسبت هم تشویق میشود که سایر امتیازات مزدی ناشی از کار خود را بالا برود. مثلا با رضایت اضافه کاری میکند و در نتیجه به بهره وری کمک میکند. کارگری که در یک مجموعه کار میکند و با اجبار روزی ۴ ساعت هم اضافه کاری برای او در نظر میگیرند و دستمزد حداقلی میگیرد فردا که به محل کار خود برود با ناتوانی و خستگی کاهش بهره وری رخ میدهد. اینکه حداقل دستمزد باعث کاهش بهره وری میشود توجیهاتی است که برای فرار از این موضوع مطرح میشود».
اکبری در بخش پایانی صحبتهای خود به ماجراهای بیماری کرونا اشاره داشت که هم هزینههای زندگی را بالا برده و هم بیکاری افزایش پیدا کرده است. او به هزینههای پیشگیری کرونا (ماسک و مواد شوینده و ضدعفونی کننده) اشاره کرد که به باقی هزینههای خانوار اضافه شده و مشکلات آنها را افزایش داده است. او درباره کرونا و وضعیت زندگی کارگران در سال آینده میگوید: «وجود بیماری کرونا در ایران موجب شده که بسیاری از مسائل متاثر از این عامل باشد. از جمله مسائل و اعتراضات کارگری. جامعه ما آبستن حوادث بسیار بزرگی خواهد بود، ولی همین مساله کرونا این مسائل را زیر پرده ساتری نگه داشته است. به خاطر شرایط کرونایی آن حدی از اعتراضات که ناشی از نارضایتی است بروز پیدا نمیکند. قطعا در ادامه تحمل این وضعیت اقتصادی که همه چیز روزانه گران میشود غیر ممکن خواهد بود. از حمل و نقل عمومی که ۲۵ درصد گران شده تا سکونت و اقلام مورد نیاز خانوار و .... صفهای طولانی که برای مرغ این روزها شکل گرفته را میبینیم و مردم تحت شرایط کرونایی در صف میایستند تا جنس ارزانتری تهیه کنند. این وضعیت اگر ادامه پیدا کند مردم تحت شرایط کرونایی هم به خیابان میآیند و اعتراض خواهند کرد. اما فعلا به دلایل مختلف که کرونا بخش اصلی آن است این کار را نکردهاند. ظاهرا حکام ما هم نمیخواهند کرونا تمام شود و از نخریدن واکسن و عدم اعمال محدودیتهای کرونایی نشان از این مساله دارد».
به گواه بسیاری از کارشناسان ۱۴۰۰ سال سختی برای کارگران خواهد بود و با توجه به تورم افسارگسیخته و گرانیهای لحظهای این بخش از جامعه در زندگی روزمره خود هم با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. هر چند که کارگران سال ۹۹ را هم با همین شرایط گذراندهاند، ولی معلوم نیست که سال آینده ابعاد مشکلات آنها تا چه حد گسترده خواهد شد و اگر مسئولین امر در زمینههایی نظیر سیاست خارجی، نظام مالیاتی و مقابله با رانت و فساد فکری نکنند هزینههای اقتصادی و اجتماعی زیادی به دوش کشور بار خواهد شد و معلوم نیست در پایان ۱۴۰۰ چه تعداد انسان به سلامت سال را به پایان میرسانند.